نوع مقاله : علمی

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه یزد

2 دکترای جامعه ‏شناسی و استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد

3 دکترای جمعیت‏ شناسی و استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد

چکیده

مطالعه حاضر با عنایت به نقش قابل توجه سرمایه اجتماعی و مولفه‌های آن از جمله اعتماد، روابط و مشارکت اجتماعی در تبیین واریانس احساس ناامنی اعضای جامعه درصدد است به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با میزان احساس امنیت اجتماعی در بین ساکنان شهر یزد بپردازد. در این پژوهش که به روش پیمایش انجام شده، 246 نفر از ساکنان مناطق سه گانه شهر یزد با استفاده از شیوه نمونه‌گیری خوشه‌ای متناسب (PPS) انتخاب و با کمک ابزار پرسش‎نامه مورد مطالعه قرار گرفتند. احساس امنیت اجتماعی در دوازده بعد جانی، مالی، اقتصادی، شغلی، اخلاقی، فرهنگی، عاطفی، احساسی، فکری، حقوقی، قضایی و نوامیس و سرمایه اجتماعی در سه بعد اصلی اعتماد اجتماعی، شبکه اجتماعی و هنجار اجتماعی سنجیده شده است. اعتبار ابزار به شیوه محتوایی محرز شده است و بالا بودن ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها، حکایت از مطلوبیت پایایی ابزار پژوهش دارد.
یافته‌های تحقیق حکایت از رابطه مستقیم و معنی‌دار سرمایه اجتماعی و ابعاد سه گانه آن با احساس امنیت اجتماعی دارد. هماهنگی یافته‌های پژوهش حاضر با نظریات گیدنز، جانسون، پارسونز و بوردیو در تبیین نقش تقویت سرمایه اجتماعی بر میزان افزایش احساس امنیت اجتماعی، ضرورت بسترسازی جهت ایجاد و تقویت سرمایه اجتماعی آحاد جامعه را آشکار می‌سازد.

کلیدواژه‌ها

مقدمه

موضوع امنیت اجتماعی از جمله مباحثی است که در سال‌های اخیر مورد توجه محافل علمی و پژوهشی قرار گرفته و دلیل آن هم نقش قابل­توجه مقوله امنیت اجتماعی و از آن مهم­تر بحث احساس امنیت اجتماعی در تهدید و یا تقویت زیرساخت­های پیشرفت یک اجتماع است. احساس ناامنی، از مهم­ترین دغدغه­های جوامع معاصر، به‎ویژه در کشورهای پیشرفته است؛ این بدین ­معنی است که گسترش این پدیده با سطح توسعه جامعه ارتباط داشته و به گونه‌ای، آیندۀ اغلب جوامع محسوب می­گردد (حسینی، 1386: 7). «امنیت» از جمله مفاهیم پیچیده‎ای است که ارائه تعریف واحدی از آن به سادگی میسر نیست. «امنیت» پیش از آن‎که قابل تعریف باشد پدیده­ای ادراکی و احساسی است یعنی این اطمینان باید در ذهن توده مردم، دولت‎مردان و تصمیم­گیران به وجود آید که برای ادامه زندگیِ بدون دغدغه، امنیت لازم وجود دارد (کاظمی، 1352: 117).

گیدنز زندگی اجتماعی انسان را واجد الگومندی و ضابطه­مندی خاصی می‌داند که در خلال آن الگوهای روابط بین انسانی شکل می‌گیرد و این الگویابی زندگی اجتماعی به مسأله «ساخت‎یابی» منتج می­شود که در جامعه قابل بررسی است و این امر تداوم زندگی را باعث شده و «امنیت وجودی» را تضمین می­کند. بر این مبنا گیدنز امنیت وجودی (احساس امنیت) را چنین تعریف می­کند: زمانی که فرد می­داند چگونه به کار خود ادامه دهد، بدون آن‎که وقفه و مزاحمتی برای او به وجود آید حالتی ذهنی و روانی در وی بروز می­کند که این حالت همان امنیت وجودی (احساس امنیت) است (استونز، 1379: 431-432).

می­توان مفهوم «امنیت» را به مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت و در مورد افراد، به نبود هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادی‌های مشروع و به مخاطره نیفتادن این حقوق و آزادی­ها و مصون بودن از تهدید و خطر مرگ، بیماری، فقر و حوادث غیرمترقبه و در کل هر عاملی که آرامش انسان را از بین ببرد، تعریف نمود (جونز[1]، 1999: 104-102) و یا به نقل از افشار، احساس امنیت­ اجتماعی[2] را فقدان هراس از تهدیدشدن یا به مخاطره‌افتادن ویژگی­های اساسی و ارزش­های انسانی و نبود ترس از تهدید حقوق و آزادی­های مشروع دانست (افشار، 1385: 61).

احساس امنیت، فرآیندی روانی- اجتماعی است  که صرفاً بر افراد تحمیل نمی‌شود بلکه اکثر افراد جامعه بر اساس نیازها، علائق، خواسته‌ها و توانمندی‌های شخصیتی و روانی خود در ایجاد و از بین بردن آن نقش اساسی دارند (بیات، 1388: 32). به طور کلی «امنیت اجتماعی» به قلمروهایی از حفظ حریم فرد­ مربوط می‌شود که به نحوی در ارتباط با دیگر افراد جامعه بوده و به نظام سیاسی و دولت مربوط می­شود. این قلمروها می‌توانند زبان، نژاد، قومیت، اعتبار، نقش اجتماعی، کار، درآمد، رفاه، مشارکت سیاسی، آزادی، اعتقاد و ... باشند.

یکی از اصلی‌ترین مولفه‌هایی که امنیت را ارتقا می‌بخشد و جامعه را سالم، آرام و مطلوب می‌سازد سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی ماده خامی از جامعه مدنی است که از تعامل روزمره مردم به دست می‌آید و به ایجاد ارتباطات اجتماعی و شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر اصول اعتماد، همکاری متقابل و قواعد کنش اجتماعی می‌پردازد. اهمیت سرمایه اجتماعی در کنار وضعیت روابط همسایگی در لایه‌های مختلف، عامل مهمی در تبیین واریانس‌های احساس ناامنی (لیندستروم[3] و دیگران، 2003: 111) در جامعه محسوب می‌گردد؛ از این‌رو، آگاهی از میزان سرمایه اجتماعی اعضای یک جامعه و نقش آن در تبیین میزان احساس امنیت اجتماعی و مولفه‌های آن در قالب یک شناخت و مطالعه علمی- تخصصی ضروری تلقی می‌گردد.

بحث امنیت در حوزه­های حقوقی (جانی و مالی) در گذشته مطرح بوده، اما سرایت و گسترانیدن آن در قالب امنیت اجتماعی به حوزه­های قضایی (پایمال نشدن حقوق افراد در دادگاه‌های نظام ­سیاسی)، سیاسی (بحث مشارکت سیاسی در قالب احزاب، مطبوعات، گروه­ها و سندیکاها و آزادی­ها)، اداری (برخورد مناسب ادارات با مراجعین)، اقتصادی (تأمین شغل، مسکن، رفاه، جلوگیری از تورم زیاد، رفع فقر)، فرهنگی (ازدواج، هنر و برآوردن استعدادها) در دوران جدید اتفاق افتاده است. مقولۀ امنیّت به مثابۀ یک آرمان و واقعیت به عنوان یکی از حقوق اساسی مردم مطرح است. بی­تردید هیچ عنصری برای پیشرفت، توسعه و تکامل یک جامعه و همچنین شکوفایی استعدادها مهم­تر از عنصر امنیت و آرامش در جامعه نبوده است و توسعۀ اجتماعی، خلاقیت و فعالیت ارزشمند بدون امنیت امکان‌پذیر نخواهد بود (کلاهچیان، 1382: 133).

