مریم جوادی؛ ملیحه شیانی؛ علیرضا محسنی تبریزی؛ ساسان ودیعه
چکیده
شهروندی یک ایده دوجانبه و یک ایده اجتماعی است و صرفاً مجموعه حقوقی که فرد را از تعهد به دیگران رها کند، نیست؛ بلکه برای تحقق این حقوق به مکانیسمی از تکالیف و وظایف شهروندی لازم است. از طرفی مسئولیت گریزیهای شهروندی فرار یا دور زدنهای تکالیف محوله است، که ما آنها را در رفتارهای شهروندان در امور شهری و مشارکت پذیریهای ...
بیشتر
شهروندی یک ایده دوجانبه و یک ایده اجتماعی است و صرفاً مجموعه حقوقی که فرد را از تعهد به دیگران رها کند، نیست؛ بلکه برای تحقق این حقوق به مکانیسمی از تکالیف و وظایف شهروندی لازم است. از طرفی مسئولیت گریزیهای شهروندی فرار یا دور زدنهای تکالیف محوله است، که ما آنها را در رفتارهای شهروندان در امور شهری و مشارکت پذیریهای ضعیف شده امروزی مشاهده می کنیم. همچنانکه "زتومکا" معتقد است اجتماع اخلاقی، به اعتماد، احساس مسئولیت و تعهد نسبت به دیگرانی که با آنها دارای ارزشها، منافع و هدفهای مشترک است، سرو کار دارد. و پارسونز عامل ایجاد اتحاد و انسجام اجتماعی و ثبات و نظم را اعتماد میداند. لذا مطالعه حاضر با هدف: بررسی رابطه میان میزان بی اعتمادی اجتماعی و مسئولیتگریزی شهروندی در بین شهروندان تهرانی در سال 1399 انجام گرفته است. روش تحقیق: پیمایش و جمع آوری داده ها با تکنیک پرسشنامه ساخت یافته و با استفاده از نمونه گیری خوشهای در بین شهروندان تهرانی بالای 18 انجام پذیرفته است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 384 برآورد گردید؛ البته با توجه به شرایط پاندمیک ویروس کرونا در زمان انجام تحقیق و محدودیتهای موجود با 356 پرسشنامه داده ها جمع آوری و تحلیل با بهره گیری از نرم افزار Mplus8 و SPSS انجام پذیرفته است. یافتههای: توصیفی نشان داد که میزان مسئولیت گریزی شهروندی در بین پاسخگویان، از حد متوسط بالاتر و نزدیک به زیاد است. و میزان بی اعتمادی اجتماعی نیز از سطح متوسط به بالا است، که بیشتر بُعد بی اعتمادی سازمانی را شامل میشود. در بررسی نتایج:رابطه بین بی اعتمادی اجتماعی، برخورداری از حقوق شهروندی و تحصیلات با میزان مسئولیت گریزی شهروندی معنادار است. ضرایب تاثیر متغیرها درکنار یکدیگر به ترتیب میزان برخورداری از حقوق شهروندی 29%-، میزان تحصیلات 16%- و بی اعتمادی اجتماعی0.72% (به طورغیرمستقیم) برمسئولیت گریزی شهروندی به دست آمد.
لادن رهبری؛ محمود شارعپور
دوره 15، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 116-141
چکیده
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست ...
بیشتر
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست و دوگانة شهر تهران نشان میدهد که نظریهی حق به شهر لوفور در بستر شهروندی تهران کاربستپذیری دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مفهوم تولید فضا که در نظریة لوفور نقش کلیدی دارد، تأثیر معناداری بر ادراک از حق به شهر در تهران ندارد که این میتواند ناشی از تفاوتهای زمینهای در ادراک از مفهوم حق و یا تفاوت در معنای شهروندی در اجتماعات متفاوت باشد. نتیجة رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر وجود دارد. این مطالعه نشان میدهد که مشارکت زنان در شهر و اختصاصیابی فضای شهری به زنان کمتر از مردان است و جنسیت در کنار طبقه، نقش کلیدی در اختصاصدهی فضاها به اقشار اجتماع بازی میکند.
