نوع مقاله : علمی
نویسنده
استادیار دانشگاه پیام نور- گروه علوم اجتماعی- ایران
چکیده
تحقیقات بسیاری نشان داده که کاهش میزان سازگاری زوجین تهدیدی برای سلامت و بقا خانوادههاست. هدف اساسی این تحقیق نیز بررسی تأثیر هریک از مؤلفههای سازگاری بر انسجام خانواده در اقوام مختلف شهر همدان میباشد. این پژوهش به روش پیمایشی انجام گرفته و جمعیت نمونه در این تحقیق شامل 147 نفر از اقوام فارس، ترک و لر زبان ساکن شهر همدان بوده که با شیوه نمونهگیری تصادفی سادهی چندمرحلهای و نسبتی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه بازسازیشده سازگاری فیلیسینگر و اسپانیر مورد مطالعه قرار گرفتند. واحد تحلیل فرد و پرسشنامه حضوری (به صورت مصاحبه) اجرا شد. نتایج یافتهها نشان داد، تأثیر مؤلفههای تفکیکشدة سازگاری بر انسجام خانوادههای اقوام یکسان نیست و تحلیل رگرسیون چند متغیره گامبهگام نشان داد که تأثیر وحدت نظر در میان خانواده ترکزبان و رضایتمندی از زندگی مشترک در میان خانواده فارس زبان و اجماع در میان خانواده لر زبان بیشترین تأثیر و اهمیت را دارد که متأثر از فرهنگ خاص و سابقه تاریخی اقوام است
کلیدواژهها
مقدمه
از آن جاییکه خانواده اساس زندگی اجتماعی و کوچکترین نهاد اجتماعی است، بررسی عواملی که به استحکام و انسجام آن کمک میکند مهم به نظر میرسد. انسجام در خانواده، به معنای احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای خانواده نسبت به هم دارند (السون به نقل از زارع و سامانی، 1387: 4). گفته میشود انسجام در خانواده به ازدواج موفق افراد بستگی دارد و تحقق زندگی مشترک موفق و با دوام به سبک زندگی مرتبط است (اولیاء، 1388 به نقل از مثقالی و همکاران، 1393: 5). سبک زندگی مجموعهای نسبتا هماهنگ از همه رفتارها و فعالیتهای یک فرد معین در جریان روزمره است که مستلزم مجموعهای از عادات و جهتگیریها و برخوردار از نوعی وحدت است (گیدنز، 1388: 121). اگرچه مفهوم سبک زندگی بسیار گستردهاست اما در این تحقیق به الگوهای روابطاجتماعی (اوانسوچکسون،2007؛ بوکوک، 1992بهنقل از باینگانی و ایراندوست و احمدی، 1392: 57) زن و شوهر در درون خانواده بر اساس سازگاری آنها پرداخته میشود. سازگاری زناشویی یک فرایند تکاملی است که در طول زندگی زوجین بهوجود میآید. زیرا لازمه آن انطباق سلیقهها، شناخت صفات شخص، ایجاد قواعد رفتاری و شکلگیری الگوهاست
(برادبوری و همکاران[1]، 2000: 80- 964). زن و مرد با ایفای نقش خاص خود و انجام وظایف مشترک، علاوه بر تقویت سازگاری بین خود به حفظ انسجام خانواده و سلامت و پویایی جامعه نیز کمک میکنند.
سازگاریِ حاصل از روابط صمیمی، به تقویت انسجام خانواده و احساس الزام متقابل زن و شوهر کمک میکند و به اجتماع روح زندگی میبخشد. طبق نظر دورکیم، انسجام اجتماعی دو عنصر اساسی دارد؛1- حمایت اجتماعی که با فراهم کردن پیوندهای اجتماعی افراد را به اهداف مشترک دلبسته میکند و به موضوعات اجتماعی علاقهمند میسازد و 2- کنترل اجتماعی که از ابزارهای ایجاد نظم اجتماعی است (اعظمآزاده و عبادی آزمون، 1391: 6).
در جامعه موردبررسی(همدان) باوجود اقوام فارس، ترک، لر، لک و کرد با خردهفرهنگهای مختص به خود، چنین به نظر میرسد که چنانچه خانوادهها از انسجام درونی برخوردار نباشند، ناسازگاریهای درون خانوادهها به خارج از آنها راهیافته که در صورت بههمریختگی وفاق اجتماعی[2]، رشد تضاد و تعارضهای فرهنگی و سیاسی در جامعه دور از انتظار نخواهد بود. تغییر و تحولات بهوجود آمده در یک صدسال اخیر هویت اجتماعی مردمان ایران و اقوام را با پیچیدگی روبهرو کرده است، که ناشی از مدرنیته است (نایبی و محمدی تلور، 1392: 139) و سازگاری زن و شوهرها در درون خانواده نیز متاثر از این پیچیدگی است.
بنابر آنچه گفته شد مسئله اصلی این تحقیق، بررسی تأثیر هر یک از مؤلفههای سازگاری بر انسجام خانواده در میان اقوام مختلف ساکن شهر همدان است که با رویکرد جامعهشناختی انجام میگیرد. بنابراین هدف اصلی شناخت میزان رابطه بین هر یک از مؤلفههای سازگاری و انسجام خانوادههای اقوام است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سئوالات زیر است.
1- آیا خانوادههای اقوام ساکن در شهر همدان از انسجام برخوردار هستند ؟
2- تأثیر هریک از مؤلفههای سازگاری شامل؛اجماع و توافق در امور مهم زندگی، وحدت نظر، رضایتمندی و در نهایت ابراز دلبستگی و محبت» بر انسجام خانوادههای اقوام چقدر است؟
3- کدام مؤلفه، بیشترین تأثیر را در انسجام خانواده هر یک از اقوام دارد؟
4- راهکارهای کاربردی در این زمینه کدامند؟
ضرورت و اهمیت مسئله
با مدرن شدن جامعه، دگرگونی و تغییراتی در ارزشها، عقاید، نگرشهای افراد و اقوام (نایبی و محمدی تلور، 1392: 139)، و در نهادهای اجتماعی و هویتاجتماعی بهوجود آمده که وسعت و گستردگی آنها نظم جامعه را با تنشها و آسیبهایی مواجه ساخته تا جایی که بک[3]( 1992و 1994) از آن به جامعه مخاطرهآمیز[4] یاد میکند. خانواده نیز از این خطر در امان نماندهاست و اصلیترین اثر آن بروز ناسازگاری درون خانوادههاست که از مهمترین عوامل بروز تنش، سردی روابط، گسیختگی انسجام و وحدت خانواده و بروز آشفتگی روانی و ناراحتیها در اعضا گردیده
(اسپاینر و لوئیس، 1979: 839-825) و پیوستگی خانواده را مورد تهدید قرار داده بهگونهای که اندیشمندان اجتماعی و سیاستگذاران دغدغه حل چنین مشکلاتی را دارند (ساروخانی، 1376: 159). به همین دلیل ناچاریم زندگی را به شیوهای فعالتر ازآنچه در نسلهای پیشین بوده، بسازیم و باید برای پیامدهای آنچه انجام میدهیم و عادتهای شیوه زندگی که برگزیدهایم، فعالانهتر مسئولیت بپذیریم و نیز در این راه تعادل جدیدی بین مسئولیتهای فردی و اجتماعی بیابیم(گیدنز، 1378: 43). به دلیل این پیامد مهم سازگاری است که بررسی آن ضرورت دارد.
همچنین در تحقیقات انجامگرفته، فقدان بررسی موضوع با رویکرد جامعهشناختی اهمیت بررسی آن را مضاعف میسازد.از این رو،اتخاذ سیاستهای واقعگرایانه و بهینه در شرایط بحرانی خانواده در دنیای امروز و طراحی برنامههای مناسب جهت اجرای سیاستهای مصوب، یک نیاز و ضرورت اساسی است که مسئولین مرتبط با خانواده و خودِ خانوادهها میتوانند با برنامهریزی مبتنی بر شناخت و آگاهی، راهکارهای منطقی و سازنده در جهت تقویت انسجام و همبستگی خانوادهها و اقوام ارائه دهند و در کاهش آسیبهایی که فرد و جامعه را تهدید مینمایند، تلاش مؤثر داشته باشند.
مروری بر تحقیقات پیشین
محققان داخلی و خارجی در بیشتر تحقیقات به نحوی از منظر روانشناسی به موضوع توجه کردهاند اما در جامعهشناسی، پدیدههای اجتماعی پیچیدگی خاص خود را دارند و نمیتوان به یک بعد آنها بسنده کرد. همچنین سعی پژوهشگر اجتماعی بر این است که از طریق شناسایی، تعیین و تعریف شاخصها و متغیرهای مختلف اجتماعی، ویژگیهای پدیده مورد مطالعه خود را بازسازی نماید. به همین دلیل در این پژوهش علاوه بر استفاده از برخی از تحقیقات انجامگرفته در حوزه خانواده با موضوع تحکیم آن، به برخی از تحقیقات انجامگرفته در حوزة روانشناسی اجتماعی با موضوع سازگاری زوجین[5] اشاره شده تا با کمک شناختی که به دست میآید، چارچوب و بررسی مؤلفههای سازگاری و تأثیر آنها بر انسجام و همبستگی خانواده امکانپذیر گردد.
نتایج یافتههای پژوهشگرانی که به بررسی علل ناسازگاری و پیامدهای آن پرداختهاند، نشان داده که فقدان مهارتهای مناسب و ضروری برای برقراری ارتباط صحیح و صمیمانه زوجین، از مهمترین عواملی است که موجب بروز ناسازگاری در زندگی زوجین میشود و پیامد آن بروز سردی روابط، گسیختگی انسجام خانواده و کاهش سلامت روانی آنهاست(لویز و اسپانیر[6]، 1979؛ احمد و رید، 2008[7] به نقل از اورکی و همکاران، 1391: 53). برنارد، بورگاس،کاتر، والین،ترمن، لاک و والاس از کسانی هستند که به این موضوع نیز پرداختهاند (میلر، 1380: 551).