 افراد مختلف با توجه به تنوع محیط پیرامونی، بینش متفاوتی از مقولة امنیت داشته و احساس امنیت را با توجه به نظام اقتصادی، نظام سلامت و تجربه‌های فردی ناامنی، متغیر دانسته و دلهرة ناشی از احساس ناامنی را بیشتر از لایه‌های عینی و واقعی ناامنی و وقوع جرم، در اذهان دارند (لیندستروم و دیگران، 2008: 1)؛ در این راستا، سرمایه اجتماعی با فراهم کردن فضای اعتماد، همکاری بین گروه‌های اجتماعی را امکان‌پذیر ساخته و همین همکاری گروه‌ها و اعتماد بین آن‏ها باعث می‌شود که منافع همگانی مانند امنیت اجتماعی فراهم شده و هزینه‌های نظارت نهادهای رسمی نیز کاهش یابد (فیروزآبادی، 1385: 203). از طرف دیگر سرمایه اجتماعی از طریق کاهش هزینه‌های روابط اجتماعی باعث حل مسالمت‌آمیز تضادها و تفاوت‌های بین اشخاص و همچنین تضاد بین گروه‌های اجتماعی می‌شود (چلبی، 1384: 15). نقش سرمایه اجتماعی در تأمین امنیت اجتماعی چه از جهت جلوگیری از بروز ناهنجاری‌ها و  انواع جرایم اجتماعی و به تبع و در کنار آن از جهت زمینه‌سازی مشارکت مثبت و فعال فرد در زندگی اجتماعی، اساساً از طریق تأثیرگذاری ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی در چگونگی رفتار افراد اعمال می‌شود (تقی لو، 1385: 249).

فقدان سرمایه اجتماعی مترادف با بروز انحرافات اجتماعی و تهدیدی برای احساس امنیت است. چون سرمایه اجتماعی وجود هنجارهای رفتاری مبتنی بر تشریک مساعی را منعکس می‎کند، انحرافات اجتماعی بالفعل نیز بازتاب نبود سرمایه اجتماعی خواهد بود (اخترمحققی، 1385: 62). علائم نشان‌دهنده فقدان سرمایه اجتماعی، آمارهایی از رفتارهای ضداجتماعی است؛ عواملی که امنیت اجتماعی را خدشه‌دار می‌کند؛ مانند نژادپرستی، پارتی‌بازی، آشناپروری، بی‌تفاوتی، تبعیض جنسی، طلاق، فروپاشی خانواده، افت تحصیلی، سوءاستفاده جنسی، آدم‌کشی، اعتیاد و پخش مواد مخدّر، کمبود سرمایه اجتماعی در جامعه را می‌رساند (اخترمحققی، 1385: 20).

همچنین وجود شاخص‌هایی همچون میزان جرم و جنایت، میزان قانون‌شکنی، وضعیت رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، میزان پرخاشگری و درگیری‌های خیابانی، میزان خیانت در امانت، میزان چک‌های برگشتی، میزان مصرف مواد مخدر، وضعیت طلاق، میزان مهاجرت، میزان دعاوی، میزان فرار از مالیات، میزان خودکشی و ... را ملاک کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه دانست (تحقیقی، 1385).

کلی و فرناندز[4] در تأیید نقش سرمایه‌های اجتماعی در پیشگیری از آسیب‌ها مطالعاتی را انجام دادند و به این نتیجه رسیده‌اند که در جوامع فاقد سرمایه اجتماعی، میزان جرم و جنایت بیشتر است وخانواده‌ها معمولاً بی‌دوام هستند. در تحقیقی دیگر در روسیه نشان داده شده که عدم وجود موازین مناسب اخلاقی و ضعف قانون، با این فرض که قانونمندی و پایبندی اخلاقی از سرمایه‌های اجتماعی هستند، منجر به فساد اداری، نابرابری، جرائم، آزار دختران جوان و خشونت شده است (اخترمحققی، 1385 : 15-14). بنابراین رابطه علّی میان سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی وجود دارد و می‌توان با تقویت سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی را در جامعه گسترش داد و جرم و جنایت را کاهش داد.

علی‌رغم افزایش اهمیت امنیت در جوامع، ابزار، شیوه‌ها و رویکردهای ایجاد و حفظ آن، دستخوش تحول حیرت‌آوری شده است. در جوامع گذشته اقتدار و کنترل و نظارت نهادهای رسمی، نماد قدرت و امنیت به شمار می‌رفت ولی در عصر جدید؛ عنصر اصلی ثبات، نظم و امنیت مقدار سرمایه اجتماعی، میزان پای‎بندی به ارزش‌ها و هنجارهای جمعی و به فضایل اخلاقی آن باز می‌گردد. بنابراین مدیریت درست و منطقی امنیت اجتماعی در جامعه منوط به ایجاد مشارکت مردمی و افزایش اعتماد به نهادها و حکومت در کلیه سطوح اجتماعی است. هیلر معتقد است که مشارکت و حضور مردم (به عنوان یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی)، احساس ایمنی را در فضای عمومی ارتقاء داده و وسیله‌ای است که به کمک آن می‌توان فضا را به صورت طبیعی مورد نظارت قرار داد (مدیری، 17:1385).

اگر چه شهر یزد از جمله شهرهای توسعه‌یافته ایران است که به لحاظ رشد صنعتی و علمی در جایگاه نسبتاً مناسبی در کشور قرار دارد، اما از نظر وضعیت فرهنگی و اجتماعی، سعی بر حفظ سنت‌ها و ارزش‌های محلی خود داشته است. آنچه مسلم است مواجهه با پیامدهای منفی شهری و صنعتی‌شدن از جمله رشد فردگرایی و جمع‌زدایی و به تبع آن تهدید احساس امنیت برای شهروندان، برای شهر یزد نیز دور از انتظار نخواهد بود. برخی از آمارهایی که اخیراً به صورت رسمی و غیررسمی منتشر می‌شود حکایت از افزایش نرخ برخی آسیب‌های اجتماعی مرتبط با مقوله امنیت اجتماعی از جمله سرقت در استان یزد دارد. از آنچه گفته شد چنین برمی‌آید که تقویت سرمایه اجتماعی و ابعاد آن شامل اعتماد، هنجار و مشارکت اجتماعی ابزار مناسبی در جهت تخفیف آسیب‌های ناشی از پیشرفت صنعتی به طور عام و تهدید احساس امنیت به طور خاص خواهد بود. لذا ضرورت مطالعه علمی و دقیق مقولۀ احساس امنیت اجتماعی و آن‌روی سکه، یعنی معضل احساس ناامنی و توجه به نقش عوامل تهدیدکننده‌ و تأثیرگذار در میزان احساس امنیت اجتماعی، از جمله سرمایه اجتماعی جالب توجه است. مطالعه حاضر در نظر دارد علاوه بر تعیین میزان احساس امنیت اجتماعی در شهر یزد، نقش سرمایه اجتماعی و ابعاد 3 گانه آن (اعتماد اجتماعی، شبکه اجتماعی و هنجار اجتماعی) را در تبیین میزان احساس امنیت اجتماعی و ابعاد 12 گانه آن (امنیت جانی، امنیت مالی، امنیت اقتصادی، امنیت شغلی، امنیت اخلاقی، امنیت فرهنگی، امنیت عاطفی، امنیت احساسی، امنیت فکری، امنیت حقوقی، امنیت قضایی و امنیت نوامیس) در بین ساکنان شهر یزد مورد بررسی قرار دهد. در ادامه مقاله، ابتدا پیشینه نظری و تجربی پژوهش و به دنبال آن روش‌شناسی تحقیق عنوان می­گردد. سپس یافته­های توصیفی و تحلیلی تحقیق مطرح گردیده و در نهایت مقاله با بحث و نتیجه­گیری و ارائه راهکارها خاتمه می­یابد.

                                                                                                                                                                                        

ملاحظات نظری

سرمایه اجتماعی شامل جنبه‌های گوناگون ساختار اجتماعی است که کنش جمعی و روابط میان افراد جامعه را ترویج و تشویق می‌کند. جیمز کلمن این شکل از سرمایه را، سرمایه و منابعی می‌داند که افراد و گروه‌ها می‌توانند آن را از طریق پیوند با یکدیگر و با توجه به میزان و شدت ارتباطات خود به‌دست آورند (کلمن[5]، 1988). برخی از محققان نیز این عبارت را به‌عنوان منبعی تعریف می‌کنند که کنشگران به‌واسطه ارتباط با دیگر اعضاء در گروه‌ها، شبکه‌ها و یا سازمان‌ها به‌دست می‌آورند (اسمیت[6]، 2005: 4).