لادن رهبری؛ محمود شارعپور
دوره 14، شماره 1 ، فروردین 1392، ، صفحه 116-141
چکیده
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست ...
بیشتر
این مطالعه نظریة حق به شهر هانری لوفور را در شهر تهران به آزمون گذاشته و میزان کاربستپذیری آن را در زمینة اجتماعی- شهروندی ایران ارزیابی میکند؛ ضمن اینکه احتمال وجود تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر را نیز مورد بررسی قرار میدهد. نتایج حاصل از پیمایش انجامشده در جمعیت نمونة 168 نفری از زنان و مردان ساکن مناطق بیست و دوگانة شهر تهران نشان میدهد که نظریهی حق به شهر لوفور در بستر شهروندی تهران کاربستپذیری دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مفهوم تولید فضا که در نظریة لوفور نقش کلیدی دارد، تأثیر معناداری بر ادراک از حق به شهر در تهران ندارد که این میتواند ناشی از تفاوتهای زمینهای در ادراک از مفهوم حق و یا تفاوت در معنای شهروندی در اجتماعات متفاوت باشد. نتیجة رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در بهرهمندی از حق به شهر وجود دارد. این مطالعه نشان میدهد که مشارکت زنان در شهر و اختصاصیابی فضای شهری به زنان کمتر از مردان است و جنسیت در کنار طبقه، نقش کلیدی در اختصاصدهی فضاها به اقشار اجتماع بازی میکند.
علی یوسفی؛ مژگان عظیمیهاشمی
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1387، ، صفحه 3-23
چکیده
شهروندی حاصل رابطه دو سویه فرد و دولت است، این رابطه از یکسو متضمن وفاداری فرد به دولت و از سوی دیگر مستلزم حمایت دولت از فرد است. در مقاله حاضر برای مفهوم شهروندی، سه وجه اساسی منظور شده است: برابری مشارکتی، برابری قانونی و هویت سیاسی. عناصر مهم در بعد برابری مشارکتی حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، در بعد برابری قانونی، حقوق توزیعی و ...
بیشتر
شهروندی حاصل رابطه دو سویه فرد و دولت است، این رابطه از یکسو متضمن وفاداری فرد به دولت و از سوی دیگر مستلزم حمایت دولت از فرد است. در مقاله حاضر برای مفهوم شهروندی، سه وجه اساسی منظور شده است: برابری مشارکتی، برابری قانونی و هویت سیاسی. عناصر مهم در بعد برابری مشارکتی حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، در بعد برابری قانونی، حقوق توزیعی و فرصتی و در بعد هویت سیاسی، هم ذاتپنداری با اجتماع ملی (دولت ـ ملت) و تعهد مدنی است. نتایج تحلیل ثانویه دادهها نشان میدهد:
1. چهار بعد تجربی شهروندی از حیث سهمی که در تشکیل این مفهوم دارند به ترتیب عبارتند از: احساس برابری فرصتی، احساس برابری توزیعی، احساس هویت سیاسی و سپس احساس برابری مشارکتی. 2. شدت احساس شهروندی در ابعاد سهگانه برابری مشارکتی، فرصتی و توزیعی در حد متوسط و احساس هویت سیاسی در بین مردم بالاست. 3. شدت احساسات چهارگانه شهروندی در بین ردههای مختلف قومی، مذهبی، تحصیلی، شغلی و... کشور نزدیک به یکدیگر بوده و تأثیر ردهبندیهای اجتماعی بر احساسات شهروندی بهطور کلی ضعیف است. ضعف احساس شهروندی در ابعاد سهگانه برابری فرصتی، توزیعی و مشارکتی و بالا بودن وفاداری سیاسی، از یکسو دلالت بر کسری ذخائر مشروعیت مدنی حکومت دارد و از سوی دیگر نشان از وجود دیگر ذخائر مشروعیت بهویژه ذخائر مشروعیت دینی دارد که علیرغم ضعف عملکردی حکومت در تأمین حقوق شهروندی، وفاداری به حکومت را در نزد شهروندان محفوظ نگه میدارد. در واقع ذخائر دینی مشروعیت حکومت در ایران، کسری ذخائر مشروعیت مدنی را جبران میکند.