نوع مقاله : علمی

نویسندگان

1 دانشیار دانشکدۀ اقتصاد و علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز

2 استادیار دانشکدۀ اقتصاد و علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز

3 کارشناس ارشد دانشکدۀ اقتصاد و علوم اجتماعی

چکیده

این مقاله به بررسی تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت عمومی سالمندان شهر دزفول می‌پردازد. برای رسیدن به اهداف پژوهش از نظریه‌های  تئوری شبکه، نظریه انسجام اجتماعی دورکهایم و مدل تاثیر مستقیم در قالب مدل برکمن- سیم استفاده شد. این تحقیق با روش پیمایشی و با کمک ابزار پرسش‌نامه در بین افراد 60 سال و بالاتر شهر دزفول در بهار 87 صورت گرفته است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده و اطلاعات به صورت مراجعه به درب منازل افراد جمع آوری شد.نتایج رابطه مستقیم و مثبت بین حمایت اجتماعی و سلامت عمومی را نشان داد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نیز نشان دهنده این است که متغیرهای شبکه اجتماع شخصی، حمایت عاطفی و پیوند قوی در بین متغیرهای شش‌گانه حمایت اجتماعی  دارای بالاترین تاثیر بوده و 36 درصد از واریانس مربوط به سلامت عمومی به‌عنوان متغیر وابسته را پیش‌بینی نموده اند.

کلیدواژه‌ها

مقدمه

افراد سالمند از نظر وضعیت سلامتی همواره جزء افراد آسیب پذیر جامعه بوده­اند. از سوی دیگر افراد با ورود به دوران سالمندی با کاهش روابط اجتماعی مواجه می­شوند. این دو موضوع یعنی سلامت و کاهش روابط اجتماعی را اپیدمولوژیست­ها مورد مطالعه قرار دادند. این پژوهش­­گران با ارائه نظریه حمایت اجتماعی به بررسی تاثیر روابط اجتماعی بر سلامت افراد می­پردازند. نتیجه مطالعات آن­ها نشان داد که بین داشتن روابط اجتماعی و نداشتن آن تفاوت زیادی وجود دارد. مطالعه برکمن و سیم (1979) به­عنوان مطالعه­ای که سر آغازی برای مطالعات جدید پس از مطالعه کلاسیک دورکهایم در مورد پدیده خودکشی در حوزه تحقیقات اجتماعی- پزشکی بود، نشان داد که در ایالت آلامادا کالیفرنیا سالمندانی که دارای روابط قوی­تری با اعضای شبکه اجتماع شخصی خود بودند در دوران 9 سال مطالعه، با وجود داشتن عارضه قلبی، یک سوم کم­تر از دیگر افراد در معرض عوامل خطرزا که منجر به سکته قلبی می­شد، قرار داشتند. در اغلب کشورهایی که با پدیده سالمندی مواجه شده اند با الگو قرار دادن این بررسی، مطالعات گسترده­ای در این زمینه انجام داده­اند. این مطالعات، پیوندهای پیچیده و مبهم بین ویژگی­های اجتماعی فرد و وضع سلامتی او را به شکل یک جریان تحقیقی تازه در آورد که به گفته مارک رنو (1994) شناخت توصیفی رابطه­ها را دیگر کافی نمی­دانست و سعی داشت با دقت بیش­تر راه­­هایی را بپیماید که نشان دهد امر اجتماعی با امر زیستی دست­به­دست هم می­دهند و بیماری را به­وجود  می­آورند (آدام و کلودین،1385: 70).  مطالعه پیش­رو نیز یکی از مطالعاتی است که با الگو قرار دادن مطالعات قبلی به بررسی تاثیر حمایت اجتماعی در سلامت عمومی سالمندان 60 ساله و بالاتر شهر دزفول      می­پردازد. ضمن این­که با توجه به فقر مطالعاتی در ایران می­تواند یک پژوهش پیش­گام در این عرصه نیز باشد. از سوی دیگر می­توان گفت توانمندسازی سالمندان از نظر سلامت عمومی می­تواند پیامدهای مثبت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای جامعه داشته باشد و وضعیتی را برای پیران ما ایجاد نماید که متخصصان امر سالمندی از آن به­عنوان "سالمندی مثبت" یاد می­کنند.

پیشینه تجربی تحقیق

در خصوص رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت عمومی در جهان و ایران مطالعاتی صورت گرفته است که در بخش زیر به برخی از این مطالعات می­پردازیم:

در ایران معتمدی شلمزاری و همکارانش (1381) مطالعه خود را تحت عنوان" بررسی نقش حمایت اجتماعی در رضایت مندی از زندگی سلامت عمومی و احساس تنهایی در بین سالمندان" در شهرکرد انجام     داده اند. آن­ها در مطالعه خود در پی پاسخ دادن به این پرسش بودند که آیا سالمندانی که از حمایت اجتماعی بیش­تری برخوردار هستند از سلامت عمومی  بیش­تری برخوردارند، رضایت­مندی بیش­تری از زندگی داشته و هم­چنین احساس تنهایی کم­تری می­کنند؟ یافته های آزمون که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به­دست آمده بود نشان می­داد که اولا حمایت اجتماعی تاثیر معناداری بر احساس تنهایی و سلامت عمومی و رضایت­مندی سالمندان از زندگی دارد. ثانیا حمایت عاطفی نقش بااهمیت­تری نسبت به حمایت ابزاری داشته است و این نقش به ویژه در میان زنان نسبت به مردان نمود بیش­تری داشته است. در حالی ­که میزان همبستگی حمایت ابزاری با رضایت­مندی از زندگی، سلامت عمومی و احساس تنهایی برای زنان معنی­دار نبوده است. نتایج مربوط به تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه سلامت عمومی با حمایت اجتماعی ازسطح معناداری برخوردار بوده است (0/0< P=). در این پژوهش بین حمایت عاطفی و سلامت عمومی نیز رابطه از سطح معناداری برخورداربوده است (342/.(r =. اما بین حمایت ابزاری و سلامت عمومی رابطه معناداری مشاهده   نمی­شود ( معتمدی شلمزاری و دیگران، 1381).

صادقی و همکارانش (1378) در تحقیقی با عنوان"تاثیر وضعیت فشار روانی و حمایت اجتماعی در افسردگی سالمندان کانادایی" به بررسی نقش روابط اجتماعی بر روی سلامت سالمندان پرداختند. آزمودنی­ها با استفاده از روش نمونه­گیری  تصادفی از فهرست افراد سه سرای سالمندان در شهر ولیفیلد در ایالت کبک و تعدادی از طریق فهرست مراجعات فردی انتخاب شدند.این پژوهش دو فرضیه را مورد آزمون قرار داد: اگر سالمندان از حمایت اجتماعی برخوردار نبوده  و یا از حمایت اجتماعی در دسترس خود  رضایت­مندی نداشته باشند، علایم افسردگی در آن­ها ظاهر خواهد شد. اگر حمایت اجتماعی از سالمندان افزایش یابد، فشار روانی کاهش می­یابد و برعکس اگر حمایت اجتماعی از سالمندان کاهش یابد، فشار روانی افزایش می­یابد. نتایج به­دست آمده نشان می­داد که بین وضعیت فشار روانی و افسردگی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (1P<./.). علاوه بر این، در هنگام فشار روانی دسترسی به حمایت اجتماعی به­طور اعم (1.P<./) و رضایت­مندی از حمایت خانواده به­طور اخص (1.P<./) با افسردگی رابطه معنادار و معکوس دارد. ضرایب همبستگی پیرسون نشان می­داد که اولا بین منابع مختلف دسترسی به حمایت اجتماعی و نیز رضایت­مندی از این حمایت همبستگی­های مثبت و قوی وجود دارد. ثانیا نتایج نشان می­داد که بین دسترسی کلی به حمایت اجتماعی و نیز رضایت­مندی کلی از حمایت اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد. ثالثا رضایت­مندی از حمایت اجتماعی تاثیر مستقیم اما معکوس بر افسردگی دارد (1.P<./ و27r= -./) که این موضوع البته به نحو معنادار (5  P<./و 23/. (r= - نیز در ارتباط با رضایت­مندی از حمایت خانواده است. نتایج هم­چنین نشان  می­داد که رابطه بین دسترسی به حمایت اجتماعی و وضعیت فشار روانی (1 P<./ و29. (r و نیز بین رضایت­مندی از حمایت اجتماعی و وضعیت فشار روانی (1..P<./ و36. (r = -./از نوع مستقیم اما معکوس است. دو منبع حمایت اجتماعی خانواده (5  P<./و 25/.  (r= و همتایان (5  P<./و30 (r = -./این همبستگی را نشان می­دهد. هم­چنین نتایج که به وضوح نشان می­داد که رضایت­مندی از حمایت اجتماعی، نقش اصلی در پیش­گیری از افسردگی دارد که این ارتباط منتج از الگوی تاثیر مستقیم است. نکته مهم در این پژوهش این بود که از آن­جا که بیش از نیمی از آزمودنی­ها متاهل بودند، حضور همین نوع از منبع حمایت بر میزان رضایت­مندی ازحمایت اجتماعی موثر بود (صادقی و دیگران،1378).

"شبکه­های اجتماعی، مقاومت میزبان و مرگ و میر"عنوان پژوهشی است که توسظ برکمن و سیم(1979) در آلامادای کالیفرنیا[1] در یک دوره 9 ساله انجام شد. این پژوهش در مورد افرادی که دچار بیماری­های قلبی و عروقی بودند، فراوانی پنج منبع حمایتی (ازدواج، خانواده، دوستان، فرایض دینی و تعلق به گروه های دیگر) را مورد بررسی قرار داد و نشان داد که در شرایط جسمانی مشابه، اشخاصی که از پشتوانه­های اجتماعی برخوردار بودند در طول سال­های بعد از یک عارضه قلبی، تهدید خطر مرگ در آنان به نصف دیگران تقلیل می­یافت و افرادی که کم­ترین ارتباطات اجتماعی را داشتند، مرگ و میر ناشی از کم خونی عضلانی قلب دو تا سه برابر بیش­تر از افرادی بود که بیش­ترین روابط را دارا بودند .همین تحقیق نشان داد که جدایی و شکست در ارتباطات اجتماعی در این 9 سال بین افراد مزبور ریسک­پذیری مرگ و میر ناشی از کم خونی عضلانی قلب را افزایش داده است (شوارتزر و دیگران،2003).

بری و همکارانش(2006) تحقیقی را با عنوان "حمایت اجتماعی و تغییر در سلامتی مرتبط با کیفیت زندگی 6 ماه پس از عمل پیوند مجرای فرعی شریان اکلیلی قلب" بر روی بیماران قلبی در آمریکا انجام دادند. در این پژوهش دو بعد حمایت اجتماعی، یعنی، حمایت ابزاری و حمایت عاطفی در نظر گرفته شد.  مدل پژوهش بری و همکارانش مدل حائل (فرضیه تاثیر غیر مستقیم) است و فرضیه آن­ها عبارت بود از این­که سطوح بالایی از هر دو نوع حمایت عاطفی و ابزاری تغییرات مثبتی را در بیماران از نظر جسمی و روحی پیش بینی می­کند. نتایج آزمون­ها نشان داد که حمایت عاطفی دریافتی برای مردان در سطح (0001p=./) و برای افراد متاهل در سطح  (0002p=./) معنادار بود. به­علاوه، عملکرد فیزیکی با حمایت عاطفی رابطه ای در سطح (0001p</.) داشته است. حمایت ابزاری برای مردان در سطح معناداری (002p=./) و این معناداری برای افراد متاهل در سطح (0001p=./) بود. رابطه بین حمایت ابزاری و عملکرد فیزیکی نیز در سطح معناداری ) 002 p=./) و سلامت روانی در سطح (006p=./) بود (بری و دیگران، 2006).

