جمال محمدی؛ ابوعلی ودادهیر؛ فردین محمدی
دوره 13، شماره 4 ، دی 1391، ، صفحه 1-23
چکیده
بحث محوری این مقاله مطالعه مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبکِ زندگی در میان طبقه متوسط شهر سنندج است. پیشفرض نظری طرح چنین مسئلهای این است که سبک زندگی به فراخور نوع و میزان سرمایه فرهنگی سامان مییابد. سبک زندگی همچنین نقشی اساسی در برساختن هویتها، معناها، نگرشها، انتخابها، ذائقهها و رفتارها دارد. چارچوب نظری این مطالعه ...
بیشتر
بحث محوری این مقاله مطالعه مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبکِ زندگی در میان طبقه متوسط شهر سنندج است. پیشفرض نظری طرح چنین مسئلهای این است که سبک زندگی به فراخور نوع و میزان سرمایه فرهنگی سامان مییابد. سبک زندگی همچنین نقشی اساسی در برساختن هویتها، معناها، نگرشها، انتخابها، ذائقهها و رفتارها دارد. چارچوب نظری این مطالعه تلفیقی است از آراء پیر بوردیو، دیوید چینی، میشل سوبل و آنتونی گیدنز. جامعه آماری مورد مطالعه طبقه متوسط شهر سنندج است که نمونهای بر اساس قشرهای درونی آن مانند فرهنگیان، کارمندان، پزشکان، مغازهداران و گروههایی جز آنها انتخاب شدهاند. فن گردآوری دادهها پرسشنامه بود که با استفاده از نمونهگیری خوشهای تصادفی در میان 320 نفر از پاسخگویان سنندجی توزیع گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین سرمایه فرهنگی و اَشکال آن با سبک زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین در بین اَشکال مختلف سرمایه فرهنگی نوع «سرمایه فرهنگی تجسمیافته» دارای بیشترین رابطه با سبک زندگی است. یعنی، با افزایش سرمایه فرهنگی، سبک زندگی افراد پیچیدهتر میگردد. از دیگر نتایج تحقیق نقش سرمایۀ فرهنگیِ نهادی است که در پیوندی دیالکتیکی با سرمایه اقتصادی سایر سرمایههای فرهنگی و در نتیجه سبک زندگی را تعیین میکند. در رابطه با متغیرهای زمینهای نتایج تحقیق نشان میدهد در خصوص سبک زندگی و سرمایه فرهنگیِ طبقۀ متوسطِ نوظهور سنندج، در میان متغیرهای زمینهای، متغیر تحصیلات نقشی اساسی در فراهم ساختن زمینه برخورداری از سرمایهها و نوع و میزان مصرف فرهنگی دارد. طبقه متوسطِ نوظهور شهر سنندج ماهیّتی دولتی- خدماتی دارد که متغیر سن نوظهور بودن آن را تبیین میکند.
حمید عبداللهیان؛ احسن حقگویی
دوره 10، شماره 4 ، دی 1388، ، صفحه 1-41
چکیده
این مقاله به مطالعه میزان و کیفیت استفاده از اینترنت در میان دانشجویان دانشگاه تهران و تأثیر آن بر میزان مشارکت سیاسی آنها، با استفاده از یک چارچوب نظری تلفیقی که شامل ملاحظات مفهومی "حوزه عمومی" هابرماس و الگوی سلسله مراتب مشارکت سیاسی مایکل راش است می پردازد.
در این مطالعه، 730 نفر دانشجویان دانشگاه تهران که از طریق نمونه گیری ...
بیشتر
این مقاله به مطالعه میزان و کیفیت استفاده از اینترنت در میان دانشجویان دانشگاه تهران و تأثیر آن بر میزان مشارکت سیاسی آنها، با استفاده از یک چارچوب نظری تلفیقی که شامل ملاحظات مفهومی "حوزه عمومی" هابرماس و الگوی سلسله مراتب مشارکت سیاسی مایکل راش است می پردازد.
در این مطالعه، 730 نفر دانشجویان دانشگاه تهران که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند و با کاربرد روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای آزمون فرضیه ها از روشهای تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد.
یافته های تحلیل دادهها نشان داد که هر چه میزان و کیفیت استفاده از اینترنت بیشتر و بالاتر باشد، سطح مشارکت سیاسی کاربران اینترنت (دانشجویان) نیز افزایش می یابد. البته کیفیت استفاده از اینترنت سهم بیشتری در افزایش میزان مشارکت سیاسی کاربران اینترنت داشته است. بنابراین نتایج این مطالعه نشان می دهد که اینترنت می تواند به افزایش مشارکت سیاسی کمک کند و این امر نظریه هابرماس در حوزهی عمومی را مورد تأیید قرار می دهد. سایر یافتهها نیز نشان می دهد که 56% افراد مورد مطالعه، در سطح متوسط به فعالیت سیاسی می پردازند در حالیکه راش این نسبت را در سطح پایین ارزیابی کرده بود. بنابراین برخلاف نظر راش و حداقل در فضای مجازی و در بین افراد تحصیل کرده کاربر اینترنت، سیاست لزوما حوزه فعالیت یک گروه کوچک محسوب نمی شود. این سطح مشارکت همچنین بیانگر این نکته است که تکنولوژیهای نوین ارتباطی و به ویژه اینترنت می تواند نقشی بسیار متفاوت از رسانه های سنتی در ایجاد فضای مباحثه آزاد و شکل گیری افکار عمومی ناشی از گفتگوی عقلانی – انتقادی، و در نهایت کنش سیاسی افراد ایفا کند. این امر نشان می دهد که نظر هابرماس در خصوص کم تاثیر بودن رسانه ها در شکل گیری افکار عمومی و تاثیر آن در مشارکت سیاسی لزوما در میان کاربران اینترنتی در ایران تایید نمی شود.