سرمایه اجتماعی به شکل ناپخته و به طور کلی نمی‌تواند موجد امنیت اجتماعی شود بلکه ممکن است مخل امنیت اجتماعی نیز باشد. به عنوان مثال در باندهای مافیایی و جرایم سازمان‌یافته نظیر قاچاق انسان، مواد مخدر و ... تبهکاران از شبکه‌ها، هنجارها و اعتماد درونی عمیقی برخوردار هستند، اما فعال شدن آن‌ها مخل امنیت اجتماعی و نتایج منفی نظیر اعتیاد، قتل، آدم‌ربایی و ... خواهد بود. همبستگی خاص درون‌گروهی موجب کاهش توانایی اعضای گروه به همکاری با گروه‌های غیر عضو شده و غالباً دارای نتایج منفی است. سرمایه اجتماعی که عمدتاً در خانواده‌ها و حلقه تنگ و تاریک دوستان شخصی متوقف شده باشد نمی‌تواند موجد امنیت اجتماعی و نهادینه و فراگیر شدن اعتماد اجتماعی شود و مردم نیز نمی‌توانند به این حلقه دوستان اعتماد کنند، در نتیجه ناامنی و فساد سراسر جامعه را فرامی‌گیرد. در جوامع پیشامدرن، هویت‌ها پراکنده و جدا از هم بیانگر همبستگی و گسستگی بیرونی هستند، در حالی‌که در جوامع مدرن شاهد عضویت‌ها و هویت‌های متکثری هستیم که غالباً با یکدیگر تلاقی دارند. همین تلاقی زمینه پذیرش، تساهل و گسترش سرمایه اجتماعی از حوزه خصوصی به عرصه عمومی را فراهم می‌سازد. بنابراین در جوامع سنتی فرصت کمتری برای تبادل اطلاعات، ابتکار و نوآوری و مدیریت منابع انسانی وجود دارد. در جوامع مدرن سرمایه اجتماعی موجب افزایش اعتماد و امنیت اجتماعی و توسعه پایدار می‌گردد (ذاکری‌هامانه، 1390: 109).

بر مبنای نظریه‌های کلمن، بوردیو، پاتنام و فوکویاما، اعتماد اجتماعی یکی از ابعاد اصلی سرمایه اجتماعی است. بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت میزان اعتماد اجتماعی افزایش یافته و در نتیجه منجر به افزایش سرمایه اجتماعی در میان مردم خواهد شد که در این حال و بر اثر تعامل متقابل بین این دو متغیر، افزایش و رشد هر دو متغیر، افزایش میزان احساس امنیت اجتماعی را در پی خواهد آورد. بر اساس بررسی‌های پاتنام مشخص شده است که وجود فشارهای اقتصادی و سلطه فرهنگی و بروز تهدیداتی بر علیه فرهنگ یک جامعه، اسباب بروز کنش‌های دفاعی را در میان مردم آن جامعه نسبت به گروه‌های تهدیدگر فراهم آورده و سرمایه اجتماعی کل را کاهش می‌دهد (ادواردز و فولی، 1384).

نقش سرمایه اجتماعی در تامین امنیت اجتماعی چه از جهت جلوگیری از بروز ناهنجاری‌ها و انواع جرایم اجتماعی و به‌تبع و در کنار آن از جهت زمینه‌سازی مشارکت مثبت و فعال فرد در زندگی اجتماعی، اساساً از طریق تاثیرگذاری ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی در چگونگی رفتار افراد اعمال می‌شود (تقی‌لو، 1385: 249). آرا و دیدگاه‌های مختلفی در مورد سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی وجود دارد که در جدول زیر مهم‌ترین آن‏ها مورد اشاره قرار گرفته است.

انسان‌ها موجودات اجتماعی هستند و مجبورند با هم در اجتماعات انسانی زندگی کنند. زیست جمعی موجد مجموعه‌ای از ارزش‌ها و قواعد، باید توسط اعضاء جامعه پذیرفته شوند تا جایگاه مدنی حیات اجتماعی حفظ شود. آزادی حقوق و امتیازات افراد در چارچوب‌های اجتماعی معنادار می‌شوند آزادی‌ای که موجد مسئولیت و ارتباط اجتماعی نیست، آزادی راستین تلقی نمی‌شود. بنابراین تمامی جوامع مجبورند قیودی بر آزادی انسان‌ها بگذارند. این قیود  موجد

 

جدول شمارۀ 1. نظریه‌های مرتبط با رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی

صاحب نظر

شاخص مورد بررسی

شرح مختصر نظریه

 

 

 

 

 

 

گیدنز

 

 

 

 

 

 

 

سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی

(با تاکید بر اعتماد اجتماعی)

گیدنز معتقد است که احساس اعتمادپذیری اشخاص و چیزها که برای مفهوم اعتماد بسیار مهم است، برای احساس امنیت وجودی نیز اهمیت بنیادین دارد. برای همین است که این دو احساس از جهت روان‌شناختی پیوند نزدیکی با همدیگر دارند. به اعتقاد گیدنز، اعتماد نوعی پدیده عام و حیاتی در توسعه شخصیت است. اعتماد، در جلوه‌های عمومی خود به‌طور مستقیم مرتبط با دست‌یابی به نوعی احساس امنیت وجودی است. اعتماد، پیله محافظتی است که فرد در رویارویی با واقعیت‌های روزانه بدان احتیاج دارد. گیدنز استدلال می‌کند که مخاطره و اعتماد در هم بافته‌اند و اعتماد معمولاً در خدمت تقلیل یا تخفیف خطرهایی کار می‌کند که انواع خاصی از فعالیت‌های بشری با آن‌ها روبرو هستند. به‌عبارت دیگر، تمایل به اعتماد در ارتباط با موقعیت‌های خاص، اشخاص یا نظام‌ها و حتی در سطح وسیع‌تری، مستقیماً با امنیت افراد و گروه‌ها مرتبط است (ذاکری‌هامانه، 1390: 115).

گیدنز بر این اصل تأکید دارد در دنیای جدید شرایطی پدیده آمده است که اطمینان‌بخش نیستند و بر وجود امنیت دلالت ندارد. بنابراین اعتماد که از ایمان سرچشمه می‌گیرد و پیوند میان ایمان و اطمینان است، شرط تحقق امنیت خواهد بود و در غیر این صورت یعنی اگر اعتماد بنیادی پرورش نیابد، نتیجه‌اش اضطراب وجودی دایمی است. به‌عبارت دیگر نقطه مقابل اعتماد به عمیق‌ترین معنای آن، حالتی ذهنی است که خلاصه‌اش همان نگرانی یا هراس وجودی است. مباحثی چون روابط اجتماعی، خطر کردن و مخاطره، اضطراب وجودی، نظام‌های‌مجرد و اعتمادبنیادین متغیرهایی هستند که امنیت‌و احساس امنیت را با تبیین آن‌ها می‌توان توضیح داد (گیدنز، 1385).

جانسون

سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی

(با تاکید بر اعتماد اجتماعی)

به اعتقاد جانسون، برای ایجاد ارتباط، فرد باید بتواند فضایی آکنده از اعتماد را ایجاد کند که ترس‌های خود و دیگری را طرد و دفع شدن کاهش داده و امید به پذیرش و حمایت و تایید را ارتقاء بخشد. اعتماد یک خصیصه شخصیتی ثابت و بدون تغییر نیست، اعتماد جنبه‌ای از روابط است که مدام در حال تغییر است (امیرکافی، 1375: 88). شواهد قابل‌توجهی وجود دارد که ابزار گرمی و محبت، حسن تفاهم دقیق و گرایش‎های همکاری‌جویانه حتی در مواردی که تضادهای حل‌نشدنی بین افراد وجود دارد، باعث افزایش اعتماد در یک رابطه انسانی می‌گردد. پذیرش، شاید اولین و عمیق‌ترین عنصر در یک رابطه باشد. پذیرش، کلید کاهش اضطراب و ترس‌های مربوط به آسیب‌پذیر بودن است. احساسات تدافعی ترس و بی‌اعتمادی، موانع معمول برای عملکرد یک شخص و گسترش روابط سازنده هستند (همان: 91). پس با توجه به نظریه جانسون، هرچه میزان اعتماد اجتماعی در بین اعضای یک جامعه افزایش یابد و اعضای جامعه پذیرش بیشتری نسبت به یکدیگر داشته و گرایش به همکاری و تفاهم با یکدیگر داشته باشند، ترس‌های مربوط به آسیب‌پذیر بودن از جمله ترس عدم امنیت و احساس ناامنی کاهش خواهد یافت. به زعم جانسون، پذیرش (اعتماد به دیگران) کلید کاهش اضطراب و ترس از ناامنی است.

پارسونز

(به استناد تبیین چلبی)

سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی

(با تاکید بر اعتماد اجتماعی)

چلبی (1375: 75) در مقام بسط نظریه پارسونز، چهار بعد برای نظم اجتماعی طرح می‌کند که عبارتند از؛ ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی. از نظر وی بعد سیاست شامل پنج عنصر اصلی و در عین‌حال مرتبط با یکدیگر به این قرار است؛ عناصر زور، امنیت، کنش عاطفی، کنشگران و رابطه اجباری. از نظر وی از آن‌جا که نفع امنیتی کنشگران مهم است، در نتیجه روابط بین آن‌ها جنبه سیاسی به‌خود می‌گیرد. او برای عنصر امنیتی به‌عنوان یکی از شاخص‌های سیاست چهار بعد در نظر می‌گیرد که عبارتند از 1. امنیت جانی، 2. امنیت مالی، 3. امنیت فکری و 4. امنیت جمعی.