"شبکه­های اجتماعی و سلامتی خود ارزیابی شده افراد بالای 65 سال در جامعه دو زبانه فرانسوی کانادا "  نیز عنوان تحقیقی است که زونزونگیو و همکاران(2004) انجام دادند. متغیرهای این پژوهش پیوستگی اجتماعی، شبکه اجتماعی (دوستان، خانواده و فرزندان) و حمایت اجتماعی بود. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین وضعیت سلامتی و شبکه­های اجتماعی هم­بستگی وجود دارد و وضعیت سلامتی خودارزیابی شده زمانی که افراد سطوح بالایی از انسجام اجتماعی و شبکه قوی از دوستان را دارا بودند بهتر گزارش شد. به­علاوه، بین  شبکه­های خانواده و فرزندان همبستگی مثبتی با وضعیت خوب سلامتی وجود داشت. بنابراین وجود شبکه­های حمایت اجتماعی بهتر از سوی فرزندان با سلامتی بهتر همبستگی دارد ( زونزونگیو و دیگران، 2004).

چنان­که از تحقیقات مورد بحث برمی­آید، موضوع حمایت اجتماعی و تاثیر آن بر سلامت در بعد وسیعی در تمامی جوامع مورد پژوهش مشاهده شده است. همه تحقیقات مورد مطالعه از تاثیر مثبت حمایت اجتماعی بر سلامت افراد سالمند حکایت دارد. هم­چنین این تحقیقات تایید  می­کنند که حمایت اجتماعی در بعد ساختاری و عملکردی خود با سلامت رابطه مثبت دارد. اما آن­چه اکثر این تحقیقات از آن غافل شده­اند بررسی همزمان این دو بعد است. به­گونه ای که گاه تنها به بررسی مثلا حمایت عاطفی به­عنوان یکی از متغیرهای بعد کارکردی حمایت اجتماعی اکتفا شده است. به همین دلیل تحقیق پیش­رو علاوه بر استفاده از تحقیقات موجود و طراحی فرضیه های خود بر اساس رویکردهای نظری آنان، سعی کرده است مدل خود را به­گونه ای از کار برکمن – سیم(1979) اخذ نماید که دو بعد ساختاری و کارکردی حمایت اجتماعی به­کار گرفته شوند و رابطه آن­ها در کلیت خود با سلامت عمومی مورد سنجش واقع شود تا علاوه بر نگاه به پیشینه نظری و تجربی تحقیقات موجود، راه­گشای تحقیقات پیش­رو نیز باشد.

مبانی نظری تحقیق

سلامت از نظر متخصصان تنها یک امر زیستی – پزشکی نیست و عوامل گوناگونی بر آن تاثیر دارند و تعامل بین این عوامل تعیین کننده وضعیت سلامت افراد خواهد بود. یکی از اساسی­ترین این عوامل، عوامل اجتماعی است که با وضعیت سلامت افراد و به ویژه افراد سالمند ارتباطی تنگاتنگ دارد. با قرار داشتن افراد سالمند در معرض آسیب­های جدی در ارتباط با وضعیت سلامتی­شان بین داشتن و نداشتن روابط اجتماعی تفاوت عمده وجود دارد و این موضوع عاملی تعیین کننده است. فکر تاثیر عوامل اجتماعی بر سلامت انسان، فکری قدیمی است. از قرن 19 میلادی، متخصصان بهداشت کم و زیادی میزان مرگ­ و­میر گروه­های اجتماعی را نشان داده اند و در پی براهینی برای تحلیل اجتماعی آن بودند. توجه به شرایط محیط زندگی و آن­چه که در اجتماع  می­گذشت (فقر، آب آلوده، خطرات حرفه ای...) با کشفیات پاستور کم­تر شده بود. نظریه  "سبب­شناسی ویژه" پاستور که علت هر بیماری را نتیجه عمل یک میکروب می­دانست توجه به دلایل اجتماعی را منحرف می­کرد (آدام و کلودین، همان :68). بعد از پاستور و تئوری میکروارگانیسم او، اپیدمولوژیست­ها[2] با این استدلال که میکروارگانیسم برای فعال شدن نیاز به محیط مناسب و میزبان مناسب دارند، الگوی تحلیل خود را از بیماری به عامل، میزبان و محیط ارائه نمودند (پوررضا و خبیری نعمتی، 1385). اما امروزه تحلیل بیماری­ها به این سه عامل محدود نمی­شود و شبکه وسیعی از عوامل اجتماعی تحت عنوان "تعیین کننده های اجتماعی سلامت" یا عوامل موثر بر سلامت درگستره و کیفیت سلامت و بیماری بعد پررنگ­تری پیدا کرده است. این نگرش به بیماری و سلامت در  دوره­ای ظهور کرده است که صاحب­نظران علوم سلامت از آن به­عنوان دوره "انتقال اپیدمولوژیک[3]" یاد می­کنند. بیماری­های مسلط در این دوره، درمان دارویی و جراحی صرف ندارند و بیماری­های مزمنی هستند که پیش­گیری و درمان نهایی آن­ها به متغیرهای متعدد رفتاری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وابسته است. بسیاری از بیماری­های این دوره با بیماری­های سالمندان انطباق دارند (پوررضا و خبیری نعمتی، 1385). جامعه­شناسان پزشکی و سلامتی در تحلیل پدیده مذکور، نظریه حمایت اجتماعی را ارائه کرده­اند. این نظریه، از نظریه مشهور دورکهایم گرفته شده است. بنا بر نظریه دورکهایم، هرچه احساس نزدیکی و پیوند فرد با گروهش ( برای مثال خانواده ) قوی­ترباشد، احتمال به­خطر افتادن سلامتی فرد کاهش می­یابد و بر عکس حتی ممکن است در چنین شرایطی فرد سلامت خود را  به­خاطر دیگران به­خطر اندازد. برکمن و سیم (1979) برکمن (1984) و سیم (1979) به­عنوان نظریه­پردازان ایده تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامتی بر این نظر هستند که هرچه یگانگی فرد با اطرافیانش بیش­تر باشد، حمایت اجتماعی بیش­تری از او صورت می­گیرد و به­همین دلیل فرد  کم­تر در معرض بیماری قرار می­گیرد. این اندیشمندان بر شاخص­هایی مانند ازدواج، تعداد تماس­های فرد با دیگران ( تماس­های حضوری تا تماس­های تلفنی و پستی)، کیفیت تماس­های مورد بحث و میزان دینداری فرد تاکید دارند. اندازه گیری همین متغیرها تحت عنوان شاخص اندازه­گیری شبکه برکمن- سیم مشهور شد و پژوهش­گران زیادی در پژوهش­های خود از آن استفاده کردند؛ آن­ها استدلال می­کنند که هرچه شبکه اجتماعی فرد بهتر باشد، او کم­تر در معرض بیماری قرار می­گیرد(برکمن وسیم ،1979؛ برکمن ،1984 ؛ سیم ،1979؛به نقل از عباداللهی،1381). هم­چنین نوع ادراک فرد از تماس­ها و ارتباطاتش با دیگران اهمیت خاصی در احساس او نسبت به خود و سلامتی اش دارد. این پژوهش­گران  برای تبیین چگونگی تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت از دو مدل استفاده می­کنند. مدل تاثیر مستقیم[4] (کلی) و مدل تاثیر غیر مستقیم یا فرضیه حائل[5] در برابر استرس. بر پایه مدل تاثیر مستقیم، حمایت اجتماعی صرف­نظر از این که فرد تحت استرس باشد یا نه، اثرات سودمندی بر سلامتی دارد (علی­پور،1383؛ شواتزر و دیگران،2003؛ میازاکی و دیگران، 2005) و نداشتن حمایت اجتماعی دارای پیامدهای منفی بر سلامتی افراد است. فرضیه اصلی این مدل عنوان می­کند که هرچه حمایت اجتماعی فرد بیش­تر باشد به همان میزان وی از سلامتی بیش­تری برخوردار خواهد بود، در نتیجه سلامتی و تندرستی فرد متاثر از میزان برخورداری وی از حمایت اجتماعی است (فلمینگ و بوم؛1987 به نقل از قدسی ،146). مدل تاثیر غیرمستقیم یا ضربه­گیر نیز عنوان می­کند حمایت اجتماعی عمدتا هنگامی که سطح استرس بالاست بر سلامت روانی موثر است. طبق این مدل، حمایت اجتماعی، افراد را در مقابل اثرات بیماری­زای رویدادهایی که فشار روانی را تشدید می­کنند حفظ می­کند (علی پور،1383؛ صادقی و دیگران، 1378 ؛ شوارتزر و دیگران،2003). دو مدل تاثیر مستقیم و تاثیر غیر مستقیم بر پایه مطالعه دورکهایم در مورد خودکشی و نظریه های انسجام اجتماعی او و نیز تئوری شبکه اجتماعی شکل گرفته اند.

از نظر دورکهایم مشکل اصلی جوامع جدید رابطه فرد با جامعه است، مشکلی که  به از هم پاشیدگی اجتماعی و ضعف پیوندهایی برمی­گردد که فرد را با جامعه مربوط می­کند. از پیامدهای سست شدن رابطه فرد با جامعه قضیه خودکشی است. از نظر دورکهایم تفاوت­های حاصل در میزان خودکشی با میزان انسجام اجتماعی منطبق است. میزان­های بالای خودکشی در میان گروه هایی یافت می­شود که از نظر اجتماعی منزوی اند و بر عکس، میزان­های پایین خودکشی بیان­گر گروه­هایی از افراد است که پیوندهای قوی اجتماعی دارند. قضیه اصلی که دورکهایم در ارتباط با دو نوع کلی خودکشی مطرح می­کند عبارت است از میزان خودکشی به نسبت معکوس با درجه همبستگی گروه های اجتماعی که فرد جزئی از آن است تغییر می­کند ( چلبی، 67:1385). لذا هرچه افراد از گروه های اجتماعی جدا شوند و پیوندها یا مشارکت­شان در آن­ها کم و ضعیف شود امکان وقوع خودکشی در بین این افراد بیش­تر می­شود. به­عبارتی شدت و ضعف انسجام اجتماعی (میزان مشارکت در اجتماعات ) و تنظیم اجتماعی ( میزان فشار، کنترل و هدایت شوندگی اجتماعات بر فرد) بر نحوه خودکشی اثر می­گذارد. مطالعات زیادی میزان انسجام اجتماعی با تصور خودکشی در افراد را در چارچوب تئوری دورکهایم مورد بررسی قرار داده اند. در این­ مطالعات انسجام اجتماعی میزانی گرفته می­شود که افراد به خانواده و اجتماع پیوند دارند و به آن­ها نزدیک  هستند. در این گونه مطالعات این میزان از پیوند و نزدیکی به­عنوان حمایت اجتماعی به­حساب می­آید. یافته­های مطالعات یاد شده نشان می­دهد که هرچه افراد از خانواده و اجتماع حمایت اجتماعی بیش­تری دریافت کرده باشند، تصور خودکشی کم­تری را تجربه  می­کنند (لین و پیک،1999؛ برکمن، 1995، به نقل از دئو و همکاران،1999؛ برکمن و دیگران،2000). به­علاوه در این پژوهش­ها، انسجام اجتماعی به ساختار و کمیت روابط اجتماعی مانند اندازه و تراکم شبکه­ها و فراوانی تعامل توجه دارد.

