Document Type : scientific
Authors
Abstract
The internet is a new medium with a different nature than its predecessors while at the same time it contains almost all of their functions within its reach. Thus, the internet brings about social changes more considerably among the young generation who have, as in elsewhere, proved to be the primary internet users in Iran. This situation offers the possibility of shaping a globally recognized 'Y generation' in Iran. The members of Y generation are those who have become acquainted with new Information & Communication Technologies (ICTs) from their early teenage and now are moving towards the end of their twenties.
In the present article, we will see how effectively the Iranian youth have exploited the communicative capabilities of internet. Based on particular characteristics of the Iranian society, different social groups found internet a suitable site for self-presentation and establishment of communication networks. To achieve their social and cultural ends, Iranian women have enjoyed the facilities of the internet - sometimes even over-reaching the men in their usage. The internet has paved the way for the emerging of new kinds of norm-breakings which could not be dealt with by traditional methods. By the recent years, the internet has been exploited as an effective medium for promotion and diffusion of religion among the Iranian youth. This study, using the methodology of meta-analysis, reveals that the Internet has been influential, if not to say central, in shaping an 'Iranian Y generation'. Furthermore, we have elaborated the characteristics of this Iranian Y generation.
Keywords
مقدمه: اینترنت و هویتیابی در جهان معاصر
اینترنت از ابتدای ظهور خود، بسیار سریعتر از رسانههای پیش از خود در دنیا رواج یافت. گسترش سریع اینترنت باعث شده که در سالهای اخیر تحقیقات گستردهای درمورد اثرات و کاربردهای آن انجام شود. به دلیل جوان بودن این رسانه هنوز بر سر اثرات مثبت و منفی آن توافقی حاصل نشده و نظرات مختلفی درمورد اینترنت وجود دارد. گروهی آن را آزادیبخش، سودآور و تعاملی و گروهی دیگر، آن را دشمن واقعیت، تولیدکننده واقعیت غلط و سرکوبگر میدانند. با وجود استقبال گسترده جوانان ایرانی از این رسانه جدید، پرسشی که در گذشته برای همه رسانهها وجود داشت و هنوز به آن پاسخ قطعی داده نشده در اینجا دوباره مطرح میشود: اثرات تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی بر فرآیندها و برآیندهای هویتیابی و هویتمندی چیست؟
هویت مهمترین عامل در زندگی هر انسانی است. هر اقدامی نیازمند داشتن تصوری از خود و غیر خود است و انسانی که فاقد این تصور باشد، یک مرده زنده است. هویت بر ساخت فردی از راستاهایی است که گذشته را به حال و آینده وصل میکند. هویتیابی، اهمیت دادن موقت به فعالیتهایی است که افراد در آن درگیر میشوند. آنها با این کار به گذشته احتمالی و آینده احتمالی خود دست مییابند (مولبیرگ یورگنسن و داورکلر ، 2008).
هویت چیزی است که در جریان رشد فرد و فعالیتهای اجتماعی او شکل میگیرد. محیط معناشناختی فرد و تعامل او با این محیط نقش بسیار مهمی در هویتیابی او ایفا میکند. یکی از مهمترین بخشهای تشکیلدهنده این محیط معناشناختی رسانه است. اکو (1986) معتقد است امروزه گاهی جوانان را بر مبنای مصرف رسانهای آنها طبقهبندی میکنند و فیسک ()1986 جوانان را نیزهداران دموکراسی نشانهشناختی مینامند (دروتنر ، 2000). رسانهها علاوهبر هویتسازی، باعث تغییر هویتی هم میشوند. رسانهها هویتهای جدیدی شکل میدهند (فرکلاف، 1995؛ اچچایبی ، 2001؛ گئورگیو ، 2001؛ تورن بروو ، 2001؛ گیلس ، 2002؛ بوچر، 2003؛ دیکسون، 2003؛ ویلیامز، 2003؛ پولتن، ؛2004 نورهلو، 2006؛ کریستوفرز، 2007). این تغییرات هم با محتوای رسانهها، و هم با ذات رسانهها قابل انجام است و بنابراین، تغییر در تکنولوژیهای رسانهای باعث ایجاد تغییرات هویتی میشود (دبورین ، 2000؛ کلوژینسکی ، 2005). اینترنت رسانهای است که هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ ذات تفاوتهایآشکاری با رسانههای پیش از خود دارد. بنابراین، میبینیم که در عمل اینترنت تغییرات هویتی عمیقی را باعث شده است (میرفردی، 1387؛ لوپتن، 2000؛ وودوارد، 2002؛ بروتر ، 2003؛ کالدول ، 2003؛ ترکل، 2004؛ ساوندرز ، 2006؛ ویلدرموت ودالسگارد ، 2006؛ سیوبورگ ، 2006؛ کاتز، 2007؛ ویلسکا و پدروزو ، 2007؛ وود، 2008). در ادامه خواهیم دید که کشور ما هم از این تغییرات بینصیب نمانده و حتی مصرف بسیار زیاد اینترنت ــ در مقایسه با همسایگان ــ به تغییرات هویتی در میان جوانان ایرانی دامن زده است. این تغییرات در رابطه با ادبیات نسلی موجود براساس مصرف رسانهای مفصلبندی و توصیف میشود.
در این مقاله نشان میدهیم که کشور ایران در حال حاضر دارای یک نسل Y با ویژگیهای خاص خود در ایران است. در این تصویر چالشهای پیشروی جوانان ایرانی که میتوان آنها را نتیجه بستر کلان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نظام جامعهای تلقی کرد، نیز مرور خواهد شد. در ادامه با مرور ادبیات موجود در حوزه اینترنت و جوانان در جهان و ایران، نتایجی را ارائه خواهیم کرد.