مسعود چلبی؛ غلامرضا عظیمی
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1386، ، صفحه 1-36
چکیده
مقاله حاضر به بررسی رابطه تحولات سیاسی با اولین نوسازی (اقتصادی) در سه کشور ایران، چین و ژاپن میپردازد. این مطالعه به روش تطبیقی ـ تاریخی انجام گردیده است. زمان مورد مطالعه از سالهای 1800 ـ 1920 را دربر میگیرد. سه رویداد مهم در این بررسی انقلاب میجی (1868)، انقلاب مشروطه (1905) و انقلاب 1911 چین میباشد. در این پژوهش دو نوع ساختار سیاسی عمده ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی رابطه تحولات سیاسی با اولین نوسازی (اقتصادی) در سه کشور ایران، چین و ژاپن میپردازد. این مطالعه به روش تطبیقی ـ تاریخی انجام گردیده است. زمان مورد مطالعه از سالهای 1800 ـ 1920 را دربر میگیرد. سه رویداد مهم در این بررسی انقلاب میجی (1868)، انقلاب مشروطه (1905) و انقلاب 1911 چین میباشد. در این پژوهش دو نوع ساختار سیاسی عمده از هم تمیز داده شدهاند: یکی «پاتریمونیالیزم» در مورد ایران و چین و دیگری «فئودالیزم» در مورد ژاپن. اولی مخل پیشرفت اقتصادی تشخیص داده شد، در حالیکه دومی در ژاپن مانع تحولات اقتصادی نشد. در بررسی نقش نظام جهانی از دو مفهوم ادغام سیاسی و ادغام اقتصادی استفاده گردید. و در بررسی وفاق نخبگان، نخبگان در چهارگروه: نخبگان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مد نظر قرار گرفتند. یافتهها نشان میدهد وجود ساختار سیاسی فئودالی در جامعه ژاپن قبل از انقلاب میجی، امکان شکلگیری طبقات مختلف را بهوجود آورد در نتیجه در هنگام برخورد این جامعه با نظام جهانی یکی از طبقات بالا (ساموراییها) از بدنه قدرت جدا شده و نوسازی را آغاز ساختند در مقابل ساختار پاتریمونیالی قدرت در ایران و چین اجازه شکلگیری هیچ طبقه یکدست و متحد را نداد. در نتیجه در قرن 19 با برخورد این دو جامعه با نظام جهانی و با ضعف ساختار متمرکز قدرت تمام گروههای مختلف با خواستههای متفاوت وارد عرصه عمومی جامعه شدند. در نتیجه دو انقلاب مشروطه و 1911 چین به آشوب و بینظمی منجر شد.
.
غلامعباس توسلی؛ سیاوش قلی پور
دوره 8، شماره 3 ، مهر 1386، ، صفحه 1-29
چکیده
این پژوهش، هویتِ فرهنگیِ قوم لک را در درون فرایندهای جهانی شدن مورد بررسی قرار داده و بر اساس ویژگی های اجتماعی و فرهنگی لک ها، جامعه مورد مطالعه را به چهار گونه ی شیعه سنتی، شیعه مدرن، اهل حق سنتی، اهل حق مدرن دسته بندی کرده است. با استفاده از روش «کیفی» و از طریق مشاهده، مصاحبه و بررسی اسناد اطلاعات لازم را در مورد گروهای فرهنگی ...
بیشتر
این پژوهش، هویتِ فرهنگیِ قوم لک را در درون فرایندهای جهانی شدن مورد بررسی قرار داده و بر اساس ویژگی های اجتماعی و فرهنگی لک ها، جامعه مورد مطالعه را به چهار گونه ی شیعه سنتی، شیعه مدرن، اهل حق سنتی، اهل حق مدرن دسته بندی کرده است. با استفاده از روش «کیفی» و از طریق مشاهده، مصاحبه و بررسی اسناد اطلاعات لازم را در مورد گروهای فرهنگی مذکورگردآوری نموده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: لکها علیرغم تفاوت های فرهنگی که در میان خویشتن دارند، برخی خصیصه های فرهنگی مشترک دارند که مشخصا بیانگر هویت قومی آنهاست ؛ آنها بخش دیگری از هویت فرهنگی خود را به شیوه ای عام گرایانه بازسازی می کنند. یعنی با پذیرفتن عناصر مدرن و جهانی در کنار عناصر محلی و قدیمی، ترکیب ظریفی از امر محلی و جهانی را به وجود آورده اند؛ تمام عناصر فرهنگی در میان این قوم از قدرت هویت سازی همسانی برخوردار نیستند عناصری که در درون فرایندهای قدرت، تفاوت و مقاومت قرار می گیرند توان هویت سازی بالاتری دارند.
علیرضا شجاعیزند
دوره 8، شماره 4 ، دی 1386، ، صفحه 1-14
چکیده
گمان میرود که رفع چند ابهام میتواند بخشی از ایرادات وارده به کتابِ عرفیشدن در تجربة مسیحی و اسلامی و مقالة "مسیرهای محتمل در عرفیشدن ایران" را برطرف نماید؛ بخشی دیگر نیز با مراجعة مجدد به متون و بازبینیِ پس و پیشِ آنها احتمالاً رفع خواهد شد. بازگویی مدعا در عناوین مورد اشکال و برخی محاجههای مصداقی با نقدهای وارده، بیش از ...
