نوع مقاله : علمی
نویسندگان
1 هیأت علمی دانشگاه شهید با هنر کرمان
2 دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه شهید با هنر کرمان
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی حافظة جمعی قوم کرد در شهرستان بوکان میپردازد. حافظه جمعی از مفاهیم نوظهور عرصه جامعهشناسی است که پیشینه پژوهشی چندانی در گروههای اجتماعی ایران ندارد. مسئله اصلی این پژوهش، درک چیستی و چگونگی برجسته سازی مقاطع مختلف تاریخ معاصر ایران در حافظه جمعی قوم کرد است. متغیر وابسته، حافظه جمعی شهروندان شهر بوکان، در قالب سه پرسش از مهمترین وقایع دوره تاریخی سال 1300 هجری شمسی تا حال حاضر، بهعلاوه دلیل اهمیت آنها را شامل میشود. چارچوب نظری پژوهش بر مینای نظریه حافظه اجتماعی موریس هالبواکس جامعهشناس فرانسوی استوار میباشد. در فرضیات پژوهش مهمترین عوامل تأثیرگذار در برجسته سازی مقاطعی خاص از حافظه جمعی، ابعاد چهار گانه نظام هویتی افراد بوده است. رویکرد پژوهش کمی و در قالب تکنیک های آماری با شیوة پیمایش به بررسی جامعه آماری شهروندان ساکن شهر بوکان می پردازد. از طریق روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، نظرات 342 نفر مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر عناصر برجستة حافظة جمعی این گروه یعنی انقلاب اسلامی ایران، حکومت 1324 مهاباد، ملی شدن صنعت نفت، جنگ تحمیلی عراق و ایران و در آخر واقعه انتخابات ریاست جمهوری 1388 است. نتایج این پژوهش بهطور کلی تأییدی است بر نظریه هالبواکس در مورد تأثیر گذاری نظام اجتماعی معاصر بر حافظه جمعی گروه. آزمون معنی داری کراسکال والیس نشان میدهد که در میان گروه های برجسته کننده مقاطع اولین واقعه مهم، سن و میزان اهمیت هویت مذهبی تفاوت معنی داری داشته و در گروه واقعه حکومت 1324 مهاباد بیشترین امتیاز را کسب نمودهاند. در ارتباط با دومین واقعه مهم معاصر، متغیر سن در میان گروه وقایع برجسته تفاوت دارد و در گروه انقلاب اسلامی 1357 بیشترین امتیاز را دارد. متغییر میزان تحصیلات نیز تفاوت معنی دار داشته و در گروه جنگ تحمیلی عراق و ایران بیشترین امتیاز را دارا می باشد. در سومین واقعه مهم تاریخ معاصر ایران میزان اهمیت هویت ملی و میزان تحصیلات در میان گروهها معنی دار شده به ترتیب در گروه جنگ تحمیلی و انتخابات 88 حائز بیشترین امتیاز شدهاند. دلایل عمدة پاسخگویان در باب اهمیت واقعه انقلاب، بعد دینی؛ در واقعة حکومت 1324 مهاباد، بعد تشکیل حکومت؛ در واقعة جنگ تحمیلی، بعد خسارات و ویرانی؛ در واقعه ملی شدن صنعت نفت، بعد تامین منافع مردم و در اخرین واقعه برجسته یعنی انتخابات 1388، بعد اعتراض بودهاند.
کلیدواژهها
مقدمه و طرح مسئله
جامعه ایران در طی تحولات اجتماعی پر فراز و نشیب خود تجارب مختلفی را در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی از سر گذرانده است. این روند بهویژه در صد ساله اخیر، به علت مواجهه ایرانیان با امواج مدرنیته و تأثیرات شدید نظام جهانی بر ساختار درونی جامعه، چالشهای فراوانی را به همراه داشته است (آبراهامیان،1389). میراث عینی و ذهنی این تغیرات، در فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران تا به امروز حضور دارد. گروههای اجتماعی به عنوان کنشگران دخیل در این تغییرات خرد و کلان، در شکلگیری تحولات موثر بوده و از پیامدهای آن نیز تاثیر پذیرفتهاند. نظام فرهنگی هر گروه اجتماعی شامل باورها، ارزشها و اخلاقیات در شکل دهی به ساختارهای اجتماعی یک جامعه نقش مهمی بازی میکنند. از سوی دیگر نظام هویتی افراد بهعنوان یک برساخت اجتماعی، در بستر عضویت گروهی شکل میگیرد. عناصر فرهنگی در هسته هویت گروه جای گرفته و افراد در درون یک نظام هویتی چند بعدی، کنش متقابل انجام میدهند. در بسیاری از وقایع تاریخ معاصر ایران هویتهای اجتماعی محلی، قومی، مذهبی و صنفی نقش برجستهای داشتهاند. یکی از مهمترین عناصر سازنده این نظامهای هویتی، شیوه درک و تفسیرافراد یک گروه از گذشته خود، یعنی حافظه جمعی آن گروه است. حافظه جمعی، نظام معرفتی یک گروه را در مورد تجربه زیسته ایشان آشکار مینماید. افراد عضو یک گروه اجتماعی به واسطة زمینة مشترک گروهی، دنیای اجتماعی را از خلال چارچوب جهان بینی گروه مرجع خود تجربه مینمایند. "حافظة افراد یک جامعه که متاثر از بافت گروههای اجتماعی است، در هر دوره عناصر خاصی را در تاریخ گذشته برای فرد برجسته مینماید"(هالبواکس،1992).
یکی از مهمترین بسترهای هویت ساز در ایران معاصر، زمینه قومیتی گروههای اجتماعی بوده است. ایران کشوری است با زمینه تنوع قومی که یکی از عوامل ایجاد شکافهای اجتماعی است (بشیریه،1381: 13). تعارض بین قومیت و ملیت در جوامع معاصر بخش بزرگی از تنشهای عرصة اجتماعی را موجب میگردد (برتون، 1380: 30). قومیتهای گوناگون در جامعه ایران بهویژه پس از دوران ملت – دولت سازی[1] در عصر رضا شاه، به گونهای عمیق و گسترده از تجربه تعامل با یک نظام سیاسی متمرکز، متاثر شدند. ظهور برساخت نوین هویت ملی، از خلال تعامل تعارض آمیز با هویتهای پیشین، و درونی سازی آن در نظام فرهنگی لایههای مختلف اجتماعی، پیامد مهم دوران پهلوی بود. در دوره جمهوری اسلامی نیز گفتمان هویت ملی با ادغام عناصر دینی و مذهبی، در شکل گیری تجربه جمعی اقوام نقش برجستهای ایفا نمود. بنابراین رابط چند وجهی حاصل از تجربه تعامل در بستر سه وجهی تجربه قومی، ملی و دینی نظام تفسیری مشترکی از گذشته را بهوجود میآورد. از این رو میتوان گفت که حافظة جمعی قومی در ایران معاصر، بازتابی از چالشها و سازشهای هویتهای خرد و کلان رقیب بوده است.
کردها را از قدیمیترین ساکنان فلات ایران دانستهاند. این قوم در سده اخیر تحولات گسترده و عمیق فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را از سر گذراندهاند. هویت اجتماعی امروز کردها در جامعه ایران، برساختهای است مرکب از روابط متقابل عناصر ملیت، قومیت، دین و مذهب که به شکل امروزین خود ظاهر شده است. تجربه تاریخی کردهادر ابعاد مختلف حیات اجتماعی، برای آنها زمینه تفسیر گذشته خود را فراهم آورده است. از سوی دیگر، حافظه جمعی قوم کرد از تحولات تاریخی گذشته، با هویت اجتماعی معاصر آنها پیوند خورده است. پژوهشهای انجام گرفته در حوزه هویت اجتماعی قوم کرد، الگوهای معینی از عناصر و روابط هویت اجتماعی را در میان کردها، نشان میدهد (مروت،1383؛ فکوهی، 1386؛ جعفری و همکاران،1387). نظام هویتی امروزین قوم کرد متأثر از نظام تفسیری ایشان در مورد تغییر و تحولات تاریخی است. انتظار میرود در میان این قوم، نوعی از فهم و تفسیر تجربه گروهی تحولات تاریخی وجود داشته باشد. مسئلة اصلی این پژوهش جستجو در چیستی نظام حافظة جمعی قوم کرد و بررسی رابطه آن با نظام هویتی ایشان در حال حاضر است. این مقاله در پی آن است که شیوه ادراک قوم کرد از تجربه تاریخی خود را مورد کندوکاو قرار دهد. مشخص نمودن نوع ارتباط حافظه جمعی قوم کرد با چارچوب هویت معاصر آنها، دغدغه اصلی این پژوهش است.
پرسشهای پژوهش
در این پژوهش پاسخ به سه پرسش اساسی در قالبهای اکتشافی، توصیفی و تبیینی، مورد نظر بوده است:
ـ حافظة جمعی مردم کرد، از چه عناصری تشکیل شده است. دلایل افراد برای برجسته سازی بعضی از مقاطع تاریخی در قالب چه مقولاتی نمایان میشود.
ـ عناصر برجسته حافظه جمعی ایشان در رابطه با بستر زندگی اجتماعی حال حاضر آنها، بهویژه با ابعاد برجسته نظام هویتی این گروه، چه الگوی توزیعی را نشان میدهد.
- کدامیک از عوامل بستر ساز اجتماعی معاصر این گروه در برجسته سازی تجارب خاص آنها از تاریخ گذشته، نقش تبیینی دارند.
اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
از دو بعد نظری و عملی میتوان به بررسی اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش پرداخت. حوزة مطالعات حافظة جمعی در ارتباط با پژوهشهای دانش جامعهشناسی در دورة معاصر بسیار مهم تلقی گردیده است (میزتال، 2003: 1). فقدان مطالعات نظری جامعه شناختی در مورد حافظة جمعی گروههای اجتماعی بهویژه اقوام جامعة معاصر ایران، اولین بعد ضرورت انجام این پژوهش میباشد. روشن نمودن عناصر برجستة حافظة جمعی اقوام و الگوهای توزیع این عناصر و رابطة آنها با یکدیگر، در رسیدن به نظریه بومی جامعهشناختی حافظة جمعی ایران نقشی کلیدی دارد. به علاوه ادبیات نظری جهانی حافظة جمعی میتواند از نتایج این پژوهشها برای تقویت مبانی تجربی خود استفاده نماید. در زمینة چالشهای پیش روی دولتهای ملی، حافظة جمعی اجتماعات قومی، اهمیت ویژهای دارد. چگونگی تفسیر وقایع تاریخی در میان اقوام، بر کنشها معاصر آنها در تمامی حوزههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تاثیر گذار است.