تئوری انسجام اجتماعی دورکهایم با شکل­گیری تئوری­هایی که میزان جایگیری در ساختارهای اجتماع را با مزایای حمایتی آن­ها در ارتباط قرارمی­دهند دنبال شده است. تئوری شبکه[6] از این نوع تئوری­ها است. تفاوت اصلی تئوری دورکهایم با تئوری شبکه در واحد تحلیل آن­هاست. در تئوری دورکهایم تحلیل در سطح کلان است و با میزان­های اجتماعی مشخص می­شود ولی در تئوری شبکه توجه معطوف به روابط اجتماعی، پیوندهای اجتماعی و شبکه پیوندهاست. در این تئوری به جای پرداختن به جامعه و ساختارهای آن به­صورت یک کل انتزاعی به عرصه­های چندگانه اجتماعی که افراد در آن درگیر هستند، پرداخته می­شود. افراد با مشارکت در این عرصه­های چندگانه به جامعه وصل   می­شوند ( چلبی، همان). در واقع بخش­های انتزاعی جامعه – مذهب، خانواده، اقتصاد- عرصه های عملکرد شبکه های شخصی هستند. شبکه های اجتماعی موضوعی اساسی برای انسجام و حمایت اجتماعی هستند زیرا شبکه های اجتماعی تعدادی از مردم یا امکان ایجاد حمایت از افراد پیرامون هستند. پسکوسولیدو و جورجیانا ( 1989) نظریه خودکشی دورکهایم را براساس نظریه تحلیل شبکه تحت عنوان "نظریه خودکشی شبکه" تدوین کرده اند. آن­ها می­نویسند که نظریه شبکه امکان تفکیک تحلیلی بین ساخت پیوندها وکارکردهای آن­ها را فراهم می­کند. یک کارکرد بالقوه شبکه­های اجتماعی انسجام یا استعداد فراهم کردن حمایت عاطفی و اجتماعی است (چلبی، همان:68). تئوری شبکه با نشان دادن حوزه ها و عرصه های درگیری متعدد اجتماعی بین جایگیری افراد در آن­ها (جایگیری ساختاری) و کارکردهایی که این نوع جایگیری­ها دارند تفاوت قائل می­شود به­نحوی که به لحاظ تحلیلی امکان تمایز بین ساختار پیوندهای حاصل از این عرصه ها و کارکردشان را می­دهد. از میان نظریه های توضیح داده شده دربخش نظریه ­ها برای پژوهش حاضر از دو نظریه انسجام اجتماعی و شبکه اجتماعی در قالب مدل برکمن و سیم (1979) و برکمن و دیگران (2000) با توجه مدل تاثیر مستقیم برای بررسی تاثیرحمایت اجتماعی بر سلامت عمومی استفاده شده است. دو نظریه یاد شده چگونگی درگیری افراد در اجتماعات و شبکه­های اجتماع شخصی را توضیح می­دهند. افراد جزئی از جامعه هستند که از تماس با دیگران تشکیل شده است این ارتباطات و تماس­ها محیط ساختاری را تشکیل می­دهند و شبکه شخصی افراد را می­سازند که منجر به فراهم نمودن حمایت کارکردی برای افراد      می­شوند. شبکه ­های شخصی ترکیبی از همه آن­ها (دیگران) با یک شخص (خود) است که در مرکز روابط قرار دارد. یک قسمت مهم از این شبکه شخصی شامل دیگرانی است که حمایت اجتماعی را به­ وجود می­آورند و حمایت اجتماعی نیز با استرس، رفاه روانی و عاطفی، رفاه جسمانی، سلامتی و طول عمر افراد رابطه دارد (توئیس،1982،1983،1985 آبس[7]،1982، ساراسون و ساراسون، 1985؛ هاوس و دیگران، 1988، لین و انسل[8]،1989؛ وییل و بویمن[9]،1992 به نقل از آگنیسنس و دیگران،2006). محققان هم­چنین دریافتند که حمایت اجتماعی و شبکه­های شخصی درکل با متغیرهای دیگری مانند ویژگی­های شخصی (ساراسون و دیگران،1983؛ به نقل از آگنیسنس،2006) و روش زندگی و اجتماع (آگنیسنس،2006) ارتباط دارد. این حمایت به­­طور مستقیم و غیرمستقیم بسته به­وجود یا عدم وجود وضعیت استرسی در افراد بر سلامت آن­ها تاثیر می­گذارد که به­دلیل آن­که فرض بنیادی پژوهش ما بر این است که حمایت اجتماعی به­طور مستقیم بر سلامت عمومی افراد تاثیر می­گذارد از مدل تاثیر مستقیم استفاده می­­شود.

فرضیه­های تحقیق

در پژوهش حاضر حمایت اجتماعی دارای دو دسته عناصر ساختاری(عضویت در اجتماعات، شبکه­ های اجتماع شخصی و پیوندهای قوی) و عناصر کارکردی(حمایت ابزاری، حمایت اطلاعاتی و حمایت عاطفی) است و مدل تحلیلی نیز بر همین اساس ترسیم شده است. بر اساس نظریه شبکه فرض بر این است که عناصر ساختاری به­عنوان بستر ایجاد عناصر کارکردی حمایت اجتماعی عمل می­کنند و بر این اساس فرضیات زیر تدوین شده است:

1- بین عضویت گروهی و ابعاد کارکردی حمایت اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد ؛ یعنی هرچه میزان عضویت افراد در گروه های اجتماعی بالاتر باشد  افراد حمایت بالاتری را در بعد کارکردی دریافت می کنند .

2- بین شبکه اجتماع شخصی و ابعاد کارکردی حمایت اجتماعی رابطه  مستقیم وجود دارد. یعنی هرچه  فرد از شبکه اجتماع شخصی با میزان تراکم بالاتری برخوردار باشد حمایت بالاتری را در بعد کارکردی از این شبکه دریافت می کنند .

3- بین داشتن پیوند قوی و ابعاد کارکردی حمایت اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد. یعنی هرچه  فرد از پیوند قوی تری با اعضای شبکه اجتماعی خود برخوردار باشد؛ حمایت بالاتری را در بعد کارکردی از این شبکه دریافت می کند.

براساس نظریه انسجام اجتماعی دورکهایم در مورد خودکشی میان ساختار حمایت اجتماعی و سلامت رابطه وجود دارد و نظریه شبکه نیز عنوان می­کند هرچه فرد روابط قوی­تری با افراد شبکه اجتماعی خود داشته باشد از سلامت بهتری برخوردار خواهد بود؛ بر این اساس فرضیات  زیر طراحی شده است:

4- بین عضویت گروهی و سلامت عمومی فرد رابطه مستقیم وجود دارد؛ یعنی هرچه  میزان عضویت افراد در گروه های اجتماعی بالاتر باشد افراد از سلامت عمومی بهتری برخوردار هستند .

5- بین شبکه اجتماع شخصی و سلامت عمومی رابطه مستقیم وجود دارد؛ یعنی هرچه  فرد شبکه اجتماع شخصی با میزان تراکم بالاتری را داشته باشد از سلامت عمومی بهتری برخوردار هستند .

6- بین داشتن پیوند قوی با اعضای شبکه اجتماع شخصی و سلامت عمومی افراد رابطه مستقیم وجود دارد؛ یعنی هرچه فرد از پیوند قوی­تری با اعضای شبکه اجتماعی اش برخوردار باشد؛ از سلامت عمومی بهتری برخوردار هستند .

از سوی دیگر بر اساس مفروضات نظریه های یاد شده هرچه فرد از شبکه اجتماعی خود حمایت کارکردی        ( حمایت ابزاری، عاطفی و اطلاعاتی)  بیشتری دریافت کند در وضعیت سلامت بهتری بسر خواهد برد. در پژوهش حاضر فرضیه­های هفتم تا نهم این مدعا را به آزمون می­برند:

7- بین  حمایت ابزاری و سلامت عمومی رابطه مستقیم وجود دارد؛ یعنی هرچه  فرد حمایت ابزاری بیشتری دریافت نماید از سلامت عمومی بهتری برخوردار خواهد بود.

 8- بین حمایت عاطفی و سلامت عمومی رابطه مستقیم وجود دارد؛ یعنی هرچه فرد حمایت عاطفی بیشتری دریافت نماید از سلامت عمومی بهتری برخوردار خواهد بود.

9- بین حمایت اطلاعاتی و سلامت عمومی رابطه مستقیم وجود دارد؛ یعنی هرچه فرد حمایت اطلاعاتی بیشتری دریافت نماید از سلامت عمومی بهتری برخوردار خواهد بود.

ابعادکارکردی

با توجه به مباحث نظری ارائه شده در بالا و فرضیات مطرح شده مدل تحلیلی  تحقیق  در زیر رسم شده است:

ابعاد ساختاری

 

 روش­شناسی پژوهش

این تحقیق کمی و از نوع تحقیقات پیمایشی است که در سال 1387 خورشیدی در شهر دزفول صورت گرفته است. هدف اصلی تحقیق شناخت تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت عمومی سالمندان است وبرای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جمعیت آماری کلیه افراد 60 سال و بالاتر شهر دزفول را شامل بود. بر طبق آمار بدست آمده  از سوی مرکز آمار ایران جمعیت شهر دزفول  در سرشماری آبان ماه سال 1385 خورشیدی " 507،228 "نفر می باشد و با توجه به همین داده ها سی امین شهر پر جمعیت کشور به شمار می­آید که از این میزان تعداد 716،17"نفر معادل 75/7 درصد را افراد 60 سال  و بالاتر تشکیل می­دهند. از کل جمعیت سالمند تعداد"9691" نفر آن ها معادل "70/54 "درصد را مردان  و "8025" نفر معادل 30/45 درصد را زنان تشکیل می­دهند. در پژوهش حاضر روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله ای است. در این روش انتخاب خوشه­ها به اهداف پژوهش و منابع در دسترس برای مطالعه بستگی دارد. می­توان خانواده­ها، بلوک­ها، مدارس،  بخش­ها و شهرها را به­عنوان خوشه­ها در نظر گرفت. در این پژوهش بلوک­ها بر اساس نقشه شهری به­عنوان خوشه در نظر گرفته شده است. در روش نمونه­گیری خوشه­ای ابتدا خوشه­ها، را گزینش می­کنیم  و سپس واحدهای نمونه­گیری را از بین خوشه­ها، گزینش می­کنیم. بسته به موضوع پژوهش، همه واحدهای نمونه­گیری داخل خوشه­ها را می­توان برای نمونه گزینش کرد یا از بین خوشه­ها به­صورت تصادفی یا با استفاده از فرایند نمونه­گیری طبقه­بندی شده گزینش نمود (فرانکفورد – ناچمیاس، 1381: 271). در پژوهش حاضر در مرحله اول انتخاب بر این اساس آغار می­شد که پرسش­­گر به­ضلع جنوبی بلوک مراجعه و اولین خانه را انتخاب و در صورت وجود سالمند پرسش­نامه پر می­شد. انتخاب پاسخ­گویان بعدی با معیار قرار دادن خانه اول و با فاصله 3 یا 4 خانه (بر حسب حجم و تعداد خانه) از یک­دیگر صورت می­پذیرفت. زمانی که بعضی افراد به علت کهولت سن، بیماری، عدم تمایل شخصی یا خانوادگی و یا هر دلیل دیگر حاضر به همکاری نمی­شدند افرادی از همان بلوک جاگزین می­شد. پرسش­نامه برای تمامی افراد خوانده شد و پرسش­گر آن را پر می­کرد.برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران، استفاده شده است که با جایگزین نمودن اعداد در فرمول یاد شده، جمعیت نمونه مطالعه حاضر 300 نفر تعیین شد.