گوردون[8] و همکاران (1999) نیز در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که تعاملات و روابط مثبت بین زوجین پیشبینی کننده میزان رضایت آنها از زندگی است. برگس و همکارانش نیز در شیکاگو به این نتیجه رسیدهاند (میلر، 1380: 557).
اسپانیر[9]و فلیسینگر[10](1983) در حوزه روانشناسی جنسی، چهار عامل وابسته به هم را در سازگاری زوجین مؤثر میدانند. این عوامل شامل اجماع زوجین یعنی میزان توافق آنها در امور جنسی؛ وحدت زوجین یعنی میزان فعالیتهای مشترک در حوزه جنسی؛ رضایت زوجین یعنی میزان رضایت از وضع فعلی زناشویی و تعهدشان به تداوم آن؛ و ابراز دلبستگی یعنی رضایت زوجین از ابراز علاقه به رابطه زناشویی (میلر، 1380: 551).
برخی محققان تأثیر آموزش غنیسازی روابط زوجین را با هر یک از مؤلفههای سازگاری فوق مطالعه کردهاند و نتایج تحقیق آنها نشان داد که با آموزش غنیسازی روابط بین زوجین، توافق و همفکری همسران (شولنبرگر،2001؛ اکوردینی و جورنی، 2002؛ نظری، 1386؛ موری و همکاران، 2002 به نقل از اورکی و همکاران، 1391: 59) و وحدت و یگانگی زوجین (جسی و جوردنی، 1981، نظری، 1386 به نقل از اورکی و همکاران، 1391: 59) و رضایتمندی زناشویی (سوکا، 2005؛ بوروکس، 1997 به نقل از اورکی و همکاران، 1391: 59 ) در خانوادهها افزایش یافته و همین موضوع به افرایش برآوردن نیازهای اساسی مانند عشق و مهربانی، تعلق و امنیت و لذت و رضایت زناشویی کمک کرده است.
در جامعهشناسی بسیاری از محققان به بررسی عوامل مؤثر بر انسجام اجتماعی پرداخته و به نتایجی دستیافتهاند. برای مثال؛ دینداری (ساروخانی، 1370) و تعهدات اعتقادی و انجام مناسک، تجارب دینی در رندگی روزمره و تعهدات اعتقادی و فرهنگی نهتنها انسجام اجتماعی را ایجاد و حفظ میکند(گیدنز، 1376: 493) بلکه حس همدلی، همبستگی را افزایش میدهد (کتابی و دیگران، 1383: 177 و چیتساز قمی، 1383: 196و نعمت الهی و همکاران،1392). همچنین از طریق شبکههای اجتماعی و خانوادگی ارتباط با سایر همنوعان، وظیفهشناسی و احترام نسبت به دیگران، صداقت و اعمال هنجارهای همبستگی میتواند مبنای سرمایه اجتماعی قلمداد گردد
(کندلند[11]، 2000: 123). انسجام اجتماعی یکی از ابعاد مهم سرمایه اجتماعی است (گیدنز، 2001: 699) و باورداشتهای مذهبی رویدادها و موقعیتها اعتماد را که یکی از مؤلفههای مهم سرمایه اجتماعی است، تزریق میکند (گیدنز،1380: 122). سولیوان[12](2001) و اوراتینکال و ونستیوجن[13](2006) نشان دادند افرادی که در سطح بالاتری از مذهبی بودن قرار دارند نسبت به افراد دارای سطح پایینتر، ثبات زناشویی بیشتری دارند و از ازدواج خود راضیتر هستند (به نقل از دانش، 1389: 5). همچنین وجود رابطه مطلوب جنسی (علیاکبری و کی قبادی، 1388) و وجود ایمان دینی در خانواده و پاکدامنی و عدم خیانت (محدثی و یوسفیاصل، 1389) و داشتن فلسفه زندگی و تفسیر درست از خانواده و آگاهی به اصول مشترک و التزام عملی به وحدانیت خدا از سوی همسران و دادوستد عاطفی میان اعضای خانواده بهویژه زن و شوهر (نوری، 1391) و داشتن حداقل امکانات مالی در بقا و پایداری و انسجام خانوادهها مؤثر است. پارسونز (1956) بر نقش محوری تقسیمکار جنسیتی در حفظ انسجام خانواده هستهای معاصر تأکید کرده است (نقل از میشل[14]،1376: 122). سلامت و تعادل انسان در سایهی سلامت و تعادل خانواده است که هرکس میکوشد با انجام وظایف و ایثار خود بر رونق و گرمی محیط خانوادگی بیفزاید( بهنودی، 1381: 20-1). استفاده از شیوههای صحیح تبادل عاطفی از سرد شدن کانون خانوادگی جلوگیری میکند. مانند مراقبت و رسیدگی به همدیگر، معاشرت و تمجید از کارهای یکدیگر، تقویت روحیه و حمایت از یکدیگر به هنگام نیاز، معاشرت نیکو و غیره( بهشتی، 1383، 198-191 و الحسن، 1365: 23).
مبانی نظری پژوهش
در این پژوهش ازنظریههای مرتبط با سازگاری و انسجام در حوزه خانواده استفاده شده است. در تعریفی کلی سازگاری به کمک مفاهیم از قبیل توافق و هماهنگی معنا شده است (عمید، 1363، ج2: 1360). سازگاری تلاش برای داشتن زندگی دور از تنش و پرخاش و مشکلات رفتاری که موجب آرامش و سلامت خانواده میگردد. بهطورکلی سازگاری را توانایی آمیزش، انطباق، مصالحه، همکاری و کنار آمدن با خود، محیط و دیگران تعریف کردهاند (فولادی، 1383 به نقل از زاهد و همکاران، 2012: 45 و کمپل، 2009: 790). سازگاریزناشوییرامیتوانبهشکلفرآیندیتعریفکردکهبا پیامدهایچندیچوندشواریدردرکتفاوتهایجنسی،اضطرابشخصیوبینفردی،رضایتمندی زناشوییو...همآینداست (اسپانیر، 1976).سازگاری زناشویی میتواند بهطور کامل بر کیفیت زندگی تأثیر بگذارد و تحقیقات انجامشده، اهمیت تأثیر این موضوع را تائید
نمودهاند (عباسی، 2006: 206).
امروزه خانواده بر اساس اصول و هنجارهایی ویژه شکل میگیرد و حفظ و ارتقای روابط خانوادگی از ارزشی بسیار برخوردار است (اولسون[15]، 2004: 919-889) به همین دلیل، در سالهای اخیر کوششهای بسیاری صورت گرفته تا ثبات و کیفیت روابط زناشویی را با استفاده از مفاهیمی چون سازگاری زناشویی، موفقیت، رضایت، ثبات، خوشبختی، توافق و مفاهیمی شبیه اینها ارزیابی کنند(گریف و برین، 2000: 34-321). زن و شوهرهایی سازگار هستند که توافق کافی با یکدیگر دارند، از نوع و سطح روابطشان راضیاند؛ از نوع و کیفیت اوقات فراغت رضایت دارند و مدیریت خوبی در زمینه وقت و مسائل مالی خودشان اعمال میکنند (لی مسترز[16] و همکاران، 2004).
هال (2003) سازگاری زناشویی را بهصورت زیر تعریف کرده است: عوامل پیچیدهای که همچون میزان تعارض و سهیم شدن در فعالیتها که با خوشحالی و موفقیت زندگی زناشویی همراه است و یا اینکه آن را توانایی حل مسئله تعریف میکند. سازگاری زناشویی بهعنوان یک پیوستار و تغییر در فرایند پیوستار است (برادبوری و همکاران، 2000: 80-964 به نقل از صحت و همکاران، 1393: 179- 168). به نظر اکوردینو و همکاران[17](2002) سازگاری، یعنی احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربهشده فرد درزمانی که همه جنبههای زندگیاش را در نظر میگیرد (به نقل از اورکی و همکاران، 1391: 54). سازگاری زناشویی یک فرایند در حال تغییر و مجموعهای از چهار جنبه عملکرد زوجین در زندگی مشترک و شامل رضایت از زندگی زناشویی، پیوستگی به زندگی مشترک، توافق و همرأیی در زندگی مشترک، و تجلی و ابراز عواطف و احساسات زوج در محیط خانواده است (ویک[18]، 2006: 1559– 1553). زوجهایی که با یکدیگر سازش دارند نسبتاً از روابط زناشویی خود راضی هستند، عادتهای شخصیتی شریک زندگی خود را دوست دارند از مصاحبت با خانواده و دوستان لذت میبرند و مشکلات را با یکدیگر حل میکنند.
همانگونه که ملاحظه گردید در تعریف سازگاری زناشویی اتفاقنظر کلی وجود ندارد و علت این عدم توافق عوامل اجتماعی، روانشناختی، شخصی و جمعیتشناسی مختلفی است که با سازگاری زناشویی ارتباط دارند. همچنین روانشناسان اجتماعی به سازگاری در روابط زناشویی صِرف پرداختهاند. پژوهش حاضر مؤلفههای سازگاری را فراتر از حوزه جنسی در روابط زناشویی بررسی کرده است. یعنی با ترکیبی از مقیاس سازگاری زوجینِ[19] اسپاینرو فیلیسینگر و مؤلفههای وفاق اجتماعی در جامعهشناسی آن را متناسب با موضوع و هدف تحقیق و بر اساس فرهنگ جامعه با اِعمال تغییرات لازم مورد سنجش و آزمون قرار داده است. همانطور که اسپانیر و فلسینگر اشاره میکنند که غیر از سازگاری در روابط زناشویی، میتوان از این چهار عامل متناسب با موضوع و شرایط تحقیق استفاده کرد (میلر، 1380: 552).
