2024-03-29T10:54:43Z
http://www.jsi-isa.ir/?_action=export&rf=summon&issue=3760
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
1735-1901
1390
12
4
نقش طبقه متوسط جدید در مطالبات مردمسالارانه دوره پهلوى
حسین
رحمت الهى
سید شهاب الدین
موسوى زاده
موضوع این نوشتار نقش طبقه متوسط جدید در مطالبات مردمسالارانه دوره پهلوى است. مسأله پژوهش این است که طبقه متوسط جدید نقش محورى را در ظهور و رشد مطالبات مردمسالارانه از جمله در دوره مورد بحث دارد. در مقام اثبات این مسأله و تحلیل چگونگى اثرگذارى طبقه متوسط جدید (به عنوان متغیر مستقل) بر مطالبات مردمسالارانه در دوره پهلوى (به عنوان متغیر وابسته) از روش تحلیل کیفى و همچنین آمار مرتبط با تحولات جمعیتى استفاده کردهایم. یافتههاى پژوهش نشان مىدهد میان مردمسالارى و طبقه متوسط جدید ارتباط مثبتى وجود دارد و طبقه متوسط جدید پیششرط مردمسالارى محسوب مىشود. بدین شکل که الزامات مورد نیاز براى مردمسالارى همگى از جنس ارزشهاى مدرنى است که از یک طرف بدون آنها مردمسالارى معنا ندارد و از سوى دیگر ظهور آنها نیازمند مشروعیتشان نزد اکثریت مردم است که خود محتاج وجود بستر مناسب اجتماعى براى نهادینه شدن فرهنگ مردمسالارى است. زیرا تحقق چنین ارزشهاى مدرنى را نمىتوان از یک جامعه سنتى و دوطبقهاى (فرادست ـ فرودست) که فاقد پیششرطهاى لازم مىباشد انتظار داشت. از آن سو دستیابى طبقه متوسطى جدید به مطالبات خود نیز وابسته به وجود یک نظام دموکراتیک است. زیرا تنها چنین نظامى مىتواند از عهده پاسخگویى به مطالبات سیّال این افراد که همگى از جنس نیازهاى ثانویه مىباشند برآید. براساس این دستگاه نظرى نتایج تحقیق در دوره پهلوى بیانگر آن است که هرگاه دامنه طبقه متوسط جدید گستردهتر شده، مطالبات مردمسالارانه نیز بروز و ظهور بیشترى یافتهاند.
طبقه متوسط جدید
مطالبات مردمسالارانه
دوره پهلوى
نیازهاى ثانویه
ارزشهاى مدرن
2011
12
22
3
36
http://www.jsi-isa.ir/article_24091_882c9204eab987e68bc828cb3f87c026.pdf
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
1735-1901
1390
12
4
سىودو واقعه برجسته انقلاب اسلامى در تهران
محمدحسین
پناهى
هدف این مقاله تعیین وقایع برجسته انقلاب اسلامى در شهر تهران بزرگ، از زمان شروع انقلاب جمهورى اسلامى ایران است. براى این هدف لازم بود زمان شروع جنبش انقلاب اسلامى و تحکیم و تثبیت نظام جمهورى اسلامى ایران، انواع وقایع انقلابى از شروع جنبش انقلابى تا سرنگونى رژیم و از آن زمان تا تثبیت نظام جمهورى اسلامى، معیارهاى ارزیابى اهمیت وقایع انقلابى مختلف در دو مرحله فرایند انقلاب مشخص شود. در این پژوهش پس از تعیین زمان شروع جنبش انقلاب اسلامى و تثبیت نظام جمهورى اسلامى، با تدوین دو چهارچوب مفهومى مبناى بررسى وقایع انقلابى براى هر مرحله از انقلاب مشخص شد. آنگاه با تعریف عملیاتى وقایع هر مرحله، 124 مقوله از وقایع انقلابى (49 مقوله براى مرحله اول و 75 مقوله براى مرحله دوم) به دست آمد. با مشخص شدن انواع و مقولههاى وقایع انقلابى، با استفاده از روش تحلیل محتواى مضمونىِ منابع و اسناد موجود، وقایع انقلابى شهر تهران بزرگ استخراج شد. از این بخشِ تحقیق، 1895 واقعه انقلابى براى مرحله اول انقلاب، و 2083 واقعه انقلابى براى مرحله دوم انقلاب در شهر تهران بزرگ بهدست آمد. سپس با تعریف عملیاتىِ اهمیتِ وقایعِ انقلابىِ مختلف، ارزش وقایع انقلابى بهطور کمى بهدست آمد. با معادلسازى ارزش انواع وقایع انقلابى امکان مقایسه کمى وقایع حاصل شد، و در نهایت از بین آنها براى هر مرحله از انقلاب اسلامى 16 واقعه که بالاترین امتیاز را آورده بودند بهعنوان وقایع برجسته انقلاب اسلامى در تهران شناسایى شدند.