بنابراین بر اساس این تحلیل می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که در صورت آسیب دیدن فرهنگ گروهی، خاصه به دست گروهی دیگر، رابطه زور بین اعضای آن گروه‌ها حاکم شده و در نتیجه چنین رابطه‌ای امنیت جانی، امنیت مالی، امنیت فکری و امنیت جمعی مورد تهدید قرار می‌گیرد و در کل، میزان احساس امنیت اجتماعی کاهش یافته و در نتیجه میزان اعتماد تعمیم‌یافته تقلیل می‌یابد و این موضوع به‌نوبه خود بر میزان سرمایه اجتماعی تأثیر منفی خواهد داشت، چراکه اعتماد و اعتماد تعمیم‌یافته یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی تلقی شده و خود نیز رابطه مستقیمی با مشارکت اجتماعی دارد که بعد اساسی دیگر سرمایه اجتماعی است.

بوردیو

سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی

بوردیو با عطف توجه به سرمایه اجتماعی و بنا به ریشه‌های نئومارکسیستی اندیشمندی خود، سرمایه اجتماعی را مبنای سایر انواع سرمایه‌ها دانسته و به تبع آن علاقه‌مند به بررسی مکانیزم‌هایی است که در آن سرمایه اقتصادی با اشکال دیگر سرمایه برای ایجاد و بازتولید نابرابری ترکیب شده است از این منظر برای او هم سرمایه اجتماعی و هم سرمایه فرهنگی نشانگر تولید کار انباشته شده است که بایستی در عرصه اجتماعی مبادله گردند اگرچه حوزه عمل این دو از هم و از دیگر سرمایه‌ها مستقل هستند. بنابراین با تولید نابرابری، زمینه بروز و تجلّی احساس ناامنی را در جامعه فراهم می‌نمایند(بوردیو، 1384: 280).

        

نظم و امنیت اجتماعی می‌شوند. سه ابزار قابل تصور برای برقراری نظم اجتماعی وجود دارد: 1. ابزار قهری مانند استفاده از پلیس و زندان؛ 2. ابزار جلب منفعت مانند انگیزه‌های اقتصادی، مخارج عمومی، توسعه زیرساخت‌ها و ...؛ 3. ابزار هنجاری مانند استفاده از ارزش‌ها و آموزش اخلاقی.

جامعه‌ای که متکی به قوه قهریه برای حفظ نظم اجتماعی است، فاقد اعتماد و ناکارا در تحقق آزادی‌های مدنی تلقی می‌شود. افزایش تعداد نیروهای پلیس- هر چند که به طور موقتی باعث کاهش جرایم می‌شوند - بازرسان مالیاتی و ... حکایت از فقدان نظم اخلاقی و سرمایه اجتماعی دارند، چون بیرونی هستند؛ بنابراین درونی و نهادینه نمی‌شوند و با برداشتن و یا ضعف عوامل بیرونی نظم اجتماعی، ناامنی دوباره احیاء می‌شود. امنیت اجتماعی پایدار در شرایطی محقق می‌شود که نظام اخلاقی بر روابط اجتماعی افراد حاکم باشد. این نظام اخلاقی علاوه بر شبکه‌ها و تشکل‌های اجتماعی افقی، مشتمل بر اعتماد، ارزش‌ها و هنجارهای مشترک میان افراد در حیات اجتماعی و مدنی نیز هستند. تجربه جوامع توسعه یافته و دارای امنیت اجتماعی پایدار نشان می‌دهد که در این جوامع، سطح بالایی از اعتماد وجود دارد و افراد به طور گسترده‌ای در عرصه عمومی مشارکت دارند، ضمن این‌که شبکه‌های سیاسی- اجتماعی میان افراد به شکل افقی به سلسله مراتبی سازمان‌دهی شده‌اند. در جوامعی که ناامنی پایدار اجتماعی را تجربه می‌کنند خبری از مشارکت گسترده مردم در حوزه عمومی نیست و ساختار اجتماعی به شکل سلسله مراتبی سازمان‌دهی شده است. مردم از قوانین تبعیت نمی‌کنند و میزان بالایی از ترس و بی‌اعتمادی مشاهده می‌شود و جامعه حوزه مطمئنی برای زندگی تلقی نمی‌شود. مردم فقط به جمع‌آوری و ذخیره می‌پردازند. گردش سرمایه و هزینه به دلیل ریسک بالا وجود ندارد. تساهل اندک و نظام سیاسی متمرکز محصول چنین ناامنی است.

امنیت اجتماعی پایدار در شرایطی شکل می‌گیرد که سرمایه اجتماعی به میزان بالایی وجود داشته باشد. همبستگی مبتنی بر سرمایه اجتماعی موجب توسعه سیاسی و اقتصادی نیز می‌شود که این دو به نوبۀ خود امنیت اجتماعی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. به عبارتی دیگر، در جوامع توسعه یافته سیاسی و اقتصادی، جرائم و ناامنی‌های اجتماعی نیز کاهش می‌یابند. بنابراین امنیت اجتماعی عمدتاً از طریق ابزارهای هنجاری نظیر اعتماد، ارزش‌ها و ... به شکل بهتری تأمین و ماندگار می‌شود (شفیعی و محقر، 1384).

 

 


  

پیشینه تحقیق

گرچه مطالعات و تحقیقات مربوط به امنیت از عمر چندان زیادی برخوردار نیست و معمولاً قدمت آن را در چارچوب یک حوزه علمی، حداکثر به سال‌های پس از پایان جنگ جهانی دوم باز می‌گردانند، اما باید اعتراف کرد که مسئله امنیت همواره یکی از مشغله‌ها و دغدغه‌های اصلی جوامع بشری و نظام‌های سیاسی بوده است. در این بخش تحقیقات انجام شده در خصوص ارتباط سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در قالب جدول زیر طرح می‌شود.

 

جدول شمارۀ 2. تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده پیرامون موضوع مطالعه

محقق

سال

موضوع

نتایج تحقیق

امیرکافی

1380

بررسی احساس امنیت و عوامل مؤثر بر آن  (مورد مطالعه: شهر تهران)

یافته­های توصیفی این مطالعه چنین است؛ بخش قابل توجهی از پاسخ‏گویان بی­نظمی اجتماعی و میزان بروز جرائم و بزهکاری را در سطح بالایی ارزیابی می­کنند. در ارتباط با متغیر حمایت اجتماعی، اکثر پاسخگویان نسبت به کمک دیگران در مواقع اضطراری امیدی ندارند و امداد و یاری آن‏ها را در سطح پایینی می­دانند. هم‌چنین پاسخگویان، ریسک اعتماد کردن را در موقعیت‌های مختلف زندگی روزانه بالا دانسته و احتمال ضرر، زیان و آسیب را بیشتر از سود ناشی از آن برآورد می­کنند. نتایج نشان داد که: متغیر حمایت اجتماعی آثار مؤثر و معنی‌داری بر احساس امنیت دارد. همچنین بی‌نظمی اجتماعی و ریسک و مخاطره تأثیر مؤثر و کاهنده­ای بر احساس امنیت نشان دادند.

خوش‌فر

1382

گرایش و مشارکت شهروندان ساکن مراکز شهری استان مازندران نسبت به امنیت

مطابق یافته‌های این پژوهش؛ میزان احساس امنیت پاسخ‎گویان در حد کم، کمترین میزان احساس امنیت در بعد جانی و بیشترین میزان احساس امنیت در بعد مالی می‌باشد. بین سن پاسخگویان و مشارکت آنان در تأمین امنیت همبستگی معکوس، همبستگی مثبت و معناداری بین سطح تحصیلات و مشارکت در تامین امنیت و تفاوت معنادار بین احساس امنیت در دو گروه زن و مرد وجود دارد، تفاوت معناداری در احساس امنیت مجردین و متأهلین نبوده (اما افراد مجرد بیش از افراد متاهل گرایش به امنیت داشتند) و ارتباط معناداری بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و مشارکت در تامین امنیت وجود ندارد. احساس امنیت بین گروه‌های شغلی مختلف یکسان است.