سازگاری و انسجام در جامعهشناسی
سازگاری در دیدگاه کنت به وفاق اجتماعی (آرون، 1354: 90- 135)، در دیدگاه دورکیم به همبستگی اجتماعی (ریتزر، 1373: 75) و ازنظر تونیس به نظم اخلاقی تعبیر شده است. سازگاری، انطباق، تعادل و انتظام مفاهیمی هستند که ما را در دستیابی به تعریف وفاق اجتماعی کمک
میکنند (آزاد ارمکی، 1379: 17). براساس دیدگاه زتومکا[20](2010) وفاق اجتماعی با چهار مؤلفه یا ارزش عامگرایی عدالتگرایی، دینداری (با کمک دین باید مشکلات اخلاقی و فرهنگی جامعه را حل کرد.) و وفاداری به میهن، سنجیده شده است.
از نظر چلبی وفاق اجتماعی یعنی "توافق جمعی بر سر مجموعهای از اصول و قواعد اجتماعی که در یک میدان تعاملی اجتماعی که خود موجد «انرژی عاطفی» است، به وجود میآید" و انرژی عاطفی همزمان نتیجه و موجد (علت و معلول) وفاق اجتماعی است(چلبی، 1372: 17). نظم درونی یا وفاقی درنهایت به ایجاد اجتماع جامعهای منجر میشود که منشاء و محل بروز هر نوع «ما» است. هنجار کلیدی در این اجتماع وفاداری و ارزشها نیز از نوع ارزشهای غایی هستند تا ارزشهای ابزاری. کار اصلی این اجتماع نیز تولید احساس است و با تولید احساس، انرژی عاطفی برای حفظ انسجام و همبستگی اجتماعی و احساس تعهد نسبت به اجتماع فراهم میشود (چلبی، 1383: 52و 53). کنترل اجتماعی از ابزارهای ایجاد نظم اجتماعی است. از دیدگاه چلبی« نظم اجتماعی ترکیب و نفوذ متقابل مشبک آرمانی، هنجاری، فرصتی و تعاملی کنشگران فردی و جمعی است(چلبی، 1386: 36). در حالت نظم و فقدان اختلال روابط در سطح خرد و در شبکههای فردی، در کنار رفتارهای ایثارگرانه و دگرخواهانه، هرگاه فرد به کمک و حمایت اطرافیانش نیاز داشته باشد، با پاسخ مثبت آنها مواجه میشود (چلبی، 1386: 240).
انسجام و همبستگی پدیدهای است که بر اساس آن در سطح یک گروه و خانواده یا یک جامعه اعضا به یکدیگر وابسته و بهطور متقابل نیازمند یکدیگر میشوند( بیرو، 1370: 400). انسجام، احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای یک خانواده نسبت به هم دارند (السون، 1999 به نقل از زارع و سامانی، 1387: 20).
ینگرن[21] (2003) انسجام را به صورت احساس نزدیکی عاطفی با افراد دیگر تعریف میکند، از نظر او دو کیفیت مربوط به انسجام در خانواده، مشتمل بر تعهد و وقت گذاشتن اعضا برای یکدیگر است که از ویژگیهای اصلی مشارکت اعضا محسوب میشود(داماس و لاگین، 2001 به نقل از زارع و سامانی، 2008: 23).
سرجل[22] (1970) خاطر نشان میسازد «مشارکت در تصمیمگیری در بسیاری از جوامع مفهومی دلانگیز است اما تقریبا بیشتر افرادی که این اصطلاح را بهکار میبرند، بهطور متفاوتی در باره آن فکر میکنند (رهنما[23]، 1999: 7 نقل از وحیدا و نیازی، 1383: 127). اصطلاح مشارکت را آلن بیرو به معنای «سهمی در چیزی یافتن و از آن سود بردن و یا در گروهی شرکت جستن و بنابراین با آن همکاری داشتن» تعریف کردهاست (بیرو، 1370: 257). بنیادیترین اندیشة زیرساخت مشارکت، پذیرش اصل برابری مردم است و هدف از آن همفکری، همکاری و تشریک مساعی افراد در جهت بهبود کمیت و کیفیت زندگی در تمامی زمینههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. مشارکت فراگردی است که از راه آن مردم به دگرگونی دست مییابند و دگرگونی را در خود پدید میآورند. مشارکت در چنین مفهومی بر رشد شخصیت انسانی تاکید نموده و به عنوان راهبردی بهشمار میآید که فرصتهای نیکویی میآفریند تا مردم برای از میان برداشتن دشواریها و گشودن مرزهای بسته به راههای تازه دست پیدا کنند (طوسی، 1370: 5). فرنچ جامعه شناس فرانسوی مشارکت را عبارت از درگیر شدن ذهنی و عاطفی یک فرد در یک وضعیت گروهی میداند که این درگیری او را تشویق و برانگیخته میکند تا به هدفهای گروه کمک کند و خود را در مسئولیتهای آن گروه نیز سهیم بداند و برای به سرانجام رساندن مقصود گروه تفکر و تلاش کند (انصاری، 1375 به نقل از وحیدا و نیازی، 1383: 128). برخی از پژوهشگران مهمترین ویژگی فعالیتهای مشارکتی را داوطلبانه بودن آن دانستهاند (مردوخی، 1373: 72 و محسنی تبریزی،1369: 108).
بر اساس نظر لینگرن مشارکت در خانواده، مهمترین مولفة انسجام است که از دو ویژگی تعهد و وقت گذاشتن ترکیب شده است. منظور از تعهد، مسئولیت پذیری و میل به صرف وقت و انرژی در فعالیتهای خانواده و همچنین ممانعت از تاثیر منفی عواملی چون مسائل شغلی در آن میباشد. بعد دیگر انسجام، وقت گذاشتن و با هم بودن در بین اعضای خانواده است. خانوادههایی که در این زمینه قوی هستند، به طور مرتب برنامهها و زمانهایی برای فعالیتهای گروهی در نظر میگیرند (زارع و سامانی، 1387: 20). انسجام خانواده به عنوان باهم بودن عاطفی اعضای خانواده جدای از فردیت آنها توصیف میشود (هیترینگتون و کلی[24]، 2002 به نقل از حسینخانی و همکاران، 2002: 2). بیشتر محققان انسجام را به عنوان توانایی خانواده در متعادل کردن روابط اعضا با یکدیگر و حفظ استقلال آنها تعریف میکنند (جفرسون، 2007 به نقل از حسینخانی و همکاران، 2002: 750).
قوم[25]و ویژگی آنها
بر اساس تعاریف علمی، «قوم» را مجموعهای از افراد گروههای پیوسته معرفی میکنند که دارای روابط، پیشینه و پیوند خانوادگی هستند. اعضاء یک قوم، براثر گسترش یک یا چند خانواده پیوسته بهوجود آمدهاند و در بیشتر موارد این مجموعه دارای نژاد، زبان، فرهنگ و منطقه زیست مشترک هستند. علاوه بر عامل نژاد و زبان مسائل دیگری ازجمله فرهنگ، آدابورسوم، سنتهای اجتماعی، دین و مذهب و مسائل اقتصادی بهصورت مشترک در بین آنها دیده میشود (شیبانیفر، 1391؛ هاتچینسون و اسمیت، 1996). هویتیابی افراد در گروهها سرچشمه نیروی روانی، توازن و شکوفایی شخصیتی آنهاست (برتون، 1995، 1380: 5).
قوم و قومیت ریشه در هویت افراد دارد. به اعتقاد گیدنز، هویت شخصی پروژه ای بازاندیشانه یا بازتابی است و منظور این است که در جامعه مدرن انسانها دائما هویت خود را خلق و تصحیح میکنند و اینکه « که» هستند و «چگونه» اینگونه شدند را مدام مرور مینمایند (ذوالفقاری و سلطانی، 1390: 29). البته هویت شخصی نمیتواند به راحتی و به طور ارادی تغییر کند و پیوستگی دارد ولی نکته مهم این است که این پیوستگی ناشی از باورهای باز اندیشانهی فرد در باره خود است (گیدنز، 1384: 25).
مدل پژوهش
مدل نظری این پژوهش بر اساس مولفههای سازگاری اسپانیر و فیلیسنگر (1983 به نقل از میلر، 1380: 502) و مولفه انسجام خانواده لینگرن (2003 به نقل از زارع و سامانی، 1387: 23) به شکل نگارة (1) ترسیم گردید.
نگاره 1
فرضیهها
با توجه به اینکه نوع تحقیق حاضر اکتشافی است و پژوهشگر به منبع قابل توجهی در این زمینه دست نیافته تا بتوان مقایسهای میان مولفههای تاثیرگذار بر انسجام خانواده اقوام انجام داد و یک قوم خاصی را مبنا قرار داد و سایر اقوام را با آن سنجید، بههمین دلیل این تحقیق با نظرسنجی از پاسخگویان، میزان اثرگذاری هریک از مولفههای سازگاری را بر انسجام خانواده هر یک از اقوام بررسی مینماید. بنابراین فرضیهها بر اساس مدل پژوهش به شکل زیر تنظیم شدند.
- در همه اقوام مورد مطالعه، اجتماعی تأثیر بیشتری بر انسجام خانواده نسبت به برخی از مؤلفه دارد.
- در همه اقوام مورد مطالعه، وحدت نظر تأثیر بیشتری بر انسجام خانواده، نسبت به برخی از مؤلفه دارد.