انقلاب اسلامى
جمهورى اسلامى
وقایع انقلابى
سرنگونى رژیم حاکم
تثبیت رژیم انقلابى
2011
12
22
37
67
http://www.jsi-isa.ir/article_24092_e9430997619de15ed843bf9c046ad023.pdf
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
1735-1901
1390
12
4
بازنمایىهاى فرهنگى اتومبیل بهمثابه توسعه، ویرانى و عشق
محمدامین
قانعى راد
اتومبیل در زندگى ایرانیان یک تاریخ فرهنگى کوتاه دارد ولى در عرض این مدت از یک کالاى نادر، اشرافى و لوکس به یک کالاى پرمصرف تودهاى تبدیل شده است. اتومبیل در زندگى ما نهتنها با بدنه فلزین خود بلکه همچنین به صورت نشانه، نماد و مفهوم حضور دارد. در زندگى معاصر پدیدهها و مفاهیمى چون دوستى، عشق، خانواده، مسافرت، کار، تفریح، مدرسه، دانشگاه، اوقات فراغت، خیابان، شهر، جاده، همگى با نشانههاى اتومبیل گره خوردهاند. صداى ماشین به موسیقى متن زندگى ما تبدیل شده است و گاه نیز پیوند آن با آلودگى هوا، آلودگى صوتى، ویرانى محیط زیست، تصادف، جراحت و مرگ، ما را به اضطراب مىاندازد و سلامتى و شادابى ما را با خطر مواجه مىسازد.
هدف این مقاله طرح دیدگاههاى مطالعات و جامعهشناسى فرهنگى و ارزیابى تجربى موضوع اتومبیل به عنوان یک پدیده فرهنگى در زندگى روزمره ایرانى است. محتواى تجربى مقاله از طریق مطالعه اسنادى در آثار ادبى و تاریخى دوره معاصر و در برخى موارد از طریق مشاهده و یادداشتبردارى فراهم شده است. این نوشتار پس از مرور برخى دیدگاههاى نظرى، ظهور پدیده ناآشناى اتومبیل در زندگى ایرانى و سپس بازنمایى تجربههاى متناقض ایرانیان از اتومبیل ــاز یک سو به مثابه امید، رهایى و توسعه و از سوى دیگر به مثابه ویرانى و زوال ــ در متون ادبى را مورد بررسى قرار مىدهد. در این مطالعه به مصرف فرهنگى اتومبیل و پیوند آن با تجربه روزمره زنان، جوانان و رانندگان حرفهاى نیز پرداخته مىشود. بخش پایانى مقاله پس از جمعبندى درباره بازنمایىهاى متناقض فرهنگى اتومبیل در بین ایرانیان به دو نکته اقتصادى و سیاسى مىپردازد. این دو نکته از یک سو به تأثیر مصرف فرهنگى اتومبیل در تولید صنعتى آن مىپردازد و از سوى دیگر تأثیر الگوهاى تصمیمگیرى ملى بر ترافیک را مطرح مىکند.
اتومبیل
جامعهشناسى فرهنگى
فرهنگ خودرو شخصى
زندگى روزمره
مصرف فرهنگى اتومبیل
بازنمایىهاى ادبى
2011
12
22
68
97
http://www.jsi-isa.ir/article_24093_61a54886c41ff4b8fd06a71718d7e75c.pdf
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
1735-1901
1390
12
4
تنبلى اجتماعى و عوامل مؤثر بر آن
محمدرضا
جوادى یگانه
مجید
فولادیان
تنبلى اجتماعى از مواردى است که به ایرانیان نسبت داده مىشود و در سالهاى اخیر مورد توجه قرار گرفته است و نمودهاى آن نیز در جامعه ایران موجود است، از جمله پایین بودن بهرهورى کار، تعطیلات فراوان، اضافهوزن و کمتحرکى. علیرغم اهمیت این موضوع، تاکنون پژوهش جامعهشناختى مستقیمى درباره آن انجام نشده است. مقاله حاضر میزان و عوامل مؤثر بر تنبلى اجتماعى را در قالب یک مفهوم در چارچوب نظریه انتخاب عقلانى بررسى مىکند. روش تحقیق پیمایش بر روى 1256 شهروند تهرانى بوده است. یافتههاى تحقیق نشان مىدهد که حداقل میزان گرایش به تنبلى در تهران 20 درصد است. تفسیر این یافته، روند گرایش به تنبلى در تهران را رو به افزایش نمىداند. مهمترین عوامل مؤثر بر تنبلى در تحلیلهاى چندمتغیره عبارت است از تقدیرگرایى، احساس بىقدرتى و خودمدارى. نتیجه نهایى این است که پایین بودن میزان تمایل به تنبلى در تهران، نشانه پایین بودن میزان تنبلى نیست، چون وضعیت اجتماعى، تسهیلکننده تنبلى در جامعه است.