به عنوان نمونه، یکی از بسترهای جنگ افروزی در میان اقوام یوگسلاوی سابق در دهة 90 میلادی، حافظة جمعی آنها از تجارب تاریخی گذشته بوده است (شومن و راجرز[2]، 2004: 252). در امر سیاست گذاری فرهنگی اجتماعی مناطق قومی ایران، درک الگوهای معرفتی اجتماعات قومی، کمک موثری در تصمیم گیری و برنامه ریزی خواهد بود. تعیین نقاط چالش برانگیز و فرصتهای نهفته در چارچوب معنایی و تفسیری حافظة جمعی کردها، در تعامل مطلوب با سایر گروهها و دستگاههای حاکمیتی نقش مهمی را خواهد داشت.
پیشینه تحقیق
در حوزة تحقیقات داخلی پژوهشهای حافظة جمعی بسیار اندک میباشند. تنها مورد پژوهش انجام شده در باب حافظه جمعی گروههای اجتماعی ایران با عنوان "حافظة جمعی و ابعاد آن: مطالعة موردی حوزویان حوزة علوم دینی شهر شیراز" بوسیلة کاظم کاظمی انجام شده است. این پژوهش با رویکرد کمی و استفاده از ابزار پرسشنامه در میان 256 نفر از اساتید و طلاب حوزة علمیه شیراز اجرا شده است. بعد از استخراج عناصر برجسته حافظه جمعی این گروه، دو واقعة برجستة تاریخ معاصر ایران و دلیل اهمیت آنها را مورد بررسی قرار داده است. در قسمت یافتههای اکتشافی این پژوهش دو واقعة انقلاب اسلامی 1357 و جنگ تحمیلی عراق و ایران به عنوان مهمترین وقایع تاریخ معاصر در میان سایر وقایع از سوی پاسخگویان ذکر گردیده است. با استفاده از مدل ساختاری علی در مورد عوامل تاثیر گذار انتخاب وقایع مهم، آزمون رگرسیون لجستیک به عمل آمده است. دلایل اهمیت واقعة انقلاب اسلامی چهار بعد را نشان میدهد: تغیر و تحول بزرگ، بعد دینی و معنوی، پیشرفت و استقلال و بعد زیان. در باب دلایل اهمیت جنگ ایران و عراق پاسخگویان به سه بعد اشاره نمودند: پیروزی و وحدت، بعد دینی و معنوی و بعد زیان. در مجموع با توجه به درصد فراوانی بالای وقایع انقلاب و جنگ این گروه از حافظة جمعی همگنی برخوردار بوده اند.
در بعد تحقیقات خارجی با توجه به کثرت پژوهشهای انجام شده به یکی از موارد برجسته که بهعنوان یکی از پژوهشهای کلاسیک این حوزه محسوب میگردد، اشاره میکنیم. شومن و راجرز در پژوهشی با عنوان" گروه همالان، زمانمندی و حافظه جمعی " به بررسی ارتباط متقابل این مفاهیم میپردازند. هدف این پژوهش بررسی چگونگی تغییرات حافظه جمعی آمریکاییها می باشد. از ابتدای دهه 1930 و رخدادن بحران رکود اقتصادی در آمریکا، تا حمله یازدهم سپتامبر 2001 ، چندین پیشامد مهم دیگر در سطح ملی در ایالات متحده آمریکا روی داده است. بر اساس اطلاعات گرد آمده از سه پیمایش انجام شده در سالهای 1985، 2000 و 2001 دو گونه از مباحث حول این پیشامدها، تحت عنوان حافظه جمعی مورد مطالعه قرار میگیرد: در بحث نخستین، اولین پرسش آن است که، آمریکاییها چه پیشامدهایی را بعنوان پیشامدی با اهمیت ویژه، در این پیمایشها بر میگزینند. دوم، رخدادن پیشامدهای جدید، بر چگونگی تغییر حافظههای پیشین چه تاثیری بر جای میگذارد؟ در بحث بعد به بررسی این موضوع پرداخته شده است که تا چه میزان دو متغیر بنیادی تجارب نسلی و تحصیلات بر تغییرات حافظه جمعی اثر گذار است (همان: 217-218). در این پیمایشها، جهت سنجش متغیر وابسته حافظه جمعی، سئوال بازی مطرح شده است و از پاسخگو خواسته شده است پیشامدهای را که از نظر وی در 50 / 70 سال گذشته در تاریخ آمریکا اهمیت ویژهای داشتهاند را نام ببرد (همان: 219) نتایج حاصل از این پژوهش بر این امر دلالت دارد که حافظههای جمعی عمده مورد مطالعه شامل انواع جنگها و پس از آن بحرآنهای اقتصادی و نیز تغییرات تکنولوژیکی عامل موثر بر شکلگیری حافظه جمعی نزد نمونه مورد بررسی بوده است. در میان رخدادهای قدیمی قویترین و زنده ترین مورد حافظه جمعی جنگ جهانی دوم و در میان این پیشامدها قدیمی ترین آنها بحران بزرگ سال 1930 است. افرادی این پیشامد را ذکر نموده اند که خود در 1930 زاده نشده بودهاند.
در باب تأثیر وقوع حوادث جدید بر حافظه جمعی موارد پیشین، به نظر میرسد با اضمحلال گروه همالانی که پیشامدهای خاصی را بهصورت شخصی تجربه نمودهاند، آن پیشامدها نیز در شرف حذف از حافظه جمعی قرار میگیرند. بر اساس دادهها و نتایج تحقیق دو امر این قضیه را تایید می نماید. نخست اینکه، حاملان کلیدی حافظه جمعی پیشامدهای ویژه، تمامی افراد زنده در زمان حادثه نبودهاند بلکه عمده آنها افرادی بوده اند که پیشامد را در طول دوران بحرانی نوجوانی و ابتدای بزرگسالی تجربه نمودهاند.
دومین مورد شواهدی است که دلالت بر بقای حافظه جمعی حوادث پیشین، در خلال وقوع حوادث جدید دارد. موردی از این امر میتواند حافظه جمعی رکود بزرگ اقتصادی دهه 1930 آمریکا باشد که با رخدادن بحران اقتصادی در سال 2000 دوباره در حافظه جمعی افراد معاصر جان گرفت . مثالهای دیگر تجدید حضور رخدادهای جنگ دوم جهانی و جنگ ویتنام در نتیجه حمله 11 سپتامبر است. پژوهشگران نتیجه می گیرند که فاصله روانشناختی از یک پیشامد مهمتر از فاصله زمانی با آن است .در مورد تاثیر دو عامل زمینه ای تحصیلات و گروه همالان نتیجه گیری مقاله دلالت بر تأثیر یکسان آنها مینماید، هر دو تقریبا در سطحی یکسان از درجه اهمیت بالایی برخوردار بودهاند، لیکن استدلالی نظری نیز از سوی محققان ارائه میشود: که عامل تحصیلات بر حافظه جمعی رویدادهایی موثرتر است که دورنمای تاریخی گستردهتری دارند (مانند رکود بزرگ اقتصادی، جنگ جهانی دوم و پایان کمونیسم ) و دوره بحرانی سنی برشکل گیری حافظههای موثرتر است که ساده تر و دراماتیک تر باشند مانند ترور کندی و جنگ خلیج فارس (همان: 250).
چارچوب نظری
اگر کارکرد جامعهشناسی، کاوش در شیوههای معنا بخشی بشر به جهان اطراف خود باشد و حافظه بشر جهت توانا ساختن وی بر درک شرایط زمان ابزاری کلیدی انگاشته شود، آنگاه یکی از مهمترین حوزههای پژوهش دانش جامعهشناسی حوزه حافظه جمعی خواهد بود (میزتال، 2003: 1). حوزه مطالعات حافظة جمعی در جامعهشناسی نسبت به دیگر مباحث کلاسیک، موضوع جدیدی محسوب میشود. بهطور کلی سابقه طرح مسئله و اندیشههای مربوط به حافظة بشر به دوران کلاسیک فلسفه در یونان قدیم باز میگردد. در حوزه علم روان شناسی پژوهشهای تجربی مربوط به حافظه در دوران جدید مطرح گردیده است. توجه به زمینههای اجتماعی و فرهنگی شکل گیری الگوهای حافظه گام نوینی است که در سده بیستم برداشته شد. اولین جامعهشناسی که از بعد اجتماعی به حافظه نگاه کرد و نظریهای جامعهشناختی را در مورد آن ارائه نمود یکی از دانشجویان دورکیم به نام موریس هالبواکس[3] بوده است. او مفهوم حافظة جمعی را نه تنها از حوزة فلسفه بیرون کشید بلکه در تقابل با مفهوم روانشناختی آن به ارائة نظر خود پرداخت (الیک و رابینز[4]، 1999: 109). آثار عمده وی در باب حافظه جمعی می باشد: در کتاب چارچوبهای اجتماعی حافظه او به بررسی بسترهای اجتماعی فراموشی و یادآوری در افراد می پردازد. اثر دیگر وی به نام مطالعه طرحهای افسانهای انجیلها در سرزمین مقدس، به مطالعه یادبودهای دینی در باب مکانهای مرتبط با زندگی مسیح و منشاء مسیحیت می پردازد. اثر دیگر وی به نام حافظه جمعی شامل رسالههای نظری هالبواکس است که در خلال سالهای دهه 1920 و 1930 به بررسی رابطه بین تاریخ، حافظه جمعی و فردی می پردازد (شواتز و دیگران[5]، 2005: 254). از طریق این آثار، مطالعه حافظه به عنوان یک واقعیت اجتماعی در فهرست تحقیقات جامعهشناسانه وارد گردید (پکراد و چن[6]، 2005: 16). هالبواکس یکی از پرورش یافتگان مکتب واقعیت اجتماعی بود. دورکیم به عنوان ، از زاویه شبکههای درهم تنیده عناصر و روابط اجتماعی که نقشی تعیین کننده و موثر بر فضای کنش بشر دارند، به واقعیت اجتماعی نظر میکند. هالبواکس با تاثیر پذیری از این رویکرد تمرکز مطالعات خود را بر شیوههای بیادآوری گذشته در اجتماعات بشری قرار داد. او برای اتصال فضای ذهنی که محمل فرآیند یادآوری و مرکز حافظه محسوب میشد از عنصر واسطه گروه اجتماعی استفاده نمود. " گروه طی فرآیندهای تعریف جمعی و درونی موجودیت مییابد: یعنی در شناسایی آن توسط اعضایش و نیز در روابطی که آنان با هم بر قرار میسازند. مردم خودشان و دیگران را به طور جمعی شناسایی میکنند و زندگی روزمره شان را بنا به هویتهای خود پیش میبرند که به همین لحاظ پیامدهای عملی در پی دارد زیرا که این هویتها از نظر اجتماعی، واقعی هستند" (جنکینز ، 1381: 141-150).