- در همه اقوام مورد مطالعه، ابراز دلبستگی و محبت به همسر و اعضای خانواده تأثیر بیشتری بر انسجام خانواده نسبت به برخی از مؤلفه دارد.
- در همه اقوام مورد مطالعه، رضایتمندی از زندگی مشترک تأثیر بیشتری بر انسجام خانواده نسبت به برخی از مولفه دارد.
روش پژوهش
برای آزمون فرضیههای مذکور تحقیقی تجربی با روش پیمایشی و رسش مقطعی و مبتنی بر نمونه احتماعی انجام شد.
جمعیت آماری این پژوهش اقوام ساکن در شهر همدان است. همدان یکی از کلانشهرهای ایران است و آیینهای تمامنما از ترکیب نیروی انسانی به لحاظ جمعیتی، نژادی، دینی و زبانی است. از شیوه نمونهگیری تصادفی ساده چندمرحلهای و نسبتی استفاده شد. ابتدا در بین اقوام نمونهگیری شد و 3 قوم ترک، لر و فارس انتخاب شدند. مبنا بر این قرار گرفت که فقط افرادی که زبان مادری آنها یکی از این سه زبان است انتخاب شوند. درصد جمعیت سه قوم بهکل شهر 77درصد به دست آمد که در جدول (1) نمایش داده شده است.
جدول 1: جمعیت اقوام مورد مطالعه و نسبت آنها بهکل شهر
ردیف |
زبان مادری قوم ساکن در همدان |
جمعیت (90 ) |
درصد بهکل شهر |
1 |
ترک ساکن همدان |
137758 |
2/26 |
2 |
لر ساکن همدان |
36806 |
7 |
3 |
فارس ساکن همدان |
231349 |
44 |
4 |
درصد سه قوم |
|
77 |
کل شهر |
525794 |
100 |
مأخذ: سالنامه آماری 1392 استان همدان
شیوه اجرا: به دلیل پراکندگی اقوام در نقاط مختلف شهر، باید تمام مناطق شهر مورد مطالعه قرار میگرفت. برای بررسی دقیق، ابتدا شهر را به لحاظ برخورداری از امکانات اقتصادی و رفاهی به سه منطقه بالای شهر، محلههای متوسط نشین شهر و منطقه پایین شهر طبقه بندی کرده و به صورت تصادفی از میان محلههای (خوشههای) هر منطقه دو محله انتخاب شده است. سپس در محلات منتخب با شروع تصادفی از هر سه خانه یکی برگزیده شد. در جایی که حجم نمونه کافی به دست نیامد، محلههای بیشتری مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس حضور زن یا شوهر در منزل، مصاحبه حضوری با یکی از آنها انجام شد و درخواست شد که بدون مشورت با دیگران و یا همسر خود، پرسشنامه را پاسخ دهد. سپس برای یافتن واحدها، بر اساس نمونهگیری زنجیرهای(بیکر، 1386: 172) از پاسخگو درخواست میشد که اگر خانوادهای را میشناسد که در محله آنها دارای یکی از اصالتهای قومی مورد مطالعه هستند، معرفی نماید. به این طریق اطلاعات لازم گردآوری شد.
حجم نمونه: در مرحله بعد، بر اساس فرمول تعیین حجم نسبی در زیر، حجم تقریبی نمونه 147 نفر برآورد شد.
مقدارها به شرح زیر است. 96/1 = z 77/0= p(درصد جمعیت سه قوم ساکن در شهر مورد مطالعه) و
23/0= q (درصد جمعیت سایر اقوام) و 068/0= d. در گام آخر حجم نمونه هر یک از قوم بر اساس فرمول نسبت در کل جمعیت تعیین شد.
در این پژوهش 98 نفر معادل(9/66%) پاسخگویان مرد و 49 نفر معادل (1/33%) زن بودند.
از مصاحبه با پرسشنامه حضوری (در واقع مصاحبه ساختاریافته) استفاده شد. از مقیاسِ بازسازیشده سازگاری زوجین فیلیسینگر و اسپانیر استفاده شد. متغیر مورد سنجش در این مقیاس، تحلیل عاملِ 4 بُعدِ وابسته به هم است که شامل؛ اجماع در امور مهم زندگی ؛وحدت نظر در روابط خصوصی و برنامههای خانوادگی؛ رضایت از زندگی مشترک و ابراز دلبستگی و محبت به همسر و خانواده و دوستان است. این مقیاس پرسشنامة 37 گویهای است که طبق طیف لیکرت دارای گزینه 5 درجه است( از خیلی زیاد(5) تا خیلی کم(1)). مثال: چقدر همسرتان را قابلاعتماد میدانید؟ و در مواردی (از کاملاً موافق(5)؛ تا کاملاً مخالف(1)). مثال: من و همسرم باهم تفریح و گردش
میرویم.
در تحقیق اورکی و همکاران (1391) که از آزمون سنجش سازگاری اسپانیر و با استفاده از پرسشنامه با 32 سؤال استفاده شد، کل مقیاس دارای آلفای 96 % که از همسانی درونی قابلتوجهی حکایت دارد، همسانی درونی خرده مقیاسها در رضایت روجی 94 %، وحدت و یگانگی زوجی 84 %، توافق زوجی 90 % و ابراز محبت 73 % گزارششده است.
در پژوهش کنونی برای تقلیل معرفهای متغیرها از تحلیل عاملی و برای محاسبه وزنهای هریک از مؤلفهها از تحلیل مؤلفههای اصلی[26] (فلیمر و پرشت، 2001) استفاده شد. همچنین
چهار عامل در نظر گرفته شد تا همخوانی با دیدگاه اسپانیر و فلیسینگر را داشته باشد.
فنون تحلیل اطلاعات و ابزار اندازهگیریعلاوه بر جداول فراوانی و درصد، همبستگی پیرسون و میانگین و انحراف معیار، از تحلیل عاملی برای محدود کردن متغیرها به عاملهای موردنظر و همچنین تعیین نمرات عاملی برای تحلیل رگرسیون چند متغیره[27] به روش گام و گام و پیشبینیهای لازم در تحلیل و تبیین استفاده شد.
تعریف عملیاتی متغیرها
1- متغیرها، عاملها(مولفهها)، معرفهای آنها در جدول 1 خلاصهشده است.
جدول1: متغیرها، شاخصها(عاملها)، معرفها
متغیر |
مؤلفهها (عاملها) |
معرفها |
مستقل
|
اجماع و توافق و هم رایی در زندگی |
توافق در امور مهم زندگی و زناشویی مانند؛ توافق و هم رایی در زندگی مشترک، تقسیمکار بر اساس جنس، همکاری با هم، مدیریت مطلوب در وقت و مسائل مالی (خرید، سفر، پسانداز، سرگرمی و اوقات فراغت و...)، فلسفه زندگی، تصمیمگیریهای مهم زندگی، انجام امور مذهبی (عمل به واجبات و اجتناب از محرمات و پوشش اسلامی و حفظ حریم آرایش)، مدتزمان بیشتری در کنار هم بودن (با هم غذا خوردن گفتگو کردن و تفریح کردن- رابطه مطلوب خصوصی داشتن) طرز تعامل احترامآمیز با والدین و فامیل همسر |
رضایتمندی از زندگی مشترک |
مراقبت و رسیدگی به هم- عصبانی نکردن یکدیگر، اعتماد به هم[28]، قهر نکردن و تنها نگذاشتن همسر، بعد از مشاجره به فکر طلاق و جدایی و قطع رابطه نیفتادن، رضایت از عشق ورزیدن و ابراز علاقه همسر، عدم احساس پشیمانی از ازدواج با همسر کنونی و رضایت از او، عدم برخورد خشونتآمیز با همسر |
|
تجلی ابراز دلبستگی و محبت |
ابراز عشق به همسر و عدم خیانت به او، ابراز محبت به همسر و به دوستان و خانواده او، ابراز دلبستگی به رابطه جنسی و عدم افراطوتفریط در آن، رفتار کردن بهدلخواه همدیگر |
|
وحدت و پیوستگی در خانواده |
وحدت نظردر؛ انجام ضروریات زندگی(غذا و بهداشت، نظافت، آرایش)، معاشرت نیکو، تمجیداز کارهای یکدیگر، خوشرفتاری در تبادل و ارضای نیاز جنسی، کنار آمدن با خود، با دیگران و با محیط و حفظ پیوستگی زندگی، نظم در خانواده |
|
کل عاملها |
28 معرف |
|
وابسته |
انسجام خانواده |
تعهد نسبت به هم: داشتن روابط دوستانه و محبت آمیز، صرف وقت و انرژی برای خانواده، کمک به هم و معاشرت با یکدیگر و تشویق یکدیگر، تقویت روحیه هم و حمایت از یکدیگر به هنگام نیاز حس همدلی و همبستگی و مسئولیت نسبت به هم، اعتماد و صداقت در زندگی و پایبندی به اعتقادات دینی در زندگی روزمره وقت گذاشتن: برای همسر و خانواده: مدت زمان وفرصت بیشتری در کنار هم بودن، باهم سفر کردن و سینما رفتن، باهم به دیدوبازدید فامیل رفتن، احترام به اعتقادات و مشارکت در انجام فرایض دینی مشترک، رعایت حقوق و وظایف متقابل در خانواده با تفریحات سالم و کارهای ضروری- داشتن روابط انسانی و عاشقانه با همسر و عادلانه با خانواده (9 معرف) |
کل متغیرها |
کل معرفهای مستقل و وابسته (37 معرف) |
پایایی و روایی
میزان پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ و از طریق نرمافزار spss محاسبه و در جدول 2 خلاصه شد و روایی متغیرها از طریق صوری به دست آمد.