بیشتر
گمان میرود که رفع چند ابهام میتواند بخشی از ایرادات وارده به کتابِ عرفیشدن در تجربة مسیحی و اسلامی و مقالة "مسیرهای محتمل در عرفیشدن ایران" را برطرف نماید؛ بخشی دیگر نیز با مراجعة مجدد به متون و بازبینیِ پس و پیشِ آنها احتمالاً رفع خواهد شد. بازگویی مدعا در عناوین مورد اشکال و برخی محاجههای مصداقی با نقدهای وارده، بیش از آن که به قصد پاسخ باشد، در حُکم مرور و تکملهایست بر مباحث عرفیشدن؛ زیرا آنقدر که مدعا طالبِ نقد است، نقدها مستحق پاسخ نیستند و بیش از تقابل، بهتر است از آنها استقبال کرد.
1. لزوم تدقیق مفهومی و تطابق نظری
در مواجهه با یک مفهوم یا نظریة جدید، اولین خطورهای که در ذهن ایجاد میشود این پرسش است که آن تا چه حد با واقعیتهای تاریخی و جاری جوامع مختلف مطابقت دارد. همین عطف توجه ذهنی است که فرد را وامیدارد تا پس از تحصیل برداشتی صائب و دقیق از آن مفهوم یا نظریه، به بررسی میزان مطابقت با واقعیتهای پیرامونی جامعة خویش بپردازد. این تمام محتوا و مسیری است که در کتاب مورد نقد اتخاذ شده است و هرگونه انتظار و انتساب بیش از این به آن، البته خارج از غرض مقصود و بضاعت محدود آن است.
ابراهیم توفیق
دوره 12، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 1-35
چکیده
در این نوشتار، براساس تفسیرى نظرورزانه از بحران علوم اجتماعى در ایران
به پرسش از این مسئله مىپردازیم که آیا رویکرد نظرى پسااستعمارى مىتواند، اگرنه در
رفع، لااقل در طرح پروبلماتیک این بحران یارىرسان باشد؟ بحران علوم اجتماعى از
جنس شناخت شناسانه است و در غلبه بىچون وچراى پارادایم مدرنیزاسیون تجلى
مىیابد. تداوم و غلبه این ...
بیشتر
در این نوشتار، براساس تفسیرى نظرورزانه از بحران علوم اجتماعى در ایران
به پرسش از این مسئله مىپردازیم که آیا رویکرد نظرى پسااستعمارى مىتواند، اگرنه در
رفع، لااقل در طرح پروبلماتیک این بحران یارىرسان باشد؟ بحران علوم اجتماعى از
جنس شناخت شناسانه است و در غلبه بىچون وچراى پارادایم مدرنیزاسیون تجلى
مىیابد. تداوم و غلبه این پارادایم بر علوم اجتماعى، در شرایط تکوین و تطور آن
بهمثابه زائدهاى از صورتبندىهاى گفتمانى حاکم در دوران معاصر (گفتمان مشروطه
و گفتمان دینى)، پىجویى مىشود. این صورتبندىهاى گفتمانى ناظر بر فرآیندهاى دولت
و ملتسازى، حاصل درونىسازى یا وارونهسازى گفتمان شرقشناسى هستند و نظام دانش اجتماعىاى را امکانپذیر مىسازند که تاریخهاى متکثر تجربه مدرنیته ما را در دستگاه مفهومى دوگانه خود به رؤیارویى سنت و تجدد فرو مىکاهد و بدینگونه دریافت یا فهمناپذیر مىکند. در بخش پایانى نوشتار، به شرح مدخلگونه رویکرد نظرى پسااستعمارى (شرایط تاریخى شکلگیرى، مبانى فلسفى و روششناختى و مفاهیم اساسىآن) مىپردازیم.
بهرنگ صدیقى
دوره 12، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 1-34
چکیده
جنبش مشروطه از چه زمانى آغاز شد؟ آیا مىتوان یک آغازگاه براى جنبش مشروطه تعیین کرد؟ کدام یک از نیروهاى اجتماعى فعال در بستر اجتماعى ایران جرقه این جنبش را زدند؟ اینها پرسشهایى است که در این مقاله به آنها پرداخته مىشود. در این راه، ضمن مرور مواضع متفاوت روایى، پیوست انگار، گسست انگار، و بسگانه انگار به مقوله تاریخپژوهى و نقد ...
بیشتر
جنبش مشروطه از چه زمانى آغاز شد؟ آیا مىتوان یک آغازگاه براى جنبش مشروطه تعیین کرد؟ کدام یک از نیروهاى اجتماعى فعال در بستر اجتماعى ایران جرقه این جنبش را زدند؟ اینها پرسشهایى است که در این مقاله به آنها پرداخته مىشود. در این راه، ضمن مرور مواضع متفاوت روایى، پیوست انگار، گسست انگار، و بسگانه انگار به مقوله تاریخپژوهى و نقد دیدگاههاى برگسون و برودل و گورویچ، با تکیه بر رویکرد تبارشناختى فوکو به جاى آغاز جنبش مشروطه از آغاز«ها»ى جنبش مشروطه سخن خواهیم گفت. در نهایت، با تحلیل گفتمان انتقادى سرمقاله روزنامه وطن نشان خواهیم داد که یکى از آغازهاى جنبش مشروطه همزمان است با پاگیرى روشنفکران ارگانیک به عنوان نیروى اجتماعى نوپا در مقطع آستانه مشروطه. گرچه اگر شخصیت اصلى روایت تاریخ جنبش مشروطه را به جاى روشنفکران، دیگر نیروهاى اجتماعى قلمداد کنیم آغاز این جنبش به جاى دیگرى از تاریخ منتقل خواهد شد.
مقصود فراستخواه
دوره 11، شماره 1 ، فروردین 1389، ، صفحه 1-47
چکیده
روحیات ایرانى چگونه است؟ بىگمان نمىتوان ذاتباورانه و تقلیلگرایانه، از روحیات خاص و ثابت ایرانى سخن گفت؛ درکل عنوان ایرانى ناظر بر تفاوتهاى رفتارى افراد و گروههاى مختلفى در دورههاى گوناگونى است. از سوى دیگر؛ مردم تمام فرهنگها و جوامع (حتى در توسعهیافتهترین کشورها) در معرض مشکلات رفتارى مانند پنهانکارى، دروغ و ضعف ...