عربی

1382

بررسی امنیت اجتماعی از دیدگاه شهروندان 8 شهر

محقق در مطالعه روی 8 شهر (تهران، همدان، ارومیه، شیراز، کرمان، یزد، اصفهان و مشهد)؛ هم به بررسی میزان احساس امنیت در مسائل و روابط عادی و روزانه (6 مورد) و هم به بررسی میزان بروز جرائم در جامعه (7 مورد) می‌پردازد و چنین نتیجه می‌گیرد که میزان احساس ناامنی در بین پاسخ‎گویان در حد زیادی می‌باشد؛ هم‌چنین افراد نمونه به زیاد بودن میزان ظهور هر یک از جرائم در جامعه اشاره کرده‌اند. او در نهایت به این نتیجه می‌رسد که حد بالای از متوسط افراد در زندگی روزمره خود دچار نوعی احساس ناامنی می‌باشند.

ناجا

1383

بررسى میزان احساس امنیت در بین حاشیه نشینان تهران بزرگ به تفکیک مناطق

جمعیت آمارى تحقیق، کلیة شهروندان بالاى 15 سال حاشیه شهر تهران بوده‌اند. نتایج نشان داد که سن، جنس، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات و درآمد افراد بر احساس امنیت آنان تأثیرگذار است.

نجیبی ربیعی

1383

بررسی عوامل مؤثر بر میزان احساس امنیت اجتماعی  با تأکید بر سرمایه

یافته‌های تحقیق مؤید این نکته است که 62٪ از پاسخ‎گویان در حد متوسط احساس امنیت می‌کنند. هم‌چنین‌بدون‌توجه به‌نوع سرمایه، اکثر افراد از نظر جانی احساس‌ناامنی‌می‌کنند. 56٪ از پاسخ‎گویان در‌حد متوسط، 35٪ در حد کم و 13٪ در حد زیاد احساس امنیت جانی دارند. هم‌چنین 47٪ از پاسخ‌گویان در حد متوسط، 40٪ در حد کم و 13٪ در حد زیاد احساس امنیت مالی دارند. نتایج حاصله از آزمون‌های آماری در این تحقیق نیز نشان دهنده آن است که سرمایه اجتماعی با احساس امنیت فکری، جمعی و مالی همبستگی معنی‌داری دارد. هم‌چنین اشکال مختلف سرمایه و طبقه اجتماعی با میزان احساس امنیت در رابطه است. بر اساس آزمون رگرسیون انجام شده نیز مشخص شد که ترکیب متغیرهای سرمایه اقتصادی، اجتماعی، تحصیلات و شغل می‌تواند تبیین‌کننده بخشی از تغییرات میزان احساس امنیت باشد.

صمدى ‌بگه‌جان

1384

امنیت اجتماعى در سنندج

مهم‌ترین نتیجة تحقیق این است که افراد و خانواده‌ها، هر کدام تهدیدات و ناامنى خاص خود را دارند، اما مرکز ثقل تهدیدات، تهدیدهاى اقتصادى است. در واقع، امنیت اجتماعى افراد و خانواده‌ها از سوى عوامل موجود در حوزة اقتصادى سلب و تهدید مى‌شود.

افشار

1385

امنیت اجتماعی زنان در شهر تهران

یافته‌های این بررسی نشان می دهد که امنیت اجتماعی زنان با عملکرد قانون و پلیس رابطه معنی‌داری دارد. از طرف دیگر امنیت اجتماعی مناطق و شغل‌های مختلف تفاوت معنی‌داری با یکدیگر دارند و به‌عبارتی نابرابری اجتماعی بر میزان احساس امنیت انسان تأثیر دارد که این دو متغیر تأثیر ساختار اجتماعی را بر میزان امنیت اجتماعی تأیید می‌کند. در یک تحلیل کلی می‌توان نتیجه گرفت که امنیت اجتماعی زنان در شهر تهران از حد متوسط کمتر است و عواملی نظیر عملکرد پلیس، عملکرد قانون، مقاومت اجتماعی و هنجارهای اجتماعی بر آن تأثیر دارند. تحلیل رگرسیون نیز نشان می‌دهد که عواملی نظیر حمایت اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و میزان درآمد خانواده تأثیر معنی‌داری بر میزان امنیت اجتماعی دارد.

گروسی و دیگران

1385

بررسی میزان اعتماد اجتماعی و تاثیر آن بر شکل‌گیری احساس امنیت اجتماعی در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد جیرفت

یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که 8/73 درصد پاسخگویان، احساس امنیت اجتماعی در حد متوسط و کم داشتند. با توجه به نتایج بدست آمده می‌توان نتیجه گرفت دانشجویانی که از گروه‌های قومی متفاوت هستند، احساس امنیت اجتماعی مشابهی ندارند. هم‌چنان که دختران متعلق به گروه‌های درآمدی متفاوت از نظر میزان احساس امنیت اجتماعی با یکدیگر تفاوت معنادار دارند. نتایج تحقیق هم‌چنین نشان می‌دهد، تنها اعتماد بین شخصی پاسخ‎گویان یعنی اعتماد به افراد خاص و نزدیک که به طور روزانه با آن‌ها در تعامل هستند، بر سطح احساس امنیت اجتماعی آن‌ها تاثیر دارد و سطح درونی و سطح کلان اعتماد یعنی اعتماد بنیادین و اعتماد تعمیم یافته، در این میان تاثیرگذار نبود.

نادری و دیگران

1389

بررسی رابطه احساس امنیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در شهر اردبیل

نتایج حاکی از رابطه معنادار بین احساس امنیت اجتماعی و جنسیت دارد؛ بنابراین زنان بیشتر از مردان احساس ناامنی می‌نمایند. در حالی که ارتباط احساس امنیت با مؤلفه‌های سن، تحصیلات، وضعیت تأهل و درآمد ماهیانه خانواده معنادار نیست، ولی رابطه معناداری بین هزینه‌های خانواده و نوع شغل افراد و محل سکونت با میزان احساس امنیت وجود دارد. هم چنین بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با احساس امنیت اجتماعی رابطه معنادار و مستقیمی موجود است و از این میان اعتماد اجتماعی 13 درصد تغییرات متغیر احساس امنیت اجتماعی را تبیین می‌نماید.

اسکوگان[7]

1986

در مورد معضل ناامنی

محقق این نتیجه می‌رسد که بحث کردن با همسایه‌ها درباره‌ی ماجراهای ناامنی و مطلع شدن از احوال بزه‌دیدگان محلی و یا رفتارهای ضد اجتماعی می‌تواند بر میزان ترس و نوع برآورد افراد از خطر بزه‌دیدگی تاثیر بگذارد. در همین راستا می‌توان به نقش شبکه‌های محلی اشاره کرد؛ این شبکه‌ها ابزار ارتباطی را برای تبادل اطلاعات مربوط به رویدادها و اوضاع محل فراهم می‌سازند.

اینس[8]

2004

بررسی تأثیر بی‌نظمی در برانگیختن حساسیت‌های عمومی

محقق به این نتیجه رسیده است که برخی بی‌نظمی‌ها و جرایم (مانند خشونت خانوادگی جدی) ممکن است از سوی مردم نادیده گرفته شود و حال آن‌که حوادث دیگری که چه بسا اهمیت کمتری داشته باشند، ممکن است شاهد یا علامتی دال بر وجود تهدید پایدار علیه امنیت جامعه تلقی شود. او با بهره‌گیری از یافته‌های جامعه شناسی تعامل نمادین، مفهومی با عنوان «بی‌نظمی‌ها و جرایم علامت دهنده» ابداع کرد که برای فهم چگونگی تفسیر مردم از تهدیدات علیه امنیت خود سودمند بوده و توضیح می‌دهد که چگونه مردم فضای اجتماعی را به طور نمادین سامان‎دهی می‌کنند.

جکسون[9]

2004؛ 2007

در مورد احساس ناامنی

داده‌های حاصل از پیمایش درباره‌ی جرایم محلی نشان داده است که پاسخ دهندگانی که دیدگاه اقتدارگرایانه‌تری دربارۀ قانون و نظم دارند، و هم‌چنین آن‌ها نسبت به انحراف دراز مدت جامعه نگران هستند، احتمالاً بیشتر از سایرین، بی‌نظمی در محیط را درک می‌کنند. هم‌چنین بیشتر احتمال دارد که آن‌ها این نشانه‌های فیزیکی را به مشکلات مربوط به اجتماع و انسجام اجتماعی و هم‌چنین به کیفیت رو به زوال پیوندهای اجتماعی و کنترل اجتماعی غیررسمی ربط دهند.