بر پایه ویژگی اجتماعی گروه و نقش اتصال دهنده آن بین فضای فردی و اجتماعی که از خلال عضویت گروهی برای افراد حاصل میگردد، هالبواکس مفهوم پیشین روانشناختی، فلسفی حافظه را به شکلی نوین در قالب یک تعریف جامعه شناختی ارائه نمود: حافظه افراد یک جامعه، متاثر از بافت گروهی که فرد در آن عضویت دارد، در هر دوره عناصر خاصی را از تاریخ گذشته برای فرد برجسته مینماید (هالبواکس[7]، 1992). او مکانیسم شکلگیری حافظه جمعی در سطح کلان را با در نظر گرفتن نقش افراد به عنوان اعضای یک گروه در نظر میگیرد. هنگامی که حافظه جمعی دوام آورده و قدرتش را از بنیاد خود به پیکره ای منسجم از افراد می گستراند، این افرادند که در مقام اعضای آن گروهها به خاطر می آورند (هالبواکس، 1931: 48). از دیدگاه او حافظه جمعی بهعنوان سازهای اجتماعی، متعلق به گروه اجتماعی و متأثر از ویژگیهای دوران معاصر میباشد.
بعد از مرگ هالبواکس در دوران جنگ جهانی دوم، بهطور مشخص هیچ جریان پژوهشی در این حوزه فعال نبوده است. این دوران فترت با ظهور دوباره تحقیقات حافظه جمعی در دهه 80 و 90 میلادی خاتمه یافت. علاقه جدید نسبت به حوزه حافظه از دیدگاه نو نتیجه دو عامل است: الف- اهمیت یافتن نقش روایتهای حافظه در کنشهای اجتماعی و سیاسی؛ ب- قرار گرفتن حافظه در جایگاه یکی از گفتمآنهای کلیدی در حوزه علوم اجتماعی (میزتال، 2003: 124). هالبواکس اولین جامعهشناسی است که روشن ساخت، درک ما از گذشته تحت تاثیر تصاویر ذهنی است که جهت حل مسائل زمان حاضر بهکار میگیریم، از ین رو حافظه جمعی بازسازی گذشته در پرتو زمان حال است (کوزر[8]، 1992: 372). با ظهور موج جدید تحقیقات حافظه جمعی در دهههای پایانی قرن بیستم میلادی، رویکردهای نظریه ساختارگرا در این حوزه ظاهر گردید. این دیدگاهها بر مکانها، مواد و متون حامل دادههای تاریخی به عنوان بسترهای حافظه جمعی تاکید داشتند. در این رویکرد بر خلاف بینش هالبواکس که باور افراد عضو یک گروه در مورد تاریخ را مورد توجه قرار میدهد، بدون توجه به معانی ذهنی افراد در مورد تاریخ و مواد مادی مرتبط با آن، حافظه جمعی را به مثابه آثار خارج از ذهن افراد در نظر میگیرد. از این رو دو جریان متفاوت در تحقیقات حافظه جمعی متمایز می گردد: روشهای ساختاری با تاکید بر عناصر تاریخی و معانی فرهنگی ضمنی آنها و روشهای عاملیت مدار که بر عاملیت فردی و باورداشت افراد در مورد تاریخ تأکید بسیار دارند (شوارتز و دیگران[9]، 2005: 183) .
با ملاحظه مسئله پژوهش و دغدغه فهم نظام معنایی افراد قوم کرد در مورد مقاطع تاریخی، رویکرد هالبواکس به عنوان چارچوب نظری برگزیده میشود. در این دیدگاه، از زاویه موقعیت کنونی افراد در نظام فرهنگی گروههای مرجع خود، تجارب تاریخی امروز ایشان معنا مییابد. این تجارب بهصورت مقولات گوناگون در نظام معنایی فرد دسته بندی شده و بعضی از آنها برجسته و مواردی نیز به فراموشی سپرده میشود. آنچه اهمیت دارد این است که افراد از پایگاه موقعیت اجتماعی خویش در حال حاضر، گذشته تاریخی خود و گروه مرجعشان را تفسیر میکنند.
در برجسته سازی مقاطع تاریخی بعنوان حافظه جمعی گروهی، به موازات عناصر زمینهای اجتماعی همچون جایگاه نسلی، میزان و نوع آموزشی رسمی، نظام هویتی معاصر افراد از اهمیت زیادی برخوردار است (آسمان، 1995). دررویکرد دورکیمی، گفتمان حافظه تنها به منظور تبیین حوادث گذشته بهکار نمیرود بلکه بهصورتی استراتژیک یک منبع هویت پایدار برای زمان حال محسوب میگردد. دورکیم حافظه را منحصرا در ارتباط با جوامع سنتی توضیح میدهد، جوامعی که در پی صیانت از خاطره مقدسی از منشاء خود میباشند (میزتال، 2003: 372). تعلقات افراد به اجتماعات ملی، قومی، خانوادگی، شغلی، دینی و مذهبی چارچوب هویتی آنها را تعیین میکند. از زاویه پایگاه هویتی خویش، افراد گذشته تاریخی خود رادوباره میسازند. این دوباره سازی ارتباط مستقیمی با نظام هویتی جاری او دارد.
از سوی دیگر باید توجه داشت که در یک رابطه معکوس حافظه جمعی اجتماعات بشری در مورد تجارب گذشته تاریخی بر وضعیت اجتماعی فرهنگی معاصر آنها تاثیر دارد: این دامنه تأثیرگذاری حتی تا سطح هستی شناسی اجتماعی نیز گسترش مییابد "حافظه اجتماعی گروهی توان تاثیر گذاری بر واقعیت اجتماعی جاری را دارد (شواتز، 1996: 910) نقش حافظه جمعی در "بازتولید نظام سیاسی و دگرگون سازی آن" نیز بسیار برجسته میباشد (میزتال، 2003: 35). برجسته ترین نمونه رابطه حوزه سیاست و تفسیر تجربه تاریخی گذشته در دوران مدرن، به موضوع قومیت مرتبط بوده است. مسئلة قومیت در دولتهای مدرن با مطالبات فرهنگی و مهمتر از آن مشارکت نابرابر در قدرت گره خورده است (ریویر، 1386: 2210). نگرش و کنش صربها در دوران جنگهای خونین شبه جزیره بالکان در دهه 1990 به شدت متاثر و ملهم از حافظه جمعی شکست آنها در جنگهای کوزوو، در سال 1389 میلادی، در مقابل ترکان عثمانی بوده است (شومن و راجزر، 2004: 252). از این رو یک رابطه دو سویه بین نظام حافظه جمعی گروهها و کنش متقابل آنها در نظام اجتماعی حال حاضر برقرار است.
تعاریف
حافظه جمعی
اگر چه در دوره نوین خیزش تحقیقات این حوزه مطالعاتی تعاریف مختلفی از حافظه جمعی از سوی پژوهشگران ارائه شده است، لیکن تمامی آنها بر نقش زمینهای جامعه تاکید دارند. بنا بر یکی از این تعاریف، حافظه جمعی عبارت است از مجموعه پدیدارهای اجتماعی در باب گذشته، که هر گروهی از طریق تعاملات فی مابین اعضایش آنها را تولید، نهادینه، محافظت کرده و انتقال میدهد (ژرلوکسی[10]، 2001: 33) از منظر ساختاری، مجموعه ای متنوع از کنشها مانند یادبودها، بناهای یادبودی و صور عمومی مانند سنت، افسانه و هویت، عناصر سازنده حافظه اجتماعی می باشند (الیک و رابینز، 1998: 105-106).
میزان اهمیت هویتهای چهارگانه
با توجه به نقش هویتهای ملی، دینی، مذهبی و قومی در شکل دهی به حافظه جمعی تعریف میزان اهمیت آنها ارائه میشود. میزان اهمیت هویت جایگاهی است که فرد برای هویت خویش در بعد ملی، دینی، مذهبی و قومی قائل است. این ترجیحات در مقابل سایر گروههای هویتی مانند ملیتها، ادیان، مذاهب و قومیتهای دیگر در سطح ملی و بین المللی عینیت مییابد.
فرضیات تحقیق
فرضیات این پژوهش به بررسی رابطه تفاوت، بین ویژگیهای اجتماعی فرهنگی افراد نمونه آماری، بر اساس نوع بیادآوری آنها از مقاطع مختلف تاریخی، میپردازد:
ـ میزان سن (جایگاه نسلی) در میان گروههایی که وقایع مختلفی را از تاریخ معاصر ایران برجسته نموده اند متفاوت میباشد.
ـ میزان تحصیلات در میان گروههایی که وقایع مختلفی را از تاریخ معاصر ایران برجسته نموده اند متفاوت میباشد.
ـ میزان اهمیت هویت ملی در میان گروههایی که وقایع مختلفی را از تاریخ معاصر ایران برجسته نموده اند متفاوت میباشد.
ـ میزان اهمیت هویت قومی در میان گروههایی که وقایع مختلفی را از تاریخ معاصر ایران برجسته نموده اند متفاوت میباشد.
ـ میزان اهمیت هویت دینی در میان گروههایی که وقایع مختلفی را از تاریخ معاصر ایران برجسته نموده اند متفاوت میباشد.