بیشتر
روحیات ایرانى چگونه است؟ بىگمان نمىتوان ذاتباورانه و تقلیلگرایانه، از روحیات خاص و ثابت ایرانى سخن گفت؛ درکل عنوان ایرانى ناظر بر تفاوتهاى رفتارى افراد و گروههاى مختلفى در دورههاى گوناگونى است. از سوى دیگر؛ مردم تمام فرهنگها و جوامع (حتى در توسعهیافتهترین کشورها) در معرض مشکلات رفتارى مانند پنهانکارى، دروغ و ضعف کار گروهى و مانند آن بوده و هستند، کما اینکه در میان ایرانیان صفات و رفتارهاى خوب کم نبوده و نیست. ولى صورت مسئله را نیز نمىتوان پاک کرد که خلقیات ایرانى، بحثانگیز شده است. این مقاله ضمن مرورى بر پیشینه بحث در میان شرقشناسى خارجیان و خود ایرانیان، درپى دستیابى به یک سنخشناسى از مدلهایى است که برمبناى آنها نیمرخ رفتار ایرانى توضیح داده مىشود. از طریق مقایسه و نقد الگوهاى اِسناد بیرونى و درونى، مدلى براساس تفکر سیستمى و مبتنىبر تحلیل نهادى با چهار سطح تحلیل (1.نهادها و ساختارها 2.عاملیت انسانى 3.محیط منطقهاى و جهانى 4.وقایع و رویدادها) پیشنهاد شده است. نتیجهگیرى مقاله آن است که رفتارهاى مطلوب در مقیاس بزرگ اجتماعى، مستلزم اصلاحات نهادى و ایجاد محیطِ نهادىِ مطلوب است. این محیط نهادى است که اقتضا مىکند افراد بیشترى از یک جامعه، دروغ بگویند، تملق بورزند، دورویى در پیش بگیرند یا فسادپذیر باشند. اخلاق امروزى آنها به مسیر دیروزى و پریروزى جامعه آنها وابستگى دارد. روحیات و خلقیات آنها ریشه در سرگذشت نهادهاى آنها و محیط جامعه
آنها و رویدادهاى تاریخى عارض بر آنها دارد. این، لزومآ به معناى بىتوجهى به نقش کنشگران نیست، درواقع ما نیازمند درک ژرفترى از عاملیت انسانى، در وراى ارادهگرایىهاى رومانتیک هستیم.
زهرا کاظمى؛ صغرى نیازى
دوره 11، شماره 2 ، تیر 1389، ، صفحه 1-16
چکیده
مدلها و آرمانهاى توسعهاى بهطور گستردهاى در جهان انتشار یافتهاند و در جهت تغییردادن نگرشها و رفتارها عوامل مهمى هستند. الگوى ازدواج در ایران نیز از یک طرف تحت تأثیر عوامل درونى مانند مدرنیزاسیون، شهرنشینى و سطح بالاى تحصیلات و از طرف دیگر تحت تأثیر عوامل بیرونى مانند آرمانگرایى توسعهاى قرار گرفته و کمکم تمایلى به ...
بیشتر
مدلها و آرمانهاى توسعهاى بهطور گستردهاى در جهان انتشار یافتهاند و در جهت تغییردادن نگرشها و رفتارها عوامل مهمى هستند. الگوى ازدواج در ایران نیز از یک طرف تحت تأثیر عوامل درونى مانند مدرنیزاسیون، شهرنشینى و سطح بالاى تحصیلات و از طرف دیگر تحت تأثیر عوامل بیرونى مانند آرمانگرایى توسعهاى قرار گرفته و کمکم تمایلى به مشابهت با الگوى ازدواج مدرن در جوامع صنعتى نشان مىدهد. مثلا سن ازدواج کمکم بالاتر مىرود و پذیرش طلاق براى افراد آسانتر مىشود. همچنین در هنجارهاى فرهنگى مانند انتخاب همسر بر اساس عشق و مطلوبیت ازدواج تغییراتى بهوجود آمده است. پژوهش حاضر با هدف بررسى تأثیر متغیرهاى فرهنگى و زمینهاى بر الگوى ازدواج انجام یافته است. این پژوهش به شیوه پیمایشى و با کمک پرسشنامه بر روى 400 نفر از جمعیت 17ـ50 ساله شهر شیراز انجام گرفته است. بر اساس یافتههاى این پژوهش، با افزایش آرمانگرایى توسعهاى افراد، الگوى ازدواج آنها مدرنتر مىشود. همچنین متغیرهاى جنس، سن، اولویتهاى ارزشى، درآمد، میزان تحصیلات و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعى با الگوى ازدواج رابطه معنىدارى داشتهاند. بر اساس نتایج رگرسیون چندمتغیره از بین کل متغیرهاى مستقل، متغیرهاى جنس، آرمانگرایى توسعهاى، میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعى، سن، اولویتهاى ارزشى و درآمد 73درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین مىکنند. متغیر جنس بیشترین تأثیر را بر الگوى ازدواج داشت.
حاتم حسینى
دوره 11، شماره 3 ، مهر 1389، ، صفحه 1-26
چکیده
در طول سه دهه گذشته بارورى در کشورهاى مسلمان به طرز بىسابقهاى کاهش پیدا کرد. هدف از این مقاله توصیف تفاوت در گذار بارورى کشورهاى مسلمان در طول دوره 1980ـ2005 و بررسى نقش برنامههاى توسعه و تنظیم خانواده در همگرایى با سطوح و روندهاى جهانى بارورى مىباشد. این بررسى از نوع تحلیل ثانویه است. جمعیّت آمارى شامل 33 کشور با دستکم 50 درصد جمعیّت ...
