گفت و گو نوعی تعامل فرهنگی بین کنشگران فردی و جمعی است.موضوع گفتگو هر انچه که باشد(فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و زیست محیطی)هدفش یکی است و ان دستیابی به وفاقی تفاهمی با روشی اقناعی و مبتنی بر خرد جمعی انتقادی استوبنابراین گفتگو در هر سطحی دارای استلزامات خاصی چون نفی خشونت ،احساس نیاز به مفاهمه یعنی شنیدن و یادگیری،خرد گرایی،پذیرش ...
بیشتر
گفت و گو نوعی تعامل فرهنگی بین کنشگران فردی و جمعی است.موضوع گفتگو هر انچه که باشد(فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و زیست محیطی)هدفش یکی است و ان دستیابی به وفاقی تفاهمی با روشی اقناعی و مبتنی بر خرد جمعی انتقادی استوبنابراین گفتگو در هر سطحی دارای استلزامات خاصی چون نفی خشونت ،احساس نیاز به مفاهمه یعنی شنیدن و یادگیری،خرد گرایی،پذیرش و احترام متقابل ،زبان مشترک حوزه عمومی به دور از هر نوع سلطه،فرصت و موضع برابر،بردباری،تسامح در برابر تفاوتها،آزادی فکر و بیان،تالیف منابع فردی در پرتو مصالح جمعی،یگانگی با حفظ هویتها و احساس مسئولیت و تعهد متقابل در به ثمر رساندن گفت و گو و امادگی برای پذیرش و اجرای نتایج ان است.بنابراین،گفت و گو یکی از عوامل و شاخص های اصلی توسعه فرهنگی است.هر موقع و هر جا راه های غیر فرهنگی و خشونت امیز برخورد با مسایل(منولوگ)به بن بست رسیده گفت و گو به عنوان آلترناتیو همیشه مطرح بوده است.
گفت و گو در صورتهای مختلف خود اعم از محاوره و مکالمات عادی تا بحث ها،جدالها و مذاکرات فکری در دنیای علم نقش اساسی دارد،به طوری که دنیای دانش را می توان همچون یک فضای مکالمه و گفت و گو توصیف کرد.این مقاله با کاربرد شاخص کیفی چگونگی گفت و گوها و تعاملات بین اصحاب جامعه شناسی در ایران به بررسی میزان توسعه یافتگی دانش جامعه شناسی ما می پردازد.تمایز ...
بیشتر
گفت و گو در صورتهای مختلف خود اعم از محاوره و مکالمات عادی تا بحث ها،جدالها و مذاکرات فکری در دنیای علم نقش اساسی دارد،به طوری که دنیای دانش را می توان همچون یک فضای مکالمه و گفت و گو توصیف کرد.این مقاله با کاربرد شاخص کیفی چگونگی گفت و گوها و تعاملات بین اصحاب جامعه شناسی در ایران به بررسی میزان توسعه یافتگی دانش جامعه شناسی ما می پردازد.تمایز بین دانش الگویی و دانش پیش الگویی،زمینه مفهومی لازم را برای ارزیابی جامعه شناسی به عنوان یک دانش پیش الگویی فراهم می کند.این مقاله با استناد به ارزیابی کارگزاران رشته،مباحث مفهومی خود را با زمینه های تجربی پیوند می زندو به عنوان راهبردی اساسی برای تکوین الگویی جامعه شناسی در ایران،ضرورت ارتقا سطح گفت و گو در بین کارگزاران،اساتید و دانشجویان این رشته از یک سو و بین انان و مردم و علایق عمومی از سوی دیگر را مطرح می کند.
در تحلیل انسان شناختی گفت و گو را میتوان نوعی"مبادله"به حساب آورد که طرفین ان با حضور فیزیکی و ذهنی در حوزه های ویژه(حوزه تبادل)وارد کنش متقابل با یکدیگر می شوند.حوزه تبادل خود در میدانی تعاملی از دو حوزه دیگر قرار می گیرد:از یک سو،حوزه ممنوعیت ها(تابلوها)که هرگونه ورود سامان نایافته و غیرقانونمند در ان سبب ایجاد تنش و تعارض می گردد ...