ـ میزان اهمیت هویت مذهبی در میان گروههایی که وقایع مختلفی را از تاریخ معاصر ایران برجسته نموده اند متفاوت میباشد.
روش شناسی تحقیق
بر اساس ویژگیهای مسئله پژوهش و اهداف آن، از روشهای تحقیق کمی در دو مرحلة گردآوری و تحلیل دادهها استفاده میشود. وجود جامعه آماری بزرگ و جمع آوری اطلاعات کمی از تعدادی به عنوان معرفت آن جامعه به منظور آزمون نظریهها و فرضیات تحقیق، قابلیت به کارگیری پیمایش اجتماعی را مطرح میکند (ایمان،1390: 123). چنان چه مساله تحقیق شناسایی عوامل تأثیر گذار بر یک نتیجه، سودمندی یک مداخله یا فهم بهترین پیش بینی از نتایج باشد، رویکرد کمی بهترین رویکرد است (کرسول[11]، 2003: 21). برای کشف عناصر حافظه جمعی قوم کرد، با استفاده از تکنیک پیمایش، از پاسخگویان در مورد برجسته ترین وقایع تاریخ معاصر سئوالات باز انجام شد.برای دستیابی به الگوی توزیع دادهها از تکنیکهای آماری توصیفی بهصورت جداول فراوانی استفاده شد. در امر تبیین روابط بین متغیرهای مستقل و نقاط برجسته حافظه جمعی، تکنیک آماری کراسکال والیس بهکارگرفته شد. نرم افزار Spss به منظور انجام عملیات آماری توصیفی و استنباطی به کار گرفته شده است.
جمعیت آماری
منظور از جمعیت آماری همان جامعه اصلی است، که از آن نمونهای نمایا یا معرف بدست آمده باشد(ساروخانی، 1388: 157). جمعیت آماری مجموعهای از واحدهاست که در یک یا چند ویژگی مشترک باشند. در این پژوهش جمعیت آماری کلیه شهروندان کرد شهر بوکان در آذربایجان غربی در زمستان 1391 محسوب میگردد. شهر بوکان با توجه پیشینه فرهنگی اجتماعی و موقعیت جغرافیایی آن در میان شهرهای کرد نشین برای انجام این پژوهش برگزیده شد. با توجه به مسئلة پژوهش گردآوری دادهها از شهروندان بوکانی بالای 18 سال بوده است.
نمونه گیری و حجم نمونه
نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای برای گروههای ناهمگن و نامتجانسی بهکار میرود که معمولا گروههای پا برجایی هستند که از قبل شکل گرفته اند مانند سازمآنها (نظیر مدارس) یا محل سکونت (نظیر بلوک) ( بیکر، 1386: 180). هنگامی دستیابی کامل به اعضای یک جمعیت مشکل باشد، از نمونه گیری خوشهای [12] استفاده میشود (کازبای، 2003: 109). شیوة نمونه گیری در این تحقیق خوشهای چند مرحلهای بوده است. حجم نمونه یا تعداد افرادی که باید به سوالهای پرسشنامه پاسخ دهند بستگی به آن دارد که با چه دقت و اطمینانی میخواهیم نتایج تحقیق را از نمونه به کل جامعه آماری تعمیم دهیم. هر چه این دقت و اطمینان بیشتر باشد نیاز به حجم نمونه بیشتری خواهد بود و بر عکس (رفیع پور،1387: 372-371). به منظور انجام نمونه گیری خوشهای در شهر بوکان، نقشه شهر بر اساس مناطق مسکونی آن مشخص گردید. در هر منطقه تعداد بلوکها مشخص و شماره گذاری شدند. عدد نهایی نمونه به صورت خوشهای در افراد عضو خانوارهای ساکن در این بلوکها تقسیم گردید. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. بر طبق سرشماری سال 1390، جمعیت شهر بوکان معادل 254521 نفر است که از این تعداد حدود 171495از آنها بالای 18سال میباشند. با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد، حجم نمونه مساوی با 342 نفر معین گردید.
یافتههای پژوهش
با توجه به دادههای حاصل از پیمایش، یافتههای این پژوهش در قالب عناصر استخراج شده، الگوهای توصیفی و روابط استنباطی قابل ارائه میباشد. در گام نخست عناصر استخراج شده از حافظة جمعی پاسخگویان در مورد سه واقعة مهم برجسته در نظام تفسیری آنان مشخص گردیده است. جداول فراوانی مربوط به اولین و دومین وسومین واقعه مهم تاریخ معاصر ایران در میان شهروندان بوکان به صورت جدول توافقی ارائه گردیده است. در گزارش درصد فراوانی وقایع مهم برحسب مقولات متغیرهای زمینهای و اصلی وقایع با 10درصد وبالاتر فراوانی در میان نمونة پاسخگویان مشخص شده است. وقایع با درصد فراوانی کمتر از 10 درصد در یک مقولة جداگانه تحت عنوان سایر وقایع جمع زده شده است. به این ترتیب برای هر یک از پرسشهای اولین، دومین و سومین واقعه مهم وقایعی با بالاترین میزان فراونی در میان پاسخگویان گزارش شده است.
طبق جدول شماره (1) واقعة انقلاب اسلامی 1357 با درصد فراوانی 5/48 برجسته ترین واقعه در پاسخ اولین واقعه مهم بوده است. در رتبة دوم واقعة ملی شدن صنعت نفت با فراوانی 14 درصد قرار دارد. سومین واقعة مهم انقلاب مهاباد در سال 1324 هجری شمسی با فراوانی 5/13 درصد قرار گرفته است. با توجه به مقولة جنسیت مشخص میشود که مردان در واقعة انقلاب اسلامی 1357 به میزان7/25 درصد و زنان با حدود 3 درصد کاهش نسبت به مردان این واقعه را برجسته گردند. در دو واقعة ملی شدن صنعت نفت و حکومت 1324 مهاباد میزان تفاوت فراوانی زنان نسبت به مردان کاهش بیشتری در حدود 5 و 6 درصد دارد. در مجموع از میان کل پاسخگویان زن بعد از انقلاب به واقعة ملی شدن نفت در مقایسه با واقعة حکومت 1324 مهاباد اهمیت بیشتری قائل گردیدند.
در متغیر سن بیشترین فراوانی پاسخگویان در ردة سنی 20 الی 40 سال به میزان 7/61 درصد قرار دارد. در این ردة سنی بیشترین اهمیت به ترتیب برای وقایع انقلاب اسلامی 1357، ملی شدن صنعت نفت و حکومت1324 مهاباد ذکر گردیده است. اما در ردة سنی 41 الی 60 سال بعد از انقلاب اسلامی 1357 بیشترین میزان اهمیت برای واقعة حکومت 1324 مهاباد در میان پاسخگویان گزارش شده است. به نظر میرسد افراد بیشتری در این ردة سنی واقعة حکومت مهاباد را دارای اهمیت دانسته و از این واقعه بیشتر تاثیر پذیرفتهاند.
جدول شماره 1. جدول توافقی درصد فراوانی متغیرهای زمینهای بر حسب وقایع برجستة ذکر شده در اولین واقعه مهم
جمع |
اولین واقعه مهم |
متغیر وابسته
متغیرهای مستقل |
||||
سایر وقایع |
واقعه سوم (حکومت1324 مهاباد مهاباد) |
واقعه دوم (ملی شدن نفت) |
واقعه اول (انقلاب اسلامی 57) |
|||
3/55 |
2/10 |
6/9 |
6/9 |
7/25 |
مرد |
جنسیت |
7/44 |
7/13 |
8/3 |
4/4 |
8/22 |
زن |
|
100 |
24 |
5/13 |
14 |
5/48 |
جمع |
|
7/61 |
7/16 |
7 |
6/7 |
4/30 |
20-40 |
سن |
8/29 |
1/6 |
7/4 |
8/3 |
2/15 |
41-60 |
|
5/8 |
2/1 |
8/1 |
6/2 |
9/2 |
61 به بالا |
|
100 |
24 |
5/13 |
14 |
5/48 |
جمع |
|
7/11 |
2/1 |
3/2 |
9/2 |
3/5 |
بی سواد |
سطح تحصیلات |
7/4 |
6/ |
9/ |
3 |
9/2 |
سواد خواندن و نوشتن |
|
7/6 |
9/ |
8/1 |
2/1 |
9/2 |
ابتدایی |
|
7/11 |
8/3 |
8/1 |
9/ |
3/5 |
سیکل |
|
24 |
5/8 |
9/2 |
8/1 |
8/10 |
دیپلم |
|
4/9 |
2/1 |
3/ |
8/1 |
1/6 |
فوق دیپلم |
|
7/23 |
1/6 |
9/2 |
8/3 |
8/10 |
لیسانس |
|
2/8 |
8/1 |
6/ |
5/1 |
4/4 |
فوق لیسانس و بالاتر |
|
100 |
24 |
5/13 |
14 |
5/48 |
جمع |
|
8/17 |
5 |
3/2 |
3/2 |
2/8 |
علوم پایه |
|
33 |
4/9 |
5/3 |
9/2 |
3/17 |
علوم انسانی |
گروه تحصیلی |
1/11 |
2/3 |
9/ |
8/1 |
3/5 |
علوم فنی مهندسی |
|
9/2 |
0 |
0 |
8/1 |
2/1 |
علوم پزشکی |
|
6/ |
0 |
0 |
3/ |
3/ |
حوزوی |
|
5/34 |
4/6 |
7/6 |
5 |
4/16 |
پایینتر از دیپلم |
|
100 |
24 |
5/13 |
14 |
5/48 |
جمع |
|
در متغیر سطح تحصیلات بیشترین میزان فراوانی متعلق به دو گروه دیپلم و لیسانس به میزان 24 و 7/23 درصد میباشد. در تمام گروههای تحصیلی ترتیب اهمیت وقایع از الگوی انقلاب اسلامی1357 و ملی شدن صنعت نفت و حکومت1324 مهاباد پیروی میکند. اما در گروه با تحصیلات دیپلم بعد از انقلاب اسلامی 1357 بیشترین اهمیت به واقعه حکومت1324 مهاباد داده شده است. در متغیر نوع تحصیلات بیشترین فراوانی در دو گروه به ترتیب در دو گروه زیر دیپلم و علوم انسانی با مقادیر 5/34 و 33 درصد قرار دارد. از طرفی در مقایسه با سایر گروههای تحصیلی فقط در همین دو گروه است که واقعة حکومت 1324 مهاباد را بعد از انقلاب اسلامی 1357 به عنوان دومین واقعه مهم ذکر میشود.