بیشتر
در طول سه دهه گذشته بارورى در کشورهاى مسلمان به طرز بىسابقهاى کاهش پیدا کرد. هدف از این مقاله توصیف تفاوت در گذار بارورى کشورهاى مسلمان در طول دوره 1980ـ2005 و بررسى نقش برنامههاى توسعه و تنظیم خانواده در همگرایى با سطوح و روندهاى جهانى بارورى مىباشد. این بررسى از نوع تحلیل ثانویه است. جمعیّت آمارى شامل 33 کشور با دستکم 50 درصد جمعیّت مسلمان است. دادهها عمدتآ از پایگاه دادههاى آمارى برنامه توسعه سازمان ملل متّحد و بخش جمعیّت سازمان ملل متّحد گردآورى شده است.
نتایج نشان مىدهد که کشورهاى مسلمان سطوح بارورى متفاوتى در مقایسه با سطوح بارورى مشاهده شده در دنیا طىّ دوره مورد بررسى تجربه کردهاند. علاوه بر این، کشورهاى مسلمان از نظر زمانبندى گذار بارورى، میزان کاهش بارورى در طول دوره گذار، رسیدن به بارورى سطح جایگزینى، و استمرار کاهش بارورى متفاوت از هم مىباشند. براساس این بررسى همگرایى بارورى در کشورهاى مسلمان پدیده جدیدى است که در آستانه هزاره سوّم تجربه شده است. نتایج نشان مىدهد که این پدیده ناشى از بهبود در شاخص توسعه انسانى و گسترش استفاده از وسایل پیشگیرى از حاملگى بوده است. براساس نتایج بهدست آمده مىتوان گفت اقدامات توسعهاى در راستاى بهبود شاخصهاى توسعه انسانى از یک طرف و موضعگیرى رهبران دینى و سیاستگذاران کشورهاى مسلمان در پذیرش برنامههاى تنظیم خانواده و ترویج استفاده از روشهاى پیشگیرى از حاملگى از سوى دیگر، نقش مهمّى در روندهاى آینده بارورى در کشورهاى مسلمان خواهد داشت.
محمدرضا طالبان
دوره 11، شماره 4 ، آبان 1389، ، صفحه 1-31
چکیده
مقاله حاضر با ملحوظداشتن واحد تحلیل «کشور» از جبر بولى استفاده نموده است تا به این پرسش پاسخ گوید که چه ترکیبهایى از معرّفهاى محرومیت نسبى موجب تکوین خشونت سیاسى مىشوند؟ رویکرد نظرى محرومیت نسبى براساس استدلالهایى پیشبینى مىنماید که احتمال وقوع خشونت سیاسى در جوامعى که بهطور همزمان واجد محرومیت طولى و عرضىاند ...
بیشتر
مقاله حاضر با ملحوظداشتن واحد تحلیل «کشور» از جبر بولى استفاده نموده است تا به این پرسش پاسخ گوید که چه ترکیبهایى از معرّفهاى محرومیت نسبى موجب تکوین خشونت سیاسى مىشوند؟ رویکرد نظرى محرومیت نسبى براساس استدلالهایى پیشبینى مىنماید که احتمال وقوع خشونت سیاسى در جوامعى که بهطور همزمان واجد محرومیت طولى و عرضىاند بسیار بیش از سایر جوامع است. در پژوهش حاضر، این فرضیه منبعث از تئورىهاى محرومیت نسبى در میان کشورهاى مسلمان خاورمیانه در یک دوره زمانى بیستساله بهوسیله تکنیک تحلیل بولى مورد وارسى تجربى قرار گرفت.
نتایج تحلیل بولى نشان داد که در دوره مورد مطالعه، دو الگوى علّى متفاوت از محرومیت نسبى موجب خشونت سیاسى در کشورهاى مسلمان شدهاند. اول، ترکیبى از تبعیض گروهى قوى با نابرابرى اقتصادى پایین؛ و دیگرى، جوامعى که در آنها تبعیض گروهى قوى با توسعه شتابان ترکیب شده است.
از سویى دیگر، دستاورد نظرى ناشى از کمینهسازى بولى نیز نشان داد که در میان کشورهاى تحت مطالعه، وقوع خشونت سیاسى ارتباطى به نابرابرى اقتصادى نداشته است. همچنین، تبعیض گروهى علتِ لازم خشونت سیاسى بوده است؛ یعنى، کلیه کشورهایى که خشونت سیاسى را تجربه کردهاند واجد تبعیض گروهى بودهاند.
دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1384، ، صفحه 1-1
دوره 4، شماره 3 ، مهر 1381، ، صفحه 1-2
دوره 7، شماره 2 ، تیر 1385، ، صفحه 1-1
دوره 6، شماره 3 ، مهر 1384، ، صفحه 1-1
دوره 7، شماره 3 ، مهر 1385، ، صفحه 1-1
دوره 7، شماره 4 ، دی 1385، ، صفحه 1-1
دوره 5، شماره 1 ، فروردین 1383، ، صفحه 1-2
چکیده
گفت و گو نوعی تعامل فرهنگی بین کنشگران فردی و جمعی است.موضوع گفتگو هر انچه که باشد(فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و زیست محیطی)هدفش یکی است و ان دستیابی به وفاقی تفاهمی با روشی اقناعی و مبتنی بر خرد جمعی انتقادی استوبنابراین گفتگو در هر سطحی دارای استلزامات خاصی چون نفی خشونت ،احساس نیاز به مفاهمه یعنی شنیدن و یادگیری،خرد گرایی،پذیرش ...
