حمید عبداللهیان؛ مهین شیخ انصاری
دوره 15، شماره 3 ، مهر 1393، ، صفحه 65-92
چکیده
این مقاله بحثی روششناسانه و پژوهشی دربارة مزایا و محدودیتهای روشهای پیمایش آنلاین، شامل آنلاین خوشهای هدفمند و آفلاین خوشهای را در مطالعه فیسبوک ارائه میکند. این مقاله همچنین ادعا دارد که کاربرد هر کدام از این روشها برای جمعآوری دادهها و تحلیل آنها مزیتی یکسان دارند و تأثیری بر نتایج بهدست آمده، ندارد. شاهد تجربی ...
بیشتر
این مقاله بحثی روششناسانه و پژوهشی دربارة مزایا و محدودیتهای روشهای پیمایش آنلاین، شامل آنلاین خوشهای هدفمند و آفلاین خوشهای را در مطالعه فیسبوک ارائه میکند. این مقاله همچنین ادعا دارد که کاربرد هر کدام از این روشها برای جمعآوری دادهها و تحلیل آنها مزیتی یکسان دارند و تأثیری بر نتایج بهدست آمده، ندارد. شاهد تجربی این ادعاها از مطالعه اثر فیسبوک بر سرمایه اجتماعی کاربرانش بهدست آمده که در آن از هر سه روش برای جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده کردیم. الگوی معرفتی ما برگرفته از ملاحظات اشتراوس بوده و طبق توصیه وی هر جا یکی از این روشها کارآمدتر بود از آن برای جمعآوری دادهها استفاده کردیم. نتیجه این مطالعه نشان داد که روشهای پیمایشی آنلاین و روشهای کمی و کیفی آفلاین برای جمعآوری دادهها، نتایج یکسانی فراهم میآورند. البته ادعای ما در اینجا این است که این دادهها به شرطی یکسان خواهند بود که در روشهای آنلاین از نمونهگیری وارونه استفاده شود. دستاورد منحصر به فرد این مطالعه این است که ما اثبات کردیم که روشهای پیمایش آنلاین به اندازه روشهای پیمایش آفلاین معتبرند.
حمید عبداللهیان؛ احسن حقگویی
دوره 10، شماره 4 ، دی 1388، ، صفحه 1-41
چکیده
این مقاله به مطالعه میزان و کیفیت استفاده از اینترنت در میان دانشجویان دانشگاه تهران و تأثیر آن بر میزان مشارکت سیاسی آنها، با استفاده از یک چارچوب نظری تلفیقی که شامل ملاحظات مفهومی "حوزه عمومی" هابرماس و الگوی سلسله مراتب مشارکت سیاسی مایکل راش است می پردازد.
در این مطالعه، 730 نفر دانشجویان دانشگاه تهران که از طریق نمونه گیری ...
بیشتر
این مقاله به مطالعه میزان و کیفیت استفاده از اینترنت در میان دانشجویان دانشگاه تهران و تأثیر آن بر میزان مشارکت سیاسی آنها، با استفاده از یک چارچوب نظری تلفیقی که شامل ملاحظات مفهومی "حوزه عمومی" هابرماس و الگوی سلسله مراتب مشارکت سیاسی مایکل راش است می پردازد.
در این مطالعه، 730 نفر دانشجویان دانشگاه تهران که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند و با کاربرد روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای آزمون فرضیه ها از روشهای تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد.
یافته های تحلیل دادهها نشان داد که هر چه میزان و کیفیت استفاده از اینترنت بیشتر و بالاتر باشد، سطح مشارکت سیاسی کاربران اینترنت (دانشجویان) نیز افزایش می یابد. البته کیفیت استفاده از اینترنت سهم بیشتری در افزایش میزان مشارکت سیاسی کاربران اینترنت داشته است. بنابراین نتایج این مطالعه نشان می دهد که اینترنت می تواند به افزایش مشارکت سیاسی کمک کند و این امر نظریه هابرماس در حوزهی عمومی را مورد تأیید قرار می دهد. سایر یافتهها نیز نشان می دهد که 56% افراد مورد مطالعه، در سطح متوسط به فعالیت سیاسی می پردازند در حالیکه راش این نسبت را در سطح پایین ارزیابی کرده بود. بنابراین برخلاف نظر راش و حداقل در فضای مجازی و در بین افراد تحصیل کرده کاربر اینترنت، سیاست لزوما حوزه فعالیت یک گروه کوچک محسوب نمی شود. این سطح مشارکت همچنین بیانگر این نکته است که تکنولوژیهای نوین ارتباطی و به ویژه اینترنت می تواند نقشی بسیار متفاوت از رسانه های سنتی در ایجاد فضای مباحثه آزاد و شکل گیری افکار عمومی ناشی از گفتگوی عقلانی – انتقادی، و در نهایت کنش سیاسی افراد ایفا کند. این امر نشان می دهد که نظر هابرماس در خصوص کم تاثیر بودن رسانه ها در شکل گیری افکار عمومی و تاثیر آن در مشارکت سیاسی لزوما در میان کاربران اینترنتی در ایران تایید نمی شود.