نوع مقاله : علمی

نویسندگان

1 استادیار جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد و پژوهشگر اجتماعی

2 کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی

چکیده

همسایگی بخش مهمی از فضای عمومی شهراست که فرصت ارتباط اجتماعی را برای ساکنین فراهم می آورد و از این جهت در تقویت انسجام شهر سهم مهمی دارد. تحلیل ثانویه داده های همسایگی بر روی 30 شبکه همسایگی در سه منطقه برگزیده شهرمشهد به روشنی نشان می دهد که انسجام رابطه ای شبکه همسایگی این شهر کمتر از حد متوسط و بیشتر نیز متکی بر پیوندهای ضعیف همسایگی است و انسجام ارزشی شبکه نیز از لحاظ شدت علائق ارتباطی و تعهدات محلی ضعیف  اما از نظر اشتراک علائق و تعهدات نسبتا بالاست. تحلیل چندگانه انسجام رابطه ای و ارزشی شبکه همسایگی نیز حاکی از این است که متغیرهای ثبات مسکونی ، تراکم مسکونی ، تنوع پایگاهی ، تنوع قومی ، مذهبی و محلی در تغییرات انسجامی شبکه دخیل هستند و در این میان دو متغیرنخست یعنی ثبات مسکونی و تنوع پایگاهی سهم بیشتری در این تغییرات دارند.  

کلیدواژه‌ها

مقدمه

عرصه عمومی [1] نقش مهمی درحیات شهری دارد و مطالعه تعاملات و روابط اجتماعی شهروندان در بطن این عرصه یکی از موضوعات کانونی در جامعه شناسی شهری می باشد. همسایگی[2] ازجمله مهمترین واحد های اجتماعی است که سازنده وقوام بخش عرصه عمومی در شهرها می باشند.عرصه عمومی محلی است که مجال رو در رو شدن و مواجهه را فراهم می کند و پیوند های اجتماعی را تقویت می کند. همسایگی قلب اجتماع محلی است و در برابر اضمحلال ناشی از  خصوصی شدن مقاومت می کند (Talen, 1999). براین اساس یکی از مهمترین نگرانی های جامعه شناسان و دست اندرکاران مدیریت شهری حفظ و استمرار حضور همسایگی درعرصه عمومی می باشد.

با رشد روز افزون شهر نشینی و تشکیل کلان شهرها ، جامعه شهری بیش از هرزمانی با مسئله اضمحلال محله یا  همسایگی مواجه گردیده است. رشد شتابان شهر همراه با غلبه فضاهای مجازی و توسعه روابط الکترونیک در شهرهای مدرن، علاوه براینکه گرمی روابط اجتماعی را در شهرها کاهش و زمینه بیگانگی جمعی را فراهم آورده ، اهمیت اجتماعی مکان و هویت های محلی (از جمله همسایگی) را شدیدا تضعیف نموده است (ممتاز ، 1381). با ضعیف شدن پیوند های سنتی اجتماع محلی، ارتباطات خویشاوندی، باورهای دینی مشترک و ارزشهای اخلاقی نیز جای خود را به گمنامی، فردگرایی و رقابت داده و سبک های جدیدی از زندگی در شهر بوجودآورده است (Forrest & Keans, 2001).

      یکی از موضوعات مهم در مطالعات جامعه شناختی شهر در دوره اخیر، موضوع همسایگی  و مفهوم "اجتماع از دست رفته[3]" است که به معنای فقدان احساس نسبت به اجتماع بواسطه فقدان تعامل اجتماعی همسایگی در یک مکان مشخص است (Talen, 1999). دربسیاری ازکشورهای پیشرفته ، موضوع مهم در زمینه همسایگی توجه به کاهش سطح اعتماد، اضمحلال شبکه های اجتماعی، اضمحلال هنجارها و ارزشهای مشترک و فقدان "انسجام اجتماعی"[4] است(Priemus, 2004). به همین جهت، بازسازی شبکه های اجتماعی و افزایش انسجام در شبکه همسایگی، نقطه کانونی سیاست های تجدید حیات شهری در بسیاری ازکشورهاست[5] .(Flint & kearns, 2006)

     اگرچه تجربه همسایگی در کلان شهرها درکشورهای مختلف، تفاوت هایی با هم دارد و از این جهت نیز نتایج متفاوتی برحیات شهری دارد لکن در این باره توافق کلی وجود دارد که همسایگی  بخش مهمی از فضای عمومی شهر است که مجال ارتباط و پیوند اجتماعی را برای ساکنین فراهم می آورد و تضعیف آن باعث فرسایش انسجام شهر     می گردد.

مقاله حاضردرصدد است با تحلیل ثانویه داده های یک تحقیق پیمایشی در زمینه روابط همسایگی در شهر مشهد[6] ضمن ارائه تصویری از انسجام شبکه های همسایگی ، تحلیلی اجمالی از عوامل تقویت یا تضعیف انسجام شبکه همسایگی دراین کلان شهر شهر را نیز ارائه دهد.  

 

مروری بر سوابق

همراه با نگرانی و دل مشغولی سیاست گزاران و مدیران شهری از تضعیف  شبکه های همسایگی  در  کلان شهرها، محققان نیز با طرح مفاهیمی همچون عرق همسایگی[7]، احساس همسایگی [8]، تعلق همسایگی [9]، انسجام همسایگی[10]  توجه خود را معطوف به فرسایش پیوند ها و انسجام در عرصه همسایگی و به نحو اولی در عرصه عمومی و حیات شهری نموده اند. باید خاطر نشان ساخت که همسایگی و آثار اجتماعی ناشی آن در محیط های شهری مدرن، یکی از پر نفوذ ترین و پر اقبال ترین موضوعات پژوهشی در جامعه شناسی شهری و حوزه های مرتبط می باشد.

تنوع و تعدد پژو هشهای مرتبط با موضوع همسایگی خود  گویای مطلب است. رابطه متغیر هایی همچون سلامت جسمی و روانی(Ellaway, Macintyre, & Kearns, 2001) (Gomes & Muntaner, 2005) (Blakely, Kennedy, & Kawachi, 2001) (Kawachi, Kennedy, & Glass, 1995) (Cattell, 2001) ، جرم و بزهکاری و مشکلات رفتاری (Browning, Bunrington, Leventhal, & Gunn, 2008) (Caughy, Nettles, & O cambo, 2008) ، رفتار ها ونتایج تحصیلی فرزندان (Emory, Caughy, Harnis, & Franzini, 2008) (Plybon, Lorraine, Butler, Belgrave, & Allison, 2003) و مشارکت سیاسی (Hays & Kogl, 2007)، سرمایه اجتماعی (Hays & Kogl, 2007) (Brisson & Usher, 2007)  (Warr, 2005)  با مقوله همسایگی  نمونه هایی از دلمشغولی های محققان این عرصه می باشد .

در بین موضوعات فوق، سرمایه اجتماعی از پرنفوذ ترین مفاهیم است  ودلیل آن سهمی است که همسایگی در ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی دارد و براین اساس ، سیاست گذاری های مرتبط با همسایگی معطوف به حمایت از سرمایه اجتماعی و حفظ و ارتقاء آن می باشد (Forrest & Keans, 2001).

ازآنجایی که انسجام اجتماعی یکی از مولفه های مهم سرمایه اجتماعی است، عموما محققان به تحلیل وتبیین شبکه ها وپیوندهای اجتماعی در بطن فضای همسایگی پرداخته اند و از این طریق تلاش نموده اند تا اولا میزان انسجام درشبکه همسایگی را تعیین نمایند و ثانیا عوامل موثر بر میزان انسجام  شبکه را تعیین نمایند.