جدول 2. پایایی گویههای متغیرهای مستقل
شاخص |
تعداد گویه |
آلفای کرونباخ |
شاخص |
تعداد گویه |
آلفای کرونباخ |
اجماع و توافق در زندگی |
9 |
9/81 |
وحدت نظر در خانواده |
6 |
6/71 |
رضایتمندی از زندگی |
8 |
3/79 |
انسجام خانواده |
9 |
5/78 |
ابراز دلبستگی و محبت |
5 |
1/73 |
|
|
|
کل |
5/77 |
یافتهها
الف- یافتههای توصیفی
1- یافتههای توصیفی نظر پاسخگویان نسبت به تأثیر عوامل سازگاری در خانواده در جدول 2 خلاصهشده است.
جدول 3 : توزیع آماری نظر پاسخگویان نسبت به تأثیر عوامل سازگاری بر انسجامخانواده مختلف ساکن همدان (147= n )
ردیف |
معرف |
کاملاً موافق و موافق (درصد) |
تا حدودی موافق (درصد) |
مخالف و کاملاً مخالف (درصد) |
میانگین کل |
انحراف استاندار کل |
1 |
اجماع |
87/61 |
77/48 |
82/10 |
08/59 |
4/5 |
2 |
رضایتمندی از زندگی مشترک |
04/41 |
17/35 |
62/17 |
17/36 |
46/3 |
3 |
وحدت در خانواده |
52/31 |
26/25 |
94/24 |
15/17 |
62/3 |
4 |
ابراز دلبستگی به هم |
61/54 |
13/22 |
92/15 |
30/25 |
3 |
در بررسی حاضر ابعاد سازگاری مورد سنجش قرار گرفتند و یافتهها به شرح زیر به دست آمد.
همانطور که جدول 3 نشان میدهد، 87/61 % پاسخگویان برخورداری از اجماع یا توافق در امور مهم زندگی و زناشویی را در حد کاملاً موافق و موافق و 04/41 % پاسخگویان برخورداری از رضایتمندی از زندگی زناشویی را در حد کاملاً موافق و موافق و 61/54 % پاسخگویان ابراز دلبستگی و محبت به همسر را در حد کاملاً موافق و موافق و 52/31 % پاسخگویان وحدت نظر در خانواده را در حد کاملاً موافق و موافق و گزارش کردهاند. با توجه به دادهها، مؤلفه اجماع با میانگین (08/59) بیشترین مؤلفة تأثیرگذار و وحدت نظر در برنامههای خانواده با میانگین (15/17) کمترین تأثیرگذار بر انسجام خانواده بوده است. کمترین پراکندگی را ابراز دلبستگی و محبت (3) و بیشترین پراکندگی را اجماع (4/5) داشته است.
2- یافتههای توصیفی وضعیت انسجام در خانوادههای اقوام در جدول 4 خلاصهشده است.
3- همانطور که جدول 4 نشان میدهد، 56/41% متعهد بودن نسبت به مسائل زناشویی و زندگی مشترک را در حد همیشه، 3/35% در حداکثر اوقات، 6/10% در حد اغلب اوقات، 86/8 % در حد گاهی و 4/3% در حد هرگز، گزارش کردهاند. 53/53 % پاسخگویان وقت گذاشتن برای همسر و خانواده را در حد همیشه، 73/26% در حداکثر اوقات، 57/ 13% در حد اغلب اوقات، 86/4% در حد گاهی، 13/ 2 % در حد هرگز گزارش کردهاند.
جدول 4: توزیع آماری وضعیت انسجام(متغیر وابسته)در خانوادههای اقوام مختلف ساکنهمدان (147)
ردیف |
متغیر |
همیشه (درصد) |
اکثر اوقات (درصد) |
اغلب اوقات (درصد) |
گاهی (درصد) |
هرگز (درصد) |
میانگین |
انحراف استاندارد |
1 |
تعهد |
56/41 |
3/35 |
6/10 |
86/8 |
4/3 |
54/34 |
59/3 |
2 |
وقت گذاشتن برای همسر و خانواده |
53/52 |
73/26 |
57/13 |
86/4 |
13/2 |
45/26 |
68/3 |
کل |
95/43 |
32/33 |
95/11 |
46/6 |
62/2 |
49/30 |
63/3 |
در کل با جمع ستونهای (همیشه تا اغلب اوقات) 17/89 % اقوام انسجام خانواده قوی، 08/9 % خانواده متزلزل و غیرمنسجم داشتهاند. بقیه در حدفاصل این دو طیف قرار داشتند. همچنین با توجه به میانگین کل(49/30) و پراکندگی کل (63/3) درواقع انسجام در بین خانوادههای اقوام شهر همدان بالا برآورد میشود.
ب- یافتههای استنباطی
در این مرحله به آزمون فرضیهها پرداخته شد و نمرات عاملی چهارگانه که با استفاده از دستور تجزیه و تحلیل عاملی تعداد آنها مشخص و ذخیرهشده بود، برای تحلیل رگرسیون چند متغیره با روش گامبهگام وارد تحلیل شدند.
1- قبل از آزمون فرضیهها نخست میزان پایایی متغیرها بر اساس آزمون کیسر- مایر- اوهلین سنجیده شد. نتایج در جدول شماره 5 خلاصهشده است.
2- بر اساس دادههای جدول 5 این متغیرها برای تحلیل از شایستگی مناسب برخوردارند. زیرا میزان پایایی کیسر مایر اوهلین بیش از 70 % است( 722/0 > 70/0).
3- واریانس تبیین شده توسط عاملها در جدول 6 خلاصهشده است.
جدول 5: KMO and Bartlett's Test
اندازهگیری میزان شایستگی نمونه کیسر – مایر- اوهلین[29] |
722/0 |
تست بارتلت کای اسکویر[30] |
148/5144 |
درجه آزادی[31] |
1226 |
سطح معناداری[32] |
000/0 |
جدول 6: کل واریانس تبیین شده توسط عاملها[33] قبل و بعد از چرخش واریماکس[34]
مؤلفهها[35] (عاملها) |
مجموع مجذورات[36] قبل از چرخش واریماکس |
مجموعمجذورات[37]بعد از چرخش واریماکس |
||
درصد واریانس[38] |
درصد تراکمی[39] |
درصد واریانس |
درصد تراکمی |
|
1. اجماع |
361/13 |
361/13 |
295/11 |
295/11 |
2. رضایتمندی |
786/10 |
147/24 |
372/10 |
667/21 |
3. ابراز دلبستگی |
135/4 |
282/28 |
704/8 |
371/30 |
4. وحدت |
223/6 |
505/34 |
270/8 |
641/38 |
همانطور که جدول 6 نشان میدهد کل واریانس تبیین شده انسجام خانواده پس از چرخش واریماکس، توسط عاملهای چهارگانه، 641/38 % شد که میزان بزرگی را در برمیگیرد و باقیمانده واریانس به عوامل دیگری برمیگردد که در این پژوهش موردبررسی قرار نگرفتهاند.
در مرحله بعد میزان همبستگی بین مؤلفههای سازگاری با قومیتها[40] سنجیده شد و نتایج در جدول 7 خلاصه شد.
جدول7: میزان همبستگی هر یک ازمولفههای سازگاری با قومیتها
قوم |
اجماع r |
sig |
دلبستگی r |
sig |
وحدت نظر r |
sig |
رضایت r |
sig |
(فارس) |
8/61 |
000/0 |
7/56 |
000/0 |
096/0 |
481/0 |
6/68 |
000/0 |
(ترک) |
7/51 |
003/0 |
3/28 |
000/0 |
7/53 |
002/0 |
6/49 |
000/0 |
(لر) |
94/60 |
001/0 |
8/60 |
007/0 |
8/56 |
002/0 |
2/43 |
000/0 |
همانطور که جدول 7 نشان میدهد مؤلفههای سازگاری، همبستگی یکسانی در قومیتها ندارد بهگونهای که در قوم فارس ساکن همدان رضایتمندی از زندگی مشترک (6/68) بیشترین همبستگی را با انسجام خانواده دارد. در لرها(94/60) اجماع و توافق در امور مهم زندگی و در ترکها وحدت نظر در برنامههای زندگی(7/53) بیشترین همبستگی را با انسجام خانواده دارند.
2-آزمون فرضیهها: بحث در باب فرضیهها
در این بخش از تحلیل به آزمون اثرگذاری هریک از مؤلفههای سازگاری بر انسجام خانواده اقوام با روش رگرسیون چند متغیره با شیوه گامبهگام پرداخته شد.
فرضیه اصلی تحقیق این بود که مؤلفههای سازگاری شامل اجماع، ابراز دلبستگی و محبت، وحدت نظر و رضایتمندی از زندگی مشترک تأثیر یکسانی بر انسجام خانواده اقوام ندارند.
متغیرها بر اساس میزان واریانس تبیینکنندة متغیر وابسته وارد تحلیل شدند. برای مقایسه اهمیت هریک از مؤلفهها از بتای بهدستآمده استفاده شد.
- فرضیه 1: در همه اقوام مورد مطالعه، اجماع تأثیر بیشتری بر انسجام خانواده نسبت به برخی از مؤلفهها دارد.
فرض صفر: تأثیر اجماع و سایر مؤلفهها بر انسجام خانواده یکسان است. H0= H1
فرض تحقیق: تأثیر اجماع بیش از سایر مؤلفهها بر انسجام خانواده است. H1> H0
نکته : برای تمام فرضیهها، وجود تفاوت با نماد H1> H0 (فرض تحقیق) و عدم وجود تفاوت با نماد H0= H1 (فرض صفر) نمایش داده شده است.
- فرضیه 2: در همه اقوام مورد مطالعه، وحدت نظر در روابط خصوصی و برنامههای خانواده تأثیر بیشتری بر انسجام خانواده نسبت به برخی از مؤلفهها دارد.