روایی و پایایی متغیرهای تحقیق

با توجه به اهمیت حصول اطمینان از وسیله جمع­آوری اطلاعات که در این تحقیق پرسش­نامه می­باشد، از «روایی محتوا»ی پرسش­نامه اطمینان حاصل شده است. روایی محتوا بدین معناست که ابزار اندازه­گیری، کلیه خصوصیات مفهومی را که شما می­خواهید اندازه بگیرید، در بر دارد (فرانکفورد؛ ناچمیاس،همان: 236). در این تحقیق، برای حصول روایی قابل قبول، طی جلسات متعدد با کمک استاد راهنما به انتخاب معتبرترین شاخص­های گردآوری شده از بین شاخص­های موجود در پرسش­نامه­های  آزمون شده قبلی، اقدام نمودیم.جهت اطمینان بیشتر،این شاخص ها در اختیار داوران صاحبنظر قرار گرفت که پس ازتایید اعتبار محتوایی آنها بکار گرفته شدند.

به‌‌‌طورکلی، منظور از پایایی، ‌حصول نتایج مشابه در تکرار اعمال قبلی است (ساروخانی،1380: 146). برای تعیین پایایی ابزارهای اندازه گیری، بهترین روش به­دست آوردن آن، آلفای کرانباخ  می­باشد. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه­گیری خصوصاً پرسش­نامه مورد استفاده قرار می­گیرد.این ضریب از عمومی‌ترین ضرایبی است که توسط پژوهش­گران علوم اجتماعی برای سنجش پایایی ابزارهای مختلف جمع‌آوری داده‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد (قاسمی،1384: 157). در این تحقیق نیز، برای این منظور از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است و پس از تهیه و تدوین شاخص­ها و طراحی صورت اولیه پرسش­نامه، مطالعه­ای مقدماتی انجام گرفت که هدف آن تعیین میزان پایایی پرسش­نامه تحقیق بود.  این مطالعه مقدماتی روی یک نمونه 30 نفری از سالمندان شهر دزفول به اجرا در آمد و بعد از استخراج، نمرات مربوط به هر پرسش­نامه و وارد نمودن آن­ها در درنرم افزار 5 / 11- spss؛ آلفای کرونباخ  برای متغیر حمایت اجتماعی (91/.) و برای متغیر سلامت عمومی (90/.) به دست آمد.

در قسمت تفسیر  یافته ها علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی نیز استفاده شده است که در این قسمت برای به­دست آوردن رابطه بین متغیرها از آزمون­های همبستگی پیرسون، T- Test و تحلیل رگرسیونی سو جسته ایم.

 

تعریف مفاهیم و عملیاتی کردن متغیرها

در این مطالعه متغیر حمایت اجتماعی به­عنوان متغیر مستقل و سلامت عمومی به­عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته است.

حمایت اجتماعی : لینزی (1988) حمایت اجتماعی، را قابلیت و کیفیت ارتباط با دیگرانی که منابعی را در هنگام نیاز فراهم می­کنند، تعریف کرده است. (به نقل از فتحی، 25:1376). در نظر نیز سارافینو (2000)  نیز حمایت اجتماعی به میزان برخورداری از محبت، همراهی و توجه اعضای خانواده، دوستان و سایر افراد تعریف شده است ( به نقل از علی­پور: 1383). لوچر (2005) حمایت اجتماعی را پیوند افراد با یکدیگر و فراوانی تماس با دیگران  می­داند. مولاسیوتیس و همکاران (1997) حمایت اجتماعی را به­عنوان مبادله بین حداقل دو فرد به منظور ارتقا سلامتی گیرنده حمایت تعریف می­کنند؛ از نظر آن­ها حمایت اجتماعی را می­توان به لحاظ ساختاری (وضع تاهل، اندازه شبکه حمایتی و فراوانی تعاملات اجتماعی ) و یا به لحاظ کارکردی (ارائه حمایت عاطفی، عینی و اطلاعاتی ) در نظر گرفت. کوب (1976) حمایت اجتماعی را مجموعه اطلاعاتی تعریف  می­کند که شخص را به این اعتقاد  می­رساند که در یک شبکه ارتباطی مورد توجه و علاقه دیگران است و از سوی آن­ها با ارزش و محترم شمرده می­شود و در نتیجه چنین باوری این احساس به فرد دست می­دهد که به آن شبکه ارتباطی متعلق است. هاوس (1981) نیز حمایت اجتماعی را نوعی مبادله بین فردی می­داند که پیوندهای عاطفی، کمک­های مؤثر ابزاری، ارائه اطلاعات و اظهار نظر و ارزیابی دیگران را در برمی­گیرد. شافر، کوبن و لازروس (1981) با تاکید بر ادراکات ذهنی فرد، حمایت اجتماعی را عبارت از ارزشیابی­های او از این­که تا چه حد یک تعامل یا الگوی تعاملات یا روابط برای وی سودمند است، می­دانند. هلر (1986) نیز این مفهوم را فعالیتی اجتماعی می­داند که از طریق آن حرمت ذات فرد در یک رابطه بین شخصی تقویت شده و فرد از طریق کمک­هایی که از دیگران دریافت می­کند (عاطفی، شناختی و ابزاری) در برابر فشار روانی محافظت    می­شود ( به نقل از رستگار خالد، 1384: 137-136). از نظر تویتس (1985) نیز حمایت اجتماعی اساسا اشاره دارد به تماس­های اجتماعی با دیگران که موجب مبادله حمایت عاطفی _ روانی، اطلاعاتی و ابزاری     می­شود. بنابراین حمایت اجتماعی توضیحی چند بعدی دارد (هاوس،1981؛ توئیس،1982؛ وان درپل،1993؛ به نقل از آگنیسیس، 2006). در یک جمع­بندی حمایت اجتماعی در این پژوهش مطابق با همه تعاریفی که به نقل از پژوهش­گران مختلف از این مفهوم داده اند و در تعریف هاوس و کان (1985) به ساده­ترین صورت بیان شده است، مورد توجه است. در این تعریف "حمایت اجتماعی به کمکی که دیگران مهم فراهم می­آورند" گفته می­شود. در این پژوهش حمایت اجتماعی هم­چنین دارای دو بعد ساختاری و کارکردی در نظر گرفته شده است.

بعد ساختاری حمایت اجتماعی: مفهوم حمایت اجتماعی ساختاری معمولا به جنبه­های عینی حمایت اشاره دارد و به­عنوان وجود ارتباطات اساسی و اولیه تعریف می­گردد (برکمن، 1985 به نقل از گانستر و ویکتور، 1988). وضعیت زناشویی، عضویت در سازمان­ها، نقش­ها، دلبستگی­ها و سایر ویژگی­های شبکه ارتباطی مانند تعداد افراد و همخوانی پیوندها از نشانه­های حمایت اجتماعی ساختاری هستند(برکمن و هال به نقل از گانستر و ویکتور، 1988) .ابعاد ساختاری حمایت اجتماعی بر اساس مدل برکمن سه بعد عضویت در اجتماعات[10]، شبکه اجتماع شخصی و پیوند قوی را در برمی­گیرد.

عضویت در اجتماعات به بررسی عضویت افراد در انجمن­ها و گروه­های داوطلبانه می­پردازد و شاخص اندازه­گیری این متغیر در مدل برکمن بر همین اساس است. در مطالعه حاضر نیز متغیر عضویت در اجتماعات با تعداد عضویت­هایی که فرد در گروه­های اجتماعی مانند دسته­های مذهبی، انجمن مرتبط با شغل و کار مثل انجمن صنفی و حرفه، گروه مدنی، گروه محله، گروه هم سابقه و گروه فامیلی دارد، که با 6 گویه سنجش می­شود. نمره این متغیر از جمع تعداد عضویت­های فرد به­دست می­آید.

-       گروه مرتبط با مسجد یا دسته های مذهبی مثل هیئت امنای مسجد، هیئت­های مذهبی وگروه و قرائت قرآن.    

-       انجمن مرتبط با شغل وکار مثل انجمن صنفی و حرفه (مثل کانون بازنشستگان ).

-       - گروه مدنی مثل انجمن اولیاءومربیان (برای افراد دارای فرزند زیر 18 سال). گروه خیریه یا گروه امدادی. 

-       گروه محله مثل گروه­های دوستی در محله.

-       گروه هم سابقه مثل افراد هم مدرسه ای، هم دانشگاهی یا هم سربازی.

-  گروه فامیلی مثل افراد فامیلی که به شکل یک گروه به­طور مداوم، و مشترک مهمانی  می­دهند، مسافرت   می­روند   

     و سایرفعالیت­های مشترک انجام می­دهند.

شبکه­های اجتماع شخصیترکیب، ساختار و محتوای پیوند با دوستان، خویشاوندان، همسایگان و آشنایان را در هر کجا که باشند در نظر می­گیرد (ولمن و گولیا، 1999).  اندازه (تعداد افراد شبکه)، تراکم (نشان دهنده نسبت روابط موجود به روابط ممکن شخص با دیگران است)، محدودیت (درجه­ای از تعریفی که پایه­ای است برای ساختار هر گروه مانند گروه کاری، خویشاوندی و همسایگی.)، همانندی (وجود افرادی در شبکه که به هم شبیه هستند)، چندگانگی پیوندها (وجود تعدادی از انواع مراوده یا حمایت جاری در میان مجموعه پیوندها که هم سطح یا متقابل هستند)، تداوم (مدت زمانی که افراد همدیگر را می­شناسند.) و عمل متقابل (وجود مبادله یا مراوده میان افراد) شاخص هایی هستند که در مدل برکمن برای سنجش شبکه اجتماعی می توان بکار برد، اما در عمل اغلب محققان دو شاخص اندازه و تراکم شبکه را مورد استفاده قرار می دهند (برکمن و همکاران ؛2000). پاسخ­گویان در پژوهش هیرسچ[11](1979،1980) با عنوان رابطه بین شبکه رسمی (تراکم به­عنوان شاخص) و نتایج سلامتی (در بعد سلامت روانی)، دیگران مهم یعنی آن­هایی که هر دو هفته یک­بار با آن­ها در ارتباط بودند تا بیست نفر را لیست کردند و در آن به خویشاوندان و دوستان­شان اشاره کردند. تراکم هم­چنین از تقسیم تعداد پیوندهای فعال در میان افراد شبکه بر پیوندهای بالقوه به­دست می­آید ( به نقل از برکمن و دیگران، همان). در پژوهش حاضر از میان شاخص­های سنجش شبکه اجتماع شخصی از شاخص تراکم شبکه استفاده می­شود. نمره تراکم شبکه اجتماع شخصی بر اساس فرمول زیر به­دست می­آید:

پیوندهای موجود / پیوندهای فعال = تراکم شبکه . دامنه تغییر نمره در این فرمول بین صفر تا یک است. افراد با بالاترین میزان تراکم شبکه­ای  نمره  یک و افراد دارای پایین­ترین میزان تراکم شبکه­ای ، نمره صفر دریافت می­کنند.