ریناور[10]

2007

در مورد کاهش ترس از جرم

وی در تحقیقی تلاش کرده است به این پرسش پاسخ دهد که آیا تاثیر کنترل اجتماعی محله‌ای غیررسمی بر کاهش ترس از جرم بیشتر است یا اقدامات پلیس و دولت. نتایج نشان داد که هم کنترل غیررسمی (به‌ویژه، انسجام اجتماعی) و هم کنترل اجتماعی رسمی (اثر بخشی برخورد پلیس با جرم و بازدارنده دانستن ترس از پلیس) با ترس از جرم و ناامنی رابطه‌ی معنادار دارند. افراد مختلف با توجه به تنوع محیط پیرامونی، بینش متفاوتی از مقوله امنیت داشته و احساس امنیت را با توجه به نظام اقتصادی، نظام سلامت و تجربه‌های فردی ناامنی، متغیر دانسته و دلهره‌ی ناشی از احساس ناامنی را بیشتر از لایه‌های عینی و واقعی ناامنی و وقوع جرم، در اذهان دارند.

 

 

جدول شمارۀ 3. ضرایب پایایی ابعاد مختلف احساس امنیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی

شاخص

ضریب پایایی (آلفای‌کرونباخ)

شاخص

ضریب پایایی (آلفای‌کرونباخ)

احساس امنیت جانی

74/0

احساس امنیت نوامیس

79/0

احساس امنیت شغلی

75/0

احساس امنیت عاطفی

74/0

احساس امنیت مالی

73/0

احساس امنیت فرهنگی

71/0

احساس ‌امنیت ‌اقتصادی

71/0

احساس امنیت اخلاقی

70/0

احساس امنیت ‌حقوقی

76/0

سرمایه اجتماعی

94/0

احساس امنیت قضایی

72/0

اعتماد اجتماعی

78/0

احساس ‌امنیت‌ احساسی

78/0

هنجار اجتماعی

82/0

احساس ‌امنیت ‌اعتقادی

76/0

شبکه اجتماعی

83/0

احساس امنیت اجتماعی

87/0

 

 

روش­شناسی تحقیق

پژوهش ­حاضر به­لحاظ اجرا از نوع پیمایشی است. در ضمن به­منظور تدوین پیشینه­نظری و سوابق تجربی تحقیق از روش کتابخانه‌ای (اسنادی) بهره­گرفته ­شده ­است. این­مطالعه از­نظر معیار زمان، مقطعی، به لحاظ ماهیت، کاربردی و به لحاظ وسعت، پهنانگر است.

جمعیت آماری تحقیق شامل همه­ی افراد 18 ساله و بییشتر ساکن شهر یزد در زمان­ مطالعه بود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 246 نفر از آن­ها به­عنوان نمونه انتخاب ­شده و با استفاده از شیوه نمونه‌گیری خوشه‌ای متناسب (PPS) مورد مطالعه قرارگرفتند.

ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش‎نامه است. در این تحقیق از اعتبار محتوایی استفاده شده است. به همین منظور پرسش‎نامه تدوین‌شده به چند نفر از اساتید و متخصصان نشان داده شد و با استفاده از نظرات آن‌ها، پرسش‎نامه اصلاح گردید. برای سنجش پایایی نیز از آلفای کرونباخ استفاده گردید. داده‌ها به کمک نرم‌افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.

 

اندازه‌گیری متغیرها

میزان احساس­امنیت­اجتماعی: احساس امنیت­­اجتماعی به فقدان هراس از تهدید شدن یا به مخاطره افتادن ویژگی‌های اساسی و ارزش­های انسانی و نبود ترس از تهدید­حقوق و آزادی­های مشروع گفته می­شود (افشار، 1385: 61).

به­منظور سنجش میزان احساس امنیت اجتماعی، این مقوله در 12 بعد جداگانه شامل احساس امنیت مالی، احساس امنیت­جانی، احساس امنیت­اقتصادی، احساس امنیت­شغلی، احساس امنیت­اخلاقی، احساس امنیت­فرهنگی، احساس امنیت­عاطفی، احساس امنیت­احساسی، احساس­امنیت­فکری، احساس امنیت­حقوقی، احساس امنیت­قضایی و احساس امنیت­نوامیس و برای هر بعد چهار گویه و جمعاً 48 گویه در یک طیف 6 درجه­ای سنجیده شد.

سازه امنیت اجتماعی از حاصل جمع گویه‌های مذکور ساخته شده که کمترین امتیاز 48 و بیشترین امتیاز 288 بود. برای سنجش هر یک از ابعاد سازه احساس امنیت، چهار گویه در نظر گرفته شد که کمترین امتیاز 4 و بیشترین امتیاز 24 شد و نمرۀ بالاتر به­معنای احساس امنیت بیشتر بود و بالعکس.

سرمایه اجتماعی: کلیت روابط اجتماعی در درون سازمان یا بدون وجود سازمان است که سطوحی از اعتماد لازم است تا بافت اجتماعی سازمان را حفظ نماید (اسمیت، 2005: 4). به‌طورکلی اکثریت نظریه‌پردازان در حوزه سرمایه اجتماعی در مورد چندین شاخص اتفاق‌نظر دارند که از آن جمله‌اند: اعتماد و سطوح مختلف آن (عام، بنیادی و بین‌شخصی)، احساس دلبستگی، احساس هویت، افزایش توانایی‌های فردی برای کنش، ارتباطات آزاد و مشارکتی، تعهدات و انتظارات، هنجارها و ضمانت‌های اجرایی موثر، ظرفیت بالقوه اطلاعات، پیوندهای اجتماعی، توسعه شبکه‌های اجتماعی و ... . به منظور سنجش میزان سرمایه اجتماعی پاسخ‎گویان، این متغیر در سه بعد اعتماد اجتماعی (شامل 4 بعد)، هنجار اجتماعی (شامل 3 بعد) و شبکه اجتماعی (شامل 3 بعد) جمعاً شامل 50 گویه در یک طیف 6 درجه‌ای سنجیده شد.

 

یافته­های پژوهش

اطلاعات توصیفی حکایت از آن دارد که تقریباً نیمی از جمعیت مورد مطالعه (129نفر) را مردان و بقیه را زنان تشکیل می­دهند. هم­چنین 65 درصد از پاسخ‎گویان را افراد متأهل و مابقی را مجردها تشکیل داده‌اند. اکثر پاسخ‏گویان، تحصیلاتی بالاتر از دیپلم داشته و به لحاظ متغیر سن نیز میانگین سنی جمعیت حدوداً 32 سال است.

پاسخ‎گویان مورد­مطالعه به­لحاظ پایگاه‌اجتماعی-اقتصادی، کیفیت­ منطقه­ای که در آن ساکن هستند و میزان احساس امنیت اجتماعی در 3 گروه پایین، متوسط و بالا رده­بندی شده­اند که اکثریت پاسخ‎گویان در این سه­مقوله (7/79 درصد از نظر پایگاه اجتماعی- اقتصادی؛ 5/69

 

جدول شمارۀ 4. توزیع فراوانی ابعاد سرمایه اجتماعی

ابعاد

میانگین

انحراف معیار

حداقل نمره

حداکثر نمره

اعتماد اجتماعی

57/51

57/9

18

75

اعتماد نهادی

27/13

95/3

4

24

اعتماد بین شخصی

48/16

67/3

4

23

اعتماد محیط

30/11

34/3

4

21

اعتماد تعمیم یافته

52/10

85/3

0

20

هنجار اجتماعی

09/64

71/10

34

93

شبکه اجتماعی

31/64

92/12

27

100

کیفیت (زیربعد شبکه اجتماعی)

21/15

92/2

7

23

مشارکت اجتماعی

42/31

67/7

10

50

مشارکت مدنی

67/17

06/6

0

35

سرمایه اجتماعی (شاخص‌کل)

97/179

01/29

86

249

درصد از نظر منطقه سکونت شهری و 1/84 درصد به لحاظ میزان احساس امنیت) در رده میانی قرار گرفته­اند.

سرمایۀ اجتماعی پاسخگویان در این پژوهش در 3 بعد اعتماد اجتماعی (که خود مشتمل بر 4 بعد اعتماد تعمیم یافته، اعتماد نهادی، اعتماد محیط و اعتماد بین شخصی می‌باشد)، هنجار اجتماعی و شبکه اجتماعی (که خود شامل سه بعد کیفیت، مشارکت اجتماعی و مشارکت مدنی می‌باشد) سنجیده شده است که در جدول زیر، حداقل و حداکثر نمره و میانگین آن‌ها آورده شده است.

با توجه به این‌که میانگین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن در سطح بالاتر از متوسط قرار دارد پس پاسخگویان ما از میزان سرمایۀ اجتماعی بالایی برخوردارند.

