نوع مقاله : علمی
نویسندگان
1 استادیار جمعیتشناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور
2 دانشیار جمعیت شناسی دانشگاه تهران
چکیده
شکلگیری و تشدید روابط اجتماعی موجب بروز رفتارهای اجتماعی خاصی ازطرف افراد میشود که آنان بهتنهایی قادر و یا در فکر انجام آن رفتار نیستند. ازجمله آن، تصمیم به مهاجرت است که وجود خویشاوند و آشنا در مقصد مهاجرتی میتواند عمل مهاجرت را برای کنشگر تسهیل نماید. در این مقاله جهت شناخت بهتر جریانهای مهاجرت از استان آذربایجانشرقی به مقصد استان تهران، که مهمترین جریان مهاجرت داخلی در ایران است، انواع و اندازه شبکههای اجتماعی مهاجران در زمان مهاجرت در مقصد و تعیین کنندههای آن به روش پیمایش روی 530 مهاجر مطالعه شده است. نتایج نشان میدهد اکثر مهاجران در زمان قبل از مهاجرتشان به ترتیب شبکه اجتماعی خویشاوندی، خانوادگی، دوستی و هممحلی در مقصدهای بالقوه داشتند و شهرستان مبدأ و سن مهاجران در زمان مهاجرت توانسته است این گونههای مهاجران را بهتر تفکیک نماید. اندازه شبکههای اجتماعی مهاجران نسبتاً کوچک بهدست آمده است و اکثر آنان از طریق یک نسبت خویشاوندی و آشنایی (گره) به شبکه اجتماعی در مقصد ملحق شدهاند. احتمال وجود شبکه مهاجرتی برای مهاجران بالقوه از شهرستانهای سراب، میانه و هشترود بسیار بیشتر از مهاجران سایر شهرستانهای استان آذربایجانشرقی است. همچنین، مهاجران دارای وضعیت اجتماعی- اقتصادی ضعیف، جهت جابجایی خود از شبکههای مهاجرتی بزرگ استفاده مینمایند.
کلیدواژهها
مقدمه
این ایده که روابط اجتماعی براساس خویشاوندی و عضویت اجتماعی تسهیل کننده فرایندهای مهاجرت است، بیشتر توسط تیلی و براون[1] (1967) و چلدین[2] (1973) به دقت تشریح گردیده
است و آثارشان در این زمینه در منابع مهاجرت محفوظ است. بانرجی[3] (1983) مهاجرت زنجیرهای را به دو دسته کلی مهاجرت خانوادگی بهتأخیر افتاده و مهاجرت پیاپی[4] تقسیم میکند. در مهاجرت خانوادگی معمولاً یکی از اعضاء خانواده اول مهاجرت میکند و سپس اعضای دیگر خانواده به آن میپیوندد. در مهاجرت پیاپی، تماسها و تعاملات صورت گرفته در مقصد براساس خویشاوندان غیرخانوادگی است.
شبکه اجتماعی مجموعه خاصی از پیوندها در میان اشخاص است (میچل[5]، 1969). علاوهبر این، ساختار شبکه منعکس کننده الگوی روابط بین افراد است (واسرمن و فاوست[6]، 1994). گرانووتر[7] (1974) معتقد است بسیاری از افراد کار خود را ازطریق تماسهای شخصی پیدا کرده و این امر در مورد انواع مشاغل بدنی، فنی و حرفهای و مدیریتی صادق است.
اندوختههای حاصل از شبکههای اجتماعی میتواند زمان اختصاص داده شده در انتخاب دوراهیها و جستجوی شغل را کاهش داده و وجوه ارسالی دریافتی از مهاجران جوان را افزایش دهد (گازمن و همکاران[8]، 2004). باید توجه داشت، تحلیل شبکه اجتماعی در ابتدای کار برای ابعاد خرد ساختارهای اجتماعی همانند حاشیههای شهری یا زیرگروههای خاص جمعیتی بکار گرفته میشد. برای نمونه برتانی- ریکاردو[9] (1985) از این تحلیل مفهومی در خصوص ساکن شدن مهاجران داخلی در حومه کلان شهر برازیلیا استفاده نمود. در سالهای اخیر برخی مطالعات مهاجرت در قالب دیدگاه شبکه اجتماعی مدلسازی شدهاند. کارهای مکینز و راپوپورت[10] (2007)، وودراف و زنتنو[11] (2007) و هاسی[12] (2007) از این نمونهاند. «فقط آغاز شکلگیری این شبکهها اغلب گزینه فردی است. فرد ماجراجو که از روستا ]در اینجا مبدأ[ بهراه افتاده و به کشف فرصت پرداخته است، هنگامیکه وی درباره دستاوردهای خود گفتوگو میکند افراد دیگری را به مهاجرت تشویق کرده و یک ساختار مهاجرتی را بنیان میگذارد» (استالکر، 1380: 29).
گومز و سانتور[13] (2001) و مونشی[14] (2003) معتقدند تفاوت در پیوندهای اجتماعی میان مهاجران و غیرمهاجران، روشهای مختلف دسترسی به سرمایه و درآمد را نشان میدهد. پیوند مناطق مبدأ و مقصد میتواند ازطریق روابط خانوادگی، خویشاوندی، دوستی، همولایتی، همسایگی و بسیاری از روابط دیگر انجام گیرد. هریک از این پیوندها و روابط بازگوکننده نوع خاصی از شبکههای اجتماعی بوده و مشخص است قدرت و نحوه تأثیرگذاری هریک از آنها در فرایند تصمیمگیری مهاجرت متفاوت است.
«مطالعه شبکهها این امکان را میدهد تا مهاجرت بهمنزلة محصولی اجتماعی فهمیده شود و نه بهعنوان نتیجه منحصر به فرد تصمیمات فردی گرفته شده توسط کنشگران فردی و نه بهعنوان نتیجه منحصر بهفرد عوامل اقتصادی یا سیاسی، بلکه بهعنوان نتیجه تعامل همه این عوامل باهم» (بوید[15]، 1989: 642). این شبکهها جمعیتهای مبدأ و مقصد را به همدیگر پیوند میدهند و به ما این اطمینان را میدهد که جابهجایی جمعیت ضرورتاً محدود به زمان حال نبوده و در طول زمان با جهتگیری خاص خودش ماندگار خواهد ماند.
استان تهران بهعنوان قطب جمعیتی کشور، سالانه پذیرای تعداد زیادی از جمعیت سایر استانهای ایران به ویژه استان آذربایجانشرقی است. هریک از این مهاجران با اشتراک در برخی از مشوقهای جاذبهای استان تهران، نیّتها و دلایل متفاوتی برای انتخاب محل اقامت خود در این استان دارند. آنچه مشخص است، گروههای مهاجر در انتخاب محل اقامت خود به صورت گزینشی عمل
مینمایند. نمونه بارز آن را میتوان به خوشهها و محلات سکونتی خاص مهاجران براساس منطقه جغرافیایی، زادگاه، زبان و خویشاوندی مشترک آنان اشاره کرد. باتوجه به ویژگیهای خاص فرهنگی (ازجمله زبان) ترکها در ایران، این خوشههای محل اقامت آنان در مقصدهای انتخابی ازجمله استان تهران مشخصتر است.
طبق مستندات موجود در زمینه دادههای مهاجرتی ایران، در طی چندین دهه اخیر بیشترین مهاجرفرستی به استان تهران همواره از استان آذربایجانشرقی (آذربایجان سابق) بوده است. در اسنادی که توسط مرکز پژوهش، سنجش و اسناد ریاست جمهوری (1390) در زمینه مهاجرت داخلی ایران طی سالهای 1357-1311 گردآوری شده است، سهم مهاجرتها با جهت آذربایجانشرقی- تهران نسبت به سایر جهتگیریهای جغرافیایی مهاجرت به مراتب بیشتر است. در این اسناد مکاتباتی درخصوص بازگرداندن ملاکین مهاجر آذربایجان از تهران، انجام تشریفات گمرکی بازرگانان آذربایجانی در محلسکونتشان و نیز ایجاد اشتغال بهمنظور جلوگیری از مهاجرت آنان به تهران، درخواست استاندار آذربایجان مبنی بر تهیه طرحی برای جلوگیری از مهاجرت اهالی روستاها و شهرستانها به تهران، در طی دهههای 1320 و 1330 شمسی ملاحظه میشود. براساس نتایج سرشماری 1335، در شهر تهران حدود 94 هزار نفر تبریزی و 187 هزار آذربایجانی (چیزی نزدیک 13% جمعیت وقت تهران) ساکن بودهاند. طی سالهای 45-1335 نیز حدود 265 هزار مهاجر از استان آذربایجانشرقی به تهران بزرگ وارد شدند که در رابطه با 19 استان دیگر، نسبت بسیار بالایی (26%) را به خود اختصاص داده است. درصد مهاجران وارد شده به استان تهران از استان آذربایجان شرقی در طی دهههای 65-1355(همراه با استان اردبیل)، 75-1365 و 85-1375 به ترتیب 28%، 7/14% و 12% بوده است. این حجم گسترده مهاجرت در طی چندین دهه گذشته، تغییرات قابل توجهی را در ترکیب جمعیت هر دو استان ایجاد نموده است. در این مقاله سعی بر آن است تا اندازه و انواع شبکههای اجتماعی مهاجران از استان آذربایجانشرقی در زمان مهاجرت به استان تهران سنجیده شده و عوامل موثر بر آن شناسایی گردد.