طبق جدول شماره (2) در سطح اهمیت هویت به میزان بسیار قوی به ترتیب هویت قومی، هویت دینی، هویت ملی و در آخر هویت مذهبی قرار دارند. در میان هویتها چهارگانه واقعة انقلاب اسلامی 1357 با درصد فراوانی 5/48 برجسته ترین واقعه در پاسخ اولین واقعه مهم بوده است. در رتبة دوم واقعة ملی شدن صنعت نفت با فراوانی 14 درصد قرار دارد. سومین واقعة مهم حکومت مهاباد در سال 1324 هجری شمسی با فراوانی 5/13 درصد قرار گرفته است. با توجه به مقولة میزان اهمیت هویت ملی بالاترین میزان اهمیت در سطح بسیار قوی با درصد فراوانی 9/59 قرار دارد. در مقوله میزان اهمیت هویت ملی در سطح بسیار بالا بیشترین درصد فراوانی به ترتیب به وقایع انقلاب اسلامی 1357، ملی شدن صنعت نفت و حکومت 1324 مهاباد با درصد فراوانی 7/30، 2/8 و 9/7 درصد گزارش دادهاند. در مقوله میزان اهمیت هویت قومی در سطح بسیار قوی بالاترین درصد 3/88 قرار دارد. متغیر میزان اهمیت هویت قومی در سطح بسیار قوی بالاترین اهمیت را به واقعه انقلاب اسلامی 1357 با درصد فراوانی 7/42 دادهاند. بعد از آن به مقولة حکومت 1324 مهاباد به میزان 2/13 گزارش دادهاند. در آخر به مقولة ملی شدن صنعت نفت با درصد فراوانی 3/12 گزارش دادند. در مقوله میزان اهمیت هویت دینی بالاترین اهمیت با درصد فراوانی 8/77 قرار دارد. در این متغیر بالاترین میزان اهمیت را به ترتیب به عناصر انقلاب اسلامی 1357 ، ملی شدن صنعت نفت و حکومت 1324 مهاباد قائل بودند. در مورد متغیر میزان اهمیت هویت مذهبی بالاترین درصد فراوانی به میزان 9/45 قرار دارد. در این متغیر بالاترین میزان اهمیت را بعد از الگوی انقلاب اسلامی به ملی شدن صنعت نفت گزارش دادند.
جدول شماره 2. جدول توافقی درصد فراوانی متغیرهای چهارگانه میزان اهمیت هویت بر حسب وقایع برجستة ذکر شده در اولین واقعه مهم
جمع |
اولین واقعه مهم |
متغیر وابسته
متغیر مستقل |
||||
(سایر وقایع) |
واقعه سوم (حکومت 1324 مهاباد) |
واقعه دوم (ملی شدن نفت) |
واقعه اول (انقلاب اسلامی57) |
|||
6/7 |
8/1 |
5/1 |
2 |
3/2 |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت هویت ملی |
9/2 |
9/ |
6/ |
0 |
5/1 |
ضعیف |
|
5/10 |
2/3 |
6/ |
8/1 |
5 |
متوسط |
|
19 |
5 |
9/2 |
2 |
1/9 |
قوی |
|
9/59 |
2/13 |
9/7 |
2/8 |
7/30 |
بسیار قوی |
|
100 |
24 |
5/13 |
14 |
5/48 |
جمع |
|
2/1 |
3/ |
0 |
9/ |
0 |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت قومی |
8/1 |
6/ |
0 |
3/ |
9/ |
ضعیف |
|
2 |
6/ |
0 |
0 |
5/1 |
متوسط |
|
7/6 |
3/2 |
3/ |
6/ |
5/ |
قوی |
|
3/88 |
2/20 |
2/13 |
3/12 |
7/42 |
بسیار قوی |
|
100 |
24 |
5/13 |
14 |
5/48 |
جمع |
|
2 |
3/ |
9/ |
6/ |
3/ |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت هویت دینی |
3/2 |
3/ |
3/ |
0 |
8/1 |
ضعیف |
|
6/5 |
5/1 |
6/ |
6/ |
9/2 |
متوسط |
|
3/12 |
2/3 |
6/2 |
8/1 |
7/4 |
قوی |
|
8/77 |
7/18 |
1/9 |
1/11 |
9/38 |
بسیار قوی |
|
100 |
24 |
5/13 |
14 |
5/48 |
جمع |
|
5/13 |
5/1 |
1/4 |
3/2 |
6/5 |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت هویت مذهبی |
9/7 |
5/1 |
5/1 |
5/1 |
5/3 |
ضعیف |
|
3/14 |
5/3 |
2 |
2/1 |
6/7 |
متوسط |
|
4/18 |
7/4 |
6/2 |
2/1 |
9/9 |
قوی |
|
9/45 |
9/12 |
2/3 |
9/7 |
9/21 |
بسیار قوی |
|
100 |
24 |
5/13 |
14 |
5/48 |
جمع |
جدول شماره (3). جدول توافقی درصد فراوانی متغیرهای زمینهای بر حسب وقایع برجستة ذکر شده در دومین واقعه مهم
جمع |
|
دومین واقعه مهم |
متغیر وابسته
متغیرهای مستقل |
|||
سایر وقایع |
واقعه سوم (حکومت 1324 مهاباد) |
واقعه دوم (جنگ تحمیلی) |
واقعه اول (انقلاب اسلامی 57) |
|||
3/55 |
24 |
2/10 |
8/8 |
3/12 |
مرد |
جنسیت |
7/44 |
8/22 |
6/5 |
9/9 |
4/6 |
زن |
|
100 |
8/46 |
8/15 |
7/18 |
7/18 |
جمع |
|
7/61 |
31 |
5/8 |
4/11 |
8/10 |
20-40 |
سن |
8/29 |
3/12 |
1/6 |
4/6 |
5 |
41-60 |
|
5/8 |
5/3 |
2/1 |
9/ |
9/2 |
61 به بالا |
|
100 |
8/46 |
8/15 |
7/18 |
7/18 |
جمع |
|
7/11 |
1/4 |
8/1 |
9/2 |
9/2 |
بی سواد |
سطح تحصیلات |
7/4 |
5/1 |
9/ |
5/1 |
9/ |
سواد خواندن و نوشتن |
|
7/6 |
2 |
5/1 |
2/1 |
2 |
ابتدایی |
|
7/11 |
7/4 |
8/1 |
6/2 |
6/2 |
سیکل |
|
24 |
9/12 |
4/4 |
2/3 |
5/3 |
دیپلم |
|
4/9 |
5/3 |
2 |
8/1 |
2 |
فوق دیپلم |
|
7/23 |
7/13 |
9/2 |
8/3 |
2/3 |
لیسانس |
|
2/8 |
4/4 |
6/ |
8/1 |
5/1 |
فوق لیسانس و بالاتر |
|
100 |
8/46 |
8/15 |
7/18 |
7/18 |
جمع |
|
8/17 |
8/8 |
6/2 |
¼ |
3/2 |
علوم پایه |
|
33 |
9/19 |
1/4 |
8/3 |
3/5 |
علوم انسانی |
گروه تحصیلی |
1/11 |
5 |
9/2 |
5/1 |
8/1 |
علوم فنی هندسی |
|
9/2 |
9/ |
3/ |
9/ |
9/ |
علوم پزشکی |
|
6/ |
0 |
0 |
3/ |
3/ |
حوزوی |
|
5/34 |
3/12 |
8/5 |
2/8 |
2/8 |
پایینتر از دیپلم |
|
100 |
8/46 |
8/15 |
7/18 |
7/18 |
جمع |
|
بر اساس جدول شماره (3) واقعة انقلاب اسلامی 1357 و واقعه جنگ تحمیلی با درصدهای فراوانی 7/18 بارزترین واقعه در پاسخ دومین واقعه مهم بوده است. در رتبة دوم واقعة حکومت 1324 مهاباد با فراوانی 8/15 درصد قرار دارد. با توجه به مقولة جنسیت مشخص میشود که مردان در واقعة انقلاب اسلامی 1357 به میزان دو برابر با فراوانی 3/12 درصد نسبت به زنان با درصد فراوانی 4/6 درصد این واقعه را برجسته کردند. در واقعة حکومت 1324 مهاباد به همان ترتیب مردان این واقعه را با درصد فراوانی 2/10 نسبت به زنان با درصد 6/5 این واقعه را مهم دانستند. اما در مورد جنگ تحمیلی عراق و ایران میزان تفاوت فراوانی زنان نسبت به مردان کاهش کمتری در حدود 1 درصد دارد. در مجموع از میان کل پاسخگویان مردان بعد از انقلاب اسلامی1357 و جنگ تحمیلی ایران و عراق به واقعة حکومت 1324 مهاباد اهمیت بیشتری قائل گردیدند. در متغیر سن بیشترین فراوانی پاسخگویان در ردة سنی 20 الی 40 سال به میزان 7/61 درصد قرار دارد. در این ردة سنی بیشترین اهمیت به ترتیب برای جنگ تحمیلی، واقعه انقلاب اسلامی 1357 و حکومت1324 مهاباد ذکر گردیده است. اما در ردة سنی 41 الی 60 سال بعد از جنگ تحمیلی بیشترین میزان اهمیت برای واقعة حکومت 1324 مهاباد در میان پاسخگویان گزارش شده است. همانطور که در جدول بالا مشاهده میگردد به نظر میرسد افراد بیشتری در این ردة سنی واقعة حکومت مهاباد را دارای اهمیت دانسته و از این واقعه بیشتر تأثیر پذیرفتهاند.