فرض صفر: H0= H1 و فرض تحقیق: H1> H0
- فرضیه 3: در همه اقوام مورد مطالعه، تجلی ابراز دلبستگی و محبت به اعضای خانواده تأثیر بیشتری بر انسجام خانواده نسبت به سایر مؤلفهها دارد. فرض صفر: H0= H1 و فرض تحقیق: H1> H0
- فرضیه 4: در همه اقوام مورد مطالعه، رضایتمندی از زندگی مشترک تأثیر بیشتری بر انسجام خانواده نسبت به سایر مؤلفه دارد.
فرض صفر: H0= H1 و فرض تحقیق: H1> H0
نخست قوم فارس زبان بررسی شد. نتایج آزمون رگرسیون با شیوه گامبهگام در جدول 8 خلاصهشده است.
جدول 8 : تحلیل رگرسیون میزان پیشبینی کنندگی مؤلفههای سازگاری( عاملها ) بر انسجام خانواده قوم فارس با روش گامبهگام (65)
متغیر |
عوامل |
همبستگی R |
ضریب تعین[41]
|
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
آزمون فیشر F |
معناداری |
بتا β |
ضریب خط b |
عاملها یا مؤلفههای سازگاری قوم فارس |
رضایت |
686/0 |
470 / |
1 رگرسیون |
041/725 |
925/47 |
000/0 |
686/0 رضایت |
941/27 ثابت |
64 باقیمانده |
129/15 |
909/0 رضایت |
|||||||
وحدت نظر |
769/0 |
591/0 |
2 رگرسیون |
521/455 رگرسیون |
265/38
|
000/0 |
810/0 رضایت
|
029/14 ثابت |
|
63 باقیمانده |
905/11 باقیمانده |
074/1 رضایت |
|||||||
369/0 وحدت نظر |
466/0 وحدت نظر |
||||||||
اجماع |
844/ 0 |
712/0 |
3 رگرسیون |
957/365 رگرسیون |
849/42 |
000/0 |
509/0 رضایت |
048/1 ثابت |
|
62 باقیمانده |
541/8 باقیمانده
|
674/0 رضایت |
|||||||
481/0 وحدت |
608/0 وحدت |
||||||||
497/0 اجماع |
428/0 اجماع |
||||||||
ابراز محبت و دلبستگی |
863/0 |
744/. |
4 رگرسیون |
880/286 رگرسیون |
091/37 |
000/0 |
401/0 رضایت |
313/1- (ثابت) |
|
61 باقیمانده |
735/7 باقیمانده |
532/0 رضایت |
|||||||
571/0 وحدت |
722/0 وحدت و.. |
||||||||
352/0 اجماع |
303/0 اجماع |
||||||||
335/0 محبت و |
515/0 محبت و |
گام اول
همانطور که جدول8 نشان میدهد، اولین متغیری که وارد تحلیلشده، رضایتمندی است که ضریب همبستگی قوی (686/0= R) و در سطح اطمینان 99% رابطه معناداری با انسجام خانواده دارد (000/0= sig).
(R =686/0 , Sig = 000/0 <05/0, F = 925/47 , df = 1)
بر اساس یافتهها متغیر رضایتمندی بیش از سایر متغیرها در تبیین انسجام خانوادههای فارس تأثیرگذار است و فرضیه 4 در سطح اطمینان 95% تأیید شد.
ضریب تعیین(470/0=R2) نشان میدهد که 47 درصد واریانس انسجام خانواده از طریق عامل رضایتمندی تبیین میشود. این متغیر بهتنهایی 041/725 از میانگین تغییرات واریانس انسجام خانواده را تبیین میکند. بتا یا ضریب اهمیت تبیینکننده اهمیت بسیار زیاد این متغیر در انسجام خانواده است (686/0).
گام دوم
در گام دوم متغیر وحدت نظر در امور خصوصی و برنامه خانوادگی وارد شد و ضریب همبستگی دو متغیر رضایتمندی و وحدت با متغیر انسجام خانواده بسیار شدید و قوی به دست آمد(769/0= R) و در سطح اطمینان 95% رابطه معنادار شد(000/0= sig). ( 2= df و 265/38= F و 000/0 = Sig و 769/0= R )
ضریب تعیین(591/0= R2) نشان میدهد که 1/59 درصد واریانس انسجام خانواده از طریق این دو عامل تبیین میشود. وحدت نظر بهتنهایی 1/12% واریانس را تبیین میکند. ( 121/0= 470/0- 591/0)
ضریب اهمیت یا بتا 369/0 است که بعد از رضایتمندی، قرار دارد. رضایتمندی > وحدت نظر
گام سوم
در این گام متغیر اجماع نیز وارد تحلیل شد و این سه متغیر ضریب همبستگی بسیار قوی و شدیدی با انسجام خانواده نشان دادند(844/0) و در سطح اطمینان 95% رابطه معنادار شد(000/0= sig).
( 3= df و 849/42= F و 000/0 = Sig و 844/0= R )
ضریب تعیین(712/0= 2R) نشان میدهد که 2/71درصد واریانس انسجام خانواده از طریق این سه عامل تبیین میشود. متغیر اجماع 121/0 واریانس انسجام خانواده را تبیین میکند (121/0= 591/0 – 712/0).
ضریب اهمیت یا بتای اجماع 497/0 و رضایتمندی 509/0و وحدت نظر 481/0است و تبیینکننده اهمیت بسیار زیاد این سه متغیر در تحلیل انسجام خانواده است. در این مرحله اهمیت رضایتمندی در تبیین و پیشبینی انسجام خانواده مهمتر از دو عامل دیگر است. رضایتمندی > اجماع > وحدت نظر
گام چهارم
در این گام متغیر تجلی ابراز دلبستگی و محبت به همسر و خانواده و دوستان وارد تحلیل شد و چهار عامل ضریب همبستگی بسیار بالایی با متغیر انسجام خانواده داشتند( 864/0) و در سطح اطمینان 95% رابطه معناداری شد(000/0= sig).
(4= df و 091/37= F و 000/0 = Sig و 864/0= R)
این متغیرها 880/286 از میانگین تغییرات واریانس انسجام خانواده را تبیین میکنند. متغیر تجلی ابراز محبت و دلبستگی 005/0- واریانس انسجام خانواده را تبیین میکند. ( 005/-0= 712/0 – 707/0)
ضریب اهمیت یا بتای رضایتمندی 401/0 و وحدت نظر 571/0 و اجماع 352/0 و ابراز محبت و دلبستگی 335/0 است و تبیینکننده اهمیت بسیار زیاد این چهار متغیر در تحلیل انسجام خانواده است. در این مرحله اهمیت عامل وحدت نظر در پیشبینی و تبیین انسجام خانواده بیش از سه عامل دیگر و اهمیت رضایتمندی بیش از دو عامل دیگر و اهمیت اجماع بیش از ابراز دلبستگی و محبت است.
وحدت نظر > رضایتمندی > اجماع > ابراز دلبستگی
ضریب خط نشان میدهد که به ازای هر واحد تغییر در رضایتمندی، وحدت نظر، اجماع و درنهایت ابراز دلبستگی و محبت همسران نسبت به هم به ترتیب بهاندازه 532/0، 722/0، 303/0 و 515/0 در متغیر انسجام خانواده تغییر ایجاد میشود و میتوان از روی تغییر در این مؤلفهها، میزان تغییر در انسجام خانواده را پیشبینی کرد.
b4x4 + b3x3 + b2x2+ Y =b + b1x1
رضایتمندی × 532/0+ ابراز دلبستگی 515/0 × وحدت نظر × 722/0 + اجماع× 303/0 + 212/1 Y =
در این بخش به بررسی تأثیر مؤلفههای سازگاری در انسجام خانوادههای ترکزبان پرداخته شد. یافتهها در جدول شماره 9 خلاصهشده است.
جدول 9 : تحلیل رگرسیون میزان پیشبینی کنندگی مؤلفههای سازگاری بر انسجام خانواده قوم ترک با روش گامبهگام (39)
متغیر |
عوامل |
R |
R2 |
df |
میانگین مربعات |
F |
معناداری P< |
β |
خط b |
عاملها یا مؤلفههای سازگاری قوم ترک |
وحدت نظردر خانواده |
645/0 |
416/0 |
1 رگرسیون |
485/544 |
091/22 |
000/0 |
645/0 وحدت نظر |
584/44 ثابت |
38 باقیمانده |
647/24 |
1 وحدت نظر |
|||||||
رضایت از زندگی مشترک |
857/0 |
734/0 |
2 رگرسیون |
446/480 رگرسیون |
459/41 |
000/0 |
677/0 وحدت نظر |
018/5 ثابت |
|
37 باقیمانده |
588/11 باقیمانده |
049/1 وحدت و |
|||||||
565/0 رضایت |
057/1 رضایت |
||||||||
اجماع |
878/ 0 |
770/0 |
3 رگرسیون |
996/335 رگرسیون |
418/32 |
000/0 |
657/0 وحدت نظر |
276/5- ثابت |
|
36 باقیمانده |
364/10 |
018/1 وحدت نظر |
|||||||
426/0 رضایت |
798/0 رضایت |
||||||||
235/0 اجماع |
336/0 اجماع |
گام اول
همانطور که جدول یافتهها نشان میدهد، اولین متغیری که وارد تحلیلشده، وحدت نظر همسران در روابط خصوصی و برنامههای زندگی است که ضریب همبستگی قوی (645/0= R) و در سطح اطمینان 99% رابطه معناداری با انسجام خانواده دارد (000/0= sig). بر اساس یافتهها، متغیر وحدت نظر بیش از سایر متغیرها در تبیین انسجام خانوادههای ترکزبان تأثیرگذار است و فرضیه 3 در سطح اطمینان 95% تأیید شد.