 

 

 میانگین ابعاد سرمایه اجتماعی پاسخگویان

 

احساس امنیت اجتماعی در پژوهش حاضر مشتمل بر 12 بعد می‌باشد که از این میان بعد احساس امنیت نوامیس با میانگین 76/11، بیشترین و بعد احساس امنیت فرهنگی با میانگین 73/5 کمترین میزان‌ را به خود اختصاص داده‌اند. میانگین شاخص کلی احساس امنیت اجتماعی نیز با توجه به کمترین و بیشترین مقدار که 23 و 170 بوده است، 72/105 می‌باشد که نشان از احساس امنیت متوسط پاسخگویان است.

 

 میانگین ابعاد احساس امنیت اجتماعی پاسخگویان

 

سرمایه اجتماعی به‌عنوان یکی از مفاهیم مهم در حوزه علوم اجتماعی، از متغیرهایی است که انتظار می‌رود نقش قابل توجهی بر میزان احساس امنیت اجتماعی پاسخگویان داشته باشد. بنابراین در جهت تعیین ارتباط میزان سرمایه اجتماعی و میزان احساس امنیت اجتماعی پاسخگویان ار آزمون همبستگی پیرسون بهره گرفته شده، که نتایج آن در جدول شماره 5  آمده است.

یافته‌های جدول نشان می‌دهد که بین میزان احساس امنیت اجتماعی و میزان سرمایه اجتماعی رابطه مثبت معنادار با شدت متوسط وجود دارد. به عبارت روشن‌تر، هرچه میزان سرمایه اجتماعی افراد یک جامعه بالاتر رود میزان احساس امنیت اجتماعی آنان افزایش یافته و احساس ناامنی در آنان کاهش می‌یابد.

هم‌چنین نتایج آزمون پیرسون بین ابعاد سرمایه اجتماعی و ابعاد احساس امنیت اجتماعی حکایت از رابطه مثبت معنادار بین اعتماد اجتماعی، هنجار اجتماعی و شبکه اجتماعی با احساس امنیت اجتماعی دارد. از دیگر سو نیز تمامی ابعاد احساس امنیت اجتماعی با متغیر سرمایه اجتماعی دارای رابطه مسقیم معنادار می‌باشند. پس هرچه میزان سرمایه اجتماعی در افراد افزایش یابد میزان احساس امنیت مالی، شغلی، جانی، عاطفی، احساسی، اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی، قضایی، حقوقی، نوامیس و فکری بیشتر خواهد شد.

همبستگی نسبتاً بالا بین متغیر سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با میزان احساس امنیت اجتماعی  و ابعاد 12 گانه آن در جهت تایید نظریات گیدنز، جانسون، پارسونز (تبیین نظری چلبی) و بوردیو عمل نموده است. بنابراین همانطور که در بخش ملاحظات نظری تاکید شد، یافته‌های مطالعه حاضر هم نشان داد که مقوله سرمایه اجتماعی به حق به عنوان یکی از تبیین کننده‌های اصلی میزان احساس امنیت تعیین شده است و بر خلاف رویکردهای عینی و پلیسی گذشته، امروزه تقویت مشارکت گروهی و اجتماعی، افزایش اعتماد نهادی و اجتماعی، تمرکز بر تقویت هنجارهای اجتماعی و در یک کلام توجه جدی به افزایش سرمایه اجتماعی در جامعه، ابزار و سلاح کارامدی در جهت افزایش احساس امنیت اجتماعی پایدار و بالطبع نیل به توسعه و پیشرفت همه جانبه خواهد بود.

 

الگوسازی معادلات ساختاری[11]

نتایج تحلیل معادلات ساختاری در نمودار شماره4 منعکس شده است. لازم به توضیح است که دو متغیر اصلی این تحقیق یعنی میزان احساس امنیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی از نوع متغیرهای مکنون هستند. چنان‌که ملاحظه می‌شود مهم‌ترین معرف‌های سازه مکنون میزان احساس امنیت اجتماعی به ترتیب بعد عاطفی، بعد فکری و بعد اخلاقی بوده‌اند ضمن این‌که مهم‌ترین معرف‌های سازه مکنون سرمایه اجتماعی به ترتیب شبکه اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و اعتماد اجتماعی بوده است.

همان‎طور که در نمودار شماره4 مشاهده می‌شود میزان تأثیر سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت اجتماعی، 69/0 است که نشان‌دهنده رابطه مستقیم این دو متغیر است یعنی افزایش سرمایه اجتماعی باعث افزایش احساس امنیت اجتماعی می‌شود.

 


 


عادله ساختاری، تأثیر سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت اجتماعی

 

شاخص‌های برازش مدل نشان می‌دهد که مدل از برازش خوبی برخوردار است. به منظور بررسی برازش مدل پیشنهادی چند شاخص مورد توجه قرار گرفت. یکی از این شاخص‌ها، شاخص نیکویی برازش (GFI)[12] است. دامنه تغییرات شاخص مذکور بین صفر و یک است، هر چه مقدار محاسبه شده به یک نزدیک‌تر باشد بیانگر برازش بهتر مدل است. در مدل حاضر، GFI معادل 94/0 به دست آمده است. بنابراین می‌توان گفت که مدل دارای برازش خوبی است. شاخص دیگر، مقیاس نیکویی برازش تعدیل‌شده[13] است. این شاخص تا حدی نسبت به حجم نمونه و درجات آزادی مدل، معیار GFI را تعدیل می‌کند. مقدار AGFI بین صفر و یک است و مقادیر نزدیک به یک نشان‌دهنده نیکویی برازش مدل است. در تحقیق حاضر میزان AGFI معادل 90/0 شده است که این شاخص نیز برازش مدل را تأیید می‌کند.

 

بحث و نتیجه­گیری

نیاز به امنیت یکی از نیازهای اساسی بشر به شمار می‌رود. در حقیقت مرتفع شدن بیشتر نیازهای مهم آدمی حتی نیازهای زیستی نیز به نوعی تابع میزان امنیت است. احساس امنیت (بعد ذهنی)، برخلاف واقعیت فیزیکی آن (بعد عینی)، پدیده­ای پیچیده، چندبعدی و سیال است (حسینی، 1386: 48). امنیت پدیده چند بعدی است و مطالعه میزان امنیت در یک جامعه به لحاظ عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی امکان‌پذیر است؛ اما عموم صاحب‌نظران بر این باورند که میزان احساس امنیت در یک جامعه به اندازه وجود آن اهمیت دارد. چون واکنش‌هایی که فرد در جامعه، در قبال عدم امنیت بروز خواهد داد تابع میزان دریافت و ادراک او از امنیت خواهد بود و لذا احساس امنیت، متغیری کلیدی در این خصوص محسوب می‌شود. از دیگر سو آگاهی از میزان احساس آسایش، آرامش، عدالت و امنیت از سوی شهروندان یک جامعه و فراهم آوردن زمینه­های شکل­گیری و بسط احساس امنیت و آرامش خاطر در آن­ها از اولویت­های برنامه­ریزان پیشرفت فرهنگی و اجتماعی خواهد بود. لذا توجه به وضعیت مقوله احساس امنیت اجتماعی در یک جامعه و علی­الخصوص توجه به نقش جالب توجه سرمایه اجتماعی در تبیین میزان احساس امنیت اجتماعی که اثری غیرقابل انکار در تقویت و تربیت روحیه­ی پیشرفت و توسعه اجتماعی و فرهنگی در نسل آینده داشته و به‏عنوان یکی از بازوان توسعه همه­جانبه آن جامعه قلمداد می‎شوند، ضروری به­نظر می­رسد.

مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و میزان احساس امنیت اجتماعی در شهر یزد انجام پذیرفت. به لحاظ میزان احساس امنیت اجتماعی، اکثریت پاسخ‎گویان (1/84 درصد) در ردۀ متوسط، 2/14 درصد در رده­ی پایین و تنها 6/1 درصد در رده­ی بالا بودند. متغیر سرمایه اجتماعی، خود مشتمل بر سه بعد اعتماد اجتماعی، هنجار اجتماعی و شبکه اجتماعی بود. میانگین 96/179 با توجه به کمترین داده 86 و بیشترین داده 249 برای سرمایه اجتماعی، حکایت از سرمایۀ اجتماعی بالای پاسخ‎گویان داشت. پاسخ‎گویان به لحاظ میزان اعتماد اجتماعی با میانگین 57/51 (دامنه‌ی 18 تا 75)، هنجار اجتماعی با میانگین 09/64  (دامنۀ 34 تا 93) و شبکه اجتماعی با میانگین 31/64 (دامنه‌ی 27 تا 100) در سطح بالایی قرار داشتند.

