انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190117320160922شکلگیری اجتماع ملی (ملت) و دیالکتیکِ عاملیت و ساختار؛ بهسوی یک نظریه جامعه شناختی در باب تغییرات اجتماعی کلان32526735FAحسین اکبریاستادیار جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20170807تشکیل اجتماع ملی (ملت) بهعنوان یک تغییر اجتماعی کلان، توجهات تجربی و نظری چندانی را در رشته جامعهشناسی ایجاد نکرده است و جامعهشناسان کمتر سعی در تبیین شکلگیری و تغییر این پدیده اجتماعی دارند. در حالی که تحولات جهانی نشان دهنده اهمیت روز افزون این پدیده در ساختار اجتماع جهانی است. به گونهای که بسیاری از تحولات جاری در سطح جهانی کم و بیش به بحث تشکیل اجتماعات ملی، ماهیت و تغییر آنها بر میگردد. بنابراین جامعهشناسی باید قادر باشد تا توضیحی نظری و تجربی برای این پدیده اجتماعی ارائه نماید. بر این اساس هدف مقاله حاضر ارائه یک الگوی نظری برای تغییرات اجتماعی کلان مانند شکل گیری اجتماع ملی بر اساس سنت جامعهشناسی است. برای نیل به این هدف با تکیه بر نظریات عاملیت و ساختار، چارچوبی برای بررسی روند تشکیل اجتماع ملی پیشنهاد شده است. بنابراین یک الگوی بازنمایی (نظریه ابزاری) وجودشناختی از عاملیت و ساختار ارائه شده و سعی شده است تا با استفاده از عناصر نظری این الگوی بازنمایی، قضایای نظری شکلگیری اجتماع ملی بر مبنای الگوی جامعه شناختی پیشنهادشده، ارائه گردد.
انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190117320160922تحلیل جامعهشناختی رابطه بین اجتماع علمی و سرمایه علمی (مطالعة اجتماع علمی رشته جامعهشناسی)264826736FAمهناز جلیلیمربی دانشگاه پیام نور مرکز کرج، دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه پیام نورمحمدجواد زاهدیدانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نورفرهنگ ارشاداستاد دانشگاه شهید چمران اهوازعلی ربیعیاستاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نورJournal Article20170807علم پدیده ای اجتماعی است از این رو از اجتماع کنشگران فعال در عرصه علم به نام اجتماع علمی یاد میشود. این که بین سرمایه علمی و اجتماع علمی چه رابطه ای وجود دارد موضوع این مقاله است. در این مقاله سعی شده با استفاده از نظریه هبیتوس و میدان بوردیو به این سوال پاسخ داده شود. از این رو با پروبلماتیک کردن موضوع در حوزه رشته علوم اجتماعی، اجتماع علمی مربوط به رشته جامعه شناسی به عنوان جامعه هدف انتخاب شده و با اساتید این رشته با نمونه 163 نفر در دانشگاههای مستقر در کلانشهر تهران مصاحبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی به مثابه دو مؤلفه سازنده اجتماع علمی رشته جامعه شناسی از وضعیت نسبتاً خوبی برخوردار است و بین این دو مؤلفه و سرمایه علمی همبستگی مثبت و متقابلی وجود دارد.
انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190117320160922بررسی عوامل اجتماعی موثر بر میزان روابط همسایگی مطالعه موردی شهروندان ساکن شهر بابل497726737FAنادر رازقیاستادیار جامعه شناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران0000-0002-9479-3317محمود شارع پوراستاد جامعه شناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندرانحسن ابراهیمی گتابیکارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه مازندرانJournal Article20170807تغییرات گسترده در حوزه شهری باعث تغییر در سبک زندگی و الگوی رفتاری ساکنین مناطق شهرنشین و خصوصاً شبکه روابط همسایگی شده است. به گونهای که روابط بین همسایگان در زندگی شهری از هم گسسته شده و مردم کمتر درگیر روابط همسایگی و محلهای هستند. لذا این پژوهش به بررسی عوامل اجتماعی موثر بر میزان روابط همسایگی شهروندان ساکن شهر بابل می پردازد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه خانوارهایی که در سال 93 ساکن شهر بابل بوده اند تشکیل داده است. حجم نمونه تحقیق 384 نفر بوده که از طریق نمونه گیری خوشهای جمع آوری گردید. روش پژوهش در این تحقیق پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. یافتههای تحقیق نشان داد که روابط همسایگی در این شهر کمتر از حد متوسط یا ضعیف است. اما هر قدر تعداد سالهای سکونت افراد در یک محل بیشتر باشد میزان روابط همسایگی بیشتر می شود. همچنین یافتههای تحقیق نشان میدهد که متغیرهای مستقل تحقیق (اعتماداجتماعی (بین فردی)، حمایت اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی و دینداری) به میزان 32/0 از واریانس متغیر وابسته (روابط همسایگی) را تبیین میکنند. نتایج تحقیق نشان داده است بیشترین عامل تأثیر گذار مستقیم بر روی روابط از آن عامل دینداری و احساس امنیت دارای تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر میزان روابط همسایگی بوده اند. اما متغیر حمایت اجتماعی تاثیر مستقیمی بر روابط همسایگی نداشته بلکه دارای تاثیر غیر مستقیم بوده است.