تنبلى اجتماعى
اهمالکارى
خلقیات منفى
تقدیرگرایى
انتخاب عقلانى
2011
12
22
98
125
http://www.jsi-isa.ir/article_24094_4dd90f83d6a1cc765f35bb61fcd57b47.pdf
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
1735-1901
1390
12
4
برآورد حجم بهینه نمونه در مدلهاى معادله ساختارى و ارزیابى کفایت آن براى پژوهشگران اجتماعى
وحید
قاسمى
مدلسازى معادله ساختارى به عنوان یک روش چندمتغیره براى تجزیه و تحلیل دادهها، بهتدریج در حال گسترش است. هدف اصلى از نگارش مقاله حاضر، علاوه بر معرفى عمومىترین روشهاى برآورد حجم نمونه قابل قبول به لحاظ علمى (توان آزمون قابل قبول و دقت در برآورد پارامترهاى آزاد) که بتوان به نتایج حاصل از برآورد پارامترهاى آزاد مختلف در یک مدل اعتماد کرد، معرفى معیارهاى و روشهایى است که پژوهشگران اجتماعى مىتوانند از آنها براى برآورد حجم نمونه و همچنین ارزیابى کفایت حجم نمونه مورد مطالعه بهره گیرند. استفاده از قواعد کلى و به عبارت دیگر، قواعد سرانگشتى[1] ، براى برآورد حجم نمونه در حال حاضر عمومیت دارند.
اینکه این روشها کدامند یکى از پرسشهایى که در متن حاضر تلاش شده است تا بدان پاسخ داده شود. با این حال و با وجود داشتن برخى مزایا، نظیر سهولت، استفاده از این قواعد داراى برخى نواقص است که بىتوجهى به آنها مىتواند پژوهشگر را به نتایج نادرستى هدایت کند. یکى از مهمترین ایرادهاى استفاده از این روشها آن است که محقق اغلب نمىتواند مطمئن باشد در شرایط خاصى که مدل خود را آزمون کرده است آیا حجم نمونهاى که براى برآورد پارامترهاى مختلف از یک سو و آزمون کلیت مدل از سوى دیگر مورد تحلیل قرار گرفتهاند به اندازه کافى بزرگ بوده است یا خیر. چنین وضعیتى، بهویژه به هنگامى که مدل تدوینشده به لحاظ تعداد متغیر مشاهده شده، تعداد سازهها و تعداد پارامترها مدلى پیچیده است و مقروضههایى نظیر نرمال بودن چندمتغیره نقض مىشود با وضوح بیشترى خودنمایى مىکند. بهرهگیرى از روش ساتوراـ ساریس که بر مبناى برآورد توان آزمون و تفاوت مربع کاى (یا خى) (مقایسه یک مدل آشیانشده در مدل مادر) قرار دارد و همچنین بهرهگیرى از روش مونت کارلو که بر مبناى دقت برآورد پارامترهاى آزاد قرار دارد، از جمله روشهایى هستند که پژوهشگران مىتوانند از آن براى ارزیابى کفایت حجم نمونه بهره بگیرند.
حجم نمونه
مدل معادله ساختارى
روش ساتوراـ ساریس[2]
روش مونت کارلو
2011
12
22
126
147
http://www.jsi-isa.ir/article_24095_40b1d8a0d74bb7a8ba1b926a2327cab5.pdf
مجله جامعه شناسی ایران
1735-1901
1735-1901
1390
12
4
نظریهسازان پسامدرن جامعهشناسى در فرانسه : کالج جامعه شناسى، ادگار مورون، میشل مافزولى، برونو لاتور
کرامت الله
راسخ
اگر جامعهشناسی معاصر فرانسه را دقیقتر بررسی کنیم، نکتهای توجه ما را به خود جلب میکند، و آن تردید در بارة امکان دستیابی به درک نظامیافته از مفهوم جامعه است.[1] شک در بارة تصور از جامعه به منزلة تمامیت و ساختمانی متشکل از ساختارها، نهادها و روابط اجتماعی با انتقادهای اخیر افرادی مانند پیر بوردیو یا آلن تورن از جامعهشناسان کلاسیک در این کشور ارتباط نزدیک دارد. گرایش دیگری که درکنار اختلاف نظر در بارة فهم نظامیافته از جامعه در جامعهشناسی فرانسه موجود هست، سوژه و فردی کردن جنبة اجتماعی است که در جریان آن وجوه اجتماعی تا سطح ساختهای فردی، تجربة ذهنی و کنشهای متقابل خُرد اجتماعی تقلیل داده میشود. طیف گستردهای از جامعهشناسان فرانسوی را میتوان در ردیف افرادی قرار داد که از این جریان حمایت میکنند
2011
12
22
148
176
http://www.jsi-isa.ir/article_24096_909a090797c503b4cc60e860c76eea50.pdf