در متغیر سطح تحصیلات بیشترین میزان فراوانی متعلق به گروه دیپلم و لیسانس به میزان 24 و 7/23 درصد میباشد. در تمام گروههای تحصیلی ترتیب اهمیت وقایع از الگوی جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی 1357 و حکومت1324 مهاباد پیروی میکند. اما در گروه با تحصیلات دیپلم بیشترین اهمیت به واقعه حکومت1324 مهاباد داده شده است. در متغیر نوع تحصیلات بیشترین میزان فراوانی در دو گروه به ترتیب در دو گروه زیر دیپلم و علوم انسانی با مقادیر 5/34 و 33 درصد قرار دارد. در گروه با تحصیلات پایینتر از دیپلم بعد از دو واقعه جنگ تحمیلی و الگوی انقلاب اسلامی ایران به واقعه حکومت 1324 مهاباد بیشترین اهمیت را قائل بودند. از طرفی در تمامی گروههای تحصیلی به استثنا گروه تحصلی فنی مهندسی واقعة حکومت 1324 مهاباد به عنوان دومین واقعه مهم گزارش شده است.
جدول شماره (4). جدول توافقی درصد فراوانی متغیرهای چهارگانه اهمیت هویت بر حسب وقایع برجستة ذکر شده در دومین واقعه مهم
جمع |
دومین واقعه مهم |
متغیر وابسته
متغیر مستقل |
||||
واقعه چهارم (سایر وقایع) |
واقعه سوم (احکومت 1324مهاباد) |
واقعه دوم (جنگ) |
واقعه اول (انقلاب اسلامی 57 |
|||
6/7 |
3/5 |
6/ |
6/ |
2/1 |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت هویت ملی |
9/2 |
8/1 |
3/ |
6/ |
3/ |
ضعیف |
|
5/10 |
4/6 |
5/1 |
2 |
6/ |
متوسط |
|
19 |
9/7 |
2/3 |
4/44 |
5/3 |
قوی |
|
9/59 |
4/25 |
2/10 |
1/11 |
2/13 |
بسیار قوی |
|
100 |
8/46 |
8/15 |
7/18 |
7/18 |
جمع |
|
2/1 |
6/ |
0 |
0 |
6/ |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت قومی
|
8/1 |
9/ |
3/ |
6/ |
0 |
ضعیف |
|
2 |
8/1 |
0 |
3/ |
0 |
متوسط |
|
7/6 |
2/3 |
3/ |
8/1 |
5/1 |
قوی |
|
3/88 |
4/40 |
2/15 |
1/16 |
7/16 |
بسیار قوی |
|
100 |
8/46 |
8/15 |
7/18 |
7/18 |
جمع |
|
2 |
2/1 |
3/ |
0 |
6/ |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت هویت دینی |
3/2 |
5/1 |
6/ |
3/ |
0 |
ضعیف |
|
6/5 |
2/3 |
2/1 |
6/ |
6/ |
متوسط |
|
3/12 |
8/5 |
2 |
5/1 |
9/2 |
قوی |
|
8/77 |
1/35 |
7/11 |
4/16 |
6/14 |
بسیار قوی |
|
100 |
8/46 |
8/15 |
7/18 |
7/18 |
جمع |
|
5/13 |
3/7 |
5/1 |
8/1 |
9/2 |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت هویت مذهبی |
9/7 |
8/3 |
6/2 |
3/ |
2/1 |
ضعیف |
|
3/14 |
7 |
2/1 |
8/3 |
3/2 |
متوسط |
|
4/18 |
2/8 |
6/2 |
2/3 |
4/4 |
قوی |
|
9/45 |
5/20 |
9/7 |
6/9 |
9/7 |
بسیار قوی |
|
100 |
8/46 |
8/15 |
7/18 |
7/18 |
جمع |
مطابق جدول شماره (4) متغیر میزان اهمیت هویت ملی بالاترین میزان با درصد فراوانی 9/59 قرار دارد. در مورد این متغیر بالاترین میزان اهمیت با درصد فراوانی 2/13 را به الگوی انقلاب اسلامی ایران گزارش دادند. بعد از آن به میزان 1/11 درصد یه متغیر جنگ تحمیلی و در آخر به واقعه حکومت1324 مهاباد به میزان 2/10 گزارش دادند. در مورد متغیر میزان اهمیت هویت قومی بالاترین میزان اهمیت را با درصد 3/88 گزارش دادند. در مورد این متغیر در سطح بسیار قوی با میزان درصد فراوانی 7/16 برای واقعه انقلاب اسلامی گزارش دادند. در مرتبه دوم برای این متغیر در سطح بسیار قوی برای واقعه جنگ تحمیلی و در مرتبه سوم حکومت1324 مهاباد قرار دارد . در متغیر میزان اهمیت هویت دینی بالاترین درصد فراوانی 8/77 قرار دارد. متغیر میزان اهمیت هویت دینی بالاترین اهمیت را به ترتیب به واقعههای جنگ، انقلاب اسلامی 1357 و حکومت1324 مهاباد داده اند. در اخرین متغیر میزان اهمیت هویت مذهبی بالاترین درصد فراوانی 9/45 گزارش میشود. در این متغیر بعد از واقعه جنگ تحمیلی، حکومت1324 مهاباد و الگوی انقلاب اسلامی با درصد فراوانی یکسان در مرتبه دوم قرار میگیرند.
طبق جدول شماره (5) واقعة جنگ تحمیلی با درصد فراوانی 9/14 مهمترین واقعه در پاسخ سومین واقعه مهم بوده است. در رتبة دوم واقعة انتخابات 88 با اختلاف 3/0 درصد در رتبه دوم قرار دارد. با توجه به مقولة جنسیت مشخص میشود که مردان در دو واقعة انتخابات 88 و جنگ تحمیلی با اختلاف 2/4 درصد نسبت به زنان این واقعه را برجسته کردند. در مجموع از میان کل پاسخگویان مردان بعد از واقعه جنگ تحمیلی به واقعة انتخابات سال 1388 اهمیت بیشتری قائل گردیدند. در متغیر سن همانطور که در سایر وقایع ذکر گردید بیشترین فراوانی پاسخگویان در ردة سنی 20 الی 40 سال به میزان 7/61 درصد قرار دارد. در این ردة سنی بیشترین اهمیت را برای واقع جنگ تحمیلی به میزان 4/9 درصد و بعد از آن به انتخابات 88 گزارش دادهاند. اما در ردة سنی 41 الی 60 سال به دو واقعه مهم جنگ تحمیلی و انتخابات 88 به میزان برابری معادل3/5 در میان پاسخگویان گزارش شده است. با توجه به جدول بالا تنها در دو گروه سنی 61 سال به بالا افراد بعد از واقعه انتخابات 88 اهمیت بیشتری را به 8 سال دفاع مقدس گزارش دادهاند.
جدول شماره (5). جدول توافقی درصد فراوانی متغیرهای زمینهای بر حسب وقایع برجستة ذکر شده در سومین واقعه مهم
جمع |
سومین واقعه مهم |
متغیر وابسته
متغیرهای مستقل |
|||
سایر وقایع |
واقعه دوم (جنگ تحمیلی) |
واقعه اول (انتخابات 88) |
|||
3/55 |
8/36 |
1/9 |
4/9 |
مرد |
جنسیت |
7/44 |
6/33 |
6/5 |
6/5 |
زن |
|
100 |
5/70 |
6/14 |
9/14 |
جمع |
|
7/61 |
4/44 |
9/7 |
4/9 |
20-40 |
سن |
8/29 |
3/19 |
3/5 |
3/5 |
41-60 |
|
5/8 |
7/6 |
5/1 |
3/ |
61 به بالا |
|
100 |
5/70 |
6/14 |
9/14 |
جمع |
|
7/11 |
1/9 |
5/1 |
2/1 |
بی سواد |
سطح تحصیلات |
7/4 |
2/3 |
2/1 |
3/ |
سواد خواندن و نوشتن |
|
7/6 |
5 |
9/ |
9/ |
ابتدایی |
|
7/11 |
4/9 |
8/1 |
6/ |
سیکل |
|
24 |
3/17 |
9/2 |
8/3 |
دیپلم |
|
4/9 |
1/6 |
8/1 |
5/1 |
فوق دیپلم |
|
7/23 |
1/16 |
2/3 |
4/4 |
لیسانس |
|
2/8 |
4/4 |
5/1 |
3/2 |
فوق لیسانس و بالاتر |
|
100 |
4/4 |
6/14 |
9/14 |
جمع |
|
8/17 |
2/13 |
2 |
6/2 |
علوم پایه |
گروه تحصیلی |
33 |
1/21 |
8/5 |
1/6 |
علوم انسانی |
|
1/11 |
6/7 |
5/1 |
2 |
علوم فنی مهندسی |
|
9/2 |
2 |
0 |
9/ |
علوم پزشکی |
|
6/ |
6/ |
0 |
0 |
حوزوی |
|
5/34 |
26 |
3/5 |
2/3 |
پایین تر از دیپلم |
|
100 |
5/70 |
6/14 |
9/14 |
جمع |
|
در متغیر سطح تحصیلات نیز به همان ترتیب بیشترین میزان فراوانی متعلق به دو گروه دیپلم و لیسانس به میزان 24 و 7/23 درصد میباشد. در تمامی مقاطع تحصیلی بیشترین اهمیت را به ترتیب انتخابات 88 و جنگ تحمیلی قائل بودند. اما در دو گروه با مقاطع تحصیلی دیپلم و لیسانس ابتدا برای جنگ و سپس برای انتخابات 88 گزارش داده اند. در متغیر نوع تحصیلات بیشترین فراوانی در دو گروه به ترتیب در دو گروه زیر دیپلم و علوم انسانی با مقادیر 5/34 و 33 درصد قرار دارد. از طرفی در مقایسه با سایر گروههای تحصیلی فقط در گروه با تحصیلات پایین تر از دیپلم است که واقعة جنگ تحمیلی را بعد از انتخابات 88 به عنوان دومین واقعه مهم ذکر میشود. اما در سایر گروههای تحصیلی ابتدا به جنگ تحمیلی و سپس برای واقعه انتخابات 88 اهمیت قائل بودند.