       بر این اساس ، عموما محققان در پی عوامل قوام بخش یا زوال بخش انسجام در روابط همسایگی بوده اند . عدم تجانس فرهنگی و زبانی (Forrest, Grang, & Nagi,2002) ، ساختار شبکه و حجم روابط خارج از همسایگی  Wellman and Wortly,1990)،  (Henning & Lieberg, 1996 ،کیفیت پایین منازل مسکونی ، شلوغی و سروصدا، وضعیت نامناسب اقتصادی ساکنین  (Thomese & Van Tilburg, 2000) از جمله عواملی هستند که بر پایه یافته های پژوهشی به کاهش انسجام در شبکه همسایگی می انجامند.

در مقابل ، برخی از تحقیقات بر نقش مثبت عوامل زیر بر تقویت انسجام واحدهای همسایگی صحه گذاشته اند :

متغیر بودن شبکه و دردسترس بودن منابع و ظرفیت های بیشتر  (Cattell, 2001، استفاده از فناوری اطلاعات  (Wellman, Barry. 2001) ، تاهل ؛ افراد متاهل بیشتر از مجردین به روابط همسایگی اهمیت می دهند ، تحصیلات ودرآمد بالا  Campbell & Lee, 1992) ، مدت اقامت و ثبات در سکونتrohe & stewart,1996) (  (Forrest, Grang, & Nagi,2002)،(Campbell & Lee, 1992) ، جنسیت ؛ همسایگی برای زنان اهمیت بیشتری دارد چرا که  نسبت به مردان کمتر در بیرون از خانه کار می کنند و وقت بیشتری را با همسایگان می گذرانند (Campbell & Lee, 1992) ، سن ، افراد مسن وقت بیشتری را به موضوع همسایگی اختصاص می دهند و در نتیجه اهمیت بیشتری برای آن قائلند  (Campbell & Lee, 1992) (Guest & Wierzbicki, 1999).

در عرصه پژوهشهای فوق  ، محققان از شاخص ها و ومولفه های متنوعی برای  پوشش مفهوم انسجام  در واحد های  همسایگی استفاده کرده اند که مهمترین آنها بدین قرار است :

ارزشها و هنجارهای مشترک  (Buckner, 1988) (Sampson, Raudenbush, & Earls, 1995) ، شبکه های حمایت اجتماعی همسایگی  (Buckner, 1988) (Glynn, 1981) ، احساس تعلق و پیوستگی  (Stone & Hughes, 2002) (Puddifot, 1995) ، کنش جمعی از طریق سازمان های همسایگی  (Helly, 2003) (Stone & Hughes, 2002) ، احساس اعتماد و انسجام  (Sampson, Raudenbush, & Earls, 1995)، رضایت از همسایگی  (Buckner, 1988) (Forrest & Keans, 2001) ،احترام به همسایه و مدارا با آن  (Stone & Hughes, 2002)، فعالیت های همسایگی از قبیل : مبادلات  کلامی وغیر کلامی دوستانه ، ورفت وآمد با هم  (Unger & Wandersman, 1982).

       از دیگر نکات قابل توجه درمطالعه انسجام واحدهای همسایگی، تاکید بر شبکه روابط اجتماعی در بین همسایگان و توجه به روش تحلیل شبکه[11] می باشد. (Campbell & Lee, 1992) (Cattell, 2001) (Henning & Lieberg, 1996) (Thomese & Van Tilburg, 2000) .

همچنین طرح نظریه پیوند های ضعیف[12] توسط گرانوویتر (Granovetter, 1973) عرصه پژوهشهای همسایگی را با  این مسئله مواجه ساخته است که آیا تقویت انسجام همسایگی و به عبارتی حرکت به سمت پیو ندهای قوی [13] در سطح گروههای کوچک با همبستگی اجتماعی درسطح اجتماع عام (دراینجا اجتماع عام شهری)درتقابل قرارنمی گیرد؟

یافته های پژوهشی در این میان به نتایج متفاوتی انجامیده است به گونه ای که برخی از محققان نشان داد ه اند که تقویت پیوند های همسایگی لزوما به کاهش انسجام در اجتماع عام منجر  نمی شود  (Putnam, 2000) ودر مقابل ،گروهی دیگر از محققان نشان داد ه اند که میزان بالای همبستگی در سطح همسایگان تعهد به شهر یا اجتماع بزرگتر را کاهش می دهد (Forrest & Keans, 2001)  (Kearns & Forrest, 2000).

البته با الهام از نظریه راسل آکف (Ackoff,1972,1981) ، رویکرد ثالث چنانچه دراین مقاله اتخاذ گردیده این      می تواند باشد که وقتی جامعه یک نظام کل یا " اجتماع اجتماعات" تلقی می شود ؛ اجتماعاتی که ممکن است باهم ناسازگاریهایی داشته باشند ، در این صورت انسجام اجتماعات مختلف که سازنده این نظام کل هستند می تواند مکمل هم باشد نه متضاد. دراین صورت به جای تاکید بر انسجام " این یا آن "  اجتماع می توان بر انسجام  " این و آن " اجتماع تاکید نمود.

 

چارچوب نظری انسجام شبکه همسایگی

درادبیات جامعه شناسی انسجام عموما به عنوان یک "صفت ساختاری [14]" انتظام بخش شناخته می شود هرچند در این باره که صفات ساختاری چگونه بوجود  می آیند، دربین جامعه شناسان اختلاف نظر وجود دارد. برخی ازجامعه شناسان کلان نگر (مثل پیتر بلاو، 1977)، تحلیل صفات ساختاری را مستقل از فرایندهایی می دانند که دربین افراد رخ می دهد وبرخی( مثل کالینز، 1986) نیز،  صفات ساختاری راحاصل تجمع رفتارهای فردی          می دانند” (Turner; 1993,124).  با الهام از جمع بندی خلاقانه جاناتان ترنر(1993) از آراء مختلف جامعه شناسی نظم بویژه دیدگاه های جامعه شناختی کلان نگر که تاحد زیادی سوابق نظری و تجربی  انسجام در شبکه همسایگی به شرح پیش گفته را نیز تحت پوشش مفهومی خود قرار می دهد ، می توان به یک تعریف روشن از انسجام شبکه همسایگی  دست یافت و تغییرات آنرا در چارچوب یک مدل تحلیلی ، شرح داد. علیرغم برخی اختلافات در تعریف “ انسجام” ، این مفهوم غالبا به عنوان یک برچسب  مناسب برای چندین فرایند مرتبط با یکدیگر به کاررفته و اندازه آن نیز همراه با سه بعد جداگانه زیر تغییر پیدا می‌کند :

1. میزان هماهنگی[15]  در بین واحدهای اجتماعی

2. میزان وحدت نمادی[16] در بین واحدهای اجتماعی

3. میزان تقابل و تضاد [17] در بین واحدهای اجتماعی(همان : 189).

بدین ترتیب در هر مجموعه از واحدهای اجتماعی از جمله شبکه همسایگی، انسجام  اجتماعی همواره برحسب میزان هماهنگی ، وحدت نمادی و تقابل بین واحدهای تشکیل دهنده آن قابل تعریف خواهد بود. بعلاوه همواره مکانیزم ها و فشارهای گزینشی[18] معینی برای مواجهه و حل مسائل انسجامی در هرشبکه ای وجود دارد که درنظریات کلان تحلیلی ، معمولا بر روی سه مکانیزم تاکید بیشتری صورت می گیردکه به ترتیب مسائل سه گانه انسجام عبارتند از" ادخال و وابستگی متقابل ساختاری[19] ، وفاق یا تعمیم ارزشی[20] و  تمرکز سیاسی" (همان : 190). در نوشتار حاضر به تناسب موضوع مقاله تنها بر روی دو مکانیزم  هماهنگی و وحدت نمادی که فهم روشن تری از انسجام شبکه همسایگی را فراهم می آورند ، تاکید شده و ذیلا توضیحاتی در باره فشارهای گزینشی مربوط ارائه می گردد :

(1)    ادخال و وابستگی ساختاری مکانیزمی برای حل مشکل هماهنگی ساختاری است. برحسب این مکانیزم ، با ادغام واحدهای کوچکتردر درون واحدهای بزرگترو ایجاد وابستگی و روابط متقابل و کارکردی دربین آنها مساله هماهنگی مرتفع می گردد. ادخال و وابستگی درشبکه همسایگی ازطریق گسترش تعداد و روابط متقابل همسایگان صورت می گیرد. براین اساس هرچه گستردگی (اندازه) شبکه همسایگی و همچنین تراکم و قرینگی روابط اجتماعی همسایگان بیشتر باشد، انسجام رابطه ای(هماهنگی ساختاری) شبکه همسایگی بیشترخواهد بود.

