نوع مقاله : علمی

نویسنده

استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی‌سینا همدان

چکیده

در مباحث و آرا ایراد شده پیرامون توسعه و توسعه‌نیافتگی، متفکران و اهل نظر به شکلی آگاهانه و یا ناآگاهانه از برخی مفروضات بدیهی بهره می‌گیرند. سنت‌های نظری بدین‌سان به موازات هم و یا به صورت جایگزین ظهور و بروز می‌یابند. نظریات توسعه با گذشتن از مسیرهای رقابت و چالش و گاه تعامل تکمیلی، به پارادایم‌های توسعه شکل داده‌اند، پارادایم‌هایی که بعضآ از اصول موضوعه یکسان یا متفاوت بهره می‌گیرند.
پارادایم غالب در زمینه توسعه عمومآ واجد مؤلفه‌هایی است که امروزه در بسیاری از آثار ارائه شده در باب توسعه و توسعه‌نیافتگی قابل یافت است. پذیرش برنامه‌ریزی به‌عنوان راه تحقق توسعه، ضرورت عبور از وضعیتی برزخی موسوم به دوران گذار و گزیرناپذیری توسعه برخی از مفروضات مورد پذیرش قرار گرفته در این پارادایم‌اند. مقاله حاضر با بیان برخی استدلال‌های نظری در صدد تردیدافکنی در این موارد است. بر این اساس، نوشتار حاضر فرضیه‌ای جدید پیش می‌کشد و از امکان‌ناپذیری تحقق توسعه در برخی جوامع سخن می‌گوید. فرجام دور یا نزدیک برخی جوامع شاید توسعه‌نیافتگی باشد. بدین‌سان، مباحث توسعه باید در انتظار «انقلاب کپرنیکی» باشند.
 

کلیدواژه‌ها