جدول شماره (6). جدول توافقی درصد فراوانی متغیرهای چهارگانه اهمیت هویت بر حسب وقایع برجستة ذکر شده در سومین واقعه مهم
جمع |
سومین واقعه مهم |
متغیر وابسته
متغیر مستقل |
|||
(سایر وقایع) |
واقعه دوم (جنگ تحمیلی) |
واقعه اول (انتخابات 88) |
|||
6/7 |
7/6 |
0 |
9/ |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت هویت ملی |
9/2 |
2 |
0 |
9/ |
ضعیف |
|
5/10 |
9/7 |
6/ |
2 |
متوسط |
|
19 |
7/13 |
6/2 |
6/2 |
قوی |
|
9/59 |
1/40 |
4/11 |
5/8 |
بسیار قوی |
|
100 |
5/70 |
6/14 |
9/14 |
جمع |
|
2/1 |
2/1 |
0 |
0 |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت قومی |
8/1 |
5/1 |
3/ |
0 |
ضعیف |
|
2 |
8/1 |
0 |
3/ |
متوسط |
|
7/6 |
1/4 |
9/ |
8/1 |
قوی |
|
3/88 |
62 |
5/13 |
9/12 |
بسیار قوی |
|
100 |
5/70 |
6/14 |
9/14 |
جمع |
|
2 |
2 |
0 |
0 |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت هویت دینی |
3/2 |
2/1 |
3/ |
9/ |
ضعیف |
|
6/5 |
2/3 |
6/ |
8/1 |
متوسط |
|
3/12 |
1/9 |
5/1 |
8/1 |
قوی |
|
8/77 |
88 |
3/12 |
5/10 |
بسیار قوی |
|
100 |
5/70 |
6/14 |
9/14 |
جمع |
|
5/13 |
6/9 |
8/1 |
2 |
بسیار ضعیف |
میزان اهمیت هویت مذهبی |
9/17 |
3/5 |
9/ |
8/1 |
ضعیف |
|
3/14 |
5/10 |
2/1 |
6/2 |
متوسط |
|
4/18 |
1/11 |
8/3 |
5/3 |
قوی |
|
9/45 |
9/33 |
7 |
5 |
بسیار قوی |
|
100 |
5/70 |
6/14 |
9/14 |
جمع |
بر اساس جدول شماره (6) متغیر میزان اهمیت هویت ملی بالاترین میزان با درصد فراوانی 9/59 قرار دارد. در مورد این متغیر بالاترین میزان اهمیت با درصد فراوانی 4/11 را به واقعه جنگ تحمیلی عراق و ایران گزارش دادند. بعد از آن به میزان 5/8 درصد به واقعه انتخابات 88 گزارش دادند. در مورد متغیر میزان اهمیت هویت قومی بالاترین میزان اهمیت را با درصد 3/88 گزارش دادند. در مورد این متغیر در سطح بسیار قوی با میزان درصد فراوانی 5/13 واقعه جنگ تحمیلی را ذکر کردند. در مرتبه دوم برای این متغیر در سطح بسیار قوی برای واقعه جنگ تحمیلی با درصد فراوانی 9/12 قرار دارد. در متغیر میزان اهمیت هویت دینی بالاترین درصد فراوانی 8/77 قرار دارد. متغیر میزان اهمیت هویت دینی بالاترین اهمیت را به ترتیب به واقعههای جنگ و انتخابات 88 داده اند. در اخرین متغیر میزان اهمیت هویت مذهبی بالاترین درصد فراوانی 9/45 گزارش میشود. در این متغیر بعد از واقعه جنگ تحمیلی، انتخابات 88 با درصد فراوانی5 درصد در مرتبه دوم قرار میگیرند. به طور کلی میتوان از جدول بالا نتیجه گرفت که در تمامی متغیرها در سطح بسیار قوی در متغیرهای چهارگانه (میزان اهمیت هویت ملی، قومی، دینی و مذهبی) واقعه جنگ تحمیلی در رتبه اول و انتخابات 88 در رتبه دوم قرار میگیرد.
جدول شماره (7). آزمون کرا سکال والیس برحسب متغیرهای شش گانه برای اولین واقعه مهم
|
سن |
تحصیلات |
دینی |
قومی |
مذهبی |
ملی |
سطح معناداری |
007/0 |
151/0 |
139/0 |
090/0 |
002/0 |
336/0 |
طبق جدول شماره (7) بر اساس نتایج حاصل از آزمون معناداری کراس کالوالیس مشخص میگردد متغیرهای سن و میزان اهمیت هویت مذهبی در میان گروههای چهار گانة وقایع مهم اولین واقعه برجستة تاریخ معاصر در سطح معناداری 007/0 و 002/0 رابطة تفاوت معناداری را با سطح اطمینان 95/0 در جامعة آماری شهر بوکان نشان میدهد. از این رو میزان سن افراد ومیزان اهمیت هویت مذهبی درگروههای مختلف وقایع انقلاب اسلامی 1357، ملی شدن نفت و حکومت 1324 مهاباد تفاوت دارد. برای مشخص نمودن نقطة تفاوت این گروهها با یکدیگر به جدول میانگین نمرات هر گروه مراجعه میکنیم.
طبق جدول شماره (8) میانگین نمرة سن در گروهی از پاسخگویان که واقعة حکومت 1324 مهاباد را ذکر نموده اند به میزان 32/204 از میانگین نمرة سنی سایر وقایع بیشتر است. کمترین میانگین نمرة سنی در گروه واقعة انقلاب اسلامی 1357 مشاهده میگردد. بنابراین پایین ترین سطح سنی پاسخگویان در گروهی است که این واقعه را مهمتر دانستهاند و بیشترین میزان سنی در گروه واقعة حکومت 1324 مهاباد قرار دارد.
جدول شماره (8). میانگین امتیاز سنی برای مقاطع برجستة اولین واقعه برجسته
مقاطع برحسته |
فراوانی |
میانگین امتیاز |
واقعه اول ( انقلاب57) |
166 |
58/167 |
واقعه دوم (ملی شدن نفت) |
48 |
19/193 |
واقعه سوم ( انقلاب مهاباد) |
46 |
32/204 |
سایر وقایع |
82 |
34/148 |
مجموع |
342 |
|
جدول شماره (9). میانگین امتیاز اهمیت هویت مذهبی برای مقاطع برجستة اولین واقعه برجسته
مقاطع برجسته |
فراوانی |
میانگین امتیاز |
واقعه اول ( انقلاب57) |
166 |
88/172 |
واقعه دوم (انقلاب مهاباد) |
48 |
99/186 |
واقعه سوم ( جنگ) |
46 |
75/122 |
سایر وقایع |
82 |
98/186 |
مجموع |
342 |
|
طبق جدول شماره (9) میانگین نمرة میزان اهمیت هویت مذهبی در گروهی از پاسخگویان که واقعة حکومت 1324 مهاباد را ذکر نموده اند به میزان 99/186 از میانگین نمرة میزان اهمیت هویت مذهبی سایر وقایع بیشتر است. کمترین میانگین نمرة میزان اهمیت هویت مذهبی در گروه واقعة جنگ تحمیلی مشاهده میگردد. بنابراین پایین ترین سطح میزان اهمیت هویت مذهبی پاسخگویان در گروهی است که این واقعه را مهمتر دانسته اند. و بیشترین میزان اهمیت هویت مذهبی در گروه واقعة حکومت 1324 مهاباد قرار دارد.
جدول شماره (10). آزمون کراسکال والیس برحسب متغیرهای شش گانه برای دومین واقعه مهم
|
سن |
تحصیلات |
دینی |
قومی |
مذهبی |
ملی |
سطح معناداری |
034/0 |
033/0 |
186/0 |
076/0 |
807/0 |
182/0 |
بر اساس جدول شماره (10) نتایج حاصل از آزمون معناداری کراس کالوالیس مشخص میگردد متغیرهای سن و میزان تحصیلات در میان گروههای چهار گانة وقایع مهم دومین واقعه برجستة تاریخ معاصر در سطح معناداری 034/0 و 033/0 رابطة تفاوت معناداری را با سطح اطمینان 95/0 در جامعة آماری شهر بوکان نشان میدهد. از این رو میزان سن افراد و سطح تحصیلات گروههای مختلف وقایع انقلاب اسلامی 1357، حکومت 1324 مهاباد و جنگ تفاوت دارد. برای مشخص نمودن نقطة تفاوت این گروهها با یکدیگر به جدول میانگین نمرات هر گروه مراجعه میکنیم.
جدول شماره (11). میانگین امتیاز میزان تحصیلات برای مقاطع برجستة دومین واقعه برجسته
مقاطع برجسته |
فراوانی |
میانگین امتیاز |
واقعه اول ( انقلاب 57) |
64 |
55/153 |
واقعه دوم ( جنگ) |
64 |
66/159 |
واقعه سوم ( انقلاب مهاباد) |
54 |
01/158 |
سایر وقایع |
160 |
97/187 |
مجموع |
342 |
|
طبق جدول شماره (11) میانگین نمرة تحصیلات در گروهی از پاسخگویان که واقعة جنگ تحمیلی عراق و ایران را ذکر نموده اند به میزان 66/159 از میانگین نمرة تحصیلات سایر وقایع بیشتر است. کمترین میانگین نمرة تحصیلات در گروه واقعة انقلاب اسلامی 1357 مشاهده میگردد. بنابراین پایین ترین سطح میزان تحصیلات پاسخگویان در گروهی است که این واقعه را مهمتر دانستهاند و بیشترین میزان اهمیت هویت مذهبی در گروه واقعة جنگ تحمیلی قرار دارد.
طبق جدول شماره (12) میانگین نمرة سن در گروهی از پاسخگویان که واقعة انقلاب اسلامی 57 را ذکر نمودهاند به میزان 52/191 از میانگین نمرة سنی سایر وقایع بیشتر است. کمترین میانگین نمرة سنی در گروه واقعة جنگ مشاهده میگردد. بنابراین پایین ترین سطح سنی پاسخگویان در گروهی است که این واقعه را مهمتر دانستهاند و بیشترین میزان سنی در گروه واقعة انقلاب 1357 قرار دارد.