بیشتر
گفت و گو نوعی تعامل فرهنگی بین کنشگران فردی و جمعی است.موضوع گفتگو هر انچه که باشد(فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و زیست محیطی)هدفش یکی است و ان دستیابی به وفاقی تفاهمی با روشی اقناعی و مبتنی بر خرد جمعی انتقادی استوبنابراین گفتگو در هر سطحی دارای استلزامات خاصی چون نفی خشونت ،احساس نیاز به مفاهمه یعنی شنیدن و یادگیری،خرد گرایی،پذیرش و احترام متقابل ،زبان مشترک حوزه عمومی به دور از هر نوع سلطه،فرصت و موضع برابر،بردباری،تسامح در برابر تفاوتها،آزادی فکر و بیان،تالیف منابع فردی در پرتو مصالح جمعی،یگانگی با حفظ هویتها و احساس مسئولیت و تعهد متقابل در به ثمر رساندن گفت و گو و امادگی برای پذیرش و اجرای نتایج ان است.بنابراین،گفت و گو یکی از عوامل و شاخص های اصلی توسعه فرهنگی است.هر موقع و هر جا راه های غیر فرهنگی و خشونت امیز برخورد با مسایل(منولوگ)به بن بست رسیده گفت و گو به عنوان آلترناتیو همیشه مطرح بوده است.
آوا دهقانی؛ ابراهیم توفیق
دوره 18، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 1-27
چکیده
تهران شهری است که به طور مستمر تولید (یا بازتولید) میشود، در این معنا، تهرانِ معاصر از زمانی آغاز میشود که منطق جدیدی بر این فرآیند تولید حاکم شده است. در اینجا به مطالعه تاریخ تهران از منظری تبارشناختی پرداخته شدهاست تا با درک منطقهای پیشین تولید شهر، نظم نوین تهران و چرایی و چگونگی ممکن شدن آن صورتبندی شود.
از سال ...
بیشتر
تهران شهری است که به طور مستمر تولید (یا بازتولید) میشود، در این معنا، تهرانِ معاصر از زمانی آغاز میشود که منطق جدیدی بر این فرآیند تولید حاکم شده است. در اینجا به مطالعه تاریخ تهران از منظری تبارشناختی پرداخته شدهاست تا با درک منطقهای پیشین تولید شهر، نظم نوین تهران و چرایی و چگونگی ممکن شدن آن صورتبندی شود.
از سال 1368 با تغییر رویکردهای اقتصادی دولت و به تَبَع آن تحول در مدیریت شهری، امکان شکلگیری رابطهای فراهم شدهاست که در آن فضا و شهر به کالا تبدیل شده و به قصد ساختوساز مورد معامله قرار میگیرند. شکلگیری و تداوم این رابطة سرمایهدارانه منوط به امکان تعلیق قواعد و مقررات است. این فرم جدید از شهرسازی غیررسمی، به کمک طرحهای شهری و اختیارات نهادهای مدیریتی، خصوصاً کمیسیون ماده پنج میسر میشود. در این تحقیق با کمک دو نظریة شهریشدن سرمایه هاروی و شهرسازی غیررسمی روی و الصید، به تحلیل منطق جدید تولید تهران و عوامل و نیروهای دخیل پرداخته شدهاست.
ابوتراب طالبی؛ سجاد علیزاده
چکیده
وضعیت کردها در ایران از نظرگاه تبعیض و نابرابری دهههاست که موضوع دغدغهها و مباحثات عمومی در داخل و خارج از ایران بوده است، اما تجربۀ قومیتی کردها درون میدانهای اجتماعی ایران ازجمله دانشگاه بهندرت موضوع بررسیهای تجربی بوده است؛ برایناساس، در این مقاله، تجربۀ زیستۀ دانشجویان کرد در دانشگاه با رویکردی اکتشافی، با تمرکز ...
بیشتر
وضعیت کردها در ایران از نظرگاه تبعیض و نابرابری دهههاست که موضوع دغدغهها و مباحثات عمومی در داخل و خارج از ایران بوده است، اما تجربۀ قومیتی کردها درون میدانهای اجتماعی ایران ازجمله دانشگاه بهندرت موضوع بررسیهای تجربی بوده است؛ برایناساس، در این مقاله، تجربۀ زیستۀ دانشجویان کرد در دانشگاه با رویکردی اکتشافی، با تمرکز بر تجربههای تبعیض و نابرابری قومی در چهار دانشگاه تبریز، تهران، علامه و کردستان بررسی شده است. بهاینمنظور، مصاحبههای نیمهساختاریافتهای با دانشجویان کرد انجام شده است. دادهها با تکنیک تحلیل مضمون تجزیهوتحلیل شده که برآیند آن، 11 مضمون اصلی و 11 مضمون فرعی بوده است. یافتهها نشان میدهند که تجربۀ دانشگاه برای دانشجویان کرد دربردارندۀ وجوه قابلتوجهی از حس تبعیض، نابرابری و طرد قومی در هر دو ساحت رسمی و غیررسمی دانشگاه است.
آرش حیدری
دوره 13، شماره 3 ، مهر 1391، ، صفحه 3-24
چکیده
هدف از این مقاله بررسی نظرات فروید در مورد سوبژکتیویته و نسبت آن با سوژۀ ایدئولوژیک آلتوسر است. در این مقاله ابتدا نگاه فروید، به عنوان یک فیلسوف اجتماعی، به سوژه بررسی میشود و سپس اندیشههای او با نوع نگاه آلتوسر به سوژه مورد مقایسه قرار میگیرد. ایگو در کار فروید جایگاه سوژه در مباحث فلسفی- جامعهشناختی را دارد. ایگو[1] ...