مبانی نظری
در زمینه شناسایی مجموعه دلایلی که در افزایش مهاجران استان آذربایجانشرقی در استان تهران مشارکت دارند، میتوان به چندین عامل اشاره کرد. وجود عوامل دافعهای متنوع در استان آذربایجانشرقی همانند بیکاری، کمکاری (آسایش، 1364)، تفاوت درآمد مورد انتظار و اعتبارات سرانه کم استان نسبت به سایر استانها (بشیری، 1382)، فقر، فشار زندگی، خشکسالیهای پیدرپی، وضعیت اقلیمی ناپایدار، ناپایداری کشاورزی (بیکمحمدی و حاتمی، 1389؛ مرکز پژوهش، سنجش و اسناد ریاست جمهوری، 1390)، و عوامل جاذبه در استان تهران همانند بیثباتی درآمد و تخصیص ناعادلانه اعتبارات عمرانی به سایر نقاط کشور در رابطه با تهران (وزارت اقتصاد و دارایی، 1375؛ مرکز پژوهش، سنجش و اسناد ریاست جمهوری، 1390)، اشتغال کاذب و آزادیهای اجتماعی و سیاسی بیشتر در تهران نسبت به سایر مناطق کشور (وزارت اقتصاد و دارایی، 1375) و فراهم بودن شرایط شغلی و کار بهتر برای زنان در تهران (محمودیان و همکاران، 1388) از آن جملهاند.
باتوجه به اینکه مهاجرت حوزههای مختلف را شامل میشود، بنیانهای نظری زیادی از سطح تحلیلی کلان همانند نظریه جاذبه و دافعه تا خرد همانند نظریه انتخاب عقلانی وجود دارد و هدفشان تبیین این است که چرا مردم مهاجرت میکنند. بیشترین تلقیهای معاصر از موقعیت نظری رفتار مهاجرت در کارهای مسی و همکارانش (مسی و اسپانا[16]، 1987؛ دوراند[17] و مسی، 1992؛ مسی و همکاران، 1993؛ 1994) ملاحظه میشود. مسی (1990) و مسی و همکاران (1993) یک مرور جامع از نظریههای مهاجرت را انجام دادهاند که شروع مهاجرت را به خوبی تبیین میکند. این نظریهها در سه سطح کلان، میانی و خرد طبقهبندی شدهاند. در سطح کلان نظریههای اقتصاد کلان نئوکلاسیک، بازار کار دوگانه، سیستمی جهانی، نهادی و سیستمی مهاجرت جای میگیرند. نظریههای شبکه مهاجر، علیّت تراکمی و جنسیت در سطح میانی طبقهبندی میشوند. تبیینهای سطح خرد فرایند مهاجرت، نظریههایی همانند اقتصاد خرد نئوکلاسیک، اقتصاد جدید و نظریه انتظار ارزش را شامل میشود که این نظریهها یا چارچوبهای نظری با فرایند مهاجرت در سطح فردی و خانواری برخورد میکنند.
با درنظر گرفتن ماهیت و نوع جریانهای مهاجرت مورد مطالعه در این مقاله، جهت تبیین جابجایی مهاجران از استان آذربایجانشرقی به مقصد استان تهران، از مبانی نظریههای شبکه اجتماعی و سرمایه اجتماعی مهاجرت استفاده میشود. بنابراین، در کنار عاملهای سنتی جاذبه و دافعه، بهتر است به چرخش سریع اطلاعات درباره فرصتهای شغلی و امکانات رفاهی موجود در تهران و حمایتهای عاطفی و مالی در این جریانهای مهاجرت تأکید کرد که اهمیت شبکههای اجتماعی در رفتار مهاجرتی را نشان میدهد.
اندیشیدن درباره شبکههای اجتماعی بدون درنظر گرفتن سرمایه اجتماعی غیرمنطقی است. حتی اگر مفهوم سرمایه اجتماعی مبهم باشد، آن برای درک اینکه شبکههای اجتماعی چطور عمل میکنند بسیار مفید است. سرمایه از نظر بوردیو[18] سه شکل اساسی دارد: «"سرمایه اقتصادی" که قابل تبدیل شدن به پول است، "سرمایه فرهنگی" و "سرمایه اجتماعی" که در برخی شرایط به سرمایه اقتصادی تبدیل میشوند» (بوردیو[19]، 1985: 243). «سرمایه اجتماعی حاصل انباشت منابع بالقوه و یا بالفعلی است که مربوط به مالکیت یک شبکه بادوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادی است که با عضویت در یک گروه ایجاد میشود» (همان: 248). سرمایه اجتماعی از منظر وی موفقیتها و روابط در گروهها و شبکههای اجتماعی است که دسترسی به فرصتها، اطلاعات، منابع مادی و موقعیت اجتماعی را برای افراد افزایش میدهد. پوتنام[20] (1993: 167) «سرمایه اجتماعی را بهعنوان ویژگیهایی از سازمان اجتماعی از قبیل هنجارها، اعتماد و شبکهها تعریف میکند که کارایی جامعه را بوسیله تسهیلگری کنشهای هماهنگ میتواند بهبود بخشد». سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در این شبکهها و سازمانها است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینههای تبادلات و ارتباطات
میگردد (فوکویاما، 1379).
در کل، اغلب محققان در تعریف سرمایه اجتماعی بر نقش شبکهها و هنجارهای مدنی تاکید دارند (هلی[21]، 2001). بوردیو (1985) شبکهها و تعهداتی که در بین خانوادهها میان روابط بسته و کنشهای فراوان بهوجود میآید، عناصر ساختاری قوی و بادوام میداند. براین اساس، میتوان گفت تمایلات یا گرایشهای رفتاری افراد ناشی از موقعیتی است که در روابط اجتماعی دارند و نوع خاصی از عادتواره وی را شکل میدهد.
ملاحظه میشود یکی از اصلیترین مولفههای سرمایه اجتماعی شبکه است. بسیاری از نظریهپردازان بزرگ سرمایه اجتماعی در تعریف سرمایه اجتماعی به نقش شبکهها توجه زیادی از خود نشان دادهاند (بوردیو، 1985؛ پوتنام، 1993؛ پوتنام، 2000؛ لین[22]، 1999). به عقیده بارت[23] (1992)، سرمایه اجتماعی در شبکههای اجتماعی جاسازی شده است و مردم میتوانند فرصتهایی بهواسطه ترکیب کردن منابع ارتباطات خود ایجاد نمایند. میتوان عنوان کرد ایده محوری نظریه سرمایه اجتماعی در "روابط" است. اعضای جامعه با برقراری ارتباط با یکدیگر و پایدار ساختن آنها با یکدیگر همکاری کرده و ازطریق آن چیزهایی را کسب میکنند که به تنهایی قادر به کسب آن نبوده و یا در کسب آن با دشواریهایی مواجه میشوند. انسانها از طریق مجموعهای از شبکهها به هم وصل میشوند، با گسترش شبکهها آنها نوعی دارایی را تشکیل میهند که میتوان آن را به عنوان نوعی سرمایه مورد ملاحظه قرار داد (فیلد، 1386). این روابط، پایه شبکههای اجتماعی را به وجود میآورند.
«شبکههای اجتماعی موجب متصل شدن انسانها به همدیگر شده و تمایل این افراد برای داشتن ارزشهای مشترک با سایر افراد شبکه افزایش مییابد. با گسترش شبکهها آنها نوعی دارایی را تشکیل میدهند که میتوان از آن بهعنوان نوعی سرمایه یاد کرد» (پرتز[24]، 1998: 7). نظریه شبکه اجتماعی، وابستگیهای اجتماعی برحسب گرهها و همبستگیها[25] است. گرهها، کنشگران فردی درون شبکهها بوده و همبستگیها روابط بین کنشگران است. در سادهترین شکل آن، یک شبکه اجتماعی طرحی از تمام همبستگیهای مربوط بین گرههای مورد مطالعه است. انواع بسیاری از همبستگیها میتواند بین گرهها باشد[26]. لین (2001) بر این عقیده است شبکههای اجتماعی نمایانگر یک ساختار اجتماعی کمتر رسمی هستند. چرا که، هیچ یا کمتر رسمیتی در توصیف موقعیتها و قوانین و در اختصاص دادن اقتدار به شرکتکنندگان وجود ندارد. وجود پیوند در یک شبکه مستقیم و غیرمستقیم فراهم کننده پتانسیل دسترسی به دیگر گرهها (عاملها) در شبکه اجتماعی است.