بیشتر
در تحلیل انسان شناختی گفت و گو را میتوان نوعی"مبادله"به حساب آورد که طرفین ان با حضور فیزیکی و ذهنی در حوزه های ویژه(حوزه تبادل)وارد کنش متقابل با یکدیگر می شوند.حوزه تبادل خود در میدانی تعاملی از دو حوزه دیگر قرار می گیرد:از یک سو،حوزه ممنوعیت ها(تابلوها)که هرگونه ورود سامان نایافته و غیرقانونمند در ان سبب ایجاد تنش و تعارض می گردد و این تنش ها که میتوانند به بحرانهایی سخت تبدیل شوند خود را به دورن حوزه تبادل نیز منتقل می کنند.از سوی دیگر،در این باره با حوزه ای از تعلق ها (توتم ها) ره به روییم که در سطوح و لایه های متفاوت،متداخل و پویا وارد عمل می شوند و در آن شدت تعلق و تداوم تعلق دو عامل اساسی به حساب می آیند.در این جا نیز هرگونه خروج از کل حوزه یا هرگونه جابه جایی میان سطوح و تغییر شدت یا تداوم تعلق،چنان چه به صورتی سامان نایافته و غیرقانونمند انجام بگیرد،به همان نتایج فوق منجر می گردد.در نهایت،حوزه گفت و گو تابعی است کنش ها و واکنش های انجام یافته در دو حوزه تابویی و توتمی.مبنای نظری در رویکرد انسان شناختی به این موضوع با حرکت از تحلیل مالینوفکسی از "کولا" و نظریه"هدیه"موس،به نظریه های لوی-استراوس و فرانسواز هریتیه بر ممنوعیت ازدواج با محارم به مثابه پایه تبیین حوزه های تابویی و توتمی و مبادله و گفت و گو تکیه زده و از این راه تلاش میکند چارچوبی نظری و تحلیلی برای مفهوم گفت و گو میان فرهنگها ارائه نماید.
وجود حوزه عمومی و تفکیک آن از حوزه خصوصی و دولت جز اساسی جامعه مدنی است.حوزه عمومی فضایی است حقیقی یا مجازی که افراد خصوصی در ان به بحث و گفت و گی عقلانی درباره مسایل مورد علاقه می پردازند تا به توافقی دست یابند.دسترسی برای همه افراد به این حوزه،آزادی در طرح همه گونه مباحث و عدم دخالت قدرت در این مباحث جز شروط ضروری آن است.ما در این مقاله ...
بیشتر
وجود حوزه عمومی و تفکیک آن از حوزه خصوصی و دولت جز اساسی جامعه مدنی است.حوزه عمومی فضایی است حقیقی یا مجازی که افراد خصوصی در ان به بحث و گفت و گی عقلانی درباره مسایل مورد علاقه می پردازند تا به توافقی دست یابند.دسترسی برای همه افراد به این حوزه،آزادی در طرح همه گونه مباحث و عدم دخالت قدرت در این مباحث جز شروط ضروری آن است.ما در این مقاله وجود حداقل شرایط ضروری برای حوزه عمومی را در چند تشکل دانشجویی بررسی کرده ایم.
موضوع این مقاله بررسی سیر تحول مفهومی"گفتگو"و "گفتگوی میان تمدن ها" است.مشترکات لفظی و پیشینه تاریخی این دو مقوله مانع از آن نمی شود که الزام ها و اقتضاهایی که موجب طرح جدید آنها در سطوح مختلف علمی و اجتماعی شده است،مورد توجه قرار نگیرد.اکنون رویکردهای گفتگویی در فلسفه،زبانشناسی،جامعه شناسی،ارتباطات و علوم سیاسی جایگاه ویژه ای یافته ...
بیشتر
موضوع این مقاله بررسی سیر تحول مفهومی"گفتگو"و "گفتگوی میان تمدن ها" است.مشترکات لفظی و پیشینه تاریخی این دو مقوله مانع از آن نمی شود که الزام ها و اقتضاهایی که موجب طرح جدید آنها در سطوح مختلف علمی و اجتماعی شده است،مورد توجه قرار نگیرد.اکنون رویکردهای گفتگویی در فلسفه،زبانشناسی،جامعه شناسی،ارتباطات و علوم سیاسی جایگاه ویژه ای یافته اندو "ایده گفتگوی تمدنها"در ورای مناسبات تنش آمیز سیاسی و بین المللی با اقبال شایسته ای در حوزه فرهنگ و علم روبرو شده است.این ایده ظرفیت ان را دارد که با بهره مندی از رهیافتهای نوین گفتگویی به یک نظریه اجتماعی تبدیل شود.تلاش این مقاله توصیف مولفه ها و طبقه بندی نظریه های مهم گفتگو برای تبیین بنیانهای نظری گفتگوی میان تمدن هاست.
نقطه عظیمت الین مقاله تمایزگذاری میان گفتمان و گفتگو است.گفتگو جنبه بین الاثنینی و گفتمان ویژگی پارادایمی دارد و بیانگر الگو و منطق گفتگو ایت.گفتمان صرفا با عناصر نحوی و لغوی تشکیل دهنده جمله سروکار ندارد.بلکه فراتر از آن به عنوان بیرون از متن یعنب بافت موقعیتی،فرهنگی و اجتماعی سروکار دارد و به یک موضوع جامعه شناختی بدل می شود.در این ...
بیشتر
نقطه عظیمت الین مقاله تمایزگذاری میان گفتمان و گفتگو است.گفتگو جنبه بین الاثنینی و گفتمان ویژگی پارادایمی دارد و بیانگر الگو و منطق گفتگو ایت.گفتمان صرفا با عناصر نحوی و لغوی تشکیل دهنده جمله سروکار ندارد.بلکه فراتر از آن به عنوان بیرون از متن یعنب بافت موقعیتی،فرهنگی و اجتماعی سروکار دارد و به یک موضوع جامعه شناختی بدل می شود.در این مقاله به بیان (شانزده شاخص)دوازده شاخص مستقیم و چهار شاخص نامستقیم کلیدی در گفتمان گفتگو پرداخته ایم.شاخص های مستقیم عبارتند از"نسبی اندیشی-تکامل گرایی در برابر خود کامل بینی-برابری موقعیت-امنیت یکسان-یکسانی فرقه ها یا فقدان مرزبندی-اهلیت گفتگو-فهم کلام-پیش داورانگی-نقدگفتار به جای نقد صاحب گفتار-مستند گویی-منطقی بودن-اخلاقی بودن" و شاخص های نا مستقیم عبارتند از:عقلانیت-اومانیسم یا حرمت انسان-حقوق بشر-دموکراسی.هر چند برخی از این شاخص ها ظاهرا مشابهت و تداخل دارند اما تفاوتهای اندکی میان آنها می توان یافت.
مقاله حاضر مطالعه ای در زمینه جامعه شناسی تاریخی و جامعه شناسی فرهنگی است.هدف اصلی این تحقیق مقایسه دو روزه تحول فرهنگی در شرق و غرب است که به فاصله زمانی حدود هفت قرن از یکدیگر روی داده اند.در شرق در سده سوم و چهارم هجری(مقارن قرن نهم و دهم میلادی)انقلاب فرهنگی قابل توجهی روی داد که پیشرفتی گسترده در معرفت و تجارب علمی مردم بعضی جوامع ...
بیشتر
مقاله حاضر مطالعه ای در زمینه جامعه شناسی تاریخی و جامعه شناسی فرهنگی است.هدف اصلی این تحقیق مقایسه دو روزه تحول فرهنگی در شرق و غرب است که به فاصله زمانی حدود هفت قرن از یکدیگر روی داده اند.در شرق در سده سوم و چهارم هجری(مقارن قرن نهم و دهم میلادی)انقلاب فرهنگی قابل توجهی روی داد که پیشرفتی گسترده در معرفت و تجارب علمی مردم بعضی جوامع شرقی در پی داشت.در تحولی دیگر،مردم اروپای غربی از قرن پانزدهم تا هیجدهم میلادی با نوزایی فرهنگی پرنفوذی روبرو شدند که به رنسانس معروف شده است.منابع تاریخی گواهی میدهند که شباهتهای بنیادی و محتوایی بین این دو تحول فرهنگی وجود دارد.مهمترین شباهتها اینکه هر دو تحول فوق با ظهور چشم گیر تفکر انشان گرایی و عقل گرایی همراه بوده است.از سوی دیگر ،در اثر دخالت متغیرهای زمانی و مکانی ،برخی تفاوتهای نسبی در محتوای این دو تحول وجود داشته است.بر اساس این شباهتها و تفاوتها می توان این فرضیه رو مطرح کرد که وقوع تحولات فرهنگی(در مکانها و زمانهای متفاوت)باید تابع قانونمندی کلی باشد،که تفاوتهای جانبی ان متاثر از شرایط متفاوت زمانی و مکانی است.نکته قابل توجه اینکه دو تحول مزبور،که در شرایط اجتماعی و تاریخی متفاوت روی داده،روابط تاریخی قابل مطالعه ای با یکدیگر دارند که این روابط تا به امروز ادامه داشته است.آیا این زمینه های مشترک و روابط تاریخی و اجتماعی و نیز تبعیت تحولات فرهنگی از قواعد مشترک مفروض نمی تواند به نوعی وحدت نسبی فرهنگی در جهان در قرن 21 منجر شود؟
گفته می شود در محافل اکادمیک پدیده جهان جهانی شده مولفه های اصلی جامعه مدرن مانند دموکراسی،را در معرض باز اندیشی های جدی قرار داده است. این مقاله به یکی از این کوشش ها توجه دارد.ابتدا چالش نظری آنتونی گیدنز نظریه پرداز این جان(رها شده) با نظریه های دموکراسی لیبرال فوکویاما و "دموکراسی مشورتی" دیوید میلر طرح میشود.سپس از چشم نظریه "دموکراسی ...
بیشتر
گفته می شود در محافل اکادمیک پدیده جهان جهانی شده مولفه های اصلی جامعه مدرن مانند دموکراسی،را در معرض باز اندیشی های جدی قرار داده است. این مقاله به یکی از این کوشش ها توجه دارد.ابتدا چالش نظری آنتونی گیدنز نظریه پرداز این جان(رها شده) با نظریه های دموکراسی لیبرال فوکویاما و "دموکراسی مشورتی" دیوید میلر طرح میشود.سپس از چشم نظریه "دموکراسی گفتگویی" یه تبیین یکی از علل رشد فزاینده دموکراسی خواهی در جهان کنونی(از جمله ایران)اشاره می گردد.در انتها نویسنده با ذکر 5 دلیل توجه به مضمون نظریه(دموکراسی گفتگویی)را برای جامعه ایران راهگشا میداند.
ایده گفت و گوی تمدنها با توجه به اینکه به عنوان یک اصطلاح و مفهوم در افکار عمومی مسبوق به سابقه نبوده است،اهتمام بیشتری را از سوی روزنامه نگاران می طلبد.اما نکته مهم و اساسی اینجاست که روزنامه نگاران از این ایده چه تصوری دارند؟فراتر و مهمتر از این پرسش انکه این روزنامه نگاران از تمدن خود و دیگر تمدنهای موجود چه تصوری دارند؟برای دستیابی ...
بیشتر
ایده گفت و گوی تمدنها با توجه به اینکه به عنوان یک اصطلاح و مفهوم در افکار عمومی مسبوق به سابقه نبوده است،اهتمام بیشتری را از سوی روزنامه نگاران می طلبد.اما نکته مهم و اساسی اینجاست که روزنامه نگاران از این ایده چه تصوری دارند؟فراتر و مهمتر از این پرسش انکه این روزنامه نگاران از تمدن خود و دیگر تمدنهای موجود چه تصوری دارند؟برای دستیابی به پاسخ های این سه پرسش اصلی پرسشنامه ای بین اعضای شورای سردبیری 27 روزنامه سراسری منتشره در تهران توزیع شد که 86 نفر از 19 روزنامه به آن پاسخ گفتند.پاسخگویان در مجموع تمدن ایرانی-اسلامی را "تا حدودی"زنده و پویا دانستند.درباره اجزای تمدنی نیز ارزیابی ها عمدتا منفی بوده است به طوری که بین 52 تا 75 درصد از پاسخگویان وضعیت اجزای این تمدن را در حال رکود ،در بحران،در حال افزایش وضعیت بحرانی و رد استحاله و نابودی دانسته اند.در مورد دیگر تمدنها حدود 80 درصد از پاسخگویان تمدن غرب(اروپا و امریکای شمالی)را زنده و پویا دانسته اند.علاوه بر این بیشتر پاسخگویان معتقدند گفت و گوی با غرب بر تمدن ایرانی -اسلامی تاثیر مثبت میگذارد هر چند که اکثر انها تحولات یک دهه آینده را نامعلوم و مبهم ارزیابی می کنند.