(R =645/0, Sig = 000/0 <05/0, F = 091/22, df = 1)
ضریب تعیین)416/0= R2 (نشان میدهد که 6/41 درصد واریانس انسجام خانواده از طریق عامل وحدت نظر تبیین میشود. این متغیر بهتنهایی 485/544 از میانگین تغییرات واریانس انسجام خانواده را تبیین میکند. بتا یا ضریب اهمیت 645/0 است که تبیینکننده اهمیت بسیار زیاد این متغیر در انسجام خانواده قوم ترکزبان است.
گام دوم
در گام دوم متغیر رضایتمندی از زندگی مشترک وارد شد و ضریب همبستگی دو متغیر رضایتمندی و وحدت با متغیر انسجام خانواده بسیار شدید و قوی به دست آمد(857/0= R) و در سطح اطمینان 95% رابطه معنادار شد (000/0= sig).
( 2= df و 265/38= F و 000/0 = Sig و 769/0= R )
ضریب تعیین(734/0= R2) نشان میدهد که 4/73 درصد واریانس انسجام خانواده از طریق دو عامل وحدت نظر و رضایتمندی تبیین میشود. رضایتمندی بهتنهایی 8/31% واریانس را تبیین میکند( 318/0= 416/0- 734/0). ضریب اهمیت یا بتای وحدت نظر677/0 و رضایتمندی 565/0 است که بیانگر اهمیت بسیار زیاد این دو متغیر در تحلیل انسجام خانواده قوم ترکزبان است. رضایتمندی < وحدت نظر
گام سوم
در این گام متغیر اجماع نیز وارد تحلیل شد و این سه متغیر ضریب همبستگی بسیار قوی و شدیدی با انسجام خانواده نشان دادند(878/0) و در سطح اطمینان 95% رابطه معنادار شد (000/0= sig).
( 3= df و 418/32= F و 000/0 = Sig و 878/0= R )
ضریب تعیین(770/0= 2R) نشان میدهد که 77 درصد واریانس در انسجام خانواده از طریق سه عامل تبیین میشود. متغیر اجماع 036/0 واریانس انسجام خانواده را تبیین میکند(036/0= 734/0 – 770/0).
ضریب اهمیت یا بتای اجماع 235/0 و وحدت نظر 657/0 و رضایتمندی 426/0است و تبیینکننده اهمیت بسیار زیاد این سه متغیر در تحلیل انسجام خانواده ترکزبان است. در این مرحله اهمیت عامل وحدت نظردر تبیین و پیشبینی انسجام خانواده مهمتر از دو عامل دیگر است. وحدت نظر > رضایتمندی > اجماع
ضریب خط نشان میدهد که به ازای هر واحد تغییر در وحدت نظر، رضایتمندی و اجماع، به ترتیب 276/5-، 798/0 و 336/0 در متغیر انسجام خانواده تغییر ایجاد میشود و میتوان از روی تغییر در این مؤلفهها، میزان تغییر در انسجام خانواده را پیشبینی کرد.
b3x3 + b2x2+ Y =b + b1x1
(رضایتمندی) 798/0 × ( وحدت نظر ) 276/5 - ( اجماع) 336/0 + 292/24= Y
نکته قابلتوجه این است که متغیر ابراز دلبستگی و محبت در تحلیل وارد نشد ونشان میدهد در بین خانوادههای ترکزبان تجلی ابراز دلبستگی و محبت اهمیت چندانی ندارد.
در این بخش به بررسی مؤلفههای سازگاری در انسجام خانواده لر زبان پرداخته شد و یافتهها در جدول 10 خلاصه گردید.
جدول 10 : تحلیل رگرسیون میزان پیشبینی کنندگی مؤلفههای سازگاری( عاملها ) بر انسجام خانواده قوم لر زبان با روش گامبهگام (43)
متغیر |
عوامل |
R |
R2 |
df |
میانگین مربعات |
F |
P< |
β |
خط b |
عاملها یا مؤلفههای سازگاری قوم لر |
اجماع |
609 /0 |
371/0 |
1 رگرسیون |
510/284 |
494/16 |
000/0 |
609/0 اجماع |
548/23 ثابت |
42 باقیمانده |
250/17 |
614/0 اجماع |
|||||||
وحدت نظردر خانواده |
733/0 |
537/0 |
2 رگرسیون |
968/205 رگرسیون |
640/15 |
000/0 |
469/0 اجماع |
062/21 ثابت |
|
41 باقیمانده |
169/13 باقیمانده |
473/ 0 اجماع |
|||||||
431/0 وحدت نظر |
652/0 وحدت نظر |
||||||||
ابراز محبت و دلبستگی |
833/ 0 |
694/0 |
3 رگرسیون |
555/177 رگرسیون |
658/19 |
000/0 |
335/0 اجماع |
494/5 ثابت |
|
40 باقیمانده |
032/9 |
339/0 اجماع |
|||||||
493/0 وحدت |
746/0 وحدت |
||||||||
417/0 ابراز دلبستگی |
866/0 ابراز دلبستگی |
گام اول
همانطور که جدول 10 نشان میدهد، اولین متغیری که وارد تحلیلشده، اجماع و توافق در امور مهم زندگی است که ضریب همبستگی قوی (609/0= R) و در سطح اطمینان 95% رابطه معناداری با انسجام خانواده دارد (000/0= sig). بر اساس یافتهها، متغیر اجماع و توافق در امور مهم زندگی بیش از سایر مؤلفهها تبیینکننده و پیشبینی کننده تغییرات انسجام خانواده در قوم لر است و بیشترین تأثیر را بر انسجام خانواده دارد. بنابراین فرضیه1 در سطح اطمینان 95% تأیید میشود.
(R =609/0 , Sig = 000/0 <05/0, F = 494/16 , df = 1)
ضریب تعیین (371/0= R2) نشان میدهد که 1/37 درصد واریانس انسجام خانواده از طریق عامل اجماع تبیین میشود. این متغیر بهتنهایی 510/284 از میانگین تغییرات واریانس انسجام خانواده را تبیین میکند. 250/17 درصد باقیمانده واریانس به سایر عوامل مربوط است. بتا 609/0 است که تبیینکننده اهمیت بسیار زیاد این متغیر در انسجام خانواده لر زبانهاست.
گام دوم
در گام دوم متغیر وحدت نظر در روابط خصوصی و برنامههای مهم زندگی وارد شد و ضریب همبستگی دو متغیر اجماع و وحدت نظر با متغیر انسجام خانواده بسیار شدید و قوی به دست آمد(733/0= R) و در سطح اطمینان 95% رابطه معنادار شد(000/0= sig).
( 2= df و 640/15= F و 000/0 = Sig و 733/0= R )
ضریب تعیین(537/0= R2) نشان میدهد که 7/53 درصد واریانس انسجام خانواده از طریق دو عامل اجماع و وحدت نظر در زندگی تبیین میشود. وحدت نظر در زناشویی و برنامههای زندگی بهتنهایی 6/16% واریانس را تبیین میکند (166/0= 371/0- 537/0). ضریب اهمیت یا بتای وحدت نظر 431/0 و اجماع 469/0 است که تبیینکننده اهمیت بسیار زیاد این دومتغیر در تحلیل انسجام خانواده قوم فارس است. اجماع > وحدت نظر
گام سوم
در این گام متغیر تجلی ابراز دلبستگی و محبت همسران به یکدیگر و خانواده و دوستان نیز وارد تحلیل شد. این سه متغیر ضریب همبستگی بسیار قوی و شدیدی با انسجام خانواده نشان دادند(833/0) و در سطح اطمینان 95% رابطه معنادار شد (000/0= sig).
( 3= df و 657/19= F و 000/0 = Sig و 833/0= R )
ضریب تعیین (694/0= 2R) نشان میدهد که 4/69 درصد واریانس انسجام خانواده را سه عامل اجماع، وحدت نظر و ابراز دلبستگی تبیین کردهاند. متغیر اجماع 157/0 واریانس انسجام خانواده را تبیین کرده است.
(157/0= 537/0 – 694/0).
ضریب اهمیت یا بتای اجماع 335/0 و وحدت نظر 492/0 و ابراز دلبستگی 417/0 است و تبیینکننده اهمیت بسیار زیاد این سه متغیر در تحلیل انسجام خانواده لر زبانهاست. در این مرحله اهمیت عامل وحدت نظر در تبیین و پیشبینی انسجام خانواده مهمتر از دو عامل دیگر است. وحدت نظر > ابراز دلبستگی اجماع
ضریب خط نشان میدهد که به ازای هر واحد تغییر در اجماع و توافق در امور مهم زندگی، وحدت نظر و ابراز دلبستگی به ترتیب 339/0، 746/0 و 866/0 در متغیر انسجام خانواده تغییر ایجاد میشود و میتوان از روی تغییر در این مؤلفهها، میزان تغییر در انسجام خانواده را پیشبینی کرد. b3x3 + b2x2+ Y =b + b1x1
( ابراز دلبستگی و محبت ) 866/0 × ( وحدت نظر ) 746/0 + ( اجماع) 339/0 + 494/5= Y
نکته قابلتوجه این است که متغیر رضایتمندی از زندگی زناشویی در این تحلیل وارد نشد و ازنظر لرها این مؤلفه چندان تأثیری بر انسجام خانواده آنها ندارد.