از اواسط دهه 1990 مفهوم سرمایه اجتماعی با تحقیقات مهاجرت مختلط گردید (پرتز، 1995). میتوان گفت سرمایه اجتماعی مهاجرت پایههای نظری سرمایه انسانی مهاجرت را با شبکه اجتماعی مهاجرت ترکیب نموده است. علاوهبر سرمایه مالی و انسانی، نیاز به این است تا سرمایه اجتماعی بهعنوان عامل سوم تعیین کننده انگیزش و توانایی به مهاجرت کردن مردم شناخته شود. در حال حاضر مهاجران مقیم با کاهش دادن خطرها و هزینههای مهاجرت، بهعنوان نقطه آغاز (بوکر[27]، 1994) برای مهاجرتهای بعدی عمل میکنند.
در مباحث مهاجرت، شبکههای اجتماعی عمدتاً بر ارتباطات فردی با محوریت خانواده، خویشاوند، دوست و اجتماع اشاره دارد. محققین زیادی خانواده و دوستان را بهعنوان محور اصلی شبکهها برشمردهاند. چلدین (1973) نشان داده است شبکههای خویشاوندی بطور قابل ملاحظهای جریان مهاجرت را در بر میگیرد. در مهاجرت شبکهای از شروع فرایند، مهاجران بهصورت مالی و اطلاعاتی در مبدأ مساعدت میشوند و بیشترشان در مقصد به اقوامشان میپیوندند. این شبکه خویشاوندی ازطریق فراهم آوردن نیازهای مادی، برقراری ارتباطات اجتماعی جدید و ایجاد روحیه، مهاجران را در سازگاری با مقصد کمک مینماید.
در قوانین مهاجرت راونشتاین یک مرحله مهم به "ارتباطات و مهاجرت" پرداخته شده است. «ارتباطات و توسعه آن، شناخت مهاجر از محیط پیرامونی خود را افزایش میدهد، بنابراین رابطه مستقیمی بین آن دو ایجاد میگردد» (زنجانی، 1380: 131). ملاحظه میشود اولین پایههای نظری در زمینه شبکه مهاجرتی در قوانین مهاجرت راونشتاین است که در دو مقاله مهم خود در سالهای 1885 و 1889 تدوین نموده است. به اعتقاد لی[28] (1966) شخصی که حداقل یکبار مهاجرت کرده و از قلمرو بومی خود خارج شده است، احتمال دارد بیش از فردی که هرگز مهاجرت نکرده است، تمایل به مهاجرت داشته باشد.
«ظرفیت بالقوه اطلاعات جزء ذاتی و جدایی ناپذیر از روابط اجتماعی است. اطلاعات برای فراهم ساختن شالودهای برای کنش مهم است، اما بهدست آوردن آن پرهزینه است. یکی از وسایلی که از طریق آن اطلاعات ممکن است کسب شود استفاده از روابط اجتماعی است» (کلمن، 1377: 47). «مهاجران پیشگام و جانشینان آنها اطلاعاتی را در زمینه فرصتها و حمایتها در مناطق مقصد، حمل ونقل، انطباق، مسکن و کار ارائه میدهند» (دجونگ و گاردنر[29]، 1981: 202). «شبکههای مهاجر، هزینههای جابجایی و همچنین هزینههای عاطفی را کاهش میدهد. بهطوریکه اگر مهاجران به محیطی وارد شوند که مردم آنجا به زبان آنها صحبت میکنند، در آن صورت از شوک همانندی آنها کاسته شده و از طرد آنها جلوگیری میشود» (کوران و ریورو-فوئنتز[30]، 2003: 290). در مدل نظری مهاجرت متوالی پسینو[31] (1991)، فرایند تصمیم به مهاجرت در زمینه یک محیط با اطلاعات ناقص در نظر گرفته میشود که تنها راه بهدست آوردن اطلاعات از شرایط دستمزد به واسطه مهاجرت صورت میگیرد. این مورد اشاره دارد که این یادگیری صورت گرفته یک مشوق مستقل برای مهاجرت است. ازطریق تجربه در مکان جدید، مهاجر اطلاعات قبلی خود را به روز میکند و سپس تصمیم
میگیرد در مکان کنونی برای مدت دیگری بماند، به مکان اولیه بازگردد، یا به مکان جدیدی برود. تتریاتنیکوا[32] (2008) با تأکید بر اهمیت اطلاعات در پیوندهای اجتماعی، علت بیشتر بودن مهاجران از جنوب ایتالیا نسبت به شمال ایتالیا در شمال آمریکا را در برتری نسبی تعداد پیوندهای اجتماعی آنان با منطقه شمال آمریکا میداند. جریپ[33] (2007) در زمینه مهاجرت روستا- شهری در تایلند، سرمایه اجتماعی را به منابع (همانند اطلاعات)، سرچشمهها (مهاجران پیشین) و دریافت کنندگان (مهاجران بالقوه) تجزیه میکند. یافتههای وی نشان میدهد احتمال مهاجرت به مقصد شهری همراه با افزایش مقدار منابع در دسترس افزایش مییابد.
دادهها، روش تحقیق و سنجش مفاهیم
مهاجران مرد بالای 20 سال در زمان مهاجرت که از سال [34]1375 تا 1391 استان آذربایجانشرقی را به مقصد شهرستانهای اسلامشهر، رباطکریم و شهریار (با محدوده جغرافیایی سال 1385) ترک کردهاند (حدود 56 هزار نفر)، جمعیت آماری پیمایش را دربر میگیرد. انتخاب این شهرستانها باتوجه به تراکم بیشتر مهاجران استان آذربایجانشرقی در آن نسبت به سایر شهرستانهای استان تهران است. ماهیت موضوع و افراد مورد بررسی (خوشههای مهاجر) ایجاب میکند از روش "نمونهگیری خوشهای" از نوع "نمونهگیری با احتمال متناسب با اندازه"[35] استفاده گردد. جهت برآورد حجم نمونه از روش پیشنهادی لین[36] (1978: 305) و همچنین فرمول کوکران (سرائی، 1372: 133) استفاده شده که تجزیه و تحلیل نهایی بر روی 530 پاسخگو انجام گرفته است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته است که سوالاتی در زمینه وجود عضو خانواده، خویشاوند، دوست و
هممحلی فرد مهاجر در محل سکونت فعلیاش در زمان قبل از مهاجرتش به استان تهران پرسیده شده است. سنجش انواع و اندازه شبکههای اجتماعی مهاجر به صورت ذیل است:
شبکه خانوادگی مهاجر: اگر همسر (نامزد)، فرزند(ان)، پدر و مادر، برادر و خواهر (در صورت داشتن زندگی مستقل از پدر و مادر) مهاجر در مقصد حضور داشتند، به هریک کد یک داده شده که با ضرب آن در کد میزان رفت و آمد (زیاد =2، تاحدودی =1، اصلاً =0) نمره کل شبکه خانوادگی (بین 0 تا 8) فرد مهاجر در مقصد قبل از مهاجرت محاسبه میگردد. بدین صورت که:
(میزان رفتوآمد × وجودفرزند)+ (میزان رفتوآمد × وجود همسر) = شبکه خانوادگی
(میزان رفت و آمد × وجود برادر و خواهر) + (میزان رفتوآمد × وجودپدرومادر)+
شبکه خویشاوندی مهاجر:اگر پدر بزرگ و مادر بزرگ، برادرزاده و خواهرزاده، عمو(دایی) وعمو(دایی)زاده، عمه(خاله) و عمه(خاله)زاده، نوه و نتیجه، پدر و مادر همسر، فامیلهای همسر، فامیلهای دور مهاجر در مقصد حضور داشتند، به هریک کد یک داده شده که با ضرب آن در کد میزان رفت و آمد (زیاد =2، تاحدودی =1، اصلاً =0) نمره کل شبکه خویشاوندی (بین 0 تا 16) فرد مهاجر در مقصد قبل از مهاجرت محاسبه میگردد.
شبکه دوستی مهاجر: کدهای داشتن دوست در مقصد (سه دوست و بیشتر= 2، کمتر از سه دوست= 1) در کد میزان رفت و آمد (زیاد =2، تاحدودی =1، اصلاً =0) ضرب شده است که نمره آن بین 0 تا 4 بهدست میآید.