- درکل ، چند نفراز خویشاوندان (خودتان و همسرتان ) وجود دارد که شما با آن­ها رابطه نزدیک دارید؟ (پیوند موجود)

- چه تعداد از این خویشاوندان را در کم­تراز یک­ماه یک­بارمی بینید یا تماس تلفنی دارید؟ (پیوند فعال)

 - در کل چند دوست نزدیک دارید؟ (پیوند موجود)

- چه تعداد از این دوستان را در کم­تر از یک­ماه یک­بار می­بینید یا تماس تلفنی دارید؟ (پیوند فعال)

- در کل با چند نفر از افراد انجمن یا گروه­هایی که عضو آن هستید ارتباط دارید؟ (پیوند موجود)

- چه تعداد ازاین افراد را درکم­تر از یک­ماه یک­بار می بینید یا تماس تلفنی دارید؟ (پیوند فعال)

پیوند قوی: پیوند قوی سومین بعد از ابعاد ساختاری حمایت اجتماعی و یکی از مهم­ترین مفاهیم تحلیل در شبکه اجتماع شخصی است. از نظر مفهومی به میزان شدتی که در ارتباط فرد با دیگران مهم وجود دارد، گفته می­شود. میزان شدت را محققان با توجه به چهار شاخص نزدیکی، دوام و فراوانی، وسعت و اعتماد متقابل که از ویژگی های یک پیوند قوی هستند، تعریف می­کنند (گرانووتر،1974به نقل از پتروسی[12] و دیگران، 2006). در تحقیقات برای سنجش مفهوم  پیوند قوی می­توان ترکیبی از چهار شاخص یاد شده و یا بعضی از آن ها و یا به تنهایی از یکی از آن­ها استفاده کرد.در پژوهش حاضر برای سنجش این مفهوم از شاخص فراوانی تماس در قالب 7 گویه استفاده شده است که نمره آن از جمع تعداد تماس­های ماهانه فرد با دیگران مهم به­دست می­آید.

- درطی یک ماه چند بار با دخترتان تماس دارید؟ (تماس رو­در­رو یا تلفنی)

 - درطی یک ماه چند بار با پسرتان تماس دارید؟ (تماس رو­در­رو یا تلفنی)

 - درطی یک ماه چند بار با خواهرتان تماس دارید؟ (تماس رو­در­رو یا تلفنی)

- درطی یک ماه چند بار با برادرتان تماس دارید؟ (تماس رو­در­رو یا تلفنی)

- درطی یک ماه چند بار با خویشاوندتان تماس دارید؟ (تماس رو­در­رو یا تلفنی)

 - درطی یک ماه چند بار با دوست تان  تماس دارید؟(تماس رو­در­رو یا تلفنی)

 - درطی یک ماه چند بار باعضو هم انجمنی یا هم­گروهی­تان تماس دارید؟(تماس رو­در­رو یا تلفنی)    

بعد کارکردی حمایت اجتماعی : حمایت اجتماعی کارکردی[13] جنبه کیفی ارتباطات اجتماعی را مورد توجه قرار می­دهد.اغلب پژوهش­گران برای حمایت اجتماعی کارکردی سه بعد ابزاری، عاطفی و اطلاعاتی در نظر  گرفته­اند (لوچر و دیگران، 2005؛ ویس، 1974به نقل از برکمن، 2000). در پژوهش حاضر نیز با استفاده از نظریات یاد شده، سه بعد عملکردی (کارکردی) حمایت اجتماعی شامل حمایت ابزاری، حمایت اطلاعاتی و حمایت عاطفی ملاک عمل قرار گرفته و مورد سنجش واقع می­شوند.

حمایت اجتماعی عاطفیعبارت است از دسترسی فرد به حمایت روانی زمانی که بدان نیاز دارد (صادقی و همکاران،2000)، مانند دریافت اطمینان خاطر (شوارتزر و دیگران،2003)، ایجاد نوعی رابطه صمیمی همراه با محبت ( معتمدی شلمزاری و همکاران،1381)، دوست داشتن و مراقبت کردن (برکمن و همکاران،2000). در مطالعه پیش­رو برای سنجش حمایت عاطفی از سه گویه استفاده شده است.

- زمانی که نیاز به ابراز عشق و محبت داشتید، کسی به شما این احساس را ابراز نموده است؟

- زمانی که نیاز به یک هم صحبت داشتید، کسی با شما هم صحبت می­شد؟

- زمانی که درمورد مسائل شخصی­تان نگرانی و دلواپسی داشتید آیا کسی به شما دلداری می­داد؟

 حمایت اجتماعی ابزاریعبارت است از دسترسی به منابع مالی و خدماتی (صادقی و همکاران،2000) زمانی که فرد بدان­ها نیاز دارد، هم­چنین به دریافت کمک مالی و کاری از دیگران گفته می­شود (هاوس، 1981 به نقل از برکمن و دیگران،2000). در مطالعه پیش­رو برای سنجش حمایت ابزاری از سه گویه استفاده شده است.

- زمانی که درانجام کارهای منزل (تعمیر وسایل کوچک، غذا درست کردن) نیاز به کمک داشتید، کسی وجود داشت که به شما کمک کند؟ 

- زمانی که بیمار بودید یا وقت لازم را نداشتید کسی بود که خرید وسایل مورد نیاز یا پرداخت فیش­های (آب، برق، تلفن، گاز) یا کارهایی مانند این­ها را برای شما انجام دهد؟

- زمانی که توانایی مالی نداشتید کسی وجود داشت که نیازهای مالی شما را رفع نماید؟ (قرض بدهد یا بدون توقع بازگشت کمکش، کمک کند یا مثلا به­جای شما چک بدهد یا ضامن شود)؟

حمایت اجتماعی اطلاعاتی عبارت است از دسترسی به اطلاعات زمانی که فرد به آن­ها نیاز دارد (صادقی و همکاران،2000)، مانند دریافت مشاوره و راهنمایی (شوارتزر و دیگران،2003). برای سنجش حمایت اطلاعاتی از دو گویه استفاده شده است.

- زمانی که به یک پزشک خوب نیاز داشتید یا برای یک امر شغلی یا خانوادگی نیاز به راهنمایی داشتید کسی به شما کمک کرده است ؟

-زمانی که در وضعیت بحرانی گرفتار می­شدید کسی وجود داشت که برای تصمیم­گیری به شما کمک کند؟ 

نمره هریک از این سه نوع حمایت کارکردی از جمع حمایت دریافتی از پنج منبع حمایتی (همسر، فرزندان هم­خانه، فرزندان جدا از محل زندگی، دوستان و خویشاوندان ) به­دست می­آید.

سلامت عمومی( متغیر وابسته):بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت عمومی[14] به برخورداری از رفاه کامل جسمی، روحی، معنوی ، رضایت­مندی اجتماعی و نه تنها نبودن نقص عضو یا بیماری گفته می­شود (WHO).

شیوه عملیاتی نمودن سلامت عمومی

همانگونه که در تعریف مفهومی سلامت عمومی در بالا آمده است، سلامت عمومی دارای سه بعد است که در پژوهش حاضر نیز این سه بعد تحت عنوان عملکرد جسمانی، عملکرد روانی- ذهنی (اضطراب، افسردگی) و عملکرد اجتماعی عملیاتی می­شود و برای سنجش آن از فرم 28 سوالی نسخه دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران استفاده شده است. پرسش­نامه سلامت عمومی (G.H.Q) آزمونی است با ماهیت چندگانه و خود اجرا که به­منظور بررسی اختلالات غیر روان گسسته که در وضعیت­های مختلف جامعه یافت می­شود، طراحی شده است. این پرسش­نامه ممکن است برای نوجوانان و بزرگسالان در هر سنی و به­منظور کشف ناتوانی در عملکردهای بهنجار و وجود حوادث آشفته کننده در زندگی استفاده شود. این آزمون جنبه تشخیصی ندارد و تنها می­توان برای سرند کردن افراد در شرایط حاد استفاده نمود. پرسش­نامه سلامت عمومی اولین بار توسط گلدبرگ (1972) تنظیم شد (تقوی، 1382). پرسش­نامه اصلی دارای 60 سوال است. اما فرم­های کوتاه شده 30 سوالی، 28 سوالی و 12سوالی در مطالعات مختلف استفاده شده است. پرسش­نامه با سوال­های مربوط به علایم جسمانی شروع می­شود و در ادامه سوال­هایی که بیش­تر علایم روان­پزشکی را مطرح می­کنند ارایه می­شود. محققان دانشگاه علوم بهزیستی و توان­بخشی با توجه به پژوهش خود در شهر تهران نتیجه گرفتند که نوع ایرانی فرم 28 سوالی G.H.Q از پایایی و روایی مناسبی برای مطالعات غربال­گری و بالینی به­ویژه در مناطق شهری برخوردار است (ملکوتی و همکاران، همان) و ما نیز در تحقیق خود برای به سنجش بردن مفهوم سلامت عمومی از این نسخه سود جسته ایم. تمام گویه­های پرسش­نامه دارای چهار گزینه هستند و در پژوهش حاضر از روش نمره­گذاری (3،2،1،0) استفاده شده و لذا دریافت نمره بالاتر بیان­گر سلامت عمومی بهتر فرد است.

بعد روانی و ذهنی (افسردگی و اضطراب) : سلامت روانی و ذهنی به توانایی پاسخ­گویی به تجربیات گوناگون با انعطاف پذیری و داشتن هدف مشخص و به­عبارتی یعنی توانایی فکر کردن  به­طور شفاف گفته    می­شود (کرد زنگنه، همان). برای سنجش این بعد از سلامت عمومی 18 گویه (8 پرسش در خصوص افسردگی، 10 گویه در خصوص اضطراب) گویه به­کار گرفته شده است.

گویه های سنجش اضطراب:

- از یک ماه گذشته تا به امروز درمورد سلامتی خود چه احساس داشته­اید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز اتفاق افتاده که بر اثر نگرانی دچار  بی­خوابی شده باشید؟

-  آیا از یک ماه گذشته تا به امروزشب­ها وسط خواب بیدار می­شوید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروزاحساس کرده­اید که دایما تحت فشار هستید ؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز عصبانی و بد خلق شده­اید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز بدون هیچ دلیل قانع کننده­ای هراسان یا وحشت­زده شده­اید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده­اید که در تمام مدت عصبانی هستید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز اتفاق افتاده که برای انجام کارهایتان بیش از حد معمول وقت صرف نمایید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز این فکر به ذهنتان رسیده که بخواهید به زندگی­تان خاتمه دهید؟

 - آیا از یک ماه گذشته تا به امروز توانایی تصمیم گیری درباره مسائل را داشته اید؟

گویه های سنجش افسردگی:

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروزاحساس ضعف و سستی کرده اید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروزاحساس کرده­اید که بیمار هستید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز فکرکرده­اید که شخص بی­ارزشی هستید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروزاحساس کرده­اید که زندگی کاملا نا امید کننده است؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروزاحساس کرده­اید که زندگی ارزش زنده بودن را ندارد؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز به این مسئله فکر کرده­اید که ممکن است دست به خودکشی بزنید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده­اید که چون اعصاب­تان خراب است  نمی­توانید کاری انجام دهید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز به این نتیجه رسیده­اید که کاش مرده بودید و کلا از شر زندگی خلاص می­شدید؟

بعد عملکرد جسمانی : بعد جسمانی موثر بودن و کارایی بدن انسان را در نظر دارد؛ به­عبارت دیگر ثبات فیزیکی که به معنای عملکرد کامل بدن است (کرد زنگنه:20،1385). برای سنجش این بعد از سلامت عمومی6 پرسش به­کار گرفته شده است.