نتیجهگیری و بحث
یافتههای این پژوهش نشان داد که هر یک از مؤلفههای سازگاری به شکل معناداری قادر است انسجام خانوادگی اقوام را پیشبینی و تبیین نماید. اما قدرت تبیین چهار عامل با مؤلفهها یکسان نیست. یعنی تأثیر مؤلفههای سازگاری بر انسجام خانوادهی سه قوم فارس، ترک و لر زبان یکسان نبوده و فرض اصلی تحقیق تأیید شد. این موضوع به فرهنگ خاص و ویژگی تاریخی این اقوام بستگی دارد. در قوم ترک، زنان و مردان بیشتر در امور زندگی مشارکت داشته و اتفاقنظر و اجماع در اولویت اول قرار دارد. مشارکت داشتن زنان و مردان قوم ترک در زندگی به معنای متعهد بودن آنها نسبت به هم است و وقت بیشتری برای هم میگذارند. به همین دلیل اجماع در زندگی مشترک آنها بیشتر است و انسجام خانواده آنها بیشتر تحت تاثیر این مولفة سازگاری است. البته مولفههای دیگر نیز تاثیر دارند اما تاثیر اجماع و اتفاق نظر در اولویت قرار میگیرد.
در قوم فارس برای زنان و مردان رضایتمندی از زندگی مشترک در اولویت اول قرار دارد و انسجام خانواده آنها متاثر از میزان رضایتمندی آنها از زندگی مشترک و زناشویی است. در قوم لر برای زنان و مردان اجماع و توافق در امور مهم زندگی در اولویت اول قرار دارد. جالب است که رضایتمندی از زندگی برای لر زبانها در اولویت آخر و اتفاقنظر در برنامههای زندگی برای فارس زبانها در اولویت آخر قراردارد و برای ترکزبانها تجلی ابراز دلبستگی به همسر و دوستان در اولویت آخر قرار دارد. البته این یافتهها قابلیت تعمیم برای این قومیتها در کل کشور را ندارد و خاص اقوام این شهر است.
در میان اقوام بررسیشده اهمیت عاملها (مؤلفهها) به ترتیب تأثیر بر انسجام خانواده اقوام به شرح زیر به دست آمد.
الف- فارس: 1 - رضایتمندی 2- وحدت نظر و 3- اجماع و 4- تجلی ابراز دلبستگی و محبت.
ب- ترک: 1- وحدت نظر 2- متغیر رضایتمندی 3- اجماع. مؤلفه ابراز دلبستگی وارد تحلیل نشد.
ج- لر: 1- اجماع 2- وحدت نظر 3- تجلی ابراز دلبستگی و محبت. متغیر رضایتمندی وارد تحلیل نشد.
در اقوام بررسیشده میزان سازگاری و یا به عبارتی توافق اجتماعی کنت (آرون، 1354) و همبستگی اجتماعی دورکیم(ریتزر، 1373) و نظم اخلاقی تونیس (چلبی،1372و 1383)در خانواده که موجد انرژی عاطفی و محل بروز "ما" خانوادگی است، بالا است. همسران نسبت به هم متعهد بوده از اعتماد لازم برخوردارند و خانوادهها منسجم هستند. همسران از حمایت یکدیگر بهرهمند میشوند و باوجود انسجام در خانواده، جامعه نیز از انسجام اجتماعی برخوردار میشود. همسران احساس همبستگی و پیوند و تعهد عاطفی دارند وقت بیشتری برای هم در امور فراغتی، انجام فرایض مذهبی(گیدنز، 1376و 2001 و ساروخانی، 1370 و کتابی و دیگران، 1383و اوراتینکال و ونستیوجن، 2006 و سولیوان، 2001) و خانوادگی میگذارند و زمان بیشتری باهم هستند، چون اعضا به یکدیگر نیازمندند. از یکدیگر حمایت میکنند و به تشویق هم میپردازند(هیترینگتون و کلی، 2002 و جفرسون، 2007) به همین دلیل خانواده وحدت خود را حفظ میکند(جسی و جوردنی، 1981). همچنین یافتههای این تحقیق با تئوریهای برگس و همکارانش و فلیسینگرو اسپانیر،1983(به نقل از میلر، 1380)و ویک 2006 و کلندر و همکاران، 1999 و اولسون، 1999 (به نقل از زارع و سامانی، 1387) و لینگرن، 2003 و گیدنز، 2001 و اوراتینکال و ونستیوجن، 2006 و سولیوان، 2001 (به نقل از دانش، 1389) هماهنگ است. در تبادل عاطفی با نظریه چلبی(1372 و 83) و تقویت روحیه و حمایت همدیگر و معاشرت با یافتههای ویک، 2006 و بهشتی، 1383 و الحسن، 1365و اکبری و کی قبادی، 1389 حس همدلی و همبستگی با یافتههای کتابی و دیگران، 1383و چیت سازقمی، 1383و نعمتالهی و همکاران، 1392 هماهنگ است.
در خانوادههای لر زبان یافتههای تحقیق در بعد اجماع و توافق و همفکری همسران که بیشترین اهمیت و تأثیر را دارد با یافتههای شولنبرگر،2001؛ اکوردینی و جورنی، 2002؛ نظری، 1386؛ موری و همکاران، 2002 و عیسی نژاد و همکاران، 1389 (به نقل از اورکی و همکاران، 1391) و کلندر و همکاران(1992)، ویک(2006) هماهنگ است و آنها را تأیید میکند. در خانوادههای ترکزبان، یافتهها در بعد وحدت و یگانگی زوجین که بیشترین اهمیت و تأثیر را دارد با یافتههای جسی و جوردنی، 1981، نظری، 1386(به نقل از اورکی و همکاران، 1391) و ویک، 2006 و تثوری انسجام گیدنز، 1376 هماهنگ است و آنها را تأیید میکند. در خانوادههای فارس زبان، یافتهها در بعد رضایتمندی زناشویی که بیشترین اهمیت و تأثیر را دارد با یافتههای سوکا، 2005؛ بوروک، 1983؛ بوروکس، 1997 و عیسینژاد و همکاران، 1389 (به نقل از اورکی و همکاران، 1391) و کلندر و همکاران (1999)، لیمسترز(1969)، اولسون(1999و 1994)، گوردن و همکاران(1976)، محدثی و یوسفیاصل (1389) هماهنگ است و آنها را تأیید میکند.
نتایجِ پژوهش ما را بهسوی ابداع نظریهای با عنوان خاستگاه سازگاری رهنمون میکند. به این معنا که انسجام خانواده به خاستگاه سازگاری یعنی قومیت افراد وابسته است. انسجام، توانایی انتخاب یک راهبرد مقابلهای مناسب برای مواجهه با محرکهای تضعیف بنیان خانواده مثل استرس را مهیا میکند (توماتسون[42] و همکاران، 2009) و همین راهبرد متقابلاً بستر سازگاری را فراهم
میآورد. این خاستگاه یعنی قومیت در شرایط اجتماعی/ فرهنگی/ تاریخی هر جامعهای معنای خاص خود را دارد. در ایران نه تنها قومیت و ویژگی های فرهنگی مرتبط با آن بلکه به دلیل حاکمیت ارزشهای دینی و اسلامی، خاستگاه سازگاری قومی ریشه در اعتقادات و باورداشتهای افراد که عامل زیربنایی و اساسی در ایجاد و تقویت انسجام است (شیبانیفر، 1391؛ هاتچینسون و اسمیت، 1996) و سبک زندگی(باینگانی و همکاران،1392 و نایبی و محمدی تلور، 1392) آنها دارد. به اعتقاد محققین، هرقدر باورداشتهای دینی بیشتر باشد، سازگاری در کانون خانوادهها بیشتر و بهتبع آن انسجام و همبستگی بیشتر خواهد بود (گیدنز، 2001 و نعمت الهی و همکاران، 1392 و اوراتینکال و ونستیوجن، 2006 و سولیوان، 2001 و محدثی و یوسفی اصل، 1389 و بهنودی، 1381). مؤلفه اجماع و توافق در امور مهم زندگی که از فراهمکنندههای انسجام است، بستری اجتماعی – فرهنگی و تاریخی دارد،. سپس عامل تجلی ابراز دلبستگی و محبت است که بستری عاطفی و هیجانی دارد و متأثر از عفت و حیایی است که ریشه مذهبی و ملی دارد. در واقع عوامل اجتماعی و فرهنگی مقدم بر عوامل روانی و عاطفی در این سرزمین همبستگی و انسجام اعضای جامعه را فراهم میکند. در غرب و یافتههای فلیسینگر و اسپانیر تجلی ابراز دلبستگی در روابط جنسی مقدم بر مؤلفههای دیگر بر انسجام خانواده تأثیرگذار است که این یافته به فرهنگ خاص جامعه غربی مرتبط است. یعنی خاستگاه سازگاری در هر جامعهای متأثر از فرهنگ آن جامعه است.
بر اساس نتایج پیشنهاد میگردد که مراکز مرتبط با خانواده، مراکز مشاوره، کارگروههای خانواده، سازمان ارشاد و فرهنگ اسلامی، دانشگاهها، آموزشوپرورش و بهویژه صداوسیما و...
آموزشهای مرتبط با مؤلفههای سازگاری را در خانوادهها در اولویت برنامههای خود قرار دهند. برگزاری کارگاههای آموزشی و استفاده از مدرسین مجرب و متعهد و استفاده از رویکرد غنیسازی مهارتهای ارتباطی، سطح آگاهی و شناخت خانوادهها را ارتقاء بخشند. البته نوع آموزشها باید متناسب بافرهنگ قومیتها باشد تا برون داد مطلوبی داشته باشد.
با توجه به محدودیتهای این تحقیق ازجمله نبود پیشینه تجربی که بهطور مستقیم مرتبط با موضوع باشد و محدود بودن یافتهها به اقوام همدان، یافتههای این تحقیق قابلتعمیم بهکل کشور نیست، پیشنهاد میگردد محققین موضوع را در سطح ملی بررسی نمایند تا نیمرخ واقعیتری به دست آید.