شبکه هممحلی مهاجر: کدهای داشتن هم محلی در مقصد (سه خانوار و بیشتر= 2، کمتر از سه خانوار= 1) در کد میزان رفت و آمد (زیاد =2، تاحدودی =1، اصلاً =0) ضرب شده است که نمره آن بین 0 تا 4 بهدست میآید.
باتوجه به هم پوشی شبکههای چهارگانه خانوادگی، خویشاوندی، دوستی و هممحلی و نیز از آنجا که یک فرد میتواند بیش از یک (حتی چهار) نوع از این شبکهها را داشته باشد، بیشترین نمرهای که فرد از هر یک از شبکهها نسبت به نمره مجموع آن شبکه بهدست میآورد، به آن شبکه تعلق میگیرد.
اندازه شبکه مهاجر: به لحاظ نظری، با حاصل جمع نمرههای شبکههای چهارگانه، اندازه شبکه مهاجر سنجیده میشود که نمرهای بین 0 الی 32 است. البته این برای زمانی است که فرد همه حالتهای خویشاوندی و آشنایی را در مقصد داشته باشد. ولی مسلّم است تعداد کمی مهاجر پیدا خواهد شد که قبل از مهاجرتش یک چنین شبکه گستردهای داشته باشد. با توجه به اهمیت این شاخص در رابطههای آماری، از روی درصد تجمعی از تقسیمبندی استفاده شده که بتوان تعداد نمونه کافی در داخل طبقات اندازه شبکه (نمرههای 1 و 2 = شبکه کوچک، نمره بین 3 - 5 = شبکه متوسط، نمره بین 6 - 11= شبکه بزرگ) قرار داد.
انواع شبکههای مهاجر از استان آذربایجان شرقی به مقصد استان تهران
شبکههای مهاجر باتوجه به نوع مهاجرت (داخلی و بینالمللی) و هم چنین جهت مهاجرتها (با مقصد و مبدأ تفکیک شده برحسب مرزهای سیاسی و جغرافیایی، همانند مهاجرتهای استان به استان، روستا به شهر و غیره) میتواند مؤلفههای روابط همملّیتی، همنژادی، همقارّهای، همکشوری، همقومیتی، همزبانی، هماستانی، همولایتی، همصنفی، دوستی، خانوادگی، خویشاوندی و برخی از مجموعه روابط مشترک دیگر را دربر گیرد. در شبکه مهاجر مورد بررسی در جریان مهاجرت از استان آذربایجانشرقی به استان تهران، بر مؤلفههای روابط خانوادگی، خویشاوندی، دوستی و همسایگی و هممحلی تأکید شده است. مجموع این روابط با مهاجر بالقوه در زمان قبل از مهاجرت، ارزیابی نهایی از وجود و نوع شبکه مهاجر را شامل میشود.
از 530 مهاجر 14% (74 نفر) بدون وجود هیچ فامیل، دوست و آشنایی در مقصد انتخابی، اقدام به مهاجرت کردهاند. با محاسبه شاخص شبکه مهاجر و اهمیت میزان ارتباطات با اعضای شبکه در این محاسبه، افراد بدون شبکه به 6/20% (109 نفر) افزایش مییابد. در نتیجه، نزدیک 80% (421 نفر) مهاجران دارای شبکه مهاجرتی قبل از مهاجرت بودند. در این میان شبکه خویشاوندی بیشترین درصد را داشته (حدود 38%) و بعد از آن به ترتیب شبکههای خانوادگی، دوستی و هممحلی قرار دارند.
نمودار1. توزیع نسبی پاسخگویان برحسب تعلق شبکهای و نوع شبکه مهاجرتی
در جدول 1 فراوانی و توزیع نسبی مؤلفهها و گویههای تشکیل دهنده شبکه مهاجر فرد آذربایجانی در زمان قبل از مهاجرتش به استان تهران آورده میشود. در زمینه اعضاء خانواده، مهاجران عنوان کردهاند قبل از مهاجرتشان نامزد، پدر و مادر، فرزند و برادر و خواهر در مقصدهای انتخابی داشتند که بیشترین فراوانی به داشتن فرزند و برادر و خواهر برمیگردد. آنهایی که عضوی از اعضای خانواده در مقصدهای بالقوه داشتند، همهشان معتقدند میزان رفت و آمدشان با آنها در سطح زیاد بوده است. این رفت و آمدها نقش مؤثری در افزایش اندازه شبکه مهاجرتی فرد پاسخگو دارد.
پاسخگویانی که از شبکه خویشاوندی برخوردارند، بیشترین شبکهشان ازطریق عمو، دایی، عمه و خاله و فرزندان آنها ایجاد شده است. از نکات حائز اهمیت میتوان به برقراری شبکه مهاجرتی ازطریق والدین و فامیلهای همسر، فامیلهای دور و نیز شبکه بین نسل اولیها (پدر بزرگ و مادر بزرگ) و نسل سومیها (نوه و نتیجه) اشاره کرد. این امر گستردگی شبکههای خویشاوندی مهاجران بالقوه را در مقصدهای انتخابی نشان میدهد. در برقراری روابط فامیلی (میزان رفت و آمد)، بیشترین روابط بین مهاجران بالقوه با پدر بزرگ و مادر بزرگها صورت گرفته است. بعد از آن روابط با والدین همسر و نیز برادر و خواهرزادهها بیشترین شدت را دارند و روابط با فامیلهای دور از شدت کمتری نسبت به سایر فامیلها برخوردار است.
از دادههای جدول 1 میتوان بهاهمیت مقوله ازدواج و نقش روابط و پیوندهای اجتماعی حاصل از آن در جابجایی مردان بالغ (و اکثراً سرپرست خانوار) اشاره کرد. گرچه در برخی از مطالعات بهاهمیت مقوله ازدواج در مهاجرت زنان اشاره شده است (لیآنگ[37]، 2001؛ دونگ و همکاران[38]، 2005؛ ندلوژک و آقاجانیان[39]، 2009؛ مرکز آمار ایران، 1382)، ولی در اینجا ملاحظه میکنیم در مهاجرت مردان نیز میتواند نقش اساسی داشته باشد که هم ازطریق همسرگزینی و هم پیوند با فامیلهای همسر این جابهجایی جمعیتی صورت خواهد گرفت.
علاوهبر شبکههای خانوادگی و خویشاوندی (نسبی و سببی)، شبکههای غیرخویشاوندی نیز در بهوجود آمدن شبکههای مهاجر از استان آذربایجانشرقی به استان تهران مهم است. حدود 13% پاسخگویان بیان داشتند قبل از مهاجرتشان به استان تهران، دوستان و هممحلی(ولایتی)هایی را در مقصد انتخابی داشتهاند که میانگین تعداد 8/2 برای دوست و 3/2 برای هممحلی بهدست آمده است. این تفاوت میانگین در سطح ارتباط تأثیرگذار بوده است، بهطوریکه میزان رفت و آمد مهاجر بالقوه با دوستان به نسبت قویتر از هممحلیهایشان است.
جدول1. فراوانی و توزیع نسبی شبکه مهاجر پاسخگویان در زمان قبل از مهاجرت به استان تهران
بهتفکیک مؤلفهها و گویههای تشکیل دهنده آن
میزان رفت و آمد % |
تعداد |
|
میزان رفت و آمد % |
تعداد |
|
شبکه |
||||
اصلاً |
تاحدودی |
زیاد |
اصلاً |
تا حدودی |
زیاد |
|||||
0.0 |
0.0 |
0.100 |
24 |
پدر و مادر |
0.0 |
0.0 |
0.100 |
25 |
همسر (نامزد) |
خانوادگی |
0.0 |
0.0 |
0.100 |
35 |
برادر و خواهر |
0.0 |
0.0 |
0.100 |
44 |
فرزند (ان) |
|
0.0 |
0.0 |
0.100 |
3 |
نوه و نتیجه |
0.0 |
0.0 |
0.100 |
39 |
پدر(مادر) بزرگ |
خویشاوندی |
0.0 |
14.0 |
86.0 |
35 |
والدین همسر |
0.0 |
0.45 |
0.55 |
51 |
برادر (خواهر) زاده |
|
13.0 |
49.0 |
38.0 |
45 |
فامیلهای همسر |
0.16 |
0.36 |
0.48 |
103 |
عمو/ دایی(زاده) |
|
32.0 |
52.0 |
16.0 |
71 |
فامیلهای دور |
21.5 |
0.23 |
55.5 |
108 |
عمه/خاله (زاده) |
|
سه دوست و بیشتر: 0/64 میانگین: 8/2 |
0.0 |
43.5 |
56.5 |
69 |
داشتن دوست |
دوستی |
||||
سه هممحلی و بیشتر: 0/37 میانگین: 3/2 |
10.5 |
0.61 |
28.5 |
66 |
داشتن هممحلی |
هممحلی |
اندازه شبکههای مهاجر از استان آذربایجان شرقی به مقصد استان تهران
حداکثر نمره برای شبکه مهاجران 11 بهدست آمده است. برآورد اندازه شبکه مهاجران با توجه به تقسیمبندی مورد اشاره در قسمت سنجش مفاهیم، نشان میدهد مهاجران دارای شبکه مهاجرتی بیشترشان دارای شبکه کوچک بوده و تنها 9% آنها دارای شبکه مهاجرتی بزرگ هستند. این امر نشان میدهد با وجود تنوع اعضای خانوادگی، خویشاوندی و دوستی و هممحلی در مقصدهای انتخابی، تنوع فراوانی آن برای مهاجر واحد محدود است. تعداد گرههای شبکه مهاجرتی محاسبه شده برای مهاجر در زمان مهاجرت این گفته را تأیید میکند. بهطوریکه 60% مهاجران بالقوه تنها ازطریق یک گره (در اینجا گره ازطریق وجود حداقل یک عضو خانواده و فامیل و یا یک دوست و هممحلی سنجیده شده است) به مقصد مهاجرتی خود پیوند خوردهاند.