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز متوجه شده­اید که انجام هر کاری از توانایی شما خارج است؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز توانسته­اید خودتان را سرگرم و مشغول نگه دارید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز به­طور کلی احساس کرده اید که کارها را به­خوبی انجام می­دهید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز از نحوه انجام کارهایتان احساس رضایت می­کنید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده­اید که نقش مفیدی در انجام کارها به عهده دارید؟

- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز قادر بوده اید از فعالیت­های روزمره زندگی لذت ببرید؟

بعد اجتماعی: بعد اجتماعی سلامت عمومی به هماهنگی و کنش متقابل بین فرد با افراد دیگر وجهانی که در آن زندگی می­­­کند، توجه دارد (کرد زنگنه، همان ). برای سنجش این بعد از سلامت عمومی 4 پرسش به­کار گرفته شده است .

- آیا از یک ماه گذشته تا کنون احساس کرده­اید به داروی تقویتی نیاز دارید؟

-آیا از یک ماه گذشته تا کنون احساس سردرد داشته اید؟

-آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده­اید که سرتان را محکم با چیزی مثل دستمال بسته­اید یا این که فشاری به­ سرتان وارد می­شود؟

-آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده­اید که بعضی وقت­ها بدنتان داغ یا سرد می­شود؟

متغیرهای جمعیت شناختی

در پژوهش حاضر سن، وضعیت تاهل، جنسیت و پایگاه اجتماعی به­عنوان متغیرهای جمعیت شناختی مورد سنجش قرار گرفته اند. پایگاه اجتماعی به موقعیت و اعتبار فرد در جامعه، با توجه به موقعیت مالی و موقعیت اجتماعی وی گفته می‌شود. از نظر آلن بیرو نیز جایی که یک فرد خاص در نظامی مخصوص و در زمانی معین اشغال می‌کند، پایگاه او در برابر این نظام خوانده می­شود (بیرو، 1375: 381) در این پژوهش­ پایگاه اجتماعی فرد در دو بعد ذهنی و عینی مورد سنجش قرار گرفته است.بعد عینی پایگاه اجتماعی وضعیت موجود و واقعی فرد را می­سنجد. در مطالعه پیش­رو برای سنجش پایگاه اجتماعی شاخص میزان تحصیلات، میزان درآمد، وضعیت مسکن، وضعیت اشتغال و نوع شغل مورد پرسش قرار گرفته است. برای به دست آوردن نمره پایگاه اجتماعی به هر یک از پرسش­ها (میزان تحصیلات، وضعیت شغلی، عنوان دقیق شغل ، درآمد خانواده و وضعیت مسکن) یک نمره جداگانه داده شد و از جمع این نمره­ها، نمره پایگاه در بعد عینی به­دست آمد.بعد ذهنی موقعیت اجتماعی فرد با توجه به تصویر ذهنی است که از خود دارد. در مطالعاتی که پایگاه اجتماعی را در کار خود مورد استفاده قرار داده اند برای سنجش بعد ذهنی[15] آن به یک پرسش اکتفا کرده اند. این پژوهش­گران از افراد مورد مطالعه خود پرسیده­اند" اگر مردم را به سه طبقه اقتصادی "بالا"، "متوسط" و "پایین" تقسیم بندی کنیم، شما خود را در کدام گروه قرار می­دهید". به نظر می­رسد پرسش مذکور از عمق کافی برای سنجش مفهوم مورد نظر برخوردار نیست. با توجه به این واقعیت در مطالعه حاضر سعی شد از پرسش­هایی که با عمق بیش­تر تصور فرد از وضعیت خودش را می­سنجد این بعد عملیاتی شود:

 

- فکر می­کنید در آمد شما به چه میزان برای هزینه زندگی­تان کفایت می­کند؟

- اگر شما مالک مسکن هستید، قیمت مسکن خود را چگونه ارزش­گذاری می­کنید؟

- اگر با سواد هستید، فکر می­کنید مردم جامعه سطح تحصیلات شما را چگونه  ارزش­گذاری می­کند؟

- اگر شما شاغل هستید، فکر می­کنید جامعه فعالیت شغلی شما را چگونه ارزش­گذاری می­کند؟

- اگر شما مالک مسکن نیستید، توانایی مالی خود را برای خرید مسکن در چه حد می­دانید؟

 

یافته های تحقیق

یافته های توصیفی

در این تحقیق، میانگین سنی افراد 72.5 سال، حداقل سن 60 و حداکثر آن 86 است. 47.33 درصد زن و 52.66 درصد نیز مرد بوده اند. از نظر میزان تحصیلات 48 درصد بی­سواد، 6.3درصد در حد خواندن و نوشتن،22درصد ابتدایی، 7درصد راهنمایی، 13 درصد دیپلم، 2.3درصد فوق دیپلم و 1.3 درصد نیز مدرک لیسانس و بالاترداشتند. از نظر وضعیت تاهل 30 درصد بیوه (بدون همسر) و 70 درصد متاهل( دارای همسر) بودند.بیش ترین فراوانی از نظر جنسیتی در گروه بیوه شده ها مربوط به زنان می شدکه علت تفاوت به احتمال به شانس بالاتر مردان برای ازدواج مجدد برمی­گشت. از نظر اشتغال 46 درصد بی­کار، 32درصد شاغل، 16.3درصد بازنشسته و5.7 درصد نیز ازکارافتاده هستند. از نظر وضعیت درآمد میانگین درآمد افراد 417.404 هزار تومان می­باشد. درآمد مردان عمدتا از حقوق بازنشستگی، مستمری، سود پس­انداز، اشتغال کنونی- عمدتا شغل آزاد- و زنان اغلب از حقوق بازنشستگی و مستمری شوهرانشان به­دست می­آمد.

یافته ها براساس وضعیت پاسخ­گویان از نظر سلامت عمومی نشان می­داد که میانگین سلامت عمومی 59.97918، انحراف استاندارد14.9791و واریانس آن 224.3759 می­باشد. حداقل نمره صفر و حداکثر نمره 84 بوده است. یافته ها همچنین نشان داد که میانگین سلامت عمومی برای مردان 62.9012 و برای زنان 56.3507 است. 

Mean: 59,97918

N:300

 

 

توزیع فراوانی افراد براساس وضعیت سلامت عمومی

آزمون فرضیه های تحقیق

جدول (1) نتایج همبستگی پیرسون بین متغیرهای «عضویت در اجتماعات » شبکه اجتماع شخصی و پیوند قوی به­عنوان سه بعد ساختاری حمایت اجتماعی با حمایت کارکردی را نشان  می­دهد با توجه به این جدول بین دو متغیر عضویت در اجتماعات و حمایت کارکردی رابطه معنی­داری وجود ندارد. ضریب همبستگی به­دست آمده( 108/0) و سطح معنی­داری آن  (161/ 0) است  که نشان دهنده عدم رابطه بین این دو متغیر می­باشد و لذا این فرضیه رد می­شود. در خصوص رابطه بین شبکه اجتماع شخصی و حمایت کارکردی با توجه به ضریب همبستگی به­دست آمده (29/.) و سطح معناداری بین این دو متغیر (000/0) نتایج حاکی از این است که بین دو متغیر رابطه معنادار و مثبت وجود دارد و فرضیه مذکور تایید می­شود.  بررسی جدول یاد شده هم­چنین نشان می­دهد که بین متغیر پیوند قوی و حمایت کارکردی با توجه به ضریب همبستگی(385/ 0) و سطح معناداری   ( 000/0 ) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و فرضیه یاد شده تایید می­شود.

جدول (1): نتایج همبستگی پیرسون بین متغیرهای «عضویت دراجتماعات، شبکه اجتماع شخصی و پیوند قوی » با «حمایت کارکردی»

نام متغیر

همبستگی پیرسون

سطح معنی داری

عضویت در اجتماعات

008/ .

161/0

شبکه اجتماع شخصی

289/ 0 

000/0

پیوند قوی 

385/  0

000/0

جدول شماره (2) نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین سه متغیر «عضویت در اجتماعات، شبکه اجتماع شخصی و پیوند قوی » با سلامت عمومی را نشان می­دهد. پیش­فرض اولیه ما این بود که افرادی در اجتماعات (گروه ها و انجمن­های داوطلبانه مانند گروه های دوستی و فامیلی، خیریه ) عضویت داشته دارند به احتمال از سلامت عمومی بالاتری نسبت به افرادی که هیچ­گونه عضویت یا عضویت پایین داشته­اند، برخوردار هستند؛ اما، نتایج نشان داد که ضریب همبستگی بین این دو متغیر (001/0) و سطح معناداری آن  ( 856/ 0 ) است و این نتایج نشان دهنده آن بود که این فرضیه رد می­شود. در خصوص رابطه مابین شبکه اجتماع شخصی و سلامت عمومی نیز پیش­فرض اولیه ما این بود که افرادی که دارای تراکم بالاتری در شبکه اجتماع شخصی خود هستند به احتمال از سلامت عمومی بالاتری نسبت به افرادی که فاقد این تراکم شبکه ای هستند، برخوردار خواهند بود. نتایج ضریب همبستگی( 364/0) و سطح معناداری( 000/0) به­دست آمده برای رابطه بین دو متغیر نشان داد که این نتایج نشان دهنده وجود رابطه مستقیم ومثبت بین دو متغیر است و تایید کننده فرضیه تحقیق است. هم­چنین برای رابطه بین متغیر پیوند قوی و سلامت عمومی ما این پیش­فرض اولیه را مطرح کردیم که افراد دارای پیوند قوی­تر با افراد شبکه اجتماع شخصی خود به احتمال دارای سلامت عمومی بالاتری نسبت به افراد فاقد چنین پیوندی می­باشند. نتایج آزمون ضریب همبستگی را در سطح( 483/ 0) با سطح معناداری         ( 000/ 0) را نشان می­داد که این موضوع پیش­فرض اولیه مطالعه را مورد تایید قرار داده و تاکید می­کند که متغیر پیوند قوی با سلامت عمومی دارای رابطه مستقیم و مثبت است.                                                                     

جدول (2): همبستگی بین متغیرهای متغیرهای «عضویت در اجتماعات، شبکه اجتماع شخصی و پیوند قوی » با «سلامت عمومی »

نام متغیر

همبستگی پیرسون

سطح معنی داری

عضویت دراجتماعات

001/ 0

856/0

شبکه اجتماع شخصی 

364/0

000/0

پیوند قوی

483/0

000/0

 

 

جدول شماره (3) نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون را در خصوص رابطه بین حمایت ابزاری، عاطفی و اطلاعاتی با سلامت عمومی نشان می­دهد. ضریب همبستگی به دست آمده برای حمایت ابزاری و سلامت عمومی مقدار (179/0 ) با سطح معناداری (002/0) است. نتایج به دست آمده بیان­گر آن است بین دو متغیر حمایت ابزاری و سلامت عمومی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. هم­چنین ضریب به­دست آمده برای ارتباط میان حمایت اطلاعاتی با سلامت عمومی مقدار  ( 278/0) با سطح معناداری ( 000/0) را نشان می­دهد. نتایج به دست آمده بیان­گر آن است بین دو متغیر حمایت اطلاعاتی و سلامت عمومی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی به­دست آمده برای ارتباط مابین حمایت عاطفی با سلامت عمومی نیز مقدار ( 446/0) و سطح معناداری( 000/0) را نشان می­دهد. نتایج   به­دست آمده بیان­گر آن است بین دو متغیر حمایت عاطفی و سلامت عمومی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد.