این مقاله با استفاده از روش تحلیل ثانویه تحقیقات صورت گرفته در حوزه جوانان ایرانی و اینترنت انجام شده است. معمولا پژوهشهای انجام شده بر روی اینترنت جنبه پیمایشی داشته و در بررسی این تحقیقات به مواردی از تحلیل کیفی هم برخورد میکنیم. به نظر میرسد اکنون که چندین سال از ورود اینترنت به ایران میگذرد، زمان آن فرا رسیده که با مروری بر این پژوهشها، وضعیت کلی اینترنت در ایران و کاربردها و اثرات آن بر جوانان ایرانی را ارزیابی کنیم. نخست اجازه دهید پس از بررسی مفهوم جوانی، مفهوم نسل Y را به عنوان چارچوب نظری این پژوهش معرفی کنیم.
چارچوب نظری: نسل Y
مفاهیم نسل X، نسل Y و نسل M براساس نوع مصرف جوانان از رسانهها شکل گرفتهاند، اما پیش از معرفی این مفاهیم، مفهوم جوانی را بررسی میکنیم. جوانی دورهای از زندگی میان بزرگسالی و کودکی است. هرچند گروهی از اندیشمندان مانند آیزنشتاد (1956)، فیوئر (1969) و کاپلان (1987)، جوانی را بیشتر امری روانی ـ بیولوژیک میدانند، اما این مقاله
یک رویکرد اجتماعی ـ فرهنگی به مفهوم جوانی دارد. در گذشته، انسانها از کودکی بلافاصله وارد دوران بزرگسالی میشدند (جنسن 2006؛ منطقی 1383) و جوانی به مفهومی که امروزه موردنظر است، امری جدید و به نوعی برساخت دوران صنعتی و مدرن است (جنسن، 2006 ؛ مرینو و گارسیا، 2006؛ اوینونن، 1993؛ کوواچوا 2001 ؛ پترسون و تورن، 1994؛ ون هال ، 1993؛ تیت، 1993؛ زیهه، 1975؛ گیلیس، 1974؛ آریز، 1973؛ مید، 1954؛ اشتینبرگ ، 1384؛ منطقی، 1383). در حالیکه کوگلبرگ (2000) جوانی را سنی میان 18 تا سی سال میداند، فورناس (1995) معتقد است جوانی میتواند بازهای میان 13 تا 30 سالگی باشد. سازمان ملل هم در سال 1958 سن جوانی را بین 15 تا 25 سال اعلام کرد (تیسکا، 2005). لطفآبادی ()1381 سن جوانی در ایران را میان 20 تا30 سال میداند. یکی از آخرین تعریفها از سن جوانی توسط گزارش توسعه جهانی که زیرنظر بانک جهانی اداره میشود، ارائه شده است. در این گزارش اعلام شده که سن جوانی باید با توجه به زمینه فرهنگی جامعه موردنظر ارزیابی شود (نسخه الکترونیک دیلی میرور، 2007).
مفاهیم نسل X، نسل Y و نسل M براساس مصرف رسانهای در جامعه آمریکایی طراحی شدهاند. با وجود این، نویسندگان این مقاله معتقدند که مفهوم نسل Y در حال حاضر قابل تعمیم به نسل جوان ایران است. اما پیش از آغاز کار اجازه بدهید نسل Y را در زنجیره زمانی شکلگیری نسلها براساس مصرف رسانهای بررسی کنیم. نسل X نسلی است که پس از نسل انفجار جمعیت به دنیا آمده است. اعضای این نسل متولدان 1965 تا 1980 هستند (جوچیم، 2006)، البته بازههای زمانی دیگری هم برای تاریخ تولد اعضای این نسل برشمردهاند. نسل Y که نسل هزاره یا هزارهایها هم خوانده میشوند متولدان 1981 تا 1997 هستند. در ادامه بیشتر با ویژگیهای این نسل آشنا خواهیم شد و بالأخره نسل M متولدان سال 1998 به بعد هستند که هنوز صحبت کردن در مورد رفتار اجتماعی آنها زود است. همانند دو گروه پیشین، زمان تولد این نسل هم براساس قرارداد سال 1998 و بعد از آن دانسته میشود و البته برخی جامعهشناسان بازههای زمانی دیگری برای بازشناسی این نسل پیشنهاد کردهاند.
ویژگیهای خاصی برای نسل Y برشمرده شدهاند که وجه مشترک همه آنها استفاده از اینترنت است و چنانکه گفته شد، این نوع طبقهبندی نسلی از استفاده هر نسل از رسانهها نتیجه شده است. آرمور (2005) ویژگیهای نسل Y را علاوه بر استفاده از اینترنت، توقع زیاد از خود، توقع زیاد از کارفرمایان، تلاش برای موفق شدن به صورت سریع، تلاش بیوقفه برای آموختن و معطوف به هدف بودن میداند. همچنین او هوش اقتصادی، تغییرخواهی، تمایل به عدم تبعیت از هنجارها و تلاش برای حفظ تعادل را هم از دیگر ویژگیهای نسل Y میداند. تیلفولد و شیف (2004) معتقدند جوانان نسل Y تکثرخواه، خوشبین و واقعگرا، غیرنهادی گرا، سریع و رفیقبازند. پرز (2008) هم نسل Y را همراهان همیشگی کامپیوترها میداند و معتقد است برخلاف نسل X تلویزیون برای این نسل همهچیز نیست. تأثیرپذیری از همالان هم ویژگی دیگر این نسل است که پرز معتقد است این تأثیرپذیری بسیار بیشتر از تأثیرپذیری از آگهیهای رسانهای است. همچنین پرز به هوشیاری اجتماعی این نسل اشاره میکند و معتقد است برای این نسل شغل همهچیز نیست بلکه، آنچه در اطراف میگذرد، برای او به همان اندازه اهمیت دارد. شورت و ریوز (2009) این نسل را نسل مجازی و با دورههای کوتاه توجه میخوانند.