بیشتر
هدف از این مقاله بررسی نظرات فروید در مورد سوبژکتیویته و نسبت آن با سوژۀ ایدئولوژیک آلتوسر است. در این مقاله ابتدا نگاه فروید، به عنوان یک فیلسوف اجتماعی، به سوژه بررسی میشود و سپس اندیشههای او با نوع نگاه آلتوسر به سوژه مورد مقایسه قرار میگیرد. ایگو در کار فروید جایگاه سوژه در مباحث فلسفی- جامعهشناختی را دارد. ایگو[1] (یا همان سوژه) از منظری روانکاوانه با کمک مکانیسمهای دفاعی دست به تحریف واقعیت میزند و به صورتی خیالی خود را مؤلف کنشهای خود میداند. به همین نسبت در اندیشۀ آلتوسر، ایدئولوژی بازنمایی رابطۀ خیالی افراد با واقعیت است. سوژه از منظر آلتوسر به شکلی خیالی خود را مؤلف کنشهای خودش میداند و تنها ذیل استیضاح ایدئولوژی است که سوژه سامان سخن گفتن مییابد اما این مکانیسم استیضاح در سطحی ناخودآگاه عمل میکند. در این مقاله با مرور اندیشههای فروید در مورد سوژه و وجوه جامعهشناختی این اندیشهها، برآنیم که نشان دهیم مکانیسمهای دفاعی ایگو واجد خصلتی ایدئولوژیکاند و از همان مکانیسمهایی بهره میجویند که ایدئولوژی در بیان اکتوسربی در تحریف واقعیت بهره میجوید.
.[1] معادلهای فارسی واژگان معروف ادبیات روانکاوی پیرامون ساختار دستگاه روان، اید، ایگو و سوپرایگو هستند که به فارسی برای ایگو، معادل "من" و "خود" ؛ برای اید "نهاد"، "این و آن نفسانی" و برای سوپرایگو معادل "من برتر"، "خود برتر" و "فرا خود" آورده شدهاند. باید توجه کرد این معادل ها چندان دقیق نیستند چرا که اید، ایگو و سوپرایگو سه پاره از کلیتی به نام self یا همان خود هستند و به کارگیری معادلهای مانند "من" و "خود" و به همین نسبت "فرامن" و "فراخود" برای این دو اصطلاح چندان موضوعیت ندارد. همچنین "اید" در تعریف فروید مخزن تکانهها رانهها و غرایز است و نسبتی با آنچه که در فارسی "نهاد" مینامیم ندارد لذا این معادل نیز دقیق نیست. با این اوصاف برای پرهیز از کجفهمی در مورد این اصطلاحات همان واژگان "اید"، "ایگو" و "سوپرایگو" را به کار میگیریم.
امید قادرزاده؛ کامیار پیری
دوره 14، شماره 1 ، فروردین 1392، ، صفحه 3-29
چکیده
طی چند سال اخیر خودکشی در میان جوانان آبدانان رشد فزایندهای بهخود گرفته است. توصیف تجربه و درک از خودکشی و جهان پدیداری و پیامدهای این اقدام جهت شناخت زیست جهان جوانان این منطقه از اهمیت بهسزایی برخوردار است. روششناسی پژوهش حاضر کیفی است و از پدیدارشناسی اگزیستانسیالیستی برای انجام عملیات میدانی تحقیق و جهت تجزیه و تحلیل ...
بیشتر
طی چند سال اخیر خودکشی در میان جوانان آبدانان رشد فزایندهای بهخود گرفته است. توصیف تجربه و درک از خودکشی و جهان پدیداری و پیامدهای این اقدام جهت شناخت زیست جهان جوانان این منطقه از اهمیت بهسزایی برخوردار است. روششناسی پژوهش حاضر کیفی است و از پدیدارشناسی اگزیستانسیالیستی برای انجام عملیات میدانی تحقیق و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش کلایزی استفاده شده است. یافتههای بهدست آمده از تجربۀ زیستۀ اقدام کنندگان به خودکشی، نشان از درک خودکشی بهمثابه تسهیلگری، سنت گریزی و واقعیت گریزی دارد. بههمین جهت، احساس و درک متفاوتی نسبت به این اقدام در افراد مورد بررسی شکل گرفته است که دامنۀ آن از پذیرش تا طرد خودکشی در نوسان است. تجربه و درک شرکتکنندگان از جهان پدیداری، بر ناامیدی و تداوم سختیها دلالت دارد. این اقدام پیامدها و آثار متفاوتی بر بدن زیستمند آنها برجای گذاشته است که در ذیل دو مضمون کلی «شکنندگی بدن جسمانی» و «انزوای بدن پدیداری» قابل دستهبندی است. برساختههای معنایی حکایت از آن دارد که اقدامکنندگان به خودکشی در حال تجربۀ زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
سلیمان پاک سرشت؛ بهروز صفری
دوره 14، شماره 3 ، مهر 1392، ، صفحه 3-30
چکیده
عدم تناسب ابعاد مختلف پایگاه اجتماعی با یکدیگر یا به عبارت دقیقتر ناسازگاری پایگاهی، میتواند پیامدهای مختلفی را در سطوح فردی و ساختاری به همراه داشته باشد. یکی از پیامدهای ناسازگاری پایگاهی در سطح فردی، تأثیری است که بر نگرشها و رفتارهای سیاسی افراد برجای میگذارد. با اینکه نتایج مطالعات گوناگون در این موضوع، همگرایی چندانی ...
