انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190116220160701یک ارزیابی درونی از کیفیت خروجی نظام آموزش جامعهشناسی در ایران32421109FAمحمد فاضلیهیئت علمی دانشگاه شهید بهشتیسجاد فتاحیدانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه مازندرانمعصومه اشتیاقیدانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه مازندراننسترن زنجان رفیعیکارشناس ارشد جامعهشناسی دانشگاه شیرازJournal Article20160806مهمترین و روشنترین وظیفه نظامهای دانشگاهی، آموزش و بهطور عام انتقال دانش موجود در حوزههای گوناگون به افرادی است که به منزله دانشجو وارد آن نظامها شده و مدت زمان مشخصی را در آنها سپری مینمایند. از اینرو شاید بتوان مهمترین شاخص برای ارزیابی کارآمدی و کیفیت یک نظام آموزشی را میزان توانایی و سطح کیفی فارغالتحصیلان دانست. این مقاله شاخصهایی نظیر «توانایی و انگیزه علمی دانشجویان» و «کیفیت پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری» را به منزله شاخصهایی برای قضاوت درباره نحوه عملکرد نظام آموزش جامعهشناسی در ایران در نظر گرفته و تلاش میکند گزارشی درباره نحوه عملکرد این نظام از منظری درونی و از دیدگاه دانشجویان، فارغالتحصیلان و اساتید جامعهشناسی ارائه نماید. برای سنجش هر یک از این شاخصها نیز از روشهای کمی و کیفی نظیر مطالعه اسنادی، پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. اطلاعات کمّی با ارسال پرسشنامه برای آن دسته از اعضای انجمن جامعهشناسی ایران که نشانی پست الکترونیک آنها در اختیار انجمن بوده به دست آمده است. مصاحبه با 37 نفر از اساتید، دانشجویان و پژوهشگران جامعهشناسی نیز مکمل دادههای کمّی است. نتایج حاصل نشاندهنده آن است که از منظر کنشگران درون این نظام آموزشی، آموزش جامعهشناسی در ایران اگرچه در بیشتر سالیان گذشته از نظر کمی وضعیت روبه رشدی را شاهد بوده است اما از نظر کیفی از وضعیت مناسبی برخوردار نیست که همین امر شناسایی علل درون و برون نظامی موثر بر پاسخ نه چندان مناسب این خرده نظام آموزشی را ضروری مینماید که خود موضوع مقالات دیگری است. انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190116220160701مفهومپردازی اندیشه حق به شهر؛ در جستجوی مدلی مفهومی254721110FAمجتبی رفیعیاندانشیار گروه شهرسازی دانشگاه تربیت مدرسنینا الوندیپورپژوهشگر و دانشجوی دکتری شهرسازی دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20160806حق به شهر از مفاهیم جنجالی مطرحشده در دهة ۱۹۷۰ میلادی توسط فیلسوف فرانسوی، هنری لوفور است. این مفهوم در چند دهة گذشته توجه بسیاری از نظریهپردازان شهری را در جهان به خود جلب کرده و در عرصة عمل نیز منجر به شکلگیری جنبشهای اجتماعی متعدد و صدور منشورهای قانونی شده است. لوفور شهر را بهعنوان یک ساختار اجتماعی میدانست و اعتقاد داشت که تمام شهروندان نسبت به شهر دارای حق میباشند. هدف نوشتار حاضر درک صحیح مفهوم حق به شهر، انتقال آن به متخصصان حوزه مطالعات شهری و کوشش در جهت عملی نمودن این ایده است. این نوشتار سعی دارد تا با استفاده از چارچوب نظری ارائهشده توسط هنری لوفور و خوانش مصداقهای عینی این مفهوم در قالب جنبشهای شهری متعدد و منشورهای صادرشده، به بازشناخت و تحلیل مفهوم حق به شهر بپردازد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روششناسی کیفی است. شیوههای مورد استفاده در گردآوری و تحلیل اطلاعات نیز، سند گزینی و تحلیل تماتیک اسناد و دیدگاههای صاحبنظران انتخاب شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مفهوم حق به شهر، شامل تعلق یافتن شهر به شهروندان و مشارکت آنان در امور شهری است. از این رو مهمترین مقولات پیش روی این مفهوم در خلق فضای شهری باکیفیت شامل حکمرانی شهری؛ شمول اجتماعی؛ تنوع فرهنگی در شهر و آزادیهای اجتماعی و حق دسترسی به خدمات شهری برای تمامی ساکنان شهر است.انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190116220160701جنبشهای اجتماعی و مسئله تغییر ساختارهای اجتماعی در ایران آسیایی487221111FAمصطفی عبدیهیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، قشمJournal Article20160806پس از معرفی شیوه تولید آسیایی توسط مارکس، مسئله تغییرات سیاسی ـ اجتماعی در این جوامع ذهن شرقشناسان مارکسیست را به خود جلب کرد. مارکس خود تنها راه تغییر در این کشورها را ورود عناصر سرمایهداری از بیرون میدانست. این مسئله تا کنون حل نشده و تغییر بهواسطه نیروهای بیرونی به یکی از کانونهای مهم توجه منتقدین نظریههایی همچون شیوة تولیدآسیایی و استبداد شرقی تبدیل شده است. جنبشهای اجتماعی یکی از اصلیترین راه تغییر سیاسی ـ اجتماعی هستند. این مکانیسم در مطالعات شرقشناسانی چون کارل ویتفوگل و بهدنبال آن احمد اشرف، محمدعلی همایون کاتوزیان و در نهایت جان فوران مورد توجه قرار گرفته است. بهطور کلی میتوان گفت که دو نظریه در خصوص این مسئله وجود دارد. یکی نظریه استبداد شرقی ویتفوگل که این راه تغییر از طریق جنبشهای اجتماعی را نفی میکند و دیگری نظریه مقاومت شکننده فوران که به دلیل ائتلافی بودن جنبشها آنها را شکننده میداند. سئوال اساسی مقاله پیش رو این است: چرا جنبشهای اجتماعی در ایران به تغییر ساختارهای اجتماعی منجر نشده است؟<br /> این مقاله با روش تاریخی به بررسی مصادیق تأیید و رد هر دو نظریه در جامعه ایران پرداخته است و در نهایت نتیجه حاصل این است که جنبشهای اجتماعی بسیاری را میتوان در زمان ضعف قدرتهای استبدادی مشاهده کرد، اما شکننده بودن این جنبشها مانع از تغییرات سیاسی ـ اجتماعی شده است. این مکانیسم دلیل ایستایی تاریخ ایران و تا حدودی شرق را بازگو میکند. پس هر دو دیدگاه تنها مبیین بخشی از واقعیت موجود است. در پایان پس از کشف این رابطه براساس مراحل جنبش در نظر هربرت بلومر، برآیند این پژوهش عرضه تئوری تلفیقی برای تبیین جنبشها و مسئله دگرگونی ساختارهای سیاسی ـ اجتماعی در جامعه ایران است. یعنی داعیه مولف رسیدن به یک تلفیق نظری است انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190116220160701بررسی جامعهشناختی گفتار عامیانه در خرده فرهنگ جوانان7310621112FAعلی رجبلوعضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه الزهرازهرا علیخانیکارشناس ارشد جامعه شناسی دانشگاه الزهراJournal Article20160806بین زبان و جامعه ارتباط متقابل وجود دارد که در این فرایند ارتباطی، ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی گروههای جامعه در زبان آنها منعکس میشود؛ بنابراین زبان میتواند ابزاری برای شناخت این ویژگیهای اجتماعی و خردهفرهنگی باشد. در این مقاله قصد بر این است که از طریق بررسی زبان عامیانه جوانان به مناسبات اجتماعی آنان با گفتمان مسلط جامعه و نهادهای اجتماعی، پی ببریم. بر این اساس هدف نهایی، بیان نقش و کارکرد گفتار عامیانه در خردهفرهنگ جوانان است. تبیین نظری پژوهش حاضر، بر مبنای نظریه کارناوال باختین و مناسبات زبان و قدرت در گفتمان فرکلاف، انجام شد و با استفاده از روش تحلیل گفتمان و الگوی تحلیلی فرکلاف، دادههای مورد نظر تحلیل شدند. جامعة آماری، وبلاگهای شخصی (زندگی بلاگ) جوانان 15-29 سال و نوشته شده از سال 1385 تا 1388، در نظر گرفته شد. نمونهگیری به روش نظری و هدفمند انجام شد. حجم نمونه با رسیدن به نقطهی اشباع و تکرار در یافتهها، به 30 متن وبلاگ رسید. روند تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش به این نتیجه رهنمون شد که گفتار عامیانه در خرده فرهنگ جوانان به گونهای یکدست و مشابه به کار نمیرود .بلکه با توجه به فضای اجتماعی کاربرد آن، شکلهای متفاوت مییابد؛ این زبان بهعنوان زبانی کارناوالی، نظم مسلط، هنجارها و نهادهای اجتماعی آن را به چالش میکشد و با تمرکز بر لذتی کانالی، در برابر ارزشها و هنجارهای ایدئولوژیک مسلط به شکلی پنهان مقاومت میورزد. این مقاومت با صبغة کارناوالی خود، به گونهای متفاوت در فضای فرهنگی پایین شهر و بالای شهر و در حوزههای ارزشی و ایدئولوژیکی متفاوتی از گفتمان مسلط، به منصة ظهور میرسد.انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190116220160701تفکیک جنسیتی در فضای شهری: مطالعۀ بوستان بهشت مادران تهران10713421113FAسهیل توانادانشجوی دکترای جامعه شناسی فرهنگی در پژوهشکده مطالعات اجتماعی و فرهنگی، وزارت علوم وتحقیقات و فناوریمعصومه شفیعیدانشجوی دکترای رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20160806مقالۀ حاضر با این پیشفرض آغاز شده است که فضا همواره امری آمیخته با قدرت است. بر این اساس سعی شده است جایگاه پارکهای تکجنسیتی و بهطور مشخص بوستان بهشت مادران را در روابط قدرت مطالعه نماییم. معمولاً در این رابطه دو دیدگاه وجود دارد. برخی چنین پروژههایی را در جهت رفع تبعیضهای جنسیتی میدانند و برخی دیگر بالعکس آن را در جهت بازتولید سلطۀ جنسیتی ارزیابی مینمایند. نویسندگان مقالة پیش رو قصد دارند با استفاده از نگرشهای نظری افرادی چون هانری لوفور و میشل فوکو از دوگانۀ فوق در تفسیر چنین فضاهایی فراتر بروند تا بتوانند پیچیدگیهای میدان تحقیق را در حد توان توضیح دهند. برای اینکه بحث صرفاً در سطح نظری باقی نماند با 35 نفر از مسئولان، کاربران و مرتبطان بوستان بهشت مادران مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمد. نقطۀ تمرکز این مصاحبهها پیامدهای اجتماعی و سیاسی فضا است. بر اساس چگونگی فهم همین پیامدها کاربران و مرتبطان به چهار تیپ و هر تیپ نیز خود به دو گروه تقسیم شد. سپس با توجه به مفاهیم نظری، نحوۀ مواجهۀ تمامی گروههای احصا شده با فضای بوستان مورد تفسیر قرار گرفت. یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهند که دو گانۀ فوق الذکر به هیچ عنوان تحلیل درستی از فضای پارکهای تکجنسیتی ارائه نمیدهد. بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که سلطه بر زنان یا حمایت از آنها یا به طور کلی هرگونه بحث هویتی کمکی به فهم روابط قدرت موجود در چنین فضاهایی نمیکند و باید معنای این نوع از قدرت را در جایی دیگر جست و آن جایی نیست جز کنترل، رؤیتپذیری و بههنجارسازی بدنها که از طریق تفکیک بر اساس ویژگیهای از پیش تعیین شده اعمال میگردد.انجمن جامعه شناسی ایرانمجله جامعه شناسی ایران1735-190116220160701The Sociological Study of Compatibility Factors Affecting Family
Cohesion amongst Hamedani Ethnic Groupsبررسی تأثیر هر یک از مؤلفههای سازگاری بر انسجام خانوادة اقوام شهر همدان با رویکرد جامعهشناختی13516921114FAاعظم خطیبیاستادیار دانشگاه پیام نور- گروه علوم اجتماعی- ایرانJournal Article20160806Many studies have shown that the decrease in the compatibility of couples is a
serious threat to the survival of families. The main goal of this study is to
investigate the effects of compatibility factors on the family cohesion amongst
Hamedani ethnic groups. In order to collect the data, I did a survey and selected
147 people from the three different ethnic groups in Hamedan city, namely
Persian, Turkic and Lori groups, by the use of the multi-stage simple random
sampling. Then to interview the respondents, I modified Filisinger and Spanier
questionnaire. It is also important to add that the analysis unit was the individual.
The findings show that the compatibility factors do not have the same effect on
the family cohesion. Furthermore, the results of stepwise multiple regression
revealed that “unity of thought” in Turkic families, “marital satisfaction” within
Persian families and “consensus” within Lori families are more important than
the other factors. These differences arise from their various histories and
subculturesتحقیقات بسیاری نشان داده که کاهش میزان سازگاری زوجین تهدیدی برای سلامت و بقا خانوادههاست. هدف اساسی این تحقیق نیز بررسی تأثیر هریک از مؤلفههای سازگاری بر انسجام خانواده در اقوام مختلف شهر همدان میباشد. این پژوهش به روش پیمایشی انجام گرفته و جمعیت نمونه در این تحقیق شامل 147 نفر از اقوام فارس، ترک و لر زبان ساکن شهر همدان بوده که با شیوه نمونهگیری تصادفی سادهی چندمرحلهای و نسبتی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه بازسازیشده سازگاری فیلیسینگر و اسپانیر مورد مطالعه قرار گرفتند. واحد تحلیل فرد و پرسشنامه حضوری (به صورت مصاحبه) اجرا شد. نتایج یافتهها نشان داد، تأثیر مؤلفههای تفکیکشدة سازگاری بر انسجام خانوادههای اقوام یکسان نیست و تحلیل رگرسیون چند متغیره گامبهگام نشان داد که تأثیر وحدت نظر در میان خانواده ترکزبان و رضایتمندی از زندگی مشترک در میان خانواده فارس زبان و اجماع در میان خانواده لر زبان بیشترین تأثیر و اهمیت را دارد که متأثر از فرهنگ خاص و سابقه تاریخی اقوام است