در مورد این سؤال که میزان احساس امنیت اجتماعی در شهر یزد چقدر است، حاصل چنین شد که بیشتر پاسخگویان از نظر احساس امنیت اجتماعی در گروه متوسط قرار گرفتند. در این زمینه لازم به توضیح است که شهر یزد از آن‌جا که هنوز تا حدی ویژگی‌های سنتی و فرهنگی خود را محفوظ نموده و کمتر در معرض پیامدهای نامناسب شهری‌شدن و صنعتی‌شدن قرار گرفته است، بالطبع فضای مطمئن‌تر و امن‌تری را بخصوص در زمینه فعالیت‌های اقتصادی و صنعتی برای ساکنان خود فراهم آورده است. البته بدیهی است که این شهر نیز از آسیب‌ها و پیامدهای منفی صنعتی شدن در امان نبوده و تضمینی نیست که در چندسال آینده دستخوش ناامنی‌ها و آسیب‌های اجتماعی نگردد.

فرضیه اصلی تحقیق مبتنی بر رابطه میزان سرمایۀ اجتماعی و میزان احساس امنیت اجتماعی در بین افراد بوده است. نتایج پژوهش حاضر از رابطه دو متغیر فوق با یکدیگر حمایت می‌نماید؛ هم‌چنین ابعاد سرمایه اجتماعی نیز یا متغیر میزان احساس امنیت اجتماعی همبستگی مثبت و معناداری را نشان داده‌اند. یکی از اصلی‌ترین مولفه‌هایی که امنیت را ارتقا می‌بخشد و جامعه را سالم، آرام و مطلوب می‌سازد، سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی و نمود آن در ارتباط با مقولاتی نظیر پیشگیری و کاهش جرایم، خشونت و تضاد در یک جامعه، سوءمصرف مواد مخدر، خودکشی و بسیاری از معضلات اجتماعی نشان از رابطه تنگاتنگ مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی با فضاسازی امنیت اجتماعی در جامعه دارد (بهزاد،1381: 49). اهمیت سرمایه اجتماعی در کنار وضعیت روابط همسایگی در لایه‌های مختلف عامل مهمی در تبیین واریانس‌های احساس ناامنی در جامعه دارد. از این رو، سرمایه اجتماعی یکی از عواملی است که نقش بسیار مهم‌تری از سرمایه فیزیکی و انسانی در جوامع داشته و در غیاب سرمایه اجتماعی و بدون آن پیمودن مسیر توسعه فرهنگی، اقتصادی و امنیتی دشوار و یا غیرممکن می‌باشد. ارزش‌های واحد می‌تواند به انسجام اجتماعی کمک کرده و در نتیجه نظم اجتماعی که زیربنای امنیت اجتماعی است فراهم کند، ضمن آن که امنیت در همه زمینه‌ها بدون مشارکت و همیاری مردم و اقشار مختلف جامعه امکان‌پذیر نمی‌باشد لذا فقدان و یا کاهش سرمایه اجتماعی منجر به بروز معضلات، بحران‌ها و تعارضات متعدد اجتماعی می‌گردد (امینی، 1386: 1). با استناد به نظریات گیدنز، کلاس افه، بوردیو، پاتنام و در نظر گرفتن نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر، بین روابط اجتماعی (از ابعاد شبکه اجتماعی) و امنیت اجتماعی و هم‌چنین بین اعتماد اجتماعی و امنیت اجتماعی رابطه وجود دارد. مطابق با تئوری دورکیم، پارسونز، هابرماس، گیدنز، افه، بوردیو، کلمن، پاتنام، جانسون و استناد به نتایج حاصل از تحقیق حاضر، بین سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی رابطه وجود دارد و طبق تئوری پاتنام و با توجه به یافته‌های تحقیق حاضر، بین مشارکت اجتماعی (از ابعاد شبکه اجتماعی) و امنیت اجتماعی رابطه وجود دارد. این مهم با نتایج پژوهش نجیبی ربیعی(1383)، گروسی و دیگران (1385)، نادری و دیگران (1389) و باباخانی (1389) هم‌خوانی دارد.

کوتاه سخن آن­که در جهت حذف و یا کاهش تبعات شکل­گیری و نضج احساس ناامنی اجتماعی در یک اجتماع و با توجه به نقش معنادار متغیر سرمایه اجتماعی و ابعاد سه گانه آن در تبیین متغیر احساس امنیت اجتماعی و ابعاد 12 گانه آن، پیشنهادهای زیر عنوان می‌گردد:

- بررسی و شناخت علمی روندهای عرصه تغییر و تحولات اجتماعی و تأثیر آن بر امنیت اجتماعی؛ لازم است که اثرات و پیامدهای تغییرات و تحولات اجتماعی و اقتصادی در سطح استان مورد رصد و ارزیابی قرار گیرد تا امکان شناخت عوامل تهدیدکننده و مختل کننده نظم و امنیت اجتماعی فراهم آید.

- شناخت بسترها و زمینه‌های آسیب‌های اجتماعی و جرایم؛ از آن‌جاکه هر چه میزان شیوع جرائم و انحرافات اجتماعی در جامعه بیشتر شود میزان احساس ناامنی نیز افزایش می‌یابد، فلذا مطالعه‌ی دقیق و علمی زمینه‌های بروز جرائم در سطح جامعه از طریق انجام طرح‌های مطالعاتی و تحقیقاتی توصیه می‌شود.

- افزایش مشارکت اجتماعی در بین شهروندان باعث افزایش احساس امنیت نیز می‌شود از این رو برای ارتقای مشارکت‌اجتماعی و به‌تبع آن افزایش احساس امنیت اجتماعی، مهندسین فرهنگی و برنامه‌ریزان اجتماعی با زمینه‌سازی برای افزایش مشارکت در بین مردم در مناسبت‌ها (جشن‌های گلریزان، کمک به مستمندان در اعیاد اسلامی، استفاده از کمک‌های مردمی در حل مشکلات و معضلات موجود در شهر توسط نهادهای مربوطه و ...) و موقعیت‌های مختلف و به صحنه کشیدن مردم برای کارهای جمعی و عمومی می‌توانند گام موثری در این زمینه بردارند.

- هر چه اعتماد اجتماعی در بین مردم بیشتر باشد احساس امنیت نیز ارتقا خواهد یافت. در این زمینه جهت بسترسازی برای اعتماد و به تبع آن افزایش احساس امنیت، معماران فرهنگی و برنامه‌ریزان اجتماعی با تقویت پایه‌های اعتماد بنیادین در بین افراد جامعه می‌توانند اعتماد عام را هم در بین مردم و هم در بین نهادهای دولتی افزایش داده و از این طریق احساس امنیت را نیز تقویت کنند. از سوی دیگر نظارت بر تعاملات روزمره و کنترل آن‌ها توسط نیروی انتظامی به منظور کاهش آسیب پذیری روابط اجتماعی، نقش موثری در بالابردن اعتماد اجتماعی دارد. بنابراین پیشنهاد می‌شود نیروی انتظامی با اجرای دقیق وظایف خود به بالارفتن اعتماد اجتماعی و به تبع آن بالارفتن احساس امنیت اجتماعی کمک نماید.

- طبق نتایج تحقیق افزایش روابط اجتماعی (شبکه اجتماعی) در بین شهروندان باعث افزایش احساس امنیت می‌شود از این رو نهادهای آموزشی (مدارس و دانشگاه‌ها) با آموزش روابط سهل و آسان و رسانه‌های جمعی بخصوص صدا و سیما در مقام فرهنگ‌سازان جامعه با تولید و پخش برنامه‌های متنوع و برجسته‌ساختن مزایای این نوع روابط می‌توانند در جهت بسترسازی برای تقویت روابط اجتماعی در بین مردم گام موثری بردارند.

- ارتقاء سطح آگاهی و شناخت عمومی جهت تحکیم نظم و انضباط؛ توجه به نقش آموزش و پرورش در زمینه افزایش آگاهی عمومی در رابطه با عوامل مختل‌کننده امنیت اجتماعی و آموزش شیوه‌های کاهش و رفع چالش‌ها و تهدیدات در کمین نظم و امنیت در سطح مدارس و تقویت اطلاع‌رسانی به دانش‌آموزان در زمینه‌ی مزبور. از دیگر راهکارهای آموزشی توصیه شده برای آموزش و پرورش می‌توان موارد زیر را نام برد: آموزش آشنائی با قوانین به آحاد جامعه، آموزش مقابله با مشکلات خصوصاً به کودکان، نوجوانان و جوانان، آموزش پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی به شیوه‌های مختلف در مدارس و دانشگاه‌ها در جهت افزایش میزان احساس امنیت اجتماعی در سطح جامعه.