در ادبیات جامعهشناسى سیاسى، بین فساد و ثبات سیاسى کشورها رابطهاى پارادکسیکال وجود دارد. عدهاى معتقدند که فساد سیاسى زمینه بىثباتى است، در نقطه مقابل دیگران معتقدند حکام فاسد با توجه به همان قاعده فساد سیاسى، ناراضیان خود را مىخرند.
این مقاله دیدگاه متعارف را در زمینه رابطه منفى بین فساد و ثبات سیاسى مىپذیرد و مدعى است که ...
بیشتر
در ادبیات جامعهشناسى سیاسى، بین فساد و ثبات سیاسى کشورها رابطهاى پارادکسیکال وجود دارد. عدهاى معتقدند که فساد سیاسى زمینه بىثباتى است، در نقطه مقابل دیگران معتقدند حکام فاسد با توجه به همان قاعده فساد سیاسى، ناراضیان خود را مىخرند.
این مقاله دیدگاه متعارف را در زمینه رابطه منفى بین فساد و ثبات سیاسى مىپذیرد و مدعى است که در رابطه بین فساد سیاسى و ثبات سیاسى عامل نابرابرى درآمدى مىتواند مداخلهگر بوده و تأثیر کنترل فساد سیاسى بر ثبات سیاسى را تشدید کند.
مدعیات نویسندگان مقاله با تحلیل دادههاى موجود که توسط سازمانهاى بینالمللى براى سالهاى 1996 تا 2009 میلادى در بین 208 کشور جهان گزارش شده مورد آزمون قرار گرفته است. یافتههاى مقاله فرضیه محققان را در زمینه اثر مثبت کنترل فساد سیاسى بر ثبات سیاسى تأیید مىکند، علاوهبر این در مورد واسطهگرى رابطه بین فساد سیاسى و ثبات سیاسى توسط متغیر نابرابرى درآمدى ادعاى نویسندگان در مورد کشورهاى آسیایى تأیید مىشود، ولى یافتهها نشان مىدهد که ضریب مسیر این عامل در سایر مناطق معنىدار نیست و باید بهدنبال عوامل دیگرى براى تبیین دقیقتر مکانیسم تأثیرگذارى فساد بر ثبات سیاسى باشیم.