بر این اساس پژوهش حاضر ویژگیهای عمده نسل Y را اینچنین برمیشمارد:
الف) استفاده از اینترنت، این نسل اصولا برمبنای مصرف اینترنتی تعریف میشود و بنابراین اگر قرار باشد در جایی نسل Y شکل بگیرد، استفاده از اینترنت ویژگی اصلی خواهد بود.
ب) تغییرخواهی. جوانان این نسل تغییرخواه هستند. این بدان معناست که این گروه اجتماعی وضعیت موجود را نمیپذیرند و از تواناییهای رسانهای خود برای ایجاد تغییر استفاده میکنند. این مسئله به ویژگی سوم نسل Y منتهی میشود.
پ) ناهمسازی سیاسی. جوانان این نسل به لحاظ سیاسی با وضعیت حال حاضر مشکل دارند. در برخی موارد این ناهمسازی ممکن است به اعمال غیرقانونی و تخریب هم منجر شود.
ت) مسئولیت اجتماعی. جوانان این نسل به مسائل اجتماعی اهمیت میدهند. برای این نسل ناهنجاریهای اجتماعی مسائلی مربوط به دیگران نیست بلکه همه در برابر مشکلات اجتماعی مسئولند.
حال اجازه دهید با مرور وضعیت کلی اینترنت و جوانان در ایران، به بررسی وضعیت این چهار شاخص در میان جوانان ایرانی کاربر اینترنت بپردازیم.
اینترنت و جوانان در ایران
بهنظر میرسد که اینترنت رسانهای جدید و متفاوت از رسانههای پیشین است. این مسئله باعث بروز نگرانیهایی در جامعه امروز ایران شده است. اما، نباید فراموش کرد که نگرانیها درمورد رسانههای نوظهور به هیچ عنوان جدید نیستند. برخی نویسندگان مثل جوینسون (2005) و ویلیامز (2003) نشان میدهند که در هر دوره تاریخی، رسانههای نوین مثل روزنامه، سینما، رادیو و تلویزیون، نگرانیهایی را در جوامع غربی ایجاد کردهاند. در کشور ما هم با نگاهی به تاریخ رسانهها، متوجه خواهیم شد که نگرانی از اثرات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ورود رسانههای جدید، اصلا مسئله جدیدی نیست. متن نامه محمدحسن خان به ناصرالدین شاه (برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به معتمدنژاد، 1379)، که به شکلگیری نظام قانونی سانسور در ایران منجر شد، بهخوبی نشان میدهد که مسئولان وقت تا چه حد نسبت به مطالب مطبوعات در آن زمان ــ که چندان هم تیراژ بالایی نداشتند ــ نگران بودند.
اینترنت در اواخر دهه 70 در میان جوانان ایران رواج یافت و بلافاصله محبوبیت فزایندهای در میان آنان پیدا کرد. برخلاف رسانههای سنتی، افراد بیسواد یا کمسواد نمیتوانند از اینترنت استفاده کنند. اینترنت نیاز به نوع جدیدی از سواد رسانهای دارد که بهمراتب پیچیدهتر از سواد لازم برای کار با رسانههای پیشین است (سیلوراستون، 2004). جوانان در اقتباس نوآوری معمولا فعالتر از بزرگترها هستند. لی (2006) نشان میدهد که جوانان زودتر از بزرگسالان کار کردن با فناوری را میآموزند؛ بنابراین عجیب نیست که بیشتر تحقیقات انجام شده درمورد اینترنت (عیاری، 1384؛ خوشنویس، 1384؛ نیکبخش، 1383؛ تاریوردی، 1383؛ مهدوی، 1383؛ خلیلی، 1384؛ بوربور، 1383؛ جباری، 1383؛ میردامادی، 1380؛ محبی، ؛1385 جلیلی فیروزی، 1385؛ سیدعلوی، 1384؛ سپنجی، 1382؛ رشیدیان، 1382) نشان میدهند که اکثریت عمدهای از کاربران اینترنت در ایران، جوان هستند. این واقعیت که امروزه بیش از 54 درصد کاربران اینترنت در خاورمیانه در ایران زندگی میکنند نشان میدهد که جوانان نسل انفجار جمعیت بهخوبی خود را با شرایط روز جهان وفق دادهاند، در حالیکه ایرانیان در تحقیقی که دانیل لرنر در حدود شش دهه پیش انجام داده بود، در میان شش کشور خاورمیانه، رتبه آخر را در میزان استفاده از رسانهها کسب کرده بودند (برای کسب اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به معتمدنژاد، 1371).
شاهراه اطلاعاتی: چنانکه دیدیم، اینترنت در میان جوانان ایران رسانه پرطرفداری است. دلایل متفاوتی میتوان برای این امر ذکر کرد. اینترنت به جوانان کمک میکند تا با سایر همفکرانشان جماعت تشکیل دهند (وو ـ یانگ، 2005). اینترنت مرزهای فیزیکی را درهم میشکند (عاملی، 1382) و امکان هنجارشکنی بدون دچار شدن به عواقب اجتماعی آن را فراهم میکند. مطیع حقشناس (1384) نشان میدهد که سطح سواد و تعداد دانشجویان در ایران در حال افزایش است و بنابراین یکی از اصلیترین شروط استفاده از اینترنت، یعنی سواد رسانهای لازمه آن در ایران تأمین میشود.
همانطور که گفته شد، اینترنت در مناطق پیشرفته جهان توانسته برای جوانان امکانات شغلی ایجاد کند؛ با وجود این، تحقیقات نشان میدهد که کار با اینترنت در ایران کمتر با دلایلی مثل کسب درآمد انجام میشود. در واقع تجارت الکترونیکی در ایران در مقایسه با کشورهای پیشرفته، خیلی ضعیف است (جباری، 1383). شمسی (1384) هم نشان میدهد که علیرغم رواج گسترده اینترنت در ایران، اکثر دستگاههای دولتی در ایران هنوز در سطح ارائه اطلاعات به مشتریان خود باقی مانده و قادر به ارائه خدمات و داد و ستد کالا و پول نیستند. در گزارش سال 1382 سازمان ملی جوانان، برنامههایی برای اشتغال جوانان در بخش تکنولوژی ارائه شده اما این برنامهها محدود به ایجاد شغل در صنعت اطلاعات و نه ایجاد شغل بهوسیله آن است. یکی از موانع عمده استفاده از شاهراه اطلاعاتی برای کسب در آمد در میان جوانان ایرانی، عدم رواج کارتهای اعتباری در میان آنان است. این ضعف امکان گردش اقتصادی در فضای مجازی و در نتیجه کسب درآمد از شاهراه اطلاعاتی را با مشکل مواجه میکند.
ویژگی گمنامی در اینترنت، به جوانان ایران امکان میدهد تا بدون هراس از عواقب اجتماعی، مسائل عقیدتی، عاطفی و پزشکی خود را با مشاوران در میان گذارند. مهدوی (1383) نشان میدهد که ایرانیان، به سؤالات حساسیتبرانگیز ــ مثلا درمورد روابط جنسی ــ در اینترنت خیلی راحتتر از فضای واقعی پاسخ میدهند. پیمایش ملی سال 1384 سازمان
ملی جوانان هم نشان میدهد که اینترنت در میان جوانانی که از آن استفاده میکنند، مورد اعتمادترین رسانه است.
اینترنت توانسته در حوزه دین هم وارد شود و با وجود مخالفتهایی که مراجع دینی در ابتدا به رواج اینترنت ابراز میکردند. امروزه شاهد هستیم که برخی از مراجع، روحانیون حوزه علمیه و حتی استشهادیون، دارای وبلاگ و وبسایتهای رسمی هستند (نمازیخواه، 1386). در سال 1383 وبسایت آیتالله فاضل لنکرانی ظرف چند ماه به بیش از 6000 سؤال شرعی پاسخ داد. در حالیکه در شرایط عادی، تعداد این سؤالات از 100 تجاوز نمیکرد (جباری، 1383). پژوهشها نشان میدهند که اینترنت میتواند بهطور مؤثری با دین به تعامل بپردازد. درواقع اینترنت فرصت خوبی برای خودابزاری دینی جوانان ایرانی فراهم کرده است (جلیلی فیروزی، 1385). تاریوردی (1383) هم نشان میدهد فضای مجازی جایگاهی مناسب برای آن دسته از جوانان ایرانی است که در خود گرایشهای مذهبی احساس میکنند اما نمیتوانند خود را در چارچوبهای تعریفشده ادیان سنتی قرار دهند.
روابط اینترنتی، سرمایه اجتماعی را افزایش میدهد (منتظر قائم و تاتار، 1384؛ بست و کروگر ، 2006)، بدین معنا که اینترنت میتواند بهوسیله امکانات خود، پیوندهای درون گروه را
مستحکم نماید و در نتیجه این پیوند، اعتماد بین اعضا بیشتر میشود. در این صورت میتوان انتظار داشت که اتحاد بین آنها افزایش یابد و به بیشتر شدن قدرت آنها منجر گردد. با قدرتمند شدن گروه، اعضا میتوانند روابط اجتماعی خود را افزایش داده و کیفیت آن را بالا ببرند.
یکی از کارکردهای اینترنت در جوامعی که دولتهای اقتدارگرا دارند، حرکت بر ضد جریان مسلط ارتباطی است. اینترنت رویای سانسور را از حاکمیتها گرفته است. مطابق مطالعات سازمان گزارشگران بدون مرز در سال 2006، بسیاری از روزنامهنگاران اینترنتی در ایران، برای فرار از سانسور به اینترنت روی آوردهاند. سپنجی (1382) نشان داده است که روزنامهنگاران ایرانی از اینترنت بهخوبی استفاده میکنند. گروههای دیگر اجتماعی که امکان ابراز هویت و اعمال قدرت را از دست دادهاند، اینترنت را مکان خوبی برای پیشبرد مقاصد خود یافتهاند. پژوهشی از سوی سازمان ملی جوانان با حضور بیش از 500 دانشجوی دانشگاههای سطح شهر تهران در سال 1383 نشان میدهد که حدود یک سوم از دانشجویان، به گروههای فکری خارج از حاکمیت نزدیکی فکری دارند. دانشجویان ناراضی، اینترنت را به عنوان تنها راه مقابله با رسانههای حکومتی پذیرفتهاند و اتحادیه مرکزی انجمنهای اسلامی دانشجویان سراسر کشور ــ دفتر تحکیم وحدت ــ وب سایت ادوار نیوز را به عنوان خبرگزاری رسمی خود تأسیس کرده است. سایر گروههای دانشجویی هم از اینترنت برای رساندن صدای خود بهگوش مردم و سازمانها استفاده بردهاند. راباسکو (2002) معتقد است دانشجویان ایرانی در استفاده از اینترنت برای مقاصد سیاسی خود موفق بودهاند (به نقل از راجرز، 2004). دانشجویان نسبت به دیگر گروههای اجتماعی، از امتیاز داشتن تخصص لازم هم بهرهمند هستند و این ویژگی در راه مقابله با جریان مسلط رسانهای اعتماد به نفس زیادی برای آنان ایجاد میکند.
وقتی جوانان ایرانی از اینترنت برای مقاصدی مثل معرفی خود استفاده میکنند، قطعآ وابستگی و اعتماد آنها به اینترنت هم بیشتر از سایر نسلها خواهد بود. تحقیقات مربوط به اعتبار مقایسهای رسانهها در آمریکا و ایران نشان میدهد که در آمریکا به ترتیب روزنامه، اینترنت و تلویزیون منابع معتبر برای مخاطبان هستند، در حالیکه منابع معتبر (مخصوصآ در مواردی که خبرهای یک رویداد متناقص است) در ایران به ترتیب تلویزیون، اینترنت و روزنامههای کشور هستند. ضمن اینکه تحقیقات آشکار نموده است که در ایران، جوانان اعتماد بیشتری به اخبار اینترنت دارند. این امر نشاندهنده آن است که ممکن است در آینده این اعتماد در کل بیشتر شود (دهقان، 1385).