بیشتر
عدم تناسب ابعاد مختلف پایگاه اجتماعی با یکدیگر یا به عبارت دقیقتر ناسازگاری پایگاهی، میتواند پیامدهای مختلفی را در سطوح فردی و ساختاری به همراه داشته باشد. یکی از پیامدهای ناسازگاری پایگاهی در سطح فردی، تأثیری است که بر نگرشها و رفتارهای سیاسی افراد برجای میگذارد. با اینکه نتایج مطالعات گوناگون در این موضوع، همگرایی چندانی ندارند، اغلب این مطالعات بر شکلگیری نوعی نارضایتی در فرد ناسازگار تأکید کردهاند. فرضیه اصلی این مطالعه آن است که ناسازگاری پایگاهی به معنی عدم تناسب رتبههای فرد از حیث درآمد، تحصیلات و منزلت شغلی، از طریق ایجاد احساس بیعدالتی در افراد، موجب شکلگیری و تقویت نگرشهای سیاسی خاصی در ارتباط با حفظ یا تغییر وضع موجود، باور به اصلاح یا تغییرات بنیادین و اقتدارگرایی در آنها میشود. در عین حال تأثیر ناسازگاری پایگاهی بر نگرشهای سیاسی به واسطة تأثیر متغیرهایی چون میزان دینداری، تقدیرگرایی، سن، احساس بیقدرتی، سیاسی بودن و وابستگی به قدرت حاکم، تعدیل میشود. این بررسی بر روی نمونهای به حجم 604 نفر از شهروندان 23 سال به بالا در شهر همدان در سال 1389 اجرا شده است. یافتهها نشان میدهند که ناسازگاری پایگاهی در جمعیت نمونه شیوع چندانی ندارد. تحلیل دادهها همچنین حکایت از آن دارد که میزان ناسازگاری پایگاهی به طور کلی اثر معناداری بر نگرشهای سیاسی یادشده ندارد، اما با تفکیک و وارد کردن انواع ناسازگاری پایگاهی در تحلیل، پیامدهای سیاسی آن تایید میشود.
محسن حسن پور اسلانی؛ بهرنگ صدیقی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1392، ، صفحه 3-34
چکیده
مردانگی، چند سالی است که به مسألهای در خور توجه در مطالعات جنسیت تبدیل شده است. با توجه به اینکه این پدیده، امری متکثر، برساختی و تاریخی است، در فرهنگها و گفتمانهای گوناگون، به شکلها و شیوههای متفاوتی تجربه میشود. پژوهش حاضر با مطالعه عکسهای مطبوعاتیِ دهههای 50 و 60 خورشیدی، تلاش دارد تا به بررسی مردانگی هژمونیک در این ...
بیشتر
مردانگی، چند سالی است که به مسألهای در خور توجه در مطالعات جنسیت تبدیل شده است. با توجه به اینکه این پدیده، امری متکثر، برساختی و تاریخی است، در فرهنگها و گفتمانهای گوناگون، به شکلها و شیوههای متفاوتی تجربه میشود. پژوهش حاضر با مطالعه عکسهای مطبوعاتیِ دهههای 50 و 60 خورشیدی، تلاش دارد تا به بررسی مردانگی هژمونیک در این دو دهه بپردازد. مردانگی هژمونیک، نوعی از مردانگی است که توسط گفتمانهای مسلط به عنوان مردانگی طبیعی و غیرتاریخی برساخته میشود و به تمام مردان نیرو وارد میکند تا نسبت خود را با آن تعریف کنند.
یافتههای این پژوهش که به روش نشانهشناسی اجتماعی انجام شده است، نشان میدهد که در پیش از انقلاب با توجه به سلطه گفتمان مدرنیته، مردانگی شهری – دهاتی به عنوان مهمترین تقابل جنسیتی شکل گرفته بود. اما با نزدیکشدن به سال 57، مردانگی انقلابی به عنوان یک نوع مردانگی مقاومت در برابر مردانگی شهری ابراز وجود کرد و در نهایت توانست جایگاه مسلط آن را از بین ببرد. پس از پیروزی انقلاب، با مهار مردانگی انقلابی و شکلگیری نظم جدید، مردانگی مستضعف – اشرافی بر عکاسی مطبوعاتی مسلط گشت.
امید قادرزاده؛ کامیار پیری
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 3-29
چکیده
طی چند سال اخیر خودکشی در میان جوانان آبدانان رشد فزایندهای بهخود گرفته است. توصیف تجربه و درک از خودکشی و جهان پدیداری و پیامدهای این اقدام جهت شناخت زیست جهان جوانان این منطقه از اهمیت بهسزایی برخوردار است. روششناسی پژوهش حاضر کیفی است و از پدیدارشناسی اگزیستانسیالیستی برای انجام عملیات میدانی تحقیق و جهت تجزیه و تحلیل ...
بیشتر
طی چند سال اخیر خودکشی در میان جوانان آبدانان رشد فزایندهای بهخود گرفته است. توصیف تجربه و درک از خودکشی و جهان پدیداری و پیامدهای این اقدام جهت شناخت زیست جهان جوانان این منطقه از اهمیت بهسزایی برخوردار است. روششناسی پژوهش حاضر کیفی است و از پدیدارشناسی اگزیستانسیالیستی برای انجام عملیات میدانی تحقیق و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش کلایزی استفاده شده است. یافتههای بهدست آمده از تجربۀ زیستۀ اقدام کنندگان به خودکشی، نشان از درک خودکشی بهمثابه تسهیلگری، سنت گریزی و واقعیت گریزی دارد. بههمین جهت، احساس و درک متفاوتی نسبت به این اقدام در افراد مورد بررسی شکل گرفته است که دامنۀ آن از پذیرش تا طرد خودکشی در نوسان است. تجربه و درک شرکتکنندگان از جهان پدیداری، بر ناامیدی و تداوم سختیها دلالت دارد. این اقدام پیامدها و آثار متفاوتی بر بدن زیستمند آنها برجای گذاشته است که در ذیل دو مضمون کلی «شکنندگی بدن جسمانی» و «انزوای بدن پدیداری» قابل دستهبندی است. برساختههای معنایی حکایت از آن دارد که اقدامکنندگان به خودکشی در حال تجربۀ زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند