نوع مقاله : علمی

نویسنده

عضو هئیت علمی دانشگاه تهران

چکیده

این مقاله در صدد است با توجه به داده های آماری یکی از طرحهای ملی ابتدا وضعیت فعالیت،تحصیل،فراغت و مصرف کالاهای فرهنگی زنان در روستاهای ایران را توضیح داده و سپس با ارجاع به نظریه های فمینیستی تحلیلی از نابرابری و یا تمایز جنسی در روستاهای کشور ارائه نماید.نتایج این تحقیق عمدتا فرض های مبتنی بر نظام های اقتداگرایانه پدر سالار و نظام تولید و تقسیم کار اجتماعی مبتنی بر جنسیت و ارزش ها و نگرش های معطوف به جنسیت را تقویت میکند . البته تفاوت دو جنس از نظر فعالیتهای  هنری و ورزشی از همان سالهای اولیه کودکی تا حدودی فرض مبتنی بر خلقت متفاوت زن و مرد در برخی تمایلات را نیز تایید می کند.دختران و پسران به خاطر بر خی از ویژگیهای زیستی-روانی که تا حدودی مستقل از روندهای فرنگی -اجتماعی است علایق متفاوتی دارند.هر چند این تفاوتها در دوران بعدی زندگی مورد تاکید بیشتر قرار میگیرند و شدت می یابند.همچنین،بر اساس داده های این تحقیق مشخص شده است که به خاطر نیاز بیشتر به حضور زنان در جامعه و گسترش نظامهای تعلیم و تربیت جدید و روند مدرن شدن در روستاها در نگرش سنتی روستاییان مبنی بر تقلیل نقش زنان به خانه داری و نگهداری بچه تغییراتی آغاز شده و رو به گسترش است.
 

کلیدواژه‌ها