جامعه شناسی
رضا تسلیمی طهرانی
چکیده
مسئله اصلی پژوهش حاضر توصیف و تحلیل چگونگی برآمدن طبقه ی متوسط جدید در ایران از طریق مطالعه و بررسی شاخص ها و مولفه های مرتبط با سبک زندگی مانند معماری، اوقات فراغت، روابط اجتماعی و ... در بازه ی زمانی سالهای 1300-1320ه.ش و دستیابی به جهان بینی، معانی، ارزش ها و اندیشه های اعضای این طبقه در دوره زمانی ذکر شده است. در پژوهش ...
بیشتر
مسئله اصلی پژوهش حاضر توصیف و تحلیل چگونگی برآمدن طبقه ی متوسط جدید در ایران از طریق مطالعه و بررسی شاخص ها و مولفه های مرتبط با سبک زندگی مانند معماری، اوقات فراغت، روابط اجتماعی و ... در بازه ی زمانی سالهای 1300-1320ه.ش و دستیابی به جهان بینی، معانی، ارزش ها و اندیشه های اعضای این طبقه در دوره زمانی ذکر شده است. در پژوهش حاضر به منظور دستیابی به هدف های تحقیق از روش تاریخی با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است.
بر اساس یافته های این پژوهش، تحولات معماری و شهرسازی در دورهی پهلوی اول و بازخوانی و تحلیل رمان های نوشته شده از سوی نویسندگان شاخص این دوره از چگونگی ظهور تمایزهای طبقاتی، شکل گیری طبقه متوسط جدید و سبک زندگی متناظر با آن خبر می دهد. در این راستا، اتکا به معیارهای جدید معماری در بنای ساختمان های عمومی و خصوصی و امکانات و فضاهای جدید شهری مانند سینماها، کافه ها و مغازه ها در کنار برجسته شدن موضوع هایی مانند حضور زنان در زندگی اجتماعی، تحصیل و اشتغال زنان، عشق و ازدواج به سبک جدید و پدید آمدن مشکل های خانوادگی و مسائل اجتماعی نوظهور نشان دهنده چگونگی ظهور این طبقه و سبک زندگی اعضای آن است. بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته در این پژوهش نشان می دهد که جهان بینی و ارزش های اعضای طبقه ی متوسط جدید را میتوان در حول مولفه هایی مانند فردگرایی، ناسیونالیسم و تجددگرایی مشخص نمود.
حسین رحمت الهى؛ سید شهاب الدین موسوى زاده
دوره 12، شماره 4 ، دی 1390، ، صفحه 3-36
چکیده
موضوع این نوشتار نقش طبقه متوسط جدید در مطالبات مردمسالارانه دوره پهلوى است. مسأله پژوهش این است که طبقه متوسط جدید نقش محورى را در ظهور و رشد مطالبات مردمسالارانه از جمله در دوره مورد بحث دارد. در مقام اثبات این مسأله و تحلیل چگونگى اثرگذارى طبقه متوسط جدید (به عنوان متغیر مستقل) بر مطالبات مردمسالارانه در دوره پهلوى (به عنوان متغیر ...
بیشتر
موضوع این نوشتار نقش طبقه متوسط جدید در مطالبات مردمسالارانه دوره پهلوى است. مسأله پژوهش این است که طبقه متوسط جدید نقش محورى را در ظهور و رشد مطالبات مردمسالارانه از جمله در دوره مورد بحث دارد. در مقام اثبات این مسأله و تحلیل چگونگى اثرگذارى طبقه متوسط جدید (به عنوان متغیر مستقل) بر مطالبات مردمسالارانه در دوره پهلوى (به عنوان متغیر وابسته) از روش تحلیل کیفى و همچنین آمار مرتبط با تحولات جمعیتى استفاده کردهایم. یافتههاى پژوهش نشان مىدهد میان مردمسالارى و طبقه متوسط جدید ارتباط مثبتى وجود دارد و طبقه متوسط جدید پیششرط مردمسالارى محسوب مىشود. بدین شکل که الزامات مورد نیاز براى مردمسالارى همگى از جنس ارزشهاى مدرنى است که از یک طرف بدون آنها مردمسالارى معنا ندارد و از سوى دیگر ظهور آنها نیازمند مشروعیتشان نزد اکثریت مردم است که خود محتاج وجود بستر مناسب اجتماعى براى نهادینه شدن فرهنگ مردمسالارى است. زیرا تحقق چنین ارزشهاى مدرنى را نمىتوان از یک جامعه سنتى و دوطبقهاى (فرادست ـ فرودست) که فاقد پیششرطهاى لازم مىباشد انتظار داشت. از آن سو دستیابى طبقه متوسطى جدید به مطالبات خود نیز وابسته به وجود یک نظام دموکراتیک است. زیرا تنها چنین نظامى مىتواند از عهده پاسخگویى به مطالبات سیّال این افراد که همگى از جنس نیازهاى ثانویه مىباشند برآید. براساس این دستگاه نظرى نتایج تحقیق در دوره پهلوى بیانگر آن است که هرگاه دامنه طبقه متوسط جدید گستردهتر شده، مطالبات مردمسالارانه نیز بروز و ظهور بیشترى یافتهاند.