اندازه شبکه مهاجرتی متأثر از انواع شبکه مهاجرتی مورد بحث است که در جدول 2 ملاحظه میشود. آزمون وی کرامرز نشان میدهد گونههای شبکه مهاجرتی تأثیرگذار قوی بر اندازه شبکه مهاجر است. شبکههای مهاجر خانوادگی در مقایسه با سایر شبکههای مهاجرتی دارای اندازه بزرگتری بوده و بعد از آن اندازه شبکه دوستی بزرگتر است. برعکس، شبکههای خویشاوندی و هممحلی از اندازه کوچکتر برخوردار هستند. این امر نشان میدهد شدت رفت و آمد مهاجران بالقوه با اعضای خانواده و نیز دوستانشان در مقصدهای انتخابی بهمراتب بیشتر از اعضای خویشاوند و سایر هممحلیهایشان بوده است. با وجود دامنه گسترده شبکه خویشاوندی، ملاحظه میشود اندازه (شدت) کمتری را نسبت به شبکههای خانوادگی و دوستی دارد.
جدول2. توزیع نسبی اندازه شبکه مهاجران بهتفکیک گونههای شبکه مهاجر
اندازه شبکه |
گونههای شبکه % |
|||
خانوادگی |
خویشاوندی |
دوستی |
هممحلی |
|
کوچک |
2/22 |
0/80 |
7/40 |
5/81 |
متوسط |
1/49 |
5/17 |
9/55 |
5/18 |
بزرگ |
7/28 |
5/2 |
4/3 |
0/0 |
تعداد |
108 |
200 |
59 |
54 |
Cramer's V= 0.59 P > 0.001 |
مبدأ مهاجران و وجود، نوع و اندازه شبکههای مهاجرتی
وجود شبکه، نوع و اندازه آن میتواند تحت تأثیر شهرستانهای مبدأ مهاجران و نیز شهر و روستا بودن خاستگاه آنها قرارگیرد. این امر در جدول3 مورد بررسی قرار گرفته است. باتوجه به غلبه تعداد مهاجران شهرستانهای سراب، میانه و هشترود در مقصدهای منتخب (شهرستانهای اسلامشهر، رباطکریم و شهریار)، ملاحظه میشود مهاجران از این سه شهرستان 58% نمونه آماری را شامل میشود. بقیه مهاجران مبدأهایی از شهرستانهای تبریز، مراغه، مرند، بستانآباد، اهر و کلیبر دارند که هرکدام بهطور متوسط نزدیک 7% نمونه آماری را شامل میشود. این تفاوت آشکار در فراوانی مهاجران سه شهرستان سراب، میانه و هشترود با سایر شهرستانهای آذربایجانشرقی میتواند در تعلق شبکهای، نوع شبکه و اندازه شبکه نیز نمود پیدا کند. نزدیک 90% مهاجران با مبدأ سراب، میانه و هشترود قبل از مهاجرت به استان تهران دارای شبکه مهاجرتی بودند، درحالیکه برای سایر شهرستانها به زیر 70% میرسد. این تفاوت درصدها از لحاظ آماری معنیدار است. در نوع شبکههای مهاجر سه شهرستان سراب، میانه و هشترود نیز با سایر شهرستانهای استان آذربایجانشرقی تفاوت معنیداری وجود دارد. در سه شهرستان ذکر شده بیشترین درصد (بالای 80%) برای شبکههای خانواده و خویشاوندی بهدست آمده است، درحالیکه برای سایر شهرستانهای آذربایجانشرقی درصدهای شبکههای خانوادگی و خویشاوندی نزدیکی بیشتری با درصدهای شبکههای دوستی و هممحلی دارند. نکته قبل توجه مهاجران از شهرستان کلیبر است. با وجود اینکه بیشترشان (66%) در زمان مهاجرت به استان تهران شبکه مهاجرتی نداشتند، ولی افراد دارای شبکه (15 نفر)، هم شبکه بزرگتری را نسبت به مهاجران سایر شهرستانها داشتند و هم اینکه از شبکههای خانوادگی و هممحلی بزرگتری برخوردار بودند.
مهاجران از شهرستانهای سراب و کلیبر با داشتن میانگین اندازه شبکه 3، بزرگترین شبکه مهاجرتی را نسبت به مهاجران سایر شهرستانهای آذربایجانشرقی دارند. با وجود تفاوت میانگین اندازه شبکه مهاجرتی در بین مهاجران شهرستانهای مختلف، چون این تفاوت میانگین در دامنه تغییرات یک الی 11 نمرهای چندان چشمگیر نیست، بنابراین در تحلیل واریانس یک طرفه (آزمون F) معنیدار بهدست نیآمده است. با دستهبندی اندازه شبکه مهاجرتی در تعداد طبقات کمتر (کوچک، متوسط و بزرگ) باز هم ملاحظه میشود رابطه آن با شهرستان مبدأ مهاجرت در سطح 05/0 معنیدار نمیباشد.
از فرضهای تحقیق این است روستا و شهر بودن مبدأ مهاجران میتواند در وجوه مختلف شبکه مهاجرتی آنان مؤثر باشد که در جدول3 مورد تأیید قرار نمیگیرد. این امر بیشتر به شباهت و همگنی دو گروه از مهاجران روستایی و شهری در ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی آنان برمیگردد. بیشتر شهرنشینهای آذربایجانشرقی تعلقهای روستایی داشته و این امر در مهاجران از نقاط شهری استان نیز دیده میشود. بهعنوان نمونه، 12% مهاجران از نقاط شهری شغلشان را در زمان قبل از مهاجرت باغداری گزارش کردهاند، مشاغل زراعت و دامداری نیز در بین آنها دیده میشود. این همانندیهای اقتصادی و اجتماعی مهاجران روستایی و شهری موجب گردیده تا این ویژگی جمعیتی- ساختاری تعیینکننده معنیداری در شکلگیری شبکه مهاجرتی آنها نباشد.