جدول (3): همبستگی بین متغیرهای « حمایت کارکردی » و «سلامت عمومی »

نام متغیر

همبستگی پیرسون

سطح معنی داری

حمایت ابزاری

179/0

002/0

حمایت اطلاعاتی

278/0

000/0

حمایت عاطفی

446/0

000/0

 

 

آزمون متغیر وابسته (سلامت عمومی) با متغیرهای جمعیت شناختی (سن تاهل)

- ارتباط بین جنس و سلامت عمومی

از آن­جا که متغیر جنس اسمی و متغیر سلامت عمومی به صورت فاصله­ای می­باشد، مناسب­ترین آزمون برای بررسی رابطه میان این دو متغیر آزمونTest- T با دو نمونه مستقل می­باشد. لذا در این پژوهش نیز برای بررسی تفاوت میانگین زنان و مردان در برخورداری از سلامت عمومی ، از آزمون T مستقل استفاده نمودیم. همان­گونه که در جدول شماره  (4) نیز مشاهده می­شودT به­دست­آمده در واریانس­های برابر،   839/2 T=  محاسبه گردیده است. و از آن جائی که سطح معنی­داری به دست آمده  با سطح معنی­داری مورد نظر، (05/0= α) برابر است، بنابراین می­توان نتیجه گرفت که یافته های پژوهش حاضر،  بین متغیر جنس و سلامت عمومی  رابطه  معنی­دار و مثبت را نشان می­دهند.

جدول (4): نتایج  آزمونT، رابطه بین متغیر وضعیت جنس با متغیر سلامت عمومی

جنس

فراوانی

میانگین

انحراف معیار

Tمقدار

سطح معناداری

زن

142

56.3507

378/4

839/2

005/0

مرد

158

62.9012

475/5

 

 

 

     

رابطه بین وضعیت تاهل با سلامت عمومی

با توجه به اینکه پاسخگویان در دو طبقة مجرد و متأهل طبقه بندی شده اند و این متغیر یک متغیراسمی مقوله ای است و متغیر سلامت عمومی به صورت فاصله­ای سنجیده شده است ، بهترین شاخص آماری برای آزمون این فرضیه، مقایسة میانگین­های این دو متغیر و آزمون t می باشد. همان­گونه که در جدول شماره (5) نیز مشاهده می­شود مقدارT  به­دست­آمده در واریانس­های برابر،   307/ 2T=   محاسبه گردیده است و از آن جائی که سطح معنی­داری T از سطح معنی­داری مورد نظر، (05/0= α) کمتر است، بنابراین می­توان نتیجه گرفت که یافته های پژوهش حاضر،  بین متغیر وضعیت تاهل و سلامت عمومی  رابطه معنی­دار و مثبت را نشان می­دهند.

جدول (5): نتایج  آزمونT، رابطه بین متغیر تاهل با متغیر سلامت عمومی

وضعیت تاهل

فراوانی

میانگین

انحراف معیار

Tمقدار

سطح معناداری

دارای همسر

210

63.2476

478/4

307/2

000/0

بدون همسر

90

52.0488

234/3

 

 

 

 

جدول (6) نشان دهنده رابطه بین پایگاه اجتماعی در دو بعد عینی و ذهنی با سلامت عمومی است. برای سنجش رابطه بین متغیر در هر دو بعد با سلامت عمومی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده کردیم. در بعد عینی ضریب همبستگی به دست آمده(316/0) با سطح معناداری (000/0) است. در بعد ذهنی نیز ضریب همبستگی به­دست آمده (365/0) با سطح معناداری ( 000/0) است.بنابراین براساس سطح معناداری به دست آمده فرضیه صفر به معنای عدم رابطه بین متغیر پایگاه اجتماعی در دو بعد عینی و ذهنی آن  با سلامت عمومی رد می شود و فرضیه محقق یعنی فرض وجود رابطه معنادار و مثبت بین این دو متغیر تایید می شود.

جدول(6): نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرهای «طبقه اجتماعی عینی و ذهنی » و «سلامت عمومی »

نام متغیر

همبستگی پیرسون

سطح معنی داری

پایگاه ­اجتماعی- اقتصادی عینی

316/0

000/0

پایگاه ­اجتماعی- اقتصادی ذهنی

365/0

000/0

 

ضرایب همبستگی تفکیکی بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته

برای روشن شدن این نکته که آیا در روابط دیده شده میان متغیرهای مستقل و متغیر وابسته، همان روابط مورد نظر است، لازم است تا جهت خالص سازی رابطه یک متغیر مستقل و متغیر وابسته دیگر متغیرهای مستقل ثابت نگه داشته شدند و از آن‌جایی که این تحقیق از نوع تحقیق‌های بعد از واقعه ( شبه آزمایشی ) است، از کنترل آماری استفاده می‌شود. ضریب همبستگی تفکیکی بین متغیر عضویت در اجتماعات و سلامت عمومی از 011/0 r= با کنترل دو بعد دیگر ابعاد ساختار حمایت اجتماعی یعنی شبکه اجتماعی شخصی و پیوند قوی به 023/0 r=با سطح معنی داری 968/0رسید. بنابراین ضریب همبستگی پیرسون، زمانی که اثر متغیرهای مستقل دیگر بر روی عضویت در اجتماعات کنترل می‌شود، هم­چنان معنی دار نمی‌باشد.

همبستگی تفکیکی بین متغیر شبکه اجتماع شخصی و سلامت عمومی از 364/0 r= با کنترل متغیر عضویت در اجتماعات و پیوند قوی به  250/0 r= با سطح معنی داری 000/0 رسید. هنگامی هر یک از این دو متغیر را جداگانه کنترل بگیریم؛ با کنترل متغیر عضویت در اجتماعات تغییری در ضریب همبستگی بین شبکه اجتماع شخصی و سلامت عمومی دیده نمی­شود؛ اما هنگامی که پیوند قوی را کنترل بگیریم ضریب همبستگی به  250/0 r= با سطح معنی داری 000/0 می­رسد که نشان دهنده حضور موثر متغیر پیوند قوی در رابطه بین دو متغیر شبکه اجتماع شخصی با سلامت عمومی است.

همبستگی تفکیکی بین متغیر پیوند قوی و سلامت عمومی از488/0 r= با کنترل دو متغیر عضویت در اجتماعات و شبکه اجتماع شخصی به 421/0با سطح معنی داری 000/0 می­رسد. این بدان معنی است، که رابطه متغیر پیوند قوی و سلامت عمومی با کنترل دو متغیر دیگر در میزان همبستگی آن با سلامت عمومی تغییر اندکی(0.6 واحد)  ایجاد شده و در همان سطح معنی داری 000/0 باقی می­ماند.

همبستگی تفکیکی بین متغیر حمایت ابزاری و سلامت عمومی از 179/0r= با کنترل دو حمایت عاطفی و حمایت اطلاعاتی به 029/0r= با سطح معنی داری 629/0 می­رسد. این بدان معنی است، که رابطه متغیر حمایت ابزاری با سلامت عمومی زمانی که دو متغیر حمایت عاطفی و حمایت اطلاعاتی کنترل می­شوند معنی دار نیست. در این میان حمایت عاطفی بیش­ترین تاثیر را دارد؛ به ­طوری که با کنترل این متغیر به تنهایی ضریب همبستگی بین حمایت ابزاری و سلامت از 179/0 به 056/0با سطح معنی داری 334/0 می­رسد؛ اما با کنترل حمایت اطلاعاتی به تنهایی کاهش اندکی داشته و به 121/0 با سطح معنی داری 037/0 می­رسد و رابطه دو متغیر حمایت ابزاری و سلامت عمومی هم­چنان معنی دار باقی می­ماند.

همبستگی تفکیکی بین متغیر حمایت اطلاعاتی و سلامت عمومی از278/0r= با کنترل دو متغیر حمایت عاطفی و حمایت اطلاعاتی به 106/0r= با سطح معنی داری 080/0 تقلیل می­یابد؛ این بدان معنی است، که رابطه متغیر حمایت اطلاعاتی با سلامت عمومی زمانی که دو متغیر حمایت عاطفی و حمایت اطلاعاتی کنترل می­شوند معنی­دار نیست. در این­جا نیز حمایت عاطفی بیش­ترین تاثیر را دارد؛ به­طوری که با کنترل این متغیر به تنهایی ضریب همبستگی از 278/0 به 112/0با سطح معنی­داری 053/0 می­رسد اما کنترل حمایت ابزاری به تنهایی به 221/0 با سطح معنی داری 000/0 تقلیل    می­یابد.

همبستگی تفکیکی بین متغیر حمایت عاطفی و سلامت عمومی از446/0 با کنترل دو حمایت اجتماعی ابزاری و حمایت اطلاعاتی به 431/0با سطح معنی­داری 000/0 تقلیل می­یابد؛ این بدان معنی است، که رابطه متغیر حمایت اجتماعی عاطفی با کنترل دو متغیر حمایت ابزاری و حمایت اطلاعاتی علاوه بر آن­که در سطح معنی داری 000/0باقی می­ماند، تنها 015/0واحد تغییر می­کند.

 

یافته ها و تحلیل های رگرسیون چند متغیره

در آزمون رگرسیون چند متغیره جهت پیش بینی تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت عمومی سالمندان، متغیرهایی شش­گانه حمایت اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و سلامت عمومی به­عنوان متغیر وابسته به روش گام به گام وارد معادله شدند. به­طور کلی از شش متغیر فقط سه متغیر وارد معادل، و بقیه از معادله حذف شدند. متغیرها طی سه مرحله وارد معادله شدند. همان­طور که جدول (7) نشان می­دهد، اولین متغیری که وارد معادله شده، حمایت عاطفی است. در مرحله دوم، پیوند قوی و در مرحله سوم شبکه اجتماع شخصی وارد معادله شده است.

بررسی نتایج به­دست آمده، در مرحله سوم جدول بیان­گر آن است که معادله پیش بینی میزان تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت عمومی می­تواند 360/0از واریانس مربوط به سلامت عمومی را پیش بینی نماید که این مطلب را 2 Rدر مرحله سوم به ما نشان می­دهد. مقدار R یا همبستگی بین مقادیری که به­وسیله معادله پیش بینی می­شود،59 /0است.به­عبارت دیگر،59 /0مقادیری که پیش بینی می­شود با مقادیر واقعی یکسان هستند.

جدول (7) : نتایج حاصله از رگرسیون چند متغیره پیش بینی میزان تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت عمومی به روش گام به گام

مرحله

متغیر وارد شده

R

R 2

مقدار افزوده شده به 2 R

کمیت

سطح معنی داری

اول

حمایت عاطفی

488/0

239/0

-

93.36

000/0

دوم

پیوند قوی

574 /0

329/0

09/.

72.90

000/0

سوم

شبکه اجتماع شخصی

597 /0

360/0

04/.