همچنین درمورد جوانان، شکاف جنسیتی در استفاده از اینترنت بسیار کمتر از میزان شکاف جنسیتی در دسترسی به سایر رسانههاست (سورین و تانکارد، 2001؛ کلی و دیگران، 2006).
این ویژگی اینترنت باعث شده که زنان ایرانی بهشدت به سمت اینترنت و وبلاگنویسی روی بیاورند. بعدآ در بخش بررسی وبلاگها خواهیم دید که زنان ایرانی از ابتدای رواج پدیده وبلاگنویسی در ایران، پابهپای مردان و حتی گاهی جلوتر از آنها حرکت کردهاند.
از سوی دیگر، اینترنت جوانان ایرانی را با چالشهایی هم مواجه کرده است. باومن ()2003 با مطرح کردن پدیده «عشق سیال» مدعی شد روابط اینترنی بین دو جنس مخالف بسیار
متفاوت از روابطی است که با واسطه سایر رسانهها انجام میشود و این روابط به دلیل ماهیت مجازی و دروغین آنها بهشدت زندگی بشریت را تهدید میکنند. باومن نسبت به اینکه مفاهیم سنتی وفاداری و عشق واقعی تضعیف شدهاند، ابراز نگرانی میکند. عدم امکان تماس جسمی در این محیط باعث میشود برخی افراد فکر کنند که چنین روابطی بیاشکال است اما اشنایدر (2002) معتقد است مجازی بودن این روابط، نشانه بدون اشکال بودن آن نیست و به هرحال روابط مجازی به نوعی زندگی دوم و مخفی فرد محسوب میشوند. کمتحرّکی، ارضای آنی، گمنامی و این ایده که در اینترنت تماس بدنی انجام نمیشود، باعث روی آوردن گسترده افراد به سمت روابط اینترنتی میشود (لیا و میلهام ، 2004). در ایران، چنین پدیدهای بسیار رایج شده است (منطقی، 1383) و با توسعه اینترنت به مناطق دوردست و سنتیتر، بهراحتی میتوان پیشبینی کرد که در سالهای آینده، گستره و عمق آثار آن افزایش قابل ملاحظهای پیدا خواهد کرد. در واقع جوان ایرانی در خانواده سنتی پیرامونی، امکانات ارزان و کم دردسر فضای مجازی برای برقراری ارتباط با جنس مخالف را، بهسختی با دردسرهای ازدواج پر هزینه سنتی عوض خواهد کرد. این واقعیت خودبهخود به پیشبینی کاهش نرخ ازدواج در میان جوانان ایرانی در سالهای آتی منجر میشود.
چنانکه گفته شد، اینترنت رسانهای با امکاناتی متفاوت از تمامی رسانههای پیش از خود و واجد تمام امکانات آنهاست. بنابراین طبیعی است کسانیکه از این رسانه استفاده میکنند ظرف مدت کوتاهی به لحاظ آگاهی از دیگران فاصله بگیرند. این شکاف آگاهی میتواند به بزرگتر شدن شکاف نسلی میان نسل سوم و نسلهای پیش از آن منجر شود. بوربور (1383) با انجام تحقیقی بر روی کاربران ایرانی اینترنت، نشان داده است که اینترنت در ایران شکاف نسلی را عریضتر کرده است.
ایمیل: تبیینهای مختلفی میتوان برای اقبال عمومی جوانان به اینترنت ارائه نمود. یکی از این دلایل، میل به ارتباط داشتن است. جامعه ایران به لحاظ قانونی جامعهای سنتی و اقتدارگراست. در ایران گاهی مرز میان سیاست، دین و قانون مشخص نیست (اشمیت ، 2006) و بنابراین جوانان جامعه ایران با شرایط بسیار پیچیدهای روبهرو هستند که راهبرد حل این بحران را افزایش ظرفیتهای ارتباطی خود میدانند. تحقیقات نشان میدهند که میان جوانان ایران، ایمیل بیشترین میزان استفاده را از امکانات دیگر اینترنت دارد (میردامادی، 1380؛ جباری، 1383؛ بوربور، 1383؛ سپنجی، 1382؛ رشیدیان، 1382؛ منتظرقائم و تاتار، 1384). ویژگی ایمیل یعنی انعطافپذیری زمانی (کیوسیس ، 2002) و ماهیت ارتباطی، آن را به یک وسیله بسیار تعاملی تبدیل میکند (فربر و دیگران، 2005؛ کیوسیس، 2002؛ مک میلان ، 2002). ایمیل به دلیل داشتن ویژگی مجازی بودن، نوشتاری بودن و گمنامی میتواند حس امنیت و حفظ حریم خصوصی را در کاربر ایجاد کند. ایمیل وسیلهای است که جوانان جامعه ایران را به جوانان سایر نقاط جهان متصل میکند و باعث میشود بخشی از ساز و کارهای کنترل ارتباطات شخصی، از اختیار اقتدار سنتی حاکم بر رفتار جوانان، خارج شود. ارزانی اینترنت باعث میشود جوانان ایرانی از آن بهخوبی بهره بگیرند. گروههای اینترنتی میتوانند با ایجاد ایمیل مشترک، یک مطلب را به همه اعضا ایمیل کنند. بدین ترتیب امروزه شاهد ظهور گروههای خرده فرهنگی ایرانی در اینترنت هستیم که بدون داشتن ارتباط چهره به چهره، جماعت اینترنتی تشکیل میدهند. دایره این گروهها بسیار گسترده بوده و طیفی از موضوعات اخلاقی تا هرزنامهها، مطالب مستهجن، نگرشهای مذهبی، غیرمذهبی و ضدمذهبی، ورزشی، سیاسی و... را دربر میگیرد. بعضی از گروههای اینترنتی محتواهای خاص مثل آدرس جدیدترین فیلترشکنها را برای اعضای خود ارسال میکنند. استفاده از ایمیل برای ارسال خبرنامهها، مخصوصآ از بعد از فیلترینگ گسترده اینترنت در سال 1382 (محبی، 1385) افزایش داشته است.
از سوی دیگر مجازی بودن ایمیل قابلیت اعتماد به آن را کاهش میدهد. با قطع شدن اینترنت و فراموش کردن کلمه عبور، ارتباط شخص با صندوق پستی مجازی قطع شده و گاهی زندگی او در جهان واقعی نیز مختل میشود. همچنین بسیاری از افراد نمیدانند که محتوای ایمیل آنها برای عده زیادی قابل مشاهده است. گذشته از مراکز خدمات اینترنتی، مراکز دولتی و امنیتی و هکرهای مستعد هم میتوانند بهطور ناشناس به کلمه عبور شخص دست پیدا کنند و گذشته ارتباطی او را تحریف کرده یا در اختیار خود بگیرند.
چت: چت یکی از پرطرفدارترین امکانات اینترنت در ایران است. گسترش سریع کافینتها در سطح شهرهای ایران را میتوان نتیجه علاقه جوانان ایرانی به چت دانست (منطقی، 1383). از آنجا که روابط میان دو جنس مخالف در ایران کنترل میشود، برای جوانانی که چنین روابطی را ترجیح میدهند، اتاقهای چت مکان مناسب، ارزان و کمخطری برای گفتوگوهای طولانی با جنس مخالف است. چت به جوان ایرانی کمک میکند تا با دنیاهای دیگر ارتباط برقرار کند و حس تعامل با غریبههایی را که توان آسیب رساندن به او را ندارند، تجربه کند. مطابق تحقیق نیکبخش (1383) میان گمنامی کاربران و شکلگیری روابط صمیمانه در اتاقهای گفتوگو رابطه مستقیم وجود دارد.
در اینترنت فرد میتواند هویتهای متفاوتی از خود ارائه دهد و از جبر بدن رهایی یابد و یا حداقل حس رهایی از این جبر را تجربه کند. فرد میتواند چهره، اندام و موقعیت اجتماعی خویش را دوباره بسازد. اتاقهای چت با موضوعات خاص به گروههای جوانان کمک میکند با همفکران و گاهی مخالفانشان وارد گفتوگو شوند و این مسئله باعث تقویت هویت در جوانان خواهد شد. اتاقهای چت باعث میشوند که رفته رفته افراد یاد بگیرند با افراد گوناگونی ارتباط برقرار کنند و خود را برای مواجهه با موقعیتهای غیرمترقبه آماده کنند. تحقیقات نشان داده که چت توانسته مهارتهای ارتباطی جوانان ایرانی را بهبود بخشد. نیکبخش (1383) گزارش میکند که میان سابقه حضور افراد در اتاقهای چت و برقراری رابطه صمیمانه رابطه مستقیم وجود دارد.
ماهیت گفتوگو و نقش آن در پیشگیری از کلیشهسازی در چت هم تأیید شده است. تاریوردی (1383) نشان میدهد که بحثهای دینی در اتاقهای چت بیشتر برای کشف حقیقت انجام میشود. نتایج این تحقیق نشان دادهاند که جوانان ایرانی در مواجهه با عقاید دینی مخالف در اتاقهای چت، تحمل بیشتری در مقایسه با تعاملات در جهان واقعی از خود نشان میدهند.
علاوهبر این، چت محل برابریهاست، با کمی چشمپوشی میتوانیم مدعی شویم که جایگاه طرفین گفتوگو در ارتباطات مجازی برابر است. داشتن کمی مهارت تایپی و احتمالا دانستن یک زبان بینالمللی، امکانات بینظیری برای ابراز خود و کسب آگاهی از جهانهای دیگر در اختیار جوانان قرار میدهد.
از سوی دیگر، چت باعث تلف شدن وقت جوانان و فاصله گرفتن آنها از واقعیت شده است. برتون و اوکانر (2007) به نقش چت در گذراندن زمان به بطالت اشاره میکنند. آنها
معتقدند چت و سایر امکانات مشابهی که رسانههای نوین در اختیار افراد قرار داده، جای رفتارهایی مثل اطلاعجویی، یا بازیهای سالمتر مثل بازیهای فیزیکی را گرفته است. مطابق نظرسنجی انجام شده طی یک دوره یک ماهه در سال 1384، چت نزد کاربران اینترنت بیشتر جنبه سرگرمی و تفریح داشته است. به گزارش بخش نظرسنجی سایت آی آر تی ان در این
نظرسنجی مجموعآ تعداد 3 هزار و 118 نفر بازدیدکننده شرکت کرده بودند، که 94/31 درصد از آنها برای تفریح و 71/22 درصد از آنها برای دوستیابی از چت استفاده میکنند و تنها 39/21 درصد از کاربران برای تجارت و حل مشکلات خود از چت استفاده میکنند (به نقل از تقوایی، 1384).
برخلاف انتظار، ویژگیهای اتاقهای چت، نتوانسته بهطور کامل گروههای حاشیهای را به فعالیت وادارد. بولر (2007) نشان میدهد که گروههای حاشیهای در چت هم میتوانند به انزوا رانده شوند. در واقع در اتاقهای چت با تعداد زیاد کاربران، دلایل روانشناختی میتواند فرد را از قرار گرفتن مقابل فضای فکری حاکم بازدارند.
چنانکه گفته شد، یکی از ویژگیهای مورد علاقه چت برای جوانان ایرانی امنیت بالای آن در مخفی نگه داشتن هویت فرد برای طرف دیگر چت است (منطقی، 1383). این ویژگی میتواند خطرناک باشد. موارد زیادی از اغفال در حین چت اتفاق میافتد. به عنوان مثال، تیلور و کوئیل (2003) به مواردی از فریب کودکان و بهرهکشی جنسی از آنان از طریق چت اشاره میکنند. آنها نشان میدهند که چگونه باندهای تبهکار از طریق اتاقهای چت، کودکان را اغفال کرده و آنها را به مکانهای خاص راهنمایی میکنند. قربانیان چنین روشهایی در ایران، بیشتر دختران هستند.
افراط در چت کردن میتواند اثرات زیانبار روانی به همراه داشته باشد. یونگ (1996) معتقد است اعتیاد اینترنتی به معنای استفاده بیش از حد از اینترنت، گاهی به بیماریهای جسمی یا روانی منجر میشود. از دید او اتاقهای چت منبع اصلی اعتیاد اینترنتی هستند.
وبلاگ: وبلاگ پدیدهای است که بیش از سایر امکانات اینترنت، فضای سیاسی چند سال اخیر ایران را تحتتأثیر قرار داده است. اساسآ وبلاگ در ایران پدیدهای متعلق به دهه 1380 است و تا قبل از سال 1380 حتی نام آن هم به گوش کمتر ایرانی رسیده بود. در 16 شهریور ،1380 سلمان جریری اولین وبلاگ فارسی زبان را تأسیس کرد (قاسمی، 1382؛ علوی، ؛1384 نمازیخواه، 1386). زنان ایران خیلی زود به قابلیتهای وبلاگ پی بردند و به بهترین شکل از آن استفاده کردند. شهرزاد عالم فاتحی و مرجان عالمی اولین وبلاگنویسان زن ایرانی بودند که در 15 آبان 1380 وبلاگ فارسی خود را راه انداختند. بعد از آن وبلاگ طناز از 17 آبان 1380 و وبلاگهای خورشید خانم و افکار پراکنده یک زن منسجم از 18 آبان 1380 کار خود را آغاز کردند (سیدعلوی، 1384). در ایران بیش از دو میلیون وبلاگ فعالیت میکنند (ضیاییپرور ،URL) که حدود 100 هزار از این وبلاگها بهطور مرتب به روز میشوند (نمازیخواه، 1386).
از آنجا که اینترنت هنوز غرب وحشی رسانههاست، فضای وبلاگی جایی است که افراد میتوانند هر مطلبی را در آن مطرح کنند (کربل و بلوم، 2005). وبلاگها میتوانند رو در روی جریان مسلط رسانهای قرار گیرند (کربل و بلوم، 2005؛ وال، 2005؛ سیگارچی، 2005؛ پین، 2005؛ کاهن و کلنر، 2004؛ منتظرقائم و تاتار، 1384؛ خلیلی، 1384). بنابراین وبلاگها میتوانند در کشوری مثل ایران بهآسانی ایدئولوژی و عملکرد حاکم را به چالش بکشند. وبلاگها خبرها را فیلتر نشده ارائه میکنند (رابینسون، 2006) و بنابراین دست حاکمیتها را برای تحریف و هدایت جریان خبری میبندند. اما دولت ایران در سال 1382 فیلترینگ اینترنت را به صورت جدیتری پی گرفت.
از سوی دیگر، وبلاگها نیاز به دانش فنی کمی دارند (وال، 2005؛ فیوت و پیر ، 2005) و به همین دلیل است که در میان جوانان ایرانی با هر سطحی از تخصص، وبلاگنویسان فعالی دیده میشود. راحتی کار با وبلاگها، ارزانی، گمنامی، شخصی بودن و جهانی بودن وبلاگ باعث شد جوانان ایرانی چنان به وبلاگنویسی روی آورند که در یک مقطع زمانی، زبان فارسی بتواند به چهارمین زبان وبلاگنویسی جهان تبدیل شود (منطقی، 1383). مورد دیگری از اثربخشی وبلاگهای ایرانی، جریان تحریف نام خلیج فارس توسط مجله نشنال جئوگرافیک بود که اعتراض وبلاگهای ایرانی باعث شد مجله نشنال جئوگرافیک نام خلیج فارس را تصحیح کند. چنانکه گفتیم جوانان ایران بومی ـ جهانیگرا هستند و هردو وجه در آنها نیرومند است. عیاری (1384) نشان میدهد که ملیگرایی در میان وبلاگهای ایرانی فقط مختص به ایرانی بودن نیست بلکه وبلاگهای ضد ایرانی و قومیتگرا هم در فضای وبلاگی ایران بهشدت فعال هستند. در هردو گروهِ قومیتگرا و ملیگرا شاخصهای جهانیگرایی مثل مذهب، نوشتن به زبانهای بینالمللی و استناد به قوانین و سازمانهای بینالمللی مشهود است. فضای وبلاگی ایران نشان میدهد که خودی ـ دیگریهای جدیدی در این کشور در حال شکلگیری است.
اهمیت وبلاگها و تأثیرگذاری آنها بر روندهای سیاسی وقتی مشخص میشود که بدانیم در انتخابات ریاست جمهوری 1384 و همینطور انتخابات شورای شهر 1385 بسیاری از کاندیداها دست بهکار ساختن وبلاگ شدند (نمازیخواه، 1386).
در پیمایشی کیفی که از سوی سازمان ملی جوانان در سال 1383 صورت گرفت، اکثر پاسخگویان معتقد بودند که وبلاگ برای بیان نظرات اجتماعی و اندیشهها جایی امن است. فضای وبلاگ و وبلاگنویسی برای نمونههای موردنظر چیزی بیش از تفریح و سرگرمی است. بسیاری از آنها بخشی از تنهایی خود را، که از خصایص زندگی عصر مدرن است، در این محیط و با دوستانی ناپیدا تقسیم میکنند. و اما درمورد روابط اجتماعی، بالاخص درمورد ارتباط با جنس مخالف، اگرچه برای تمامی وبلاگنویسان امکان آن در ابتدای شروع وبلاگنویسی مفروض نبوده است، اما اکثر آنها اذعان داشتهاند که وبلاگ توانسته برای آنها موقعیت جدیدی را در ارتباط با جنس مخالف، آن هم در زمینه اندیشه و تبادل نظر فراهم کند. نکته قابل توجه دیگر این گزارش آن است که اغلب پاسخگویان در فضای مجازی وبلاگ که مجبور به برخورد فیزیکی با دیگران نیستند، بسیار آزادانهتر رفتار و فکر میکنند و مینویسند. جالب آنکه دختران وبلاگنویس در این مورد با پسران برابری میکنند.
ویژگیهای خاص وبلاگ باعث شد که در سالهای اولیه گروههای غیرمذهبی و ضدمذهبی از این رسانه کم دردسر و ارزان برای اشاعه افکار خود استفاده کنند. به همین دلیل درابتدا اصطلاح وبلاگ با دگراندیشی سیاسی و مذهبی همراه شده بود. اما جوانان مذهبی خیلی زود به قابلیتهای وبلاگها پی بردند و آن را ابزار خوبی برای ارائه و گسترش عقاید خود یافتند. خبرگزاری قرآنی در سال 1384 اقدام به راهاندازی جشنواره وبلاگنویسی قرآنی نمود که در این جشنواره بیش از 1700 وبلاگ با بیش از هفت هزار پست در 18 رشته و به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی شرکت کردند . پس از جشنواره وبلاگنویسی قرآنی موج جشنوارهها و مسابقات وبلاگنویسی مذهبی در ایران به راه افتاده و هنوز هم این حرکت ادامه دارد. از جمله این موارد میتوان از مسابقه اینترنتی «وحدت اسلامی»، مسابقه وبلاگنویسی «از دلهایمان برای حسین(ع) بگوییم»، مسابقه وبلاگنویسی «پیامبر اعظم» حوزههای علمیه خواهران، مسابقه «وبلاگنویسی امام رضا» و... نام برد .
نتیجهگیری: ظهور نسل Y در ایران و نتایج احتمالی
همانطور که گفتیم نسل Y چهار ویژگی عمده دارد: الف. استفاده از اینترنت؛ ب. تغییرخواهی؛ پ. ناهمسازی سیاسی؛ و ت. مسئولیت اجتماعی. در نتیجه بررسی پژوهشهای انجام شده در اینجا نشان میدهد که هر چهار شرط نسل Yدر ایران تأمین میشود. بدین ترتیب میبینیم که استفاده زیاد جوانان ایرانی از اینترنت، تغییرخواهی آنها، ناهمسازی سیاسی که در برخی موارد به تندروی و تخریب سیاسی هم میانجامد، و مسئولیتپذیری اجتماعی در قبال آنچه در جامعه میگذرد، باعث شده که نسل Y با ویژگیهای ایرانی در ایران شکل بگیرد. بدین ترتیب، در ایران نسل Y با تفاوتهای بومی مشخص میشود. به عنوان مثال،اینترنت در میان جوانان ایرانی تغییرات هویتی زیادی ایجاد کرده است. این رسانه نوین باعث شده که روابط جوانان با گروههای همالان، جنس مخالف، همکلاسان، اعضای خانواده، سایر هموطنان و ساکنان بقیه نقاط جهان به صورت بنیادین دچار تغییر شود. وقتی تغییر در ذات روابط اتفاق بیفتد، تغییر هویتی ــ نه از نوع سیال و پویای آن که ویژگی هویت است، بلکه از نوع بنیادین و همهجانبه آن ــ اجتنابناپذیر خواهد بود.
تجربه چند ساله اینترنت در ایران نشان داده که این رسانه جدید قابلیتهای فراوانی برای پر کردن اوقات فراغت جوانان ایرانی نسل Y دارد. هر چند برخی متفکران به نوع تفریحات مجازی خرده میگیرند اما نباید فراموش کرد که در کشوری که اعتیاد، یکی از معضلات اصلی جوانان آن است، دل دادن به امور غیرواقعی فضای مجازی بهمراتب کمخطرتر از تن دادن به واقعیت دنیای مجازی حاصل از مصرف مواد مخدر است. گذشته از این، تفریح با کمک اینترنت و چت میتواند به آشنایی جوانان با جهانهای دیگر و افزایش تحمل بینفرهنگی منجر شود که این هردو باعث تقویت انسجام اجتماعی خواهد شد. تفریحات اینترنتی برای جوانان ایران این امکان را ایجاد میکند که اطلاعات خود از جهان پیرامون را افزایش دهند و این مسئله میتواند نقش مثبتی در کارآفرینی داشته باشد. همچنین روابط اینترنتی با جوانان کشورهای دیگر میتواند تصویر مثبتی از کشور ایران ایجاد کند و این مسئله در ابعاد بینالمللی اهمیت بسیار دارد.
اینترنت در فرآیند هویتیابی جوانان نسل Y در ایران بیش از هر رسانهای نقش داشته است. زنان با کمک اینترنت توانستهاند هژمونی سنتی مردانه را دور بزنند و بدون نیاز به مقابله با مبانی مادی اقتدار مردسالارانه، در فضای مجازی خود واقعی و مطلوب خود را به دیگران ارائه کنند. دانشجویان هم در سالهای اخیر توانستهاند برای خود در اینترنت تریبونهایی کسب کنند که قبل از آن باید برای بهدست آوردنش هزینههای بیشتری میپرداختند.
اینترنت به گروههای حاشیهای جوانان نسل Y ایران صدا داده و بنابراین به آنها در کسب مشروعیت کمک کرده است. به همین دلیل میتوان انتظار داشت که در سالهای آینده تعداد گروههای کوچک و قدرت آنها افزایش یابد. احتمالا در سالهای آینده شاهد فعالیتهای منسجمتر و سازمانیافتهتر گروههای شیطانپرست، ضداجتماعی، تروریست، حافظ صلح، دوستدار طبیعت، حامیان اخلاق اجتماعی و غیره، در ایران خواهیم بود.