جدول3. توزیع نسبی مهاجران برحسب داشتن، نوع و اندازه شبکه مهاجر بهتفکیک شهرستان
و روستا/ شهر بودن مبدأ
مبدأ(%): |
سراب |
میانه |
هشترود |
تبریز |
مراغه |
مرند |
بستانآباد |
اهر |
کلیبر |
شهر |
روستا |
|
تعداد |
108 |
115 |
85 |
48 |
39 |
32 |
34 |
35 |
34 |
226 |
304 |
|
دارای شبکه: بلی |
0/93 |
0/89 |
0/85 |
0/75 |
0/69 |
0/69 |
0/68 |
0/68 |
0/44 |
0/80 |
7/80 |
|
آزمون: |
Cramer's V= 0.33 P > 0.001 |
P < 0. 05 |
||||||||||
نوع شبکه |
خانوادگی |
0/32 |
0/24 |
0/29 |
0/8 |
5/29 |
0/9 |
0/13 |
0/33 |
0/47 |
0/26 |
0/25 |
خویشاوندی |
0/52 |
0/63 |
0/50 |
0/42 |
5/29 |
0/41 |
0/39 |
0/25 |
0/7 |
0/47 |
0/48 |
|
دوستی |
0/9 |
0/5 |
5/12 |
0/25 |
0/19 |
5/36 |
5/30 |
0/21 |
0/13 |
0/17 |
0/12 |
|
محلی |
0/7 |
0/8 |
5/8 |
0/25 |
0/22 |
5/13 |
5/17 |
0/21 |
0/33 |
0/10 |
0/15 |
|
آزمون: |
Cramer's V= 0.24 P > 0.001 |
P < 0. 05 |
||||||||||
اندازه شبکه |
کوچک |
0/58 |
8/61 |
9/63 |
1/61 |
7/66 |
0/50 |
0/61 |
0/54 |
7/46 |
0/58 |
2/61 |
متوسط |
0/26 |
4/29 |
8/27 |
1/36 |
6/29 |
0/50 |
0/35 |
8/41 |
3/33 |
0/33 |
8/29 |
|
بزرگ |
0/16 |
8/8 |
3/8 |
8/2 |
7/3 |
0/0 |
0/4 |
2/4 |
0/20 |
0/9 |
0/9 |
|
میانگین |
1/3 |
8/2 |
6/2 |
6/2 |
7/2 |
8/2 |
4/2 |
8/2 |
0/3 |
78/2 |
82/2 |
|
آزمون: |
Cramer's V= 0.16 P < 0. 05 F= 0.63 P < 0. 05 |
P < 0. 05 |
سن در زمان مهاجرت و وجود، نوع و اندازه شبکههای مهاجرتی
در منابع جمعیتشناسی مهاجرت (گایلموتو[40]، 1998؛ لونگ[41]، 1992؛ دتانگ-دسندر[42] و همکاران، 2002) بر نقش و اهمیت سن افراد در تصمیمگیری مهاجرت آنها اشاره شده است. این متغیر جمعیتی در تحلیل شبکهای مهاجرت نیز اهمیت زیادی دارد. افراد با دورههای سنی متفاوت، تعلق و پیوندهای متفاوتی را در جوامع مقصد میتوانند داشته باشند. در جدول 4 ملاحظه میشود بیشترین درصد مهاجران دارای شبکه مهاجرتی برای افراد 40 ساله به بالا در زمان مهاجرت به دست آمده است. این درصد برای مهاجران 29-21 ساله نیز بیشتر از گروه سنی بزرگتر از آنهاست. این امر اتکاء مهاجران جوان و پا به سن گذاشته به شبکههای مهاجر را نسبت به مهاجران میانسال 39-30 ساله به خوبی نشان میدهد. پس میتوان یادآور شد، استقلال در تصمیمگیری به مهاجرت در بین 39-30 سالهها به مراتب بیشتر از مهاجران دیگر گروههای سنی مورد مطالعه است.
افراد دورههای سنی مورد مطالعه دارای شبکه مهاجرتی متفاوت هستند. جوانان 29-21 ساله بهدلیل وابستگیهای خانوادگی (ازجمله نامزد و خانواده همسر) و ارتباط بیشتر با همسالان در مقصد، بیشترین درصد شبکههای خانوادگی و دوستی را نسبت به سایر گروههای سنی دارند. درمقابل، برای مهاجران بالقوه 40 سال به بالا، شبکه خویشاوندی بیشترین درصد را نسبت به دو گروه سنی داشته و برای 39-30 سالهها، در کنار شبکه خویشاوندی شبکه هممحلی نیز درصد قابل توجهی دارد. این امر نشان میدهد مهاجران بالقوه در دورههای سنی خاص، تعلقهای (وابستگی) متفاوتی به یکی از شبکههای مهاجرتی مورد مطالعه پیدا میکنند.
از لحاظ اندازه شبکه، بهترتیب گروههای سنی 29-21 ساله، 40 ساله به بالا و 39-30 ساله بیشترین میانگین اندازه شبکه و نیز بیشترین درصد را برای شبکههای مهاجر بزرگ دارند و در شبکههای کوچک، درصد بهدست آمده برای مهاجران 29-21 ساله خیلی کمتر از دو طبقه سنی دیگر است. پس، در وابستگی به شبکههای مهاجر بزرگ، جوانان درصد بیشتری را نسبت به گروههای سنی بزرگتر دارند. مقدار همبستگی آزمون پیرسون[43] (18/0-) که بر روی دادههای کمّی دو متغیر انجام گرفته است، همبسته بودن معکوس اندازه شبکههای مهاجر به سن مهاجران بالقوه را در سطح معنیداری 05/0 نشان میدهد.
جدول4. توزیع نسبی مهاجران برحسب داشتن، نوع و اندازه شبکه مهاجر بهتفکیک سن در زمان مهاجرت
سن: |
دارایشبکه: |
نوع شبکه |
اندازه شبکه |
|||||
بلی |
خانوادگی |
خویشاوندی |
دوستی |
محلی |
کوچک |
متوسط |
بزرگ |
|
29-21 |
0/82 |
0/32 |
0/36 |
0/18 |
0/14 |
0/47 |
0/41 |
0/12 |
39-30 |
0/74 |
0/21 |
0/52 |
0/12 |
0/15 |
0/71 |
5/22 |
5/6 |
40 ≤ |
0/93 |
0/16 |
0/73 |
0/5 |
0/6 |
5/72 |
5/19 |
0/8 |
Cramer's V= 0.18 P > 0. 05 |
Cramer's V= 0.23 P > 0. 001 |
Cramer's V= 0.19 P > 0. 001 |
تعیین کنندههای داشتن شبکه مهاجرتی در زمان مهاجرت
علاوهبر متغیرهای آورده شده در روابط دو متغیره (شهرستان مبدأ، شهر و روستا بودن مبدأ و سن مهاجران)، اثرگذاری متغیرهای سطح توسعه مبدأ، دوره مهاجرت، وضع مالی، سطح تحصیلات، وضع زناشویی و اشتغال بر داشتن شبکه مهاجرتی (وجود شبکه مهاجرتی= 1) در مقصد مهاجران ازطریق رگرسیون لوجستیک دو وجهی سنجیده شده است. با توجه به معنیداری متغیرهای وارد شده در رگرسیون، شش مدل برآورد شده است که متغیرهای سطح توسعه مبدأ، روستا و شهر بودن مبدأ و دوره مهاجرت وارد مدلهای رگرسیونی نشدهاند.
مهمترین متغیر پیشبیبنی کننده تغییرات داشتن شبکه مهاجرتی، شهرستان مبدأ مهاجر است. این متغیر 14% از تغییرات مجموع واریانس متغیر وابسته (39%) را تبیین میکند. احتمال داشتن شبکه مهاجرتی برای مهاجران از شهرستانهای سراب، میانه و هشترود نسبت به سایر شهرستانهای استان آذربایجان شرقی (تبریز، مراغه، مرند، بستان آباد، اهر و کلیبر) بیشتر است. وجود بیشتر شبکه مهاجرتی با جهت مبدأ شهرستانهای سراب، میانه و هشترود و مقصد شهرستانهای منتخب استان تهران (رباطکریم، شهریار و اسلامشهر)، تکرارپذیری مهاجرت بین این دو منطقه جغرافیایی را تقویت میکند. تأثیرپذیری وجود شبکه مهاجرتی از شهرستان مبدأ به گونهای است که با کنترل اثر سایر متغیرهای مستقل تحقیق، بر نسبت بختهای آن در مدلهای بعدی افزوده میشود. در مدل نهایی احتمال داشتن شبکه مهاجرتی برای مهاجران از شهرستانهای سراب هفت و نیم برابر، میانه پنج برابر و هشترود چهار برابر بیشتر از مهاجران با مبدأ مهاجرتی سایر شهرستانهای آذربایجانشرقی است.
فرض میشود که احتمال داشتن شبکه مهاجرتی و متکی بودن به آن در زمان قبل از مهاجرت، از وضع اقتصادی و اجتماعی افراد تأثیرپذیر است. در تبیین مجموع واریانس احتمال داشتن شبکه مهاجرتی، اثرگذاری متغیرهای وضع مالی، تحصیلات و وضع اشتغال مهاجران معنیدار بوده و در مقایسه با یکدیگر به ترتیب بیشترین قدرت تبیین کنندگی را دارند. کسانیکه وضع مالی (خود اظهاری) ضعیف و متوسط در زمان مهاجرت داشتند نسبت به افراد دارای وضع مالی خوب، احتمال داشتن سطح شبکه مهاجرتی قبل از مهاجرت در مقصد بیشتر بوده است. در ردیف وضع و سطوح تحصیلی، مهاجران بیسواد و دارای تحصیلات ابتدایی و نهضت نسبت به مهاجران دارای تحصیلات دانشگاهی احتمال بیشتری دارد که از شبکه مهاجرتی برخوردار باشند. در مدل پنجم، احتمال داشتن شبکه مهاجرتی توسط مهاجران بیسواد نزدیک شش برابر و مهاجران دارای تحصیلات ابتدایی و نهضت چهار برابر بیشتر از مهاجران دارای تحصیلات دانشگاهی است. در این زمینه، تفاوت معنیداری بین مهاجران دارای سطوح تحصیلی راهنمایی و متوسطه با دانشگاهی مشاهده نشد. پیگیری احتمال وجود شبکه مهاجرتی در مقولههای وضع اشتغال نشان میدهد تنها وضعیت طبقه کشاورز متفاوتتر (در سطح معنیداری 05/0) از سایر طبقات است. با مرجع قرار دادن طبقه کارمند، ملاحظه میشود مهاجرانی که در مبدأهای خود به شغلهای زراعت، دامداری و باغداری مشغول بودند نسبت به همتاهای کارمند، احتمال بسیار کمی دارد در مقصد انتخابی شبکه مهاجرتی داشته باشند. باتوجه به ماهیت شغلی کارمندان، کارگر و رانندهها، این احتمال وجود دارد که الزامات شغلی آنان را در معرض نقل و انتقالهای شغلی و مسافرتی بیشتری نسبت به کشاورزان قرار دهد. گسترش دامنه ارتباطات، خود موجب شکلگیری و تشدید شبکههای اجتماعی با مناطق دیگر (مقصدهای احتمالی) خواهد شد که در تحقیق حاضر این امر به احتمال زیاد، وجود شبکه مهاجرتی بیشتر را برای آنان موجب شده است.