جدول شماره (12). میانگین امتیاز سنی برای مقاطع برجستة دومین واقعه برجسته
مقاطع برجسته |
فراوانی |
میانگین امتیاز |
واقعه اول( انقلاب 57) |
64 |
52/191 |
واقعه دوم (جنگ) |
64 |
66/173 |
واقعه سوم ( انقلاب مهاباد) |
54 |
94/190 |
سایر وقایع |
160 |
07/156 |
مجموع |
342 |
|
جدول شماره (13). آزمون کروسکالوالیس برحسب متغیرهای شش گانه برای سومین واقعه برجسته
|
سن |
تحصیلات |
دینی |
قومی |
مذهبی |
ملی |
سطح معناداری |
214/0 |
025/0 |
213/0 |
725/0 |
125/0 |
006/0 |
بر اساس جدول شماره (13) نتایج حاصل از آزمون معناداری کراسکال والیس مشخص میگردد متغیرهای سطح تحصیلات و میزان اهمیت هویت ملی در میان گروههای سه گانه وقایع مهم سومین واقعه برجستة تاریخ معاصر در سطح معناداری 025/0 و 006/0رابطة تفاوت معناداری را با سطح اطمینان 95/0 در جامعة آماری شهر بوکان نشان میدهد. از این رو سطح تحصیلات افراد ومیزان اهمیت هویت ملی در وقایع مختلف انتخابات 88 و جنگ تحمیلی تفاوت دارد. برای مشخص نمودن نقطة تفاوت این گروهها با یکدیگر به جدول میانگین نمرات هر گروه مراجعه میکنیم.
جدول شماره (14). میانگین امتیاز میزان همیت هویت ملی برای مقاطع برجستة سومین واقعه برجسته
مقاطع برجسته |
فراوانی |
میانگین امتیاز |
واقعه اول ( انتخابات) |
51 |
42/157 |
واقعه دوم ( جنگ) |
50 |
41/211 |
سایر وقایع |
241 |
20/166 |
مجموع |
342 |
|
طبق جدول شماره (14) میانگین نمرة میزان اهمیت هویت ملی در گروهی از پاسخگویان که واقعة جنگ تحمیلی را ذکر نموده اند به میزان 41/211 از میانگین نمرة میزان اهمیت هویت ملی سایر وقایع بیشتر است. کمترین میانگین نمرة میزان اهمیت هویت ملی در گروه واقعة انتخابات 88 مشاهده میگردد. بنابراین پایینترین سطح سنی پاسخگویان در گروهی است که این واقعه را مهمتر دانستهاند. و بیشترین میزان سن در گروه واقعة جنگ تحمیلی قرار دارد.
جدول شماره (15). میانگین امتیاز میزان تحصیلات برای مقاطع برجستة سومین واقعه برجسته
مقاطع برجسته |
فراوانی |
میانگین امتیاز |
واقعه اول ( انتخابات) |
51 |
81/204 |
واقعه دوم (جنگ) |
50 |
28/173 |
سایر وقایع |
241 |
08/164 |
مجموع |
342 |
|
جدول شماره (16). دلایل اهمیت وقایع برجسته
واقعه برجسته |
فراوانی دلایل اهمیت (درصد) |
جمع (درصد) |
|||
انقلاب اسلامی 1357 |
بعد دینی (79/48) |
آزادی و مبارزه با ظلم و استعمار (09/24) |
تغییر بزرگ (46/17) |
مردمی بودن (63/9) |
100 |
ملی شدنصنعت نفت |
تامین منافع مردم (3/58) |
خودکفایی (83/20) |
مبارزه با استعمار (83/20) |
100 |
|
جنگ تحمیلی |
خسارت و ویرانی (5/56) |
وطن پرستی (25) |
شکست صدام (5/18) |
100 |
|
حکومت1324 مهاباد
|
تشکیل حکومت (29/96) |
آزادی (7/3) |
100 |
||
واقعه انتخابات 1388 |
اعتراض به نتایج (8/96) |
ضربه زدن به آمریکا (92/3) |
100 |
||
طبق جدول شماره (15) میانگین نمرة سطح تحصیلات در گروهی از پاسخگویان که واقعة انتخابات 88 را ذکر نموده اند به میزان 81/204 از میانگین نمرة سطح تحصیلات سایر وقایع بیشتر است. کمترین میانگین نمرة سطح تحصیلات در گروه واقعه جنگ تحمیلی مشاهده میگردد. بنابراین پایین ترین سطح سنی پاسخگویان در گروهی است که این واقعه را مهمتر دانستهاند. و بیشترین میزان سن در گروه واقعة انتخابات 88 قرار دارد.
در پنج واقعة برجستة حافظة جمعی پاسخگویان چگونگی تفسیر این مقاطع تاریخی از نگاه ایشان مشخص میگردد. این وقایع بر حسب زمینة اجتماعی فرهنگی پاسخگویان معنایی خاص مییابد و از سوی دیگر این وقایع را در درون یک نظام تفسیری معاصر دوباره معنا میبخشد.
نتیجه گیری
در این پژوهش به بررسی ابعاد اکتشافی، توصیفی و تحلیلی ساختار حافظة جمعی مردم کُرد شهر بوکان پرداخته شد. حافظه جمعی اجتماعات قومی به عنوان یک نظام اجتماعی از چهارچوب حافظة کلان ملی خبر میدهد. یافتههای این پژوهش نظریههالبواکس در مورد تأثیر نظام اجتماعی معاصر بر ماهیت حافظه جمعی گروههای اجتماعی از تاریخ گذشته را تایید میکند. با ملاحظه یافتهها نتایج زیر مشخص میگردد: نخست اینکه این قوم کانونهای مشخص حافظه جمعی در مورد گذشته تاریخی را داراست. به عبارتی ما با یک نظام پاره پاره معرفت شناختی تاریخی، در میان اعضاء این گروه قومیتی مواجه نیستیم. این گروه قومی در محورهای مشخص پنجگانه واقعة انقلاب اسلامی 1357، ملی شدن صنعت نفت، حکومت 1324 مهاباد، جنگ تحمیلی عراق و ایران و واقعه انتخابات 88 ، دارای الگوی متمرکز حافظه جمعی وقایع تاریخی است. بنابراین حداقل در زمان انجام پژوهش، این قوم دارای یک حافظه تاریخی بوده است و نمیتوان مدعیاتی مبنی بر عدم وجود حافظه جمعی در میان ایشان را پذیرفت.
دوم اینکه حافظه جمعی این گروه ترکیبی از عناصر تاریخی در سطح ملی و همچنین در سطح محلی است. برجسته نمودن واقعه تشکیل حکومت قومی کرد مهاباد در 1324، عمدتا بوسیله آن گروه سنی صورت پذیرفته است که در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی خود بهطور مستقیم در معرض تجربه این واقعه و یا نقل قول مستقیم آن از دیگران بوده اند. از طرفی این گروه سنی برای هویت مذهبی خود یعنی اهل سنت بودن خویش، بیشترین میزان اهمیت را نسبت به دیگر شاخصهای هویتی قائل گردیدهاند. از این رو این گروه با خصوصیات اجتماعی خود یک "نسل" را میسازند. نسلی که در دوران سالمندی خود قرار داشته و به شدت متاثر واقعه شکل گیری یک خکومت کردی سنی مذهب میباشند. این نتیجه موید دیگر تحقیقات در باب حافظه جمعی نسلی در دیگر جوامع است (شومن و راجرز، 2004). دیگر اینکه از میان وقایع دوران پیش از استقرار جمهوری اسلامی، در سطح ملی و محلی، مواردی که جنبههای حاکمیت ملی و قومی را به همراه استقلال و آزادی نمایندگی میکنند، بیشترین حضور را در حافظة جمعی این گروه در حال حاضر دارد.
نتیجه دیگر این مقاله مشخص شدن جایگاه مطلق واقعه انقلاب اسلامی 1357 در حافظه جمعی این گروه است. این نکته نشانگر ارتباط عمیق و گسترده رخداد انقلاب 57 با زندگی امروز معاصر قوم کرد میباشد. به عبارتی انقلاب 57 از نظر پاسخگویان مقطع تاریخی مهمی است که بر کیستی و چیستی آنها در زمانه فعلی، بیشترین تاثیر را داشته است. این یافته تاییدی است بر پژوهش کاظمی(1389) مبنی بر برجسته بودن حافظة جمعی انقلاب اسلامی در دو گروه دانشگاهیان و حوزویان شهر شیراز.
از نتایج این تحقیق مشخص شدن نسلی است که واقعه جنگ ایران و عراق برای آنها برجستگی بیشتری دارد. از سوی دیگر هویت ملی برای این پاسخگویان در مقایسه با دیگر شاخصهای هویتی از اهمیت بیشتری برخوردار است. این نسل از لحاظ مقطع سنی در دوران شکلگیری کودکی، نوجوانی و جوانی در معرض تجربه مستقیم و غیرمستقیم جنگ و بهویژه بعد آسیبهای آن بودهاند. جدیدترین واقعه در طیف حافظه جمعی پاسخگویان، انتخابات ریاست جمهوری 1388 بوده است که به دلیل بعد اعتراضات آن، برجسته شده است. از این رو حافظه جمعی این قوم نسبت به رویدادهای پس از جنگ و با گذشت حدود بیست سال یک کانون دیگر را مشخص نموده است. در نتیجه معرفت اجتماعی قوم کرد از زمانه معاصر انقطاع حاصل ننموده است و هنوز هم وقایعی در سطح ملی با زندگی و سرنوشت آنها در سطح محلی در نظام تفسیری ایشان پیوند میخورد.
بهطور کلی نتایج این پژوهش این نکته را روشن میکند که قوم کرد در حافظه جمعی خود دغدغه حاکمیت ملی و محلی را در طول سده اخیر داشته است. در عین حال بعد از دوران جمهوری اسلامی تحولات سیاسی اجتماعی برجستهای در سطح کشور همچون جنگ و انتخابات 88، در نظام شناختی این گروه جایگاه ویژهای یافته است. اگر چه تحقیقات موازی در مورد حافظه جمعی مردمان دیگر مناطق کردنشین تصویری کامل تر از فضای شناخت تاریخی این قوم را به همراه خواهد داشت، اما پیشنهاد میشود دستگاههای حاکمیتی و اجرائی حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی، در برنامه ریزیهای خود برای تعامل با شهروندان این منطقه، بر مبنای حضور و برجستگی انقلاب 57 و وقایع متصل به آن، از زاویه تفسیر شایع و با اهمیت حاکمیت و هویت ملی، عمل نمایند