(2)   وفاق یا تعمیم ارزشی  مکانیزمی برای حل مشکل وحدت نمادی است.برحسب مکانیزم وفاق ارزشی ، واحدهای اجتماعی براساس نمادهای مشترک مثل زبان ، ارزش ها و باورها به وحدت می رسند و برحسب مکانیزم تعمیم ارزشی ، توافق بر روی فراگیرترین ارزش ها ، ملاک وحدت قرار می گیرد. دراین حالت، به میزانی که ارزش های تعمیم یافته با ارزش های ویژه فرهنگی طبقات، خرده ‌فرهنگ‌ها یا خرده‌گروهها سازگاری داشته باشد ، وحدت بیشتری حاصل می شود و بالعکس.درعین حال این نکته را نمی توان نادیده گرفت که مشکل وحدت نمادی بویژه در شرایط  تنوع اجتماعی همواره با یک تعارض بالقوه روبروست و ممکن است اثردوگانه و متضادی بر انسجام اجتماعی داشته باشد. چنانکه ممکن است تاکید بر ارزش های عام و نادیده گرفتن ارزش های خاص ، باعث تعارض خرده گروهها گردد . مساله وحدت نمادی درشبکه همسایگی  برحسب میزان توافق و اشتراک ارزشی همسایگان قابل رفع خواهد بود. براین اساس هرچه اشتراک زبانی ، مذهبی و قومی و همچنین توافق بر روی ارزش های همزیستی مثل احترام , اعتماد ، نوعدوستی و... بیشتر باشد ، انسجام ارزشی (وحدت نمادی) شبکه همسایگی بیشترخواهد بود.   

بدین ترتیب می توان گفت انسجام شبکه همسایگی تابع دو فرایند عمده درونی شامل هماهنگی ساختاری و  وحدت نمادی در بین  اعضای شبکه (همسایگان) است و مشکل انسجامی شبکه در هریک از دو بعد مذکور به ترتیب با مکانیزم ادخال و وابستگی متقابل و وفاق یاتعمیم ارزشی رفع می گردد. ابعاد و فرایندهای درونی انسجام شبکه همسایگی را می توان مطابق شکل 1 نشان داد :

شکل (1) ابعاد و فرایندهای درونی انسجام شبکه همسایگی

ابعاد :

هماهنگی ساختاری شبکه

وحدت نمادی شبکه

فرایند  :

وابستگی متقابل همسایگان

وفاق ارزشی همسایگان

 

سوال مهم تئوریک این است که وابستگی متقابل و وفاق ارزشی تحت چه شرایطی در شبکه اجتماعی (همسایگی) تغییر پیدا می کند ؟ با الهام از نظریات کلان تحلیلی نظم ، فرایند انسجام را می توان به طور عمده متاثر ازدو فرایند تفکیک اجتماعی[21]  و فرایند تجمع اجتماعی[22] دانست و تغییرات انسجامی شبکه همسایگی را درقالب مدل سه گانه    " انسجام ، تجمع و تفکیک " اجتماعی تحلیل نمود. ذیلا ضمن ابتدا دو فرایند تفکیک و تجمع اجتماعی تشریح و سپس رابطه این دو با انسجام شبکه همسایگی مورد بحث قرار می گیرد :

 

 

1. فرایندهای تجمع اجتماعی

تجمع اجتماعی دراینجا به معنای زیاد شدن تدریجی افراد و واحدهای اجتماعی و ظرفیت‌های تولیدی آنها در فضاست. این تجمع درطی سه فرایند فرعی مرتبط با یکدیگر صورت می‌گیرد: " فرایند تراکم[23]یا تمرکز اکولوژیک که با فضای قابل دسترس و روش سازمان‌یافتگی فضا ارتباط پیدا می‌کند، فرایند رشد جمعیت که  به طورعمده با نرخ خالص مهاجرت به درون جمعیت و نرخ بازتولید جمعیت رابطه دارد و فرایند تولید که به سطح منابع جمعیت بویژه منابع مادی،سازمانی و تکنولوژیک مربوط می گردد " (همان:185). در شبکه همسایگی نیز فرایند تجمع با هرسه مکانیزم صورت می گیرد : تمرکز اکولوژیک همسایگی برحسب تراکم مسکونی ، سابقه سکونت و الگوی سکونت ، رشد همسایگی بر حسب رشد و جابجایی جمعیت ساکن در محله و  تولید منابع همسایگی نیز برحسب سطح منابع مادی (اقتصادی) ، سازمانی (سیاسی) و منابع تکنولوژیک (بویژه حمل و نقل و ارتباطات) و همچنین توانایی بسیج قدرت در محله مشخص می گردد. 

 

2. فرایندهای تفکیک اجتماعی

با افزایش تراکم ، اندازه/ نرخ رشد و تولید جمعیت، رقابت برای دستیابی به منابع در بین واحدهای اجتماعی نیز افزایش می‌یابد و چنین رقابتی، فرایند تفکیک را در بین افراد و واحدهای اجتماعی درون جمعیت فعال می سازد . تفکیک نتیجه دو فرایند چرخشی است که بطور متقابل یکدیگر را تقویت می‌کنند: فرایند نخست بر محور رقابت برای دستیابی به منابع، تخصصی شدن فعالیت ها[24] ، مبادله منابع و تمایز بخشی[25] می‌چرخد و فرایند دوم بر محور رقابت، مبادله. بسیج قدرت و کنترل منابع (همان : 8-187). از درون دو سیکل مذکور، سه شکل اساسی و به هم مرتبط از تفکیک اجتماعی بیرون می‌آید:"  

1. شکل‌گیری خرده گروههایی[26]  که همبستگی درونی آنها بالا و ساختار شبکه آنها نسبت به سایر خرده‌گروهها، متراکم تر است.

      2. شکل‌‌گیری خرده فرهنگ‌های[27] متمایزی که ذخائر دانش و اندوخته‌های نمادی آنها متفاوت از یکدیگر است و

     این تمایز هم علت و هم معلول شکل‌گیری خرده‌گروههاست.

3. و شکل‌گیری سلسله‌مراتب‌ها[28] که اندازه آنها بر حسب سهم نسبی کنشگران ازمنابع  مادی، سیاسی و فرهنگی تغییر پیدا می‌کند (همان).

براین اساس، تفکیک اجتماعی در هرشبکه اجتماعی به طورعمده برحسب تعدادخرده‌گروهها یامیزان ناهمگونی[29]، تعداد خرده‌فرهنگ‌ها یا میزان تنوع نمادی[30] و تعداد سلسله مراتب‌ها یا میزان نابرابریها[31] درآن مجموعه  قابل تعریف خواهدبود.فرایندهای تفکیک به شکلهای مختلفی در درون اجتماعات و شبکه های اجتماعی رخ می دهد. در شبکه همسایگی ، ناهمگونی اجتماعی عمدتا برحسب تنوع گروه بندی های محلی ، قومی و مذهبی ، تنوع نمادی برحسب تنوع فرهنگ (ارزش ها و باورها) محلی ، قومی و مذهبی و سلسله مراتب ها بر حسب تنوع پایگاه اقتصادی اجتماعی اعضای شبکه (همسایگان) تعریف می گردد. در شرایط همگونی قومی مذهبی ، تمایزات همسایگی عمدتا برحسب گروه بندی های شغلی، تحصیلی و درآمدی و تنوع نمادی نیز برحسب تنوع در"سبک زندگی[32] " آشکار  می گردد.    