<br /><br />انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190117320160922بررسی تأثیر ارزشهای فرهنگی، شایسته سالاری و جامعهپذیری سازمانی بر اخلاق کار (مورد مطالعه کارمندان دانشگاه شهید چمران اهواز)7810826738FAعلی حسین حسین زادههیأت علمی دانشگاه شهیدچمران اهوازسید عبدالحسین نبویهیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهوازسیده منا فاضلی پورهیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20170807اخلاق کار مانند شمشیر دولبهای است که یک لبة آن تهدید، و لبة دیگر آن فرصت است. ضعف در نظام اخلاقی، تهدید، و تقویت آن فرصت را برای سازمان و جامعه به ارمغان میآورد. اخلاق کار نیز به عنوان پدیدهای اجتماعی میتواند مورد تحلیل علمی قرار گیرد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارزشهای فرهنگی، شایسته سالاری و جامعهپذیری سازمانی براخلاق کارمی باشد. مورد مطالعه پژوهش کارمندان دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1395 میباشند. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. جهت انتخاب حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده شده و 198نفر ازکارمندان به روش نمونهگیری طبقهای متناسب انتخاب شدند. چارچوب نظری این پژوهش برمبنای نظرات جامعهشناسان کلاسیک طراحی شد. تعریف مرایک و مدل او از اخلاق کار به عنوان تعریف مفهمومی و عملیلاتی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد میانگین اخلاق کار کارمندان دانشگاه شهید چمران اهواز در سطح مطلوبی قرار دارد؛ همچنین متغیرهای زمینهای چون سن، تحصیلات و سابقه کار رابطه معنادار مستقیمی با اخلاق کار دارند؛ ارزشهای فرهنگی، شایسته سالاری و جامعه پذیری سازمانی دارای <br /> رابطهای مستقیم با اخلاق کار و باتوجه بهR<sup>2 </sup> این متغیرها در معادله رگرسیونی33/0واریانس اخلاق کار تببیین میگردد.انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190117320160922استعاره و بینش جامعهشناختی دورکیم10913426739FAعلی یعقوبیاستادیار جامعهشناسی دانشگاه گیلانJournal Article20170807جامعه مفهومی انتزاعی است و غالباً از طریق چیزی ملموس و عینی درک میشود. در این باره، یکی از حوزههای عینی که در شکلگیری استعاره از آن کمک گرفته میشود، اندامهای بدن است. هدف این مقاله تبیین استعارهها در بینش جامعهشناختی دورکیم بر اساس نظریه معاصر استعارهی لیکاف است. روش پژوهش بهصورت توصیفی- تحلیلی و جمعآوری اطلاعات کتابخانهای است. از یکسو استعارهها در تکوین نظریه جامعه-شناختی دورکیم اثربخش بودهاند، زیرا مفاهیم انتزاعی در ذهن انسان از طریق مفاهیم عینی ادراک میشوند؛ از سوی دیگر، پارادایمها نقش عمدهای در تولید مفاهیم و استعارهها دارند. رویکردهای اثباتی/ تطوری/ کارکردی در تخیّل جامعهشناختی دورکیم مؤثر بودهاند. بنابراین هم دورکیم در تولید مفاهیم و استعارات نقش داشته و هم پارادایمها در اندیشه او موثر بودهاند. هسته اصلی استعارات در تخیّل دورکیم استعاره پیشرفت است. وی غالباً از استعارههای قطبی و تقابلی برای مقایسه جوامع سنتی و مدرن استفاده میکند. او جوامع گذشته را فروتر از جوامع مدرن محسوب میکند و دوران مدرن را دوره بلوغ انسان میداند که توانسته در نسبت با جوامع سنتی، جهان پیچیدهتری را خلق کند. دورکیم این پیچیدگی را با بدن انسان و سلول تمثیل میکند و آن را ارگانیک میداند و برعکس جهان سنتی را با تمثیل شیانگارانه مکانیکی تلقی کرده و اجزای آن را مولکولی فرض میکند.
انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190117320160922انتقاداتی بر انواع مثالی در جامعهشناسی دین ماکس وبر13515226740FAابوالفضل فتحآبادیدانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20170807ماکس وبر، عموماً به عنوان ارائهکننده انواع مثالی اقتدار شناخته میشود. اما وی، همچنین انواع مثالی نگرشهای دینی را نیز مطرح کرده است. تاکید من بر انواع مثالی در جامعهشناسی دین وی، بر این واقعیت شکل گرفته است که کتب اصلی جامعه شناسی و نیز منابع جامعه شناسی دین، گرایش به این دارند که نوعشناسی دینی ارائه شده توسط وی را نادیده بگیرند، در حالی که این نوعشناسی،یک طبقهبندی مبتنی بر مقولهبندیهایی معین را ارائه میکند که به ما اجازه میدهد تا رفتار دینی- یا شاید رفتار انسانی در کل- را با رجوع به انواع مثالی پیشنهاد شده بررسی نماییم. این مقاله، سه نوع مثالی اصلی را در جامعهشناسی دین وبر ارائه میکند و نشان میدهد که چگونه آنها میتوانند به وسیله نوع مثالی چهارمی تکمیل شوند. چهارمین نوع مثالی، بر پایه مطالعات نگارنده درباره تصوف، به مثابه طریقت دینی در اسلام،شکل میگیرد.
.
<strong> </strong>