54.65

000/0

بحث و نتیجه گیری

هدف این پژوهش بررسی و شناخت نقش حمایت اجتماعی بر سلامت عمومی سالمندان بر اساس نظریه­های انسجام اجتماعی و تئوری شبکه و نیز مدل تاثیر مستقیم در چارچوب مدل برکمن- سیم بود. نتایج به­دست آمده نشان داد که حمایت اجتماعی نقش مستقیم و مثبتی بر میزان برخورداری از سلامت عمومی افراد سالمند داشته است. افرادی که از نظر بار تراکمی در شبکه اجتماع شخصی خود در سطح بالاتری بودند از سلامت عمومی بالاتری برخوردار بودند. همچنین افرادی که از فراوانی تماس بالاتری با اعضاء شبکه اجتماع شخصی خود داشتند از سلامت عمومی بالاتری نسبت به افراد با فراوانی تماس کم­تر، برخوردار بودند. اما، فرضیه ارتباط میان عضویت در اجتماعات با سلامت عمومی  تایید نشد. این فرضیه گرچه از مهم­ترین فرضیه­های مطرح شده در مدل برکمن – سیم و نیز تحقیقات خارج از ایران است اما؛ به­نظر می­رسد تایید نشدن آن در مطالعه حاضر امری منطقی به­نظر می­رسد؛ زیرا جامعه مورد مطالعه از نظر شکل­گیری انجمن­های داوطلبانه در سطح پایینی قرار دارد و انجمن­های تشکیل شده به صنف­های محدود شغلی با وظایف خاص در حیطه کاری محدود می­شود.

در خصوص رابطه بین حمایت ابزاری، عاطفی و اطلاعاتی-  به­عنوان عوامل کارکردی حمایت اجتماعی- با سلامت عمومی، نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین این متغیرها  با سلامت عمومی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. در این میان حمایت عاطفی ضریب همبستگی قوی­تری را نسبت به دو متغیر حمایت ابزاری و عاطفی نشان می­داد و این امر تایید کننده نتایج ارائه شده در پیشینه تجربی است.

نتایج تحقیق هم­چنین نشان می­داد که بین مردان و زنان به لحاظ دریافت حمایت اجتماعی تفاوت وجود دارد و مردان حمایت اجتماعی بیش­تری را نسبت به زنان از شبکه اجتماع شخصی خود دریافت می­کنند، هم­چنین مردان در مقایسه با زنان میزان بالاتری از حمایت عاطفی  را از همسرشان دریافت می­کنند. علاوه بر این مردان نسبت به زنان با افراد شبکه اجتماع شخصی ارتباط قوی­تری نیز دارند. علاوه بر جنسیت، وضعیت تاهل نیز در میزان برخورداری از حمایت اجتماعی تاثیرگذار بوده است. متاهلین نسبت به غیر متاهلین حمایت اجتماعی بیش­تری را دریافت می­کنند و نسبت به آنان پیوند قوی­تری را نیز با اعضای شبکه اجتماع شخصی خود دارند.در همین راستا نتایج نشان داد که  مردان متاهل نسبت به زنان متاهل حمایت اجتماعی بالاتری از همسرانشان دریافت کرده اند.

آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای حمایت عاطفی، پیوند قوی و شبکه اجتماع شخصی به ترتیب بیش­ترین تاثیر را بر سلامت عمومی سالمندان داشته­اند و این سه متغیر 36 درصد از تغییرات مربوط به سلامت عمومی افراد سالمند را تبیین می­کنند.

پیشنهادهای تحقیق

 با توجه به یافته­های این پژوهش برای برخورداری افراد سالمند از وضعیت سلامت عمومی مطلوب مهم­ترین پیشنهادها عبارتند از:

آگاه سازی خانواده­ها و دیگر افراد درگیر در شبکه اجتماع شخصی افراد سالمند به لزوم داشتن پیوندهای عاطفی قوی­تر با سالمندان. آگاه سازی افراد سالمند به لزوم تشکیل انجمن­ها و موسسات داوطلبانه که بتواند نیازهای عاطفی و دیگر نیازهای آنان را برآورده نماید. آگاه سازی نهادها و موسسات متولی امور سالمندان مانند کمسیون جمعیت سلامت و سالمندی وزارت بهداشت، آموزش و درمان پزشکی، کانون­های بازنشستگی و ... به توجه بیش­تر به نیازهای اجتماعی افراد سالمند جهت بالا بردن سلامت عمومی سالمندان و توانمند سازی سالمندان در جهت داشتن دوران سالمندی پربار و مثبت.آگاه سازی نهادهای تحقیقاتی جهت تحقیق در زمینه سالمندی و لزوم توجه آن به انجام پژوهش­هایی با محوریت روابط اجتماعی .

 

 
آدام، فلیپ؛ هرتسلیک، کلودین)1385) جامعه شناسی بیماری و پزشکی ، برگردان لورانس- دنیا  کتبی، نشر نی، تهران.
پوررضا، ابواقاسم؛ خبیری نعمتی،رقیه؛ (1385)" اقتصاد بهداشت سالمندی، سالمند، مجله سالمندی ایران"، فصلنامه مرکز تحقیقات سالمندی ایران ، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، سال اول، شماره دوم،
 تقوی، محمدرضا(1382)، بررسی روایی و اعتبار پرسش­نامه سلامت عمومی ، مجله روان­شناسی و علومم تربیتی،شماره بیستم.
چلبی، مسعود (1385) تحلیل اجتماعی در فضای کنش، چاپ اول، نشر نی ، تهران
رستگار خالد، امیر (1384) گسترش نقش زنان در جهت حمایت­های شغلی – خانوادگی، مجله جامعه شناسی ایران، دوره ششم، شماره چهارم، صص 137-136
ساروخانی، باقر (1380). روش های تحقیق در علوم اجتماعی، جلد دوم: بینش ها و فنون، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
صادقی، محمدرضا؛ کاستنگه، سوزان؛ رجوعی مریم(1378) تاثیر وضعیت فشار روانی وحمایت اجتماعی در افسردگی سالمندان، نشریه پژوهش­های روان­شناختی، دوره 5، شماره 3و2، صص 8-5.
عبادالهی ، حمید ، حمایت اجتماعی و خانواده، نشریه، مشاور خانواده1381،شماره 21،ص 4-3.
علی پور، احمد (1383) "ارتباط حمایت اجتماعی با شاخص­های ایمنی بدن در افراد سالم: بررسی تاثیر مدل کلی"، مجله روان شناسی، سال چهارم،شماره 15.
فتحی، بهروز(1376)"ساخت و اعتبار یابی مقیاس حمایت اجتماعی برای سنجش حمایت اجتماعی و بررسی نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی و تیپ شخصیتیA در رابطه بین عوامل فشارزای دانشجویی با عملکرد تحصیلی، اضطراب و افسردگی در دانشجویان پسر چمران اهواز"، پایان نامه کارشناسی ارشد روان­شناسی دانشکده علوم تربیتی و روان­شناسی دانشگاه چمران.
فرانکفورد، چاوا؛ ناچمیاس، دیوید (1381) روش­های پژوهش در علوم اجتماعی، ترجمه فاضل لاریجانی و رضا فاضلی تهران، انتشارات سروش
قاسمی، وحید (1384). ضریب آلفای کرنباخ و ویژگی های آن با تاکید بر کاربرد در پژوهش های اجتماعی، مجله پژوهشی دانشگاه اصفهان (علوم انسانی)، جلد نوزدهم، شماره 2
قدسی، علی محمد (1382)،بررسی  جامعه شناختی رابطه بین حمایت اجتماعی و افسردگی، پایان نامه مقطع دکتری دانشگاه تربیت مدرس تهران.
کردزنگنه، جعفر(1385)،کیفیت زندگی سالمند ان مرتبط با سلامت آنان،پایان نامه کارشناسی ارشد ،دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران،
گیدنز، آنتونی(1381)جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری،تهران ، نشر نی.
معتمدی شلمزاری، عبداله؛ اژه­ای، پرویز؛ فلاح ، جواد؛ کیامنش، علیرضا(1381 )، "بررسی نقش حمایت اجتماعی در  رضایت مندی از زندگی، سلامت عمومی واحساس تنهایی در بین سالمندان بالاتر از 60سال شهرکرد" مجله  روان­شناسی، شماره 22،صص 20-18
ملکوتی، سیدکاظم؛ میراب زاده، آرش؛ فتح الهی، پریدخت؛ صلواتی، مژده؛ کهالی، شمس الدین؛ افخم ابراهیمی، عزیزه؛ زندی، طاهر(1385)،  "بررسی اعتبار، روایی، تحلیل عاملی مقیاس سلامت عمومی فرم 28سوالی در سالمدان ایرانی سالمند"، مجله سالمندی ایران، سال اول، شماره یکم، صص.
نازکتبار، حسین؛ نوروزی گودرزی، مهدی(1385)"سالمندی و گسست نسل ها"، مجموعه مقالات اولین همایش منطقه­ای سالمندی و سلامت، انتشارات دانشگاه آزاد واحد بابل.
 
 Agneessens, F؛Waege, Jean؛Lievens, John(2006) Diversity in social support by  role relations: A typology. Social network, 28,427-441
Barry, Lisa C. ؛ Kasl ,Stanislav V؛ Lichtman,Judith؛ Viola, Vaccarino؛ . Krumholz   ,Harlan .M (2006) Social support and change in health-related quality of life 6 months after coronary artery bypass grafting Journal of Psychosomatic Research 60 185– 193
 Berekman, Lisa؛Glass, Thomas؛Brissette,Ian؛ Seeman, Teresa(2000) Form social integration to health: Durkheim the new millennium. Social Science & Medicine 51, 843- 857
 Due, Pernille; Holstein, Bjùrn; Lund, Rikke; Modvig, Jens;  Avlund, Kirsten; (1999)  Social relations: network, support and relational strain Social Science & Medicine 48 661±673
Ganster, David؛ Victor, Burt(1988) the impact of social support on mental and physical health. British Journal psychology. 61,17- 36
Locher.J,Ritchie.C,Roth.D,Sawyer.P,Bodner.E,Allman.R(2005)Social isolation,support,and capital and nutritional risk in an older sample :ethnic and gender differences. Social science medicine,60 ,747-761
Miyazaki,T؛ Ishakawa,T, Nakata,N؛ Sakurai(2005),T؛Association between perceived social support an Th 1 dominance.Biological Psychlogy, 70 ,30-37
 Peek,M. Kristen ؛ Lin, Nan Age differences in the effects of network composition on psychological distress(1999) Social Science & Medicine 49 621±636
Petrَczi, Andrea؛ Nepusz ,Tamas؛ Bazs , Fülِp َ(2007) Measuring tie-strength in virtual social networks http://www.insna.org/Connections-27, 39-52
 Schwarzer,Ralf؛Knoll,Nina؛Rieckmann,nina(2003)social support. (to appear in:Kaptein, A & Weinman,j) introduction to health psychology.Oxford, England;Blackwell.
 Wellman, Barry & Gulia ,Milena(1999) Where Does Social Support Come From?The Social Network Basis of Interpersonal Resources for Coping With Stress .National Institute of Mental Health, Centre for Urban and Community Studies, University of Toront.
Zunzunegui, M.V؛ Kon!e, A.؛ Johri, M.؛ B!eland, F؛ Wolfson, C.؛ Bergman H. (2004) Social networks and self-rated health in two French-speaking Canadian community dwelling populations over 65  . Social Science & Medicine 58.   2069–2081