وضع تأهل و سن از متغیرهای جمعیتی مهم هستند که وارد مدلهای رگرسیون شدهاند. با توجه به تأثیرپذیری گستره ارتباطات افراد از وضع زناشویی آنان، وضع شبکه مهاجرت متفاوتی بین دو گروه مهاجر مجرد و متأهل مشاهده میشود. مهاجران بالای 20 سال که در زمان مهاجرت مجرد بودند، احتمال داشتن شبکه مهاجرتی توسط آنان به مراتب پایینتر از مهاجران متأهل است. در کنار وضع تأهل، اینکه مهاجران در چه مقطعی از دوران زندگی خود اقدام به مهاجرت کردهاند، در داشتن شبکه مهاجرتی مؤثر است. با تقسیمبندی مقطعهای سنی مهاجران به دورههای جوانی (29- 21 سالگی)، میانسالی (39-30 سالگی) و 40 سالگی و بیشتر، ملاحظه میشود میانسالان شبکه مهاجرتی کمتری را نسبت به دیگر طبقات سنی دارند. پس، احتمال داشتن شبکه مهاجرتی توسط مهاجران بالقوه جوان و نیز پا به سن گذاشته به مراتب بیشتر از مهاجران میان سال 39-30 ساله است. مطابق با نتایج آزمون دو متغیره مربوط به ارزیابی روابط آماری بین سن در زمان مهاجرت و داشتن شبکه مهاجرتی در مقصد، در اینجا هم میتوان تأکید کرد جوانان و پا به سن گذاشتهها وابستگی بیشتری را به شبکههای مهاجرت در جابجایی مکانی خود از آذربایجانشرقی به استان تهران داشتهاند.
جدول5. پیشبینی کنندههای احتمال وجود شبکه مهاجرتی برای مهاجران استان آذربایجانشرقی
در زمان مهاجرت به استان تهران
متغیرها |
مقولهها |
نسبت بختها (Exp(B)) |
|||||
مدل1 |
مدل2 |
مدل3 |
مدل4 |
مدل5 |
مدل6 |
||
شهرستان مبدأ |
سراب میانه هشترود سایر شهرستانها (مرجع) |
**5/6 **9/3 **0/3
|
**8/6 **5/4 **0/3
|
**3/6 **3/4 **3/3 |
**7/6 **5/4 **3/3 |
**3/7 **0/5 **7/3 |
**4/7 **0/5 **9/3 |
وضع مالی |
ضعیف متوسط خوب (مرجع) |
|
**2/4 **3/2 |
**2/4 **5/2 |
**7/4 **6/2 |
**7/4 **6/2 |
**9/5 **2/3 |
سطح تحصیلات |
بیسواد ابتدایی و نهضت راهنمایی و متوسطه دانشگاهی (مرجع) |
|
|
*0/3 **0/3 0/1 |
*0/3 **1/3 0/1 |
**6/3 **0/3 1/1 |
**8/5 **3/4 8/1 |
وضع تأهل |
مجرد متأهل (مرجع) |
|
|
|
**46/0 |
**32/0 |
**3/0 |
سن |
29- 21 39- 30 40 ≤ (مرجع) |
|
|
|
|
81/0 *3/0 |
84/0 *27/0 |
اشتغال |
بیکار کشاورز کارگر و راننده کارمند (مرجع) |
|
|
|
|
|
35/0 *32/0 83/0 |
Chi-square |
**44 |
**71 |
**89 |
**96 |
**112 |
**122 |
|
-2 log likelihood |
482 |
455 |
436 |
429 |
413 |
403 |
|
Nagelkerke R Square |
14/0 |
22/0 |
28/0 |
31/0 |
35/0 |
39/0 |
|
Percentage Correct |
2/79 |
8/78 |
7/80 |
0/81 |
5/83 |
5/82 |
**. معنیداری در سطح 001/0> P *. معنیداری در سطح 05/0> P > 01/0
تعیین کنندههای اندازه شبکه مهاجرتی در زمان مهاجرت
در این قسمت، سوال این است "کدام متغیرهای مستقل در تغییرات اندازه شبکه مهاجرتی مؤثرند؟" برای جواب به این سوال از رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است. با فرض روابط غیرخطی متغیرهای مستقل دارای سطح سنجش فاصلهای (دوره مهاجرت و سن در زمان مهاجرت) با متغیر وابسته شبه فاصلهای (اندازه شبکه)، آنها هم در قالب متغیرهای کیفی وارد مدل رگرسیون شدهاند. بنابراین، متغیرهای مستقل شهرستان مبدأ، سطح توسعهیافتگی مبدأ، شهر و روستا بودن مبدأ، وضع تأهل، سن، تحصیلات، اشتغال و وضع مالی در زمان مهاجرت و نیز دوره مهاجرت، در قالب متغیرهای تصنعی و به تعداد یکی کمتر از تعداد مقولههای متغیرهای مستقل (جمعاً 19 متغیر) وارد مدل رگرسیون شدهاند. سطح معنیداری آماره برازش مدل رگرسیون (ضریب F) نشان میدهد متغیرهای مستقل وارد شده در مدل متغیرهای مناسبی جهت تبیین تغییرات اندازه شبکه مهاجرتی هستند. البته توجه به این نکته لازم است، میزان این تبیین رقم خیلی کوچک بوده و ضریب تعیین تعدیل شده[44] نشان میدهد 8% از تغییرات اندازه شبکه مهاجرتی توسط متغیرهای مستقل وارد شده در مدل تبیین میگردد.
مدلهای دوگانه رگرسیون نشان میدهد تنها دو متغیر در تغییرات اندازه شبکه مهاجرتی مؤثرند. اندازه ضریب همبستگی چندگانه (29/0) نشان از همبستگی متوسط بین متغیرهای موجود در معادله نهائی رگرسیون است. با توجه به مقادیر ضرایب رگرسیونی (B)، متغیرهای تأثیرگذار بر اندازه شبکه مهاجرتی را میتوان به صورت معادله ذیل نوشت:
= اندازه شبکه مهاجرتی
.e +(مهاجران دارای تحصیلات دانشگاهی) 62/0- (مهاجران 29-21 ساله) 8/0 + 5/2
جدول6. پیشبینی کنندههای اندازه شبکه مهاجرتی مهاجران استان آذربایجانشرقی در زمان مهاجرت به استان تهران
شرح |
مدل اول |
مدل دوم |
||||
B |
Beta |
t |
B |
Beta |
t |
|
مقدار ثابت |
4/2 |
- |
**1/20 |
5/2 |
- |
**4/20 |
سن در زمان مهاجرت= 29-21 |
77/0 |
21/0 |
**4/4 |
8/0 |
22/0 |
**7/4 |
تحصیلات در زمان مهاجرت= دانشگاهی |
|
|
|
62/0- |
11/0- |
*4/2- |
ضریب همبستگی (R) ضریب تعیین تعدیل یافته (R2Ad) ضریب F |
25/0 06/0 **0/19 |
29/0 08/0 **5/12 |
**. معنیداری روابط در سطح 001/0> P *. معنیداری روابط در سطح 05/0> P > 01/0
متغیرهای وارد شده به مدل نهایی را میتوان برحسب نسبت وابستگی مهاجران به شبکههای مهاجرتی تبیین نمود. اولین و مهمترین متغیر معادله برمیگردد به وضعیت جوان بودن مهاجران در زمان مهاجرت که نسبت به میانسالان و سالخوردگان (افراد 30 سال به بالا) دارای سطح شبکه مهاجرتی بزرگتر هستند. این متغیر 6% از تغییرات اندازه شبکه مهاجرتی را تبییین میکند. مهاجران جوان به دلیل نیازهای مالی و عاطفی بیشتر، در اثر وجود سطح شبکه مهاجرتی بزرگتر دست به مهاجرت میزنند. دومین متغیر وارد شده در معادله، داشتن تحصیلات دانشگاهی در زمان مهاجرت است. با توجه به ضرایب رگرسیون، مهاجران دارای تحصیلات دانشگاهی نسبت به مهاجران بیسواد و سایر سطوح تحصیلی از اندازه شبکه مهاجرتی کوچکتری برخوردارند. این امر نشان
میدهد افراد دارای تحصیلات دانشگاهی به دلیل داشتن گزینههای دیگری غیر از شبکههای مهاجر، وابستگی کمتری به اندازه شبکه مهاجرتی (شبکههای بزرگتر) در زمان مهاجرت دارند.
تأثیر معنیدار تعداد متغیرهای کمتر (دو متغیر از 19 متغیر) در تبیین اندازه شبکه مهاجرتی، به میزان تغییرات این متغیر (وابسته) در میان پاسخگویان برمیگردد. در نمودار 2 ملاحظه گردید این متغیر واریانس کمتری در میان پاسخگویان دارد و اغلب آنها شبکه مهاجرتی کوچکتری دارند، بهطوریکه 60% تنها از طریق یک گره به شبکه مهاجرتی پیوند خوردهاند.
نتیجهگیری
شبکههای اجتماعی مهاجران استان آذربایجانشرقی در شهرستانهای منتخب استان تهران بیشتر از نوع خانوادگی و خویشاوندی است. بانرجی (1983) مهاجرت خانوادگی را یکی از ابعاد مهم مهاجرت زنجیرهای قلمداد نموده است که ازطریق آن اعضای خانواده در مراحلی تدریجی و بطئی از مبدأ به مقصد جابجا میشوند. به لحاظ فراوانی نسبتهای آورده شده در شبکهها، در شبکه خانوادگی بیشترین تعداد به فرزند و برادر و خواهر و در شبکه خویشاوندی به عمو، دایی، عمه و خاله و فرزندان آنها اختصاص دارد. در مطالعات پیشین (چلدین، 1973؛ لیندسترم[45]، 1997؛ راینر و سیدلر[46]، 2008؛ والکر[47]، 2010) نیز مشخص شده با توجه به تنوع مهاجران و جوامع آماری مورد بررسی، نوع خاصی از شبکههای اجتماعی مهاجر در مطالعات غلبه دارد. تسلط هریک از شبکههای اجتماعی در جوامع به ارزشها، سنتها و آداب و رسوم حاکم بر آن جامعه برمیگردد. در جامعه ایران و بخصوص استان آذربایجانشرقی، باتوجه به جایگاه برتر نظام خانواده و روابط خویشاوندی در کنشهای بین فردی، درصدهای به دست آمده برای نوع شبکههای اجتماعی مهاجران دور از انتظار نبود.
گونهشناسی مهاجران از لحاظ نوع شبکههای اجتماعی نشان از برجسته بودن این گونهها برحسب شهرستان مبدأ و سن مهاجران در زمان مهاجرت است. تمرکز بر روی شهرستان مبدأ نشان میدهد در شبکههای خانوادگی شهرستانهای کلیبر، اهر و سراب، در شبکههای خویشاوندی شهرستانهای میانه، سراب و هشترود، در شبکههای دوستی شهرستانهای مرند، بستانآباد و تبریز و در شبکههای هممحلی شهرستانهای کلیبر، تبریز، مراغه و اهر قابل توجه هستند. با توجه به ارتباطات و روابط اجتماعی و در نتیجه آن تعلق اجتماعی که در مقطعهای مختلف سنی افراد بهوجود میآید، در دورههای سنی مهاجران میتوان به اهمیت شبکههای اجتماعی خاصی اشاره نمود. شبکههای خانوادگی برای مهاجران جوان، شبکههای خویشاوندی برای مهاجران 40 سال به بالا، شبکههای دوستی برای جوانان و شبکههای هممحلی برای میانسالان 39-30 ساله و جوانان بیشترین اهمیت را دارد. مهاجران به اقتضاء سنشان و به امید این نوع شبکههای اجتماعی متنوع است که بیشتر راهی محیط جغرافیایی به نسبت دور از مبدأشان میشوند.
انواع شبکههای اجتماعی مهاجران دارای اندازههای متفاوتی هستند. با توجه به روابط نظری و انواع نسبتهای در نظر گرفته شده در محاسبه شبکههای اجتماعی مهاجران، اندازه شبکههای اجتماعی مهاجران نسبتاً کوچک بهدست آمده است. بهطوریکه 60% مهاجران صرفاً از طریق یک نسبت خویشاوندی و آشنایی (همان گره) به شبکه اجتماعی در مقصد ملحق شدهاند. این اندازه شبکههای مهاجرتی شدیداً متأثر از نوع شبکههای اجتماعی مهاجران است. شبکه خانوادگی دارای اندازه نسبتاً بزرگتری بوده و بعد بهترتیب شبکههای دوستی، خویشاوندی و هممحلی قرار
میگیرند. این امر شدت روابط (رفت و آمد) بین اعضای شبکههای اجتماعی مهاجران را نشان
میدهد. بطوریکه میزان رفت و آمد مهاجر بالقوه با اعضای خانواده و همچنین دوستانش در مقصد احتمالی بیشتر از خویشاوندان و هممحلیهایش بوده است.
با وجود همبسته بودن اندازه شبکه مهاجرتی به نوع شبکههای مهاجر، اندازه شبکههای مهاجر تبیینکنندههای کمتری را به خود اختصاص داده است. این امر نشان میدهد با وجود اینکه اکثر مهاجران آذربایجان شرقی در استان تهران دارای شبکههای اجتماعی هستند، ولی اندازه شبکههای مهاجرتی در بین مهاجران تقریباً به یک اندازه است. مهاجران جوان با دارا بودن شبکههای نسبتاً بزرگ و مهاجران دارای تحصیلات دانشگاهی با داشتن شبکههای خیلی کوچک توانستهاند تنها درصد کمتری از تغییرات اندازه شبکه مهاجرتی را تبیین نمایند. این روابط نشان میدهد مهاجران از لحاظ نیازهای مالی- عاطفی- اطلاعاتی هر چقدر افراد ضعیف و وابستهای باشند، جهت جابهجایی خود به منطقه دورتر مجبور هستند از شبکههای مهاجرتی بزرگتر استفاده نمایند.
همه بحثهای مربوط به نوع شبکههای اجتماعی مهاجران و اندازه شبکههای اجتماعی در نتیجه وجود شبکه مهاجرت مصداق پیدا میکند. ملاحظه گردید اکثر مهاجران در زمان قبل از مهاجرتشان خویشاوند و آشنایی را در مقصدهای بالقوه داشتند. مهمترین عامل تأثیرگذار بر احتمال وجود شبکههای مهاجر به خود شهرستان مبدأ مهاجران برمیگردد، بهطوریکه احتمال وجود آن برای مهاجران بالقوه از شهرستانهای سراب، میانه و هشترود بسیار بیشتر از مهاجران سایر شهرستانهای استان آذربایجانشرقی است. علاوهبر شهرستان مبدأ، مهاجرانی که در زمان مهاجرت بیسواد، تحصیلات ابتدایی و نهضت و نیز وضع مالی متوسط به پایین داشتند، احتمال اینکه شبکه مهاجرتی در مقصد داشتهاند بیشتر بوده است. همچنین، احتمال داشتن شبکه مهاجرتی برای مهاجران مجرد، میانسال 39-30 ساله و کشاورز کمتر است.
با توجه به گذشتهنگر بودن سوالات مرتبط به سنجش شبکه مهاجرتی و اینکه مهاجرانی به این سوالات جواب دادهاند که بطور متوسط 5/10 سال است در مقصد اقامت داشتهاند، بنابراین نمیتوان از تعداد دقیق خویشاوند و آشنا و نیز فراوانی رفت و آمد و ارتباط مهاجران بر اساس واحدهای زمانی ماه و سال در 10 سال قبل جوابهای مطمئنتری بهدست آورد. جهت سنجش دقیقتر شبکههای اجتماعی مهاجر و اینکه اندازه شبکه مهاجرتی واریانس آماری قابل قبولتری داشته باشد، پیشنهاد میشود مطالعات بعدی برروی مهاجران تازه وارد انجام گیرد. این امر مستلزم دستیابی به مهاجران در زمانهای اوایل مهاجرتشان به مقصدهای انتخابی است. جهت اطلاع و آگاهی لحظهای از مهاجران وارد شده و نیز خارج شده، به مانند نظام ثبت وقایع حیاتی نیازمند نظام ثبت مهاجرتی همانند کشور چین (وانگ[48]، 1997؛ وانگ و هیوئن[49]، 1998) هستیم.