 

3. رابطه فرایندهای تجمع ، تفکیک و انسجام اجتماعی

فرایند تجمع و تفکیک با دو مکانیزم های یادشده ذیل بایکدیگر پیوند خورده و انسجام شبکه اجتماعی (همسایگی) را تحت تاثیرخود قرار می دهند:

(1) نخست اینکه با فعال شدن فرایند تجمع ، فرایند تفکیک اجتماعی نیز فعال می گردد بدین ترتیب که با افزایش تراکم اکولوژیک، اندازه و نرخ رشد جمعیت، کمیابی منابع بیشتر و به تبع آن رقابت برای دستیابی به منابع در بین افراد و واحدهای اجتماعی افزایش می‌یابد.این رقابت ، فرایند تفکیک بین واحدهای اجتماعی را تشدید می کند. بعلاوه فرایند تجمع از طریق تراکم اکولوژیک، انسجام شبکه اجتماعی بویژه  هماهنگی (روابط) بین واحد ها را تحت تاثیر قرار می دهد. هرچند به عقیده دورکیم (1895) ، تراکم مادی ( اکولوژیک) مقدم بر تراکم اخلاقی (رابطه ای) است یعنی این نیاز به همزیستی و میل به داشتن رابطه اجتماعی است که  افراد را در یک مکان مشترک دورهم جمع            می آورد و عکس این قضیه ، لزوما صادق نیست (فیالکوف ، 1383).   

(2) دیگر اینکه با فعال شدن فرایند تفکیک اجتماعی ، فرایند انسجام نیز قویا تحت تاثیر قرار می گیرد بدین ترتیب که با افزایش ناهمگونی( تعدد خرده‌گروهها ) ، تنوع نمادی (تعدد خرده‌فرهنگ‌ها) و تشدید سلسله مراتب‌ها( افزایش نابرابریها)، مسائل هماهنگی ساختاری، وحدت نمادی و تقابل‌ بین واحدها افزایش می‌دهد و  از این  رو  با تشدید فرایندهای تفکیک اجتماعی ، فشارهای گزینشی نیز برای حل مسائل انسجامی بیشترمی گردد یعنی با تشدید مشکل هماهنگی ساختاری ، الزام به ادخال و وابستگی متقابل ، با تشدید مشکل وحدت نمادی ، الزام به وفاق و تعمیم ارزشی و با تشدید تضادها بین واحدها ، میل به تمرکز قدرت و کنترل از راه قدرت دردرون شبکه اجتماعی بیشتر می گردد.

بدین ترتیب فرضیه عمده انسجام شبکه اجتماعی (همسایگی) را می توان به شرح ذیل بیان داشت :

 " فرایند انسجام در شبکه همسایگی (هماهنگی ساختاری و  وحدت نمادی همسایگان) به طورهمزمان تحت تاثیر فرایند تجمع ( تراکم اکولوژیک ، اندازه و نرخ رشد جمعیت و تولید منابع مادی ، سازمانی و تکنولوژیک) و فرایند  تفکیک( ناهمگونی ، تنوع نمادی و  نابرابری)در شبکه همسایگی است.درحالیکه فرایند تفکیک شبکه همسایگی نیز کاملا متاثراز فرایند تجمع اجتماعی شبکه است".  

روابط بین سه متغیر انسجام ، تجمع و تفکیک اجتماعی را مطابق شکل 2  می توان ترسیم نمود و آنرا مدلی برای تحلیل نظری انسجام شبکه همسایگی قرارداد. مدل پیشنهادی حاضر ، متغیرهای مورد تاکید در سوابق انسجام شبکه همسایگی مانند ارزشها و هنجارهای مشترک همسایگان  (Buckner, 1988) (Sampson, Raudenbush, & Earls, 1995) ، روابط حمایتی  (Buckner, 1988) (Glynn, 1981) ، احساس تعلق و پیوستگی  (Stone & Hughes, 2002) (Puddifot, 1995) ، کنش جمعی از طریق سازمان های همسایگی  (Helly, 2003) (Stone & Hughes, 2002) ، احساس اعتماد وانسجام  (Sampson, Raudenbush, & Earls, 1995)، رضایت از همسایگی  (Buckner, 1988) (Forrest & Keans, 2001) ،احترام به همسایه و مدارا با آن  (Stone & Hughes, 2002)، فعالیت های همسایگی از قبیل : مبادلات  کلامی وغیر کلامی دوستانه ، ورفت وآمد با هم  (Unger & Wandersman, 1982) را به روشنی دربرمی گیرد.

 

 

 

روش تحلیل ثانویه

داده های اولیه مقاله حاضر برگرفته از نتایج یک تحقیق  پیمایشی است که  در سال 1386 بر روی سه نمونه تصادفی  50 خانواری ساکن در سه منطقه متفاوت از نظر منزلت مسکونی شامل سجادشهر(منطقه بالا)  ، آزادشهر(منطقه میانی) و قلعه ساختمان (منطقه پائین) شهرمشهد حاصل آمده است. برحسب تعریف  قراردادی در نمونه مورد نظر هر 5 خانواری که کمترین فاصله مکانی را بایکدگر داشته اند یک واحد یا شبکه همسایگی محسوب شده اند و بدین ترتیب در هریک از سه منطقه مذکور 10 شبکه  همسایگی و در مجموع  30 شبکه همسایگی (متشکل از 150 خانوار) مورد مطالعه قرار گرفته است. واحد تحلیل انسجام ، شبکه همسایگی است. در مورد هرشبکه دو دسته داده شامل "داده وصفی[33] " و  " داده رابطه ای[34] " تولیدگردیده است؛ داده های وصفی شبکه برحسب برآوردگرهای مرکزی[35] و داده های رابطه ای از ماتریس جامعه سنجی[36]  درابعاد 5×5  برای هرشبکه همسایگی ، حاصل آمده است.

داده ها وصفی مورد تحلیل در این مقاله شامل متغیرهای فرعی تجمع اجتماعی و تفکیک اجتماعی که به عنوان متغیرهای مستقل در مدل تحلیل انسجام وارد گردیده اند و همچنین متغیر وحدت نمادی (وفاق ارزشی) که یک بعد از مفهوم انسجام یا متغیر وابسته را تشکیل می دهد و داده های رابطه ای مورد تحلیل ، تنها شامل متغیر هماهنگی ساختاری (وابستگی متقابل)  است که برحسب " تراکم و قرینگی روابط اجتماعی " دربین اعضای شبکه همسایگی  سنجیده می شود و یک بعد دیگر از انسجام شبکه را تشکیل می دهد.نکته حائز توجه در تحلیل ثانویه حاضر ، فقدان یا ضعف داده برای برخی از متغیرهای داخل مدل نظری است که محدودیت هایی را برای تحلیل تجربی انسجام ایجاد کرده است. براین اساس داده های  مورد تحلیل محدود به متغیرهای ذیل خواهند بود :

انسجام شبکه همسایگی تنها در دو بعد  انسجام رابطه ای (هماهنگی ساختاری : وابستگی متقابل) و  انسجام ارزشی (وحدت نمادی :  وفاق ارزشی) تحلیل می گردد؛ تجمع اجتماعی شبکه همسایگی تنها دربعد تراکم اکولوژیک و تفکیک اجتماعی شبکه در ابعاد تنوع  نمادی (تعدد خرده فرهنگ) و تنوع اجتماعی (تعدد خرده گروه ) و  نابرابری تحلیل می گردند. تعریف عملیاتی متغیرهای مذکور و روش محاسبه آنها به شرح ذیل است. 

تعریف عملیاتی متغیرها و روش محاسبه شاخص ها   

1. شاخص انسجام رابطه ای شبکه همسایگی  

انسجام رابطه ای شبکه همسایگی  به معنای تراکم و قرینگی روابط همسایگان  در زمینه آشنایی ، سلام کردن ، سپردن کلید منزل ، اجازه رفت و آمد به فرزندان ، درمیان گذاشتن مشکلات و معاشرت خانوادگی تعریف گردیده است  روش محاسبه تراکم و قرینگی روابط همسایگی به شرح ذیل است :

  100 × (تعداد روابط ممکن بین همسایگان ÷ تعداد روابط موجود بین همسایگان)= چگالی روابط همسایگی  (چلبی،148:1375)

 100 × (تعداد روابط متقابل ممکن ÷ تعداد روابط متقابل واقعی)   = قرینگی روابط همسایگی

(رفیع پور،187:1382)

 

2. شاخص  انسجام ارزشی شبکه همسایگی

 وفاق یا انسجام ارزشی همسایگان در اینجا به معنای میزان توافق نظر همسایگان بر روی ارزش های همسایگی و همزیستی شامل علائق ارتباطی ( اعتماد ، دوستی  و علاقه به همسایگان ) ، علائق محلی ( علاقه به مکان و محل زندگی )، و تعهد همسایگی (تلاش برای رفع مشکلات محله)  تعریف گردیده است.برای محاسبه شاخص وفاق ارزشی ابتدا ارزش های همسایگی و همزیستی در سطح خانواربا استفاده از " تحلیل عاملی" دسته بندی گردیده و بعد از تبدیل مقیاس نمرات عاملی مربوط به مقیاس 0 تا 100 ، میانگین این نمرات به عنوان شاخص شدت ارزشی شبکه و  " انحراف معیار" آنها به عنوان شاخص وفاق (پراکندگی) ارزشی شبکه همسایگی منظور گردیده است. براین اساس شدت و پراکندگی خصوصیات ارزشی شبکه همسایگی به ترتیب برحسب میانگین و انحراف معیار نمرات عاملی (بعد از تبدیل مقیاس) در سه بعد "علائق ارتباطی، علائق محلی و تعهد همسایگی" برآورد گردیده است.

3. شاخص تفکیک اجتماعی شبکه همسایگی  

تفکیک اجتماعی شبکه همسایگی در بعد ناهمگونی اجتماعی و فرهنگی (تنوع نمادی) مشترکا  برحسب شاخص های تنوع  قومی  ، تنوع مذهبی و تنوع محلی(محل تولد) شبکه و در بعد سلسله مراتب ها یا نابرابری برحسب  تنوع پایگاهی شبکه تخمین زده شده است.ذیلا در مورد  روش محاسبه هریک از سه مفهوم مذکور توضیحاتی ارائه می گردد :

شاخص های تنوع قومی ، تنوع مذهبی  و  تنوع محلی مطابق فرمول شاخص تغییرات کیفی به روش ذیل محاسبه گردیده اند : (کورتز ، 1374 :85).

K ×(فراوانی موردانتظار) ÷ (مجموع مضروبات فراوانی های مشاهده شده در طبقات موجود )= IQV

 

برای محاسبه شاخص تنوع پایگاهی نیز ابتدا " شاخص پایگاه اقتصادی اجتماعی" (ESS)  خانوار از ترکیب نمرات استاندارد شده سه متغیر تحصیلات، درآمد سرانه و منزلت شغلی سرپرست خانوار محاسبه گردیده و سپس براساس برآوردگرهای مرکزی ، ابتدا مرتبه پایگاهی هرشبکه همسایگی و بر مبنای "انحراف معیار" نمرات پایگاهی، تنوع یا نابرابری پایگاهی شبکه همسایگی محاسبه گردیده است.

3. شاخص تجمع اجتماعی شبکه همسایگی   

تجمع اجتماعی شبکه همسایگی در نوشتارحاضر تنها در بعد تمرکز اکولوژیک سنجیده شده  و برای این منظور نیز تنها از دو شاخص تراکم مسکونی ( تعداد افراد ساکن تقسیم بر زیربنای مسکونی) ، ثبات مسکونی (سابقه اقامت در محل) بهره گیری شده است.

 

یافته‌ها

نتایجی که ذیلا موردبحث قار می گیرد حاصل مطالعه 30 شبکه همسایگی (هرشبکه متشکل از 5 خانوارمجاور) در سه منطقه سجادشهر ، آزادشهر و قلعه ساختمان شهرمشهد است.در هرمنطقه 10 شبکه همسایگی مطالعه گردیده  است. متوسط بعد خانوار های عضو شبکه ، سه نفر و سابقه عضویت آنها در شبکه همسایگی 11 سال است. بعلاوه تنوع محلی شبکه همسایگی بسیارپائین و  88 درصد از اعضای آنرا فراد بومی (مشهدی) تشکیل داده اند. ذیلا انسجام شبکه همسایگی در ابعاد رابطه ای و ارزشی توصیف می گردد و سپس مطابق مدل تحلیل ، روابط این متغیر با متغیرهای تجمع و تفکیک اجتماعی وارسی می گردد.    

 

 

انسجام رابطه ای شبکه همسایگی

برای سنجش انسجام رابطه ای شبکه همسایگی ابتدا قرینگی و چگالی روابط همسایگان در زمینه های آشنایی ، سلام و علیک ، رفت و آمد فرزندان ، تبادل نظر در باره مشکلات  و رفت و آمد خانوادگی مطابق جدول 1 محاسبه گردیده   و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی ، قرینگی ها و چگالی های روابط مذکور در دو بعد "روابط قوی " و " روابط ضعیف " همسایگی دسته بندی و  نمرات عاملی مربوط به عنوان " شاخص انسجام روابط قوی و ضعیف شبکه " با مشخصات آماری جدول 2  گزارش گردیده است.

 

جدول 1 : قرینگی و چگالی  روابط اجتماعی  در شبکه همسایگی  شهر مشهد (تعداد شبکه=30)

 

آشنایی

سلام و علیک

اجازه رفت و آمد بچه‌ها

در میان گذاشتن مشکلات

رفت و آمد  خانوادگی

چگالی روابط

8/70

8/72

6/39

5/17

5/26

قرینگی روابط

0/58

0/59

6/20

0/7

6/7

 

نکته مشهود در جدول 1 این است که  تراکم و قرینگی در روابط و پیوندهای ضعیف همسایگی به مراتب بیش از  روابط و پیوندهای قوی است. علاوه براینکه تراکم و بیشتر از آن قرینگی در روابط قوی همسایگی مثل آمد و رفت خانوادگی بسیارپائین است. نتایج تحلیل عاملی قرینگی ها و چگالی های روابط در جدول 2  نیز به خوبی نشان می دهد که روابط همسایگی مذکور از حیث تداخل معنا ، دردو دسته کلی جای می گیرند :

  • دسته اول شامل قرینگی و تراکم رفت و آمد فرزندان ، درمیان گذاشتن مشکلات و رفت و آمد خانوادگی همسایگان است که می توان نام آنرا  عامل " پیوندهای قوی همسایگی" نامید .  
  • دسته دوم  شامل تراکم و قرینگی آشنایی و سلام و علیک همسایگان است که می توان آنرا عامل " پیوند های ضعیف همسایگی"  نام گذاری نمود.

 

جدول 2 : نتایج تحلیل عاملی قرینگی ها و چگالی های روابط اجتماعی در شبکه همسایگی شهر مشهد (تعداد شبکه=30)

 

اینک برحسب نمرات عاملی حاصل آمده از  هریک از دو بعد مذکور یعنی  " پیوندهای قوی همسایگی"   (عامل1) و " پیوندهای ضعیف همسایگی " (عامل 2) ، هماهنگی ساختاری یا انسجام رابطه ای شبکه همسایگی را برآورد نمود. در جدول 3 ، اندازه (میانگین) انسجام رابطه ای شبکه همسایگی شهر مشهد به تفکیک سه منطقه مورد مطالعه درج گردیده است. سه نکته قابل توجه در جدول مذکور این است که :

اولا تفاوت های آشکاری بین اندازه انسجام پیوندهای ضعیف و قوی همسایگی وجود دارد و انسجام شبکه همسایگی به طورکلی تکیه بیشتری بر پیوندهای ضعیف دارد.

ثانیا در دو سمت طیف منزلت مسکونی بالا (سجادشهر) و پائین (قلعه ساختمان) ، تفاوت الگوی ارتباطی همسایگان  آشکارتر می گردد چنانکه در منطقه بالای شهر ، تکیه بر پیوندهای ضعیف  بیشتر از منطقه پائین شهراست.   

ثالثا به طورکلی انسجام شبکه همسایگی در بعد پیوندهای ضعیف درحد متوسط و در بعد پیوندهای قوی همسایگی ، درحد خیلی ضعیف وجود دارد.   

 

جدول 3 : میزان انسجام رابطه ای در شبکه همسایگی  مناطق سه گانه شهر مشهد (تعداد شبکه=30)

انسجام رابطه ای برحسب مقیاس 0 تا 100

    

منطقه شهری

پیوندهای قوی همسایگی

پیوندهای ضعیف همسایگی

18

74

سجادشهر(بالای شهر)

38

44

آزاد شهر(میانه شهر)

26

65

قلعه ساختمان(پائین شهر)

27

61

کل

 

انسجام ارزشی شبکه همسایگی

برای سنجش انسجام یا وفاق ارزشی شبکه همسایگی ابتدا ارزش های همسایگی در سطح خانوار با استفاده از " تحلیل عاملی" مطابق جدول 4 به سه بعد (عامل) تقلیل یافته که به ترتیب با عناوین "علائق ارتباطی " (عامل1) ، علائق محلی"(عامل2) و "تعهد همسایگی" (عامل3) نامگذاری گردیده است. انتظار می رود ارزشهای سه گانه مذکور  زمینه و بسترذهنی ارتباط همسایگی را تسهیل نماید.

 

جدول 4 : نتایج تحلیل عاملی ارزش های همسایگی مناطق سه گانه شهر مشهد (تعداد شبکه=30)

 

با مشخص شدن ابعاد سه گانه ارزش های همسایگی و تبدیل مقیاس نمرات عاملی به مقیاس 0 تا100 ، میانگین نمرات به عنوان" شاخص شدت" و انحراف معیار نمرات به عنوان "شاخص وفاق (پراکندگی)" ارزشی شبکه همسایگی منظور و نتایج آن درجدول 5 به تفکیک سه منطقه مورد مطالعه درج گردیده است.  ذیلا به دو نکته مهم دراین باره اشاره می گردد[37] :

نخست اینکه شدت علائق ارتباطی و تعهدات محلی در شبکه همسایگی پائین(کمتر از حدمتوسط) لکن توافق در باره آنها بالاست یعنی علائق و تعهدات همسایگی در عین حال که ضعیف است اما خیلی به هم نزدیک است.

دوم اینکه بین علائق محلی و مکانی مناطق بالا و پائین شهر تفاوت محسوسی دیده می شود . برتری این علائق در مناطق بالای شهر تاحدی زیادی می تواند ناشی از تفاوت منزلتی این مناطق باشد.

جدول 5 : میزان انسجام ارزشی در شبکه همسایگی مناطق سه گانه شهر مشهد (تعداد شبکه=30)

انسجام ارزشی  برحسب مقیاس 0 تا 100

    

منطقه شهری

تعهدات محلی

علائق محلی

علائق ارتباطی

44

71

39

شدت

سجادشهر(بالای شهر)

 

84

78

89

وفاق

50

61

41

شدت

آزاد شهر(میانه شهر)

 

78

77

87

وفاق

42

57

40

شدت

قلعه ساختمان(پائین شهر)

 

82

78

84

وفاق

45

63

40

شدت

کل

 

81

78

87

وفاق

 

تحلیل چندگانه انسجام شبکه همسایگی

اگرچه نقصان داده  های ثانویه موجود برای تحلیل چندمتغیره انسجام شبکه همسایگی و کم بودن تعداد شبکه (30 مورد) ، محدودیت زیادی را برای تعمیم نتایج  تحلیل ایجاد می کند لکن به دلیل اهمیت نظری متغیرهای مورد تحلیل ، ذیلا سعی گردیده صرف نظراز سطح معناداری آماری مدل و همبستگی بین متغیرها که قویا تحت تاثیر تعداد شبکه (n) است ، تصویری اجمالی روشنی از این روابط ارائه گردد وتعارض احتمالی در روابط تجربی متغیرها با روابط نظری آنها توضیح داده شود.  در این تحلیل ، انسجام رابطه ای و ارزشی شبکه همسایگی به عنوان متغیرهای وابسته و متغیرهای تفکیک اجتماعی (مشتمل بر متغیرهای تنوع قومی ، تنوع مذهبی  ، تنوع محلی و  تنوع پایگاهی) و تجمع اجتماعی  شبکه (مشتمل بر تراکم مسکونی و  ثبات مسکونی ) به عنوان متغیرهای مستقل در تحلیل رگرسیونی وارد گردیده اند . نتایج تحلیل رگرسیونی انسجام رابطه ای و ارزشی  شبکه همسایگی با تکیه بر سه آماره شامل ضریب تاثیر(بتا) متغیرمستقل بر وابسته ، ضریب همبستگی ساده (r پیرسون)  متغیر مستقل و وابسته  ، ضریب همبستگی جزیی یا خالص متغیرمستقل و وابسته و همچنین ضریب همبستگی چندگانه (R رگرسیون)  به ترتیب در جداول 6  و 7 تنظیم گردیده که ذیلا  با رعایت احتیاط به مهمترین نکات آن اشاره می گردد :

 

نتایج عمده تحلیل چندمتغیره انسجام رابطه ای

سابقه سکونت درمحله هم روابط ضعیف و  هم روابط قوی همسایگی را تقویت می کند و این بدان جهت است که با تداوم سکونت ، فرصت ارتباطات مختلف در بین همسایگان بیشتر می گردد .این درحالی است که تراکم مسکونی، روابط ضعیف در حد آشنایی و سلام و علیک را در شبکه تقویت اما باعث تضعیف روابط قوی همسایگی مثل معاشرت خانوادگی می گردد. البته یک معنای یافته حاضراین می تواند باشد که چون در شرایط تراکم مسکونی ، احتمال مواجهه ساکنین در حد روابط آشنایی به طوراجتناب ناپذیر بیشتر می گردد،این امرآنهارا ازداشتن روابط قوی تر باز می دارد.

تنوع پایگاهی در شبکه همسایگی هردو دسته روابط همسایگی را ضعیف نگه می دارد . تنوع  قومی تنها باعث تضعیف روابط قوی همسایگی است  و تاثیر تنوع مذهبی بر روابط همسایگی کم درعین حال که بر روابط ضعیف اثرمنفی دارد .تنوع محلی (محل تولد) نیز باعث کاهش روابط ضعیف همسایگی است. درمجموع برحسب داده های موجود ، ضریب همبستگی چندگانه متغیرهای تجمع و تفکیک برانسجام پیوندهای ضعیف و قوی شبکه به ترتیب 49  و 41 صدم است. اگرچه این ضرایب، ضعیف به نظر می آید لکن از این جهت که با وجود محدودیت داده ، معناداری نظری در روابط متغیرها را به خطر نینداخته ، مهم و قابل اعتناست.   

 

جدول 6 : نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره انسجام رابطه ای شبکه همسایگی  شهر مشهد (تعداد شبکه=30)

       متغیروابسته

 

متغیرمستقل

پیوندهای ضعیف همسایگی

پیوندهای قوی همسایگی

ضریب تاثیر

 

صریب همبستگی ساده

ضریب  همبستگی جزیی

ضریب تاثیر

 

صریب همبستگی ساده

ضریب  همبستگی جزیی

تجمع

ثبات مسکونی

0.37

0.37

0.36

0.20

0.26

0.20

تراکم مسکونی

0.11

0.15

0.11

0.24 -

0.22 -

0.24 -

تفکیک

تنوع پایگاهی

 0.20  -

 0.28  -

 0.21  -

 0.15  -

 0.16  -

 0.16  -

تنوع قومی

0.07

0.06

0.07

0.19 -

0.17  -

0.18 -

تنوع مذهبی

0.10 -

0.04

0.10 -

0.05

0.14

05. 0

تنوع محلی

0.19 -

0.17 -

0.17 -

0.01

0.07 -

0.01

ضریب همبستگی چندگانه

0.49

0.41

 

نتایج عمده تحلیل چندمتغیره انسجام ارزشی 

ثبات مسکونی  بیش از اینکه علائق ارتباطی و  محلی همسایگان را تحت تاثیر قراردهد ، تعهد و احساس مسئولیت  محلی را تقویت می کند. تراکم مسکونی هم علائق ارتباطی و هم تعهد محلی را افزایش می دهد در حالیکه تاثیر قابل اعتنایی بر علائق محلی یا مکانی ندارد . تنوع پایگاهی تاثیر کاهنده قابل اعتنایی بر انسجام ارزشی شبکه همسایگی در ابعاد سه گانه علائق ارتباطی ، علائق و تعهد محلی دارد. در حالیکه تنوع قومی در شبکه همسایگی ، علائق و تعهدات محلی را تقویت     می کند  تنوعات مذهبی و محلی ، تاثیرات متفاوت اما عمدتا منفی بر انسجام شبکه دارند.

درمجموع نیز ضرایب همبستگی چندگانه متغیرهای تجمع و تفکیک برابعاد مختلف انسجام ارزشی شبکه بین  مقادیر 41 تا 45 صدم در نوسان است .

 

 

جدول 7 : نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره انسجام ارزشی شبکه همسایگی  شهر مشهد (تعداد شبکه=30)

       متغیروابسته

 

متغیرمستقل

علائق ارتباطی

علائق محلی

تعهدات محلی

ضریب تاثیر

 

صریب همبستگی ساده

ضریب  همبستگی جزیی

ضریب تاثیر

 

صریب همبستگی ساده

ضریب  همبستگی جزیی

ضریب تاثیر

 

صریب همبستگی ساده

ضریب  همبستگی جزیی

تجمع

ثبات مسکونی

_.o7     

.03

_.07

.02

-.02

.03

.15

.11

.15

تراکم مسکونی

.24

.14

.24

.04

-.07

.04

.10

-14

.10

تفکیک

تنوع پایگاهی

.38_

.33_

.38_

-.25

-.34

-.30

-.21

-.30

-.22

تنوع قومی

.03_

+.09

.03_

.56

.51

.54

.25

.14

.24

تنوع مذهبی

.24

.04

.22

.14

.17

.16

-.21

-.11

-.19

تنوع محلی

.29

.12

.26

-.19

-.07

-.19

-.30

-.16

-.26

ضریب همبستگی چندگانه

0.45

0.41

0.44

 

 

بحث و نتیجه گیری

 

همراه با تنوعات اجتماعی و فرهنگی شهر ، غلبه عقلانیت اقتصادی و رشد فزاینده روابط مجازی درکلان شهرها ، گرمی روابط را ازشهرهاگرفته وکمبودهای عاطفی زیادی را درمحیط های شهری به وجود آورده است.درچنین شرایطی ایجاد فضاهای عمومی، نقش مهمی برای تقویت عاطفی حیات شهری پیدا می کند. همسایگی ، درکانون فضای عمومی شهرقرارمی گیرد زیرا با ایجاد همسایگی ، فضای عمومی تازه ای را برای برقراری روابط و پیوندهای اجتماعی ساکنین فراهم می آید و به میزانی که روابط در شبکه های همسایگی شهر روانتر و گرم تر شود ، هویت و انسجام شهری، تقویت می گردد.تحلیل ثانویه داده های همسایگی درسه منطقه برگزیده شهردر این مقاله به روشنی نشان می دهدکه :

تراکم و قرینگی در روابط ضعیف همسایگی همچون آشنایی و سلام و علیک در شبکه های همسایگی شهر مشهد به مراتب بیش از روابط و پیوندهای قوی همسایگی  همچون آمدو رفت های خانوادگی است و انسجام شبکه همسایگی بیش از اینکه متکی به روابط و پیوندهای قوی باشد متکی به پیوندهای ضعیف همسایگان است.علاوه براینکه به طورکلی انسجام رابطه ای شبکه همسایگی در بعد پیوندهای ضعیف درحد متوسط و در بعد پیوندهای قوی همسایگی ، درحد خیلی ضعیف است.همچنین انسجام ارزشی شبکه همسایگی مشهد نیز با ضعف روبروست چنانکه شدت علائق ارتباطی و تعهدات محلی کمتر از حد متوسط است این در حالی است که علائق محلی (مکانی)  بویژه در مناطق بالای شهر، نسبتا بالاست. نکته جالب اینجاست که در عین پائین بودن علائق و تعهدات همسایگی ، میزان اشتراک آنها در شبکه بالاست .

 تحلیل چندگانه انسجام رابطه ای شبکه همسایگی مشهد نشان می دهد ثبات مسکونی ، انواع روابط  همسایگی را تقویت می کند درحالیکه تراکم مسکونی ، روابط ضعیف همسایگی را تقویت و روابط قوی همسایگی را تضعیف می کند.از سوی دیگر تنوع پایگاهی نیز هردو دسته روابط همسایگی را ضعیف نگه می دارد و تنوعات قومی، مذهبی و محلی نیز با تاثیرات متفاوتی بر انسجام رابطه ای شبکه ظاهر می شوند.

تحلیل چندگانه انسجام ارزشی شبکه همسایگی مشهد نیز نتایج کم و بیش مشابهی را نشان      می دهد .براین اساس ثبات مسکونی  بیش از اینکه علائق ارتباطی و  محلی  شبکه را تقویت کند ، تعهد و احساس مسئولیت محلی را تقویت می کند در حالیکه تراکم مسکونی هم علائق ارتباطی و هم تعهد محلی را افزایش می دهد . تنوع پایگاهی نیز تاثیر کاهنده قابل اعتنایی بر انسجام ارزشی شبکه همسایگی در ابعاد سه گانه علائق ارتباطی ، علائق و تعهد محلی دارد. تنوعات قومی ، مذهبی و محلی نیز با تاثیرات متفاوتی در شبکه ظاهر می شوند چنانکه تنوع قومی ، علائق و تعهدات محلی  شبکه را تقویت و تنوعات مذهبی و محلی ، تاثیرات متفاوت اما عمدتا منفی بر انسجام ارزشی شبکه دارند.

اگرچه تحلیل ثانویه حاضر با داده های محدودی انجام گرفته لکن نتایج حاصل تصویرتجربی نسبتا روشنی از فرایندهای انسجام شبکه همسایگی را ترسیم نموده است. چنانکه در مدل تحلیل نظری مورد بحث قرارگرفته ، فرایندهای تجمع و  تفکیک اجتماعی ، تاثیرات روشنی بر تغییرات  انسجام شبکه همسایگی دارند و نتایج مورد اشاره دراین مقاله نیز تاحد زیادی موید این معناست . علاوه براینکه نتایج بدست آمده با نتایج برخی از تحقیقات تجربی مشابه در داخل و خارج کشور نیز همخوانی دارد. چنانکه تاثیر ثبات مسکونی برانسجام  شبکه با نتایج تحقیق کمبل و لی(1992) ، ناجی مینگ و همکارانش (2002) و  رو و استوارت (1996) و برخی از تحقیقات داخلی ( امیرکافی ، 1383 و بقایی 1379 ) سازگاری دارد و یا تاثیرمنفی تنوعات مذهبی و محلی بر انسجام ارزشی شبکه همسایگی با نتایج تحقیق فارست و همکارانش(2002) انطباق دارد . با این حال ، رسیدن به یک تصویر تجربی روشن و جامع  از کم و کیف انسجام و فرایندهای تجمع و تفکیک اجتماعی در شبکه همسایگی مستلزم دسترسی به داده های ذیربط بویژه داده های رابطه ای در سطح تعداد بیشتری از شبکه های همسایگی است.

 

            -     امیرکافی، مهدی، (1383)، «طراحی الگوی جامعه‌شناسی انزوای اجتماعی در شهر تهران»، رساله دکتری جامعه شناسی، دانشگاه تربیت مدرس.
            -     بقائی سرابی، علی، (1379)، «علل همبندی شبکه بین گروهی: عوامل مؤثر بر همبندی شبکه بین خانواده‌های تهران»، رساله کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی.
                       -          چلبی، مسعود، (1375)، جامعه‌شناسی نظم تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران: نشر نی.
            -     دیکنز، پیتر، (1377)، جامعه‌شناسی شهری(جامعه، اجتماع محلی و طبیعت انسانی)، ترجمه حسین بهروان، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
            -     فیالکوف ، یانکل (1383) ،جامعه شناسی شهر ، ترجمع عبدالحسین نیک گهر ، تهران ، انتشارات موسسه نشرآگاه ، چاپ اول.
                       -          کورتز ، نورمن.آر.(1374).مقدمه ای برآماردر علوم اجتماعی، ترجمه حبیب الله تیموری ، تهران ، نشرنی.
            -     رفیع‌پور، فرامرز، (1382)، تکنیک‌های خاص تحقیق در علوم اجتماعی، تهران: شرکت سهامی انتشار،‌ چاپ اول.
                       -          ممتاز ، فریده (1381) ، جامعه شناسی شهر ، تهران ، انتشارات شرکت سهامی ، چاپ دوم.
 
Ackoff, R. L., Creating the Corporate Future. New York: John Wiley, and Son, 1981.
Ackoff, R. L., and Fred E. Emery, On Purposeful Systems. Chicago: Aldine-Atherton.1972 
Blakely, T. A., Kennedy, B. P., & Kawachi, I. (2001). Socioeconomic inequality in voting paticipation and self-rated health. American Journal of public health , 91, 99-104.
Brisson, D., & Usher, C. L. (2007). Conceptualizing and Measuring Bonding Social Capital in Low-Income Neighborhoods. Journal of social service researh , 34 (1).
Brisson, D., & Usher, C. L. (2007). The effects on informal neighbourhood bonding social capital and neighbourhood contex on home ownership for familities living in poverty. Journal of urban affairs , 29 (1).
Browning, C. R., Bunrington, L. A., Leventhal, T., & Gunn, J. B. (2008). Neighborhood Structural Inequality, Collective Efficacy, and Sexual Risk Behavior among Urban Youth. Journal of health and social behavior , 49 (3).
Buckner, J. C. (1988). The development of an instrument to measure neighbourhood cohesion. American journal of community psychology , 16 (6), 771-791.
Campbell, K. E., & Lee, B. E. (1992). Sources of personal neighbor networks: Social integration,need or time.Social Forces, 70, 1077-1100.
Cattell, V. (2001). poor people,poor places and poor health:the mediating role of social networks and social capital. Socila science and medicine , 52, 1501-1516.
Caughy, M., Nettles, S., & O cambo, P. (2008). The Effect of Residential Neighborhood on Child Behavior Problems in First Grade. American Journal of community psychology , 42 (1-2).
Duke James T.. 1976. Conflict and Power in Social Life.,Brigham :YiungUniversity Press.
Ellaway, A., Macintyre, S., & Kearns, A. (2001). perception of place and health in socially contrasting neighbourhood. urban studies , 38, 2292-2316.
Emory, R., Caughy, M., Harnis, R. T., & Franzini, L. (2008). Neighborhood social processes and academic achievement in elementary school. Journal of community psychology , 29 (2).
Flint, J., & kearns, A. (2006). Housing,Neighbourhood renewal and social capital: The case of registered social landlords in Scotland. European Journal of Housing Policy , 6 (1), 31-54.
Forrest, R., & Keans, A. (2001). social cohesion, social capital and neighbourhood. urban studies , 38 (12), 2125-2143.
Forrest, R., Grang, A., & Nagi, M. Y. (2002). neighbourhood in a high rise,high density city:some observation on contemporary hong kong. Retrieved 2008, from www.neighbourhood centre.org.uk
Glynn, T. J. (1981). Psychological sence of community:measrment and application. human relations , 34 (7), 789-818.
Gomes, M. B., & Muntaner, C. (2005). urban redevelopment and neighbourhood health in East Baltimure,Maryland:the role of communication and institutional social capital. critical public health , 15 (2), 83-102.
Granovetter, M. (1973). The strenghth of weak ties. American Journal of sociology , 78, 1360-1380.
Guest, A., & Wierzbicki, S. (1999). social ties at the neighbourhood level:two decades of GSS evidence. urban affairs review , 35, 92-111.
Hays, A. R., & Kogl, A. M. (2007). Neighbourhood attachment ,social capital building , and political participation : A case study of low-  and moderate –income residents of waterloo,IOWA . Journal of urban affairs , 29 (2).
Helly, D. (2003). Social cohesion and cultural plurality. Canadian Journal of sociology , 28 (1), 19-42.
Henning, C., & Lieberg, M. (1996). strong ties or weak ties?neighbourhood networks in a new perspective. scandinvian housing and planning research , 13, 3-26.
Kawachi, I., Kennedy, B. P., & Glass, R. (1995). social capital and self-rated health:aconextual analysis. American Journal of public health , 89 (8), 1187-1193.
Kearns, A., & Forrest, R. (2000). Social cohesion and multilevel urban governce. urban studies , 37, 995-1017.
Plybon, L. E., Lorraine, E., Butler, D., Belgrave, F. Z., & Allison, K. W. (2003). Examining the link between neighborhood cohesion and school outcomes: The role of support coping among African American adolescent girls. Journal of black psychology , 29 (4).
Priemus, H. (2004). Housing and new urban renewal:current policies in the Netherlands. European Journal of Housing polhcy , 4 (2), 229-246.
Puddifot, J. E. (1995). Dimension of community identity. Journal of community and applied social psychology , 5, 357-370.
Putnam, R. D. (2000). Bowling alone:the collapse and revival of American community.new york: simon and schuster.
Rohe, W.M. and Stewart, L.S. (1996) Homeownership and neighbourhood stability, Housing Policy Debate 7(1) pp37-81.
Sampson, R. G., Raudenbush, S. W., & Earls, F. (1995). Neighbourhood and violent crime : A multilevel study of collective efficiancy . Science , 5, 918-924.
Stone, W., & Hughes, J. (2002). understanding community strenghths. family matters , 61, 62-67.
Talen, E. (1999). sence of community and neighbourhood form:an assessment of the social doctorine of new urbanism. urban studies , 8, 1361-1379.
Turner , Jonathan.1993. ” Analytical theorizing.” PP. 156-194 in the Social theory today , edited by A.Giddens and J. Turner . Cambridge : Polity Press .
Thomese, F., & Van Tilburg, T. (2000). Neighbouring networks and environmental dependency. Aging and society , 20, 55-78.
Unger, D. G., & Wandersman, A. (1982). neighbring in an urban environment. American Journal of community psychology , 10 (5), 493-509.
Warr, D. J. (2005). Social networks in a 'discredited' neighbourhood. Journal of sociology , 41 (3).
Wellman and Wortly, (1990). Different Strokes from different folks: Community ties and Social Support. American Journal of Sociology 96 3, pp. 558–588
Wellman, Barry. (2001). “Physical Place and Cyberspace: The Rise of Personalized Networks.”
International Urban